در زمانی که اکثر کودکان از هرج و مرج میگریختند، یک پسر کوچک با دوربین به گردن به سمت آن میدوید.
لو مان هُنگ، وقتی تنها ۱۲ سال داشت، در میانه جنگ ویتنام، عکاس غیرمنتظره شهر سایگون – و احتمالاً جوانترین عکاس در کل کشور – بود.
شروع داستان
داستان هُنگ نه در میدان جنگ، بلکه در تاریکخانه پدرش، لو وینه، یک عکاس آزاد با تجربه آغاز شد. در اینجا، هُنگ شیوه کار با «نور و سایه» را آموخت و صدای کلیک شاتر به جزء ثابتی از زندگی او تبدیل شد.
مسیر به سمت شجاعت
در سن یازده سالگی، ویتنام درگیر جنگ شد و هُنگ نمیخواست در حاشیه بماند. او شاگرد پدرش شد و با دوربین در دست و قلبی پر از شجاعت به دل سایگون رفت.
مزایا و چالشها
قد کوچک هُنگ، که در اکثر مواقع یک نقطه ضعف بود، در مناطق جنگی به یک مزیت تبدیل شد. او میتوانست از میان آوارها عبور کند و در کوچههایی حرکت کند که بزرگترها نمیتوانستند. اما ظاهر جوان او نیز چالشهایی به همراه داشت. پلیسها اغلب او را متوقف میکردند و میخواستند از حضور یک کودک در میانه خطر پیشگیری کنند. با این حال، هُنگ مصمم بود و با استفاده از مدارک پدرش و اراده قوی، احترام و دسترسی به داستانهایی که دیگران نمیتوانستند به آنها دست یابند را به دست آورد.
شهرت در حمله تت
لو مان هُنگ در جریان حمله تت در سال ۱۹۶۸ بیشتر شناخته شد. او اغلب با نیروهای ارتش جمهوری ویتنام به عمق مناطق تحت کنترل ویتکُنگ میرفت تا عکس بگیرد و آنها را به اخبار محلی و بینالمللی بفروشد.
فرار از ویتنام
هُنگ تمام عکسها و نگاتیوهایش را وقتی شمال ویتنام به جنوب حمله کرد، از دست داد. او گفت: «من تنها چند دقیقه برای فرار داشتم. یادم میآید که به بالگردی پر از سربازان کشیده شدم. آنها پایم را نگه داشتند وقتی بالگرد بلند شد. سربازان زیادی سعی داشتند سوار شوند… بعضی موفق نشدند، بعضی سقوط کردند.»
زندگی پس از جنگ
هُنگ در نهایت ویتنام را ترک کرد و در سانفرانسیسکو یک مغازه عکاسی تأسیس کرد. در سال ۱۹۹۸، او با هورست فاس، عکاس سابق خبرگزاری آسوشیتدپرس، ملاقات کرد.
در سانفرانسیسکو، فاس با جیمی لو هُنگ مواجه شد، کسی که در ۱۲ سالگی در جریان حمله تت برای آسوشیتدپرس عکس میگرفت و اکنون مغازه عکاسی خودش را در خیابان نهم اداره میکند.
دیدار با هورست فاس
هُنگ عکسی از خود در کلاهی با نوشته «پرس» بر جلو و یک داستان لمینت شده با عنوان «پسر ۱۲ ساله در کارهای خطرناک» آورده بود. او گفت: «آنها به من برای هر عکس ۱۰ دلار میدادند و این پول زیادی در ویتنام بود. میتوانست هزینه کل خانوادهام را برای یک ماه تأمین کند.»
source