در یکی از تپه‌های باستانی شرق بلغارستان، باستان‌شناسان در حالی‌که گمان می‌کردند تنها با گورهای معمولی روبه‌رو هستند، به استخوان‌هایی برخوردند که نشانه‌های خشونتی شگفت‌انگیز بر خود داشتند. جمجمه‌ای با سوراخی بزرگ و نشانه‌هایی از گازگرفتگی روی استخوان‌های بازو و پا. این‌ها بقایای مرد جوانی بودند که حدود شش هزار سال پیش، در عصر مس، در قبیله‌ای نزدیک دریای سیاه زندگی می‌کرد.

تحلیل‌های دقیق نشان داد که این زخم‌ها تصادفی یا حاصل جنگ با انسان دیگر نبوده‌اند، بلکه از دندان‌های درنده‌ای بزرگ ناشی شده‌اند. پژوهشگران با مقایسهٔ رد دندان‌ها با دندان‌های حیوانات گوشت‌خوار، به نتیجه‌ای رسیدند که در نگاه اول غیرممکن به‌نظر می‌رسید: این مرد قربانی حملهٔ یک شیر بوده است.

اما حیرت‌انگیزتر از حمله، داستان نجات اوست. زخم‌ها به‌خوبی ترمیم شده بودند، نشانه‌ای از این‌که جوان نه‌تنها از چنگ شیر گریخته، بلکه مدتی طولانی پس از آن زنده مانده است. این کشف نادر، یکی از قدیمی‌ترین شواهدی است که نشان می‌دهد حتی در روزگاری که انسان‌ها تازه فلز را شناخته بودند، همدلی و مراقبت اجتماعی وجود داشته.

ماجرای کشف در گورستان کوزارِوا موگیلا

این گور در منطقه‌ای به نام «کوزارِوا موگیلا» در شرق بلغارستان قرار دارد، جایی نزدیک ساحل امروزی دریای سیاه. جسد مرد درون گوری بی‌تزئین و بدون هیچ وسیله‌ای دفن شده بود، در حالی‌که پاهایش جمع شده و بدنش به پهلو خوابیده بود. باستان‌شناسان ابتدا تصور کردند او یکی از افراد معمولی جامعه بوده، تا زمانی‌که استخوان‌های جمجمه را از خاک بیرون آوردند.

در جمجمهٔ او سوراخی دیده می‌شد که به‌وضوح به وسیلهٔ جسمی تیز یا دندانی قوی ایجاد شده بود. بررسی میکروسکوپی سطح استخوان نشان داد که لبه‌های زخم صاف نیستند، بلکه نشانه‌هایی از فشار و فرو رفتن چیزی بیضی‌شکل در استخوان دارند. ابعاد زخم (حدود ۲۲ در ۱۹ میلی‌متر) و عمق آن با نیش بالایی شیر کاملاً تطابق داشت.

به‌گفتهٔ پژوهشگران، احتمالاً این جوان در جریان یک شکار یا حملهٔ ناگهانی به زمین افتاده و حیوان چند بار او را گاز گرفته است. زخم‌های سطح پا و بازو نشان می‌دهد که او در حال دفاع از خود بوده. در نهایت، حیوان رهایش کرده یا اعضای قبیله به کمکش آمده‌اند.


شیرها در بالکان باستان

شاید عجیب به‌نظر برسد، اما در آن دوران، شیرها در جنوب شرق اروپا زندگی می‌کردند. اقلیم معتدل و گسترهٔ وسیع جنگل‌ها شرایطی فراهم کرده بود تا این حیوانات از خاورمیانه و شمال آفریقا به بالکان برسند. فسیل‌های متعددی از شیرهای اوراسیایی در بلغارستان، یونان و رومانی پیدا شده که نشان می‌دهد تا عصر آهن، این شکارچیان در این منطقه حضور داشتند.

انسان‌های عصر مس، در کنار این درندگان زندگی می‌کردند، و گاهی طعمهٔ آنها می‌شدند. شواهدی از بریدگی روی استخوان شیرها نیز وجود دارد که نشان می‌دهد انسان‌ها هم گاهی شکارچی بودند و با گوشت و پوست این حیوان‌ها سروکار داشتند. این رابطهٔ دوطرفه میان خطر و بقا، از نخستین برخوردهای انسان با درندگان بزرگ در تاریخ محسوب می‌شود.


بازمانده‌ای با جراحات ترمیم‌شده

جمجمهٔ این مرد جوان داستانی از رنج و مقاومت را در خود دارد. در بخشی از سر، سوراخی بزرگ دیده می‌شود که نشانهٔ نفوذ دندان شیر است، اما اطراف آن با لایه‌ای از استخوان جدید پوشیده شده. این یعنی بدن فرصت بازسازی پیدا کرده و او هفته‌ها یا شاید ماه‌ها پس از حادثه زنده بوده است.

در استخوان‌های پا و بازو نیز نشانه‌های شکستگی و التهاب دیده می‌شود که بعدتر ترمیم شده‌اند. محققان معتقدند او برای مدت طولانی قادر به راه رفتن یا کار نبوده و نیاز به مراقبت مداوم داشته است. احتمال دارد اعضای قبیله از او غذا، سرپناه و کمک پزشکی ابتدایی فراهم کرده باشند.

در همان محوطه، جمجمه‌هایی پیدا شده که روی آن‌ها آثار جراحی با ابزار سنگی وجود دارد، به‌ویژه عملی شبیه سوراخ‌کاری جمجمه (Trepanation) که برای کاهش فشار یا درمان سردرد و التهاب انجام می‌شده است. این یعنی مردم آن زمان، درک ابتدایی از درد و درمان داشتند و احتمالاً برای او نیز از روش‌هایی مشابه استفاده کرده‌اند.

زندگی با ناتوانی در عصر مس

با وجود زنده ماندن، او قطعاً دچار آسیب‌های عصبی و حرکتی شده بود. سوراخ در جمجمه ممکن بود موجب تشنج یا اختلال ذهنی شود و آسیب به پاها باعث لنگیدن یا ازکارافتادگی شده باشد. چنین فردی در جامعه‌ای که کار بدنی برای بقا ضروری بود، معمولاً نمی‌توانست نقش تولیدی داشته باشد.

اما شواهد نشان می‌دهد او در کنار مردم خود زندگی کرده، تا زمان مرگ طبیعی‌اش در حدود ۲۵ سالگی. این نشانه‌ای نادر از همبستگی انسانی در جوامع پیشاتاریخ است، زمانی‌که شفقت و مراقبت، حتی بدون زبان و قانون، در عمل وجود داشت.

جامعه‌ای با شناخت ابتدایی از پزشکی

در همان منطقه، نمونه‌هایی از جمجمه‌های انسان با آثار جراحی یافت شده که نشان می‌دهد مردم آن زمان درک تجربی از درمان درد و جراحت داشتند. این جراحی‌ها با ابزار سنگی انجام می‌شدند و در بسیاری موارد نشانه‌های بهبودی پس از عمل وجود دارد.

اگرچه جوان قربانی شیر چنین عملی را تجربه نکرده بود، اما نوع بهبود زخم‌های او نشان می‌دهد که از روش‌های طبیعی برای کاهش التهاب استفاده شده است. احتمال دارد گیاهان دارویی، آتش گرم‌کننده یا پانسمان‌های ساده با پوست حیوان برای ترمیم بدنش به‌کار رفته باشد.

این شواهد به ما می‌گویند که پزشکی پیشاتاریخ، برخلاف تصور، تنها بر پایهٔ جادو یا خرافه نبوده، بلکه تجربه و مشاهده هم در آن نقش مهمی داشته است.

تصویر انسانیت در دل عصر مس

در گور شمارهٔ ۵۹ که این مرد دفن شده، هیچ شیء خاصی پیدا نشده است. با این حال، عمق زیاد گور نشان می‌دهد که مراسم تدفینش با احترام انجام شده. این تضاد جالب است: انسانی از طبقهٔ پایین، اما با تدفینی ویژه. شاید زخم‌هایش، یا حتی ظاهر متفاوتش پس از حمله، در نظر مردم قبیله نشانه‌ای از تقدس یا رمزناکی بوده است.

برخی انسان‌شناسان گمان می‌برند که چنین افراد زخمی یا معلولی در جوامع باستان گاهی به چشم «متفاوت» یا «دارای قدرت خاص» نگاه می‌شدند. چه بسا این مرد، با زنده ماندن از چنگ شیر، در میان قبیله‌اش به نماد بقا تبدیل شده باشد.

اهمیت علمی و فرهنگی این کشف

از دید علمی، این یکی از قدیمی‌ترین مدارک دربارهٔ حملهٔ شیر به انسان در قارهٔ اروپا است. از دید فرهنگی، نشانه‌ای از نخستین جلوه‌های همبستگی و مراقبت در جوامع ابتدایی است. چنین شواهدی دیدگاه ما را دربارهٔ انسان اولیه تغییر می‌دهد: او فقط شکارچی یا ابزارساز نبود، بلکه موجودی با احساس مسئولیت نسبت به دیگران بود.

این مرد جوان، با جمجمه‌ای سوراخ‌شده و بدنی پرزخم، امروز به‌نوعی پیام‌آور مهر انسانی در دورانی است که هنوز نوشتن و طب وجود نداشت.

خلاصه نهایی

شش هزار سال پیش، مردی جوان در شرق بلغارستان از حملهٔ یک شیر جان سالم به در برد. جمجمه و اندامش پر از زخم‌هایی بود که بعدها ترمیم شدند. او احتمالاً دچار ناتوانی حرکتی و عصبی شد، اما اعضای قبیله از او مراقبت کردند تا زنده بماند. این یافته نشان می‌دهد که در عصر مس، انسان‌ها نه‌تنها با خطرات طبیعی روبه‌رو بودند، بلکه برای کمک و همدلی نیز در کنار هم می‌ایستادند.

❓سؤالات رایج

۱. این حادثه دقیقاً در کجا رخ داده است؟
در محوطه‌ای باستانی به نام کوزارِوا موگیلا (Kozareva Mogila) در شرق بلغارستان، نزدیک دریای سیاه.

۲. از کجا فهمیدند که عامل زخم‌ها شیر بوده است؟
با مقایسهٔ شکل و اندازهٔ رد دندان‌ها روی استخوان با دندان‌های حیوانات مختلف، مشخص شد که بیشترین شباهت با نیش شیر دارد.

۳. آیا در آن زمان شیر در اروپا وجود داشته است؟
بله، شیرهای اوراسیایی حدود هشت‌هزار تا سه‌هزار سال پیش در بالکان و یونان می‌زیستند، تا زمانی‌که تغییرات اقلیمی موجب انقراض‌شان شد.

۴. این مرد چگونه زنده ماند؟
احتمالاً اعضای قبیله از او مراقبت کردند، زخم‌هایش را پانسمان کردند و غذایش را فراهم کردند تا مدتی طولانی پس از حمله زندگی کند.

۵. آیا در آن دوران مردم شناخت پزشکی داشتند؟
بله، شواهد جراحی جمجمه در همان منطقه نشان می‌دهد که مردم روش‌هایی ابتدایی برای درمان درد، عفونت و زخم می‌شناختند.

منبع

دکتر علیرضا مجیدی

دکتر علیرضا مجیدی

پزشک، نویسنده و بنیان‌گذار وبلاگ «یک پزشک»

دکتر علیرضا مجیدی، نویسنده و بنیان‌گذار وبلاگ «یک پزشک».
بیش از دو دهه در زمینه سلامت، پزشکی، روان‌شناسی و جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی آن‌ها می‌نویسد و تلاش می‌کند دانش را ساده اما دقیق منتقل کند.
پزشکی دانشی پویا و همواره در حال تغییر است؛ بنابراین، محتوای این نوشته جایگزین ویزیت یا تشخیص پزشک نیست.

source

توسط salamathyper.ir