فیلم «Touch»، به کارگردانی بالتاسار کورماکُر -Baltasar Kormákur-، اثری سینمایی است که با بهرهگیری از عناصر احساسی و تصویری، داستانی عاشقانه و دلنشین را روایت میکند. این فیلم که بر اساس رمانی از اُلافور یوهان اُلافسون -Olafur Johann Olafsson- ساخته شده، با تمرکز بر مفاهیمی چون عشق، از دست دادن و فقدان، خاطرات و گذر زمان، مخاطب را به دنیای درونی یک مرد سالخورده میبرد که به دنبال نخستین عشق خود است. کورماکُر که بیشتر به خاطر فیلمهای اکشن و هیجانانگیزی مانند «Everest» و «Adrift» شناخته میشود، در این فیلم با رویکردی متفاوت و هنرمندانه به بازنمایی داستانی انسانی و عمیق میپردازد.
داستان فیلم: سفر در زمان و مکان برای یافتن عشق گمشده
فیلم «Touch» داستان کریستوفر -Kristófer-، مردی سالخورده و بیوه اهل ایسلند، را روایت میکند که پس از مرگ همسرش، زندگی تنهایی را در یک روستای کوچک ساحلی سپری میکند. او که روزهای خود را با مدیریت یک رستوران کوچک و گفتگوهای گاهوبیگاه با دخترش میگذراند، به مرور زمان دچار مشکلات حافظه میشود. هنگامی که پزشکش او را از مراحل اولیه آلزایمر آگاه میکند و به او توصیه میکند که پیش از آن که بیماری به او غلبه کند، مسائل ناتمام زندگیاش را حل کند، کریستوفر تصمیم میگیرد که سفری به لندن انجام دهد تا اولین عشق خود، میکو -Miko- را پیدا کند.
این سفر، که در بحبوحه شروع پاندمی کووید-۱۹ در مارس ۲۰۲۰ رخ میدهد، نه تنها سفری فیزیکی به لندن و توکیو است، بلکه سفری به عمق خاطرات گذشته کریستوفر نیز به شمار میرود. فیلم با ساختاری دو زمانه، به طور متناوب بین زمان حال و خاطرات کریستوفر در دهه ۱۹۶۰ در لندن در نوسان است …
بازیها و کارگردانی: تصویری از عشق، از دست دادن و پذیرش
بازیگری در فیلم «Touch» با دقت و ظرافت انجام شده است. ایگیل اُلافسون -Egill Ólafsson- که نقش کریستوفر سالخورده را بازی میکند، به خوبی توانسته است تصویری از یک مرد تنها و درگیر با خاطرات گذشتهاش را به نمایش بگذارد. او با استفاده از بازی احساسی و پر جزئیات، توانسته است تصویری واقعی و ملموس از شخصیت کریستوفر ارائه دهد. پالمی کورماکُر -Palmi Kormákur- نیز در نقش کریستوفر جوان، با بهرهگیری از حرکات بدنی و بازی چشمگیر، توانسته است شخصیت او را در دوران جوانی به خوبی به تصویر بکشد.
بالتاسار کورماکُر که بیشتر به خاطر فیلمهای اکشن و هیجانانگیز شناخته میشود، در این فیلم توانسته است با رویکردی متفاوت، داستانی عمیق و احساسی را روایت کند. کورماکُر که در آثار قبلی خود مانند «Everest» و «Adrift» مهارت خود را در به تصویر کشیدن صحنههای اکشن و ماجراجویانه نشان داده است، در فیلم «Touch» با تمرکز بر جنبههای انسانی و روابط بین فردی، اثری متفاوت و متمایز خلق کرده است. او با استفاده از تصویربرداری زیبا و دقیق، فضایی احساسی و نوستالژیک ایجاد کرده است که بیننده را به دل داستان میبرد.
رنگبندی و فیلمبرداری: انعکاس تضادهای زمانی و احساسی
یکی از نقاط قوت فیلم «Touch»، فیلمبرداری برجستین بیورگولفسون -Bergsteinn Björgúlfsson- است که با استفاده از پالتهای رنگی سرد و گرم، تضادهای زمانی و احساسی داستان را به خوبی به تصویر کشیده است. رنگهای گرم و ملایم که در صحنههای مربوط به گذشته کریستوفر به کار رفتهاند، به تقویت حس نوستالژی و یادآوریهای احساسی کمک میکنند. در مقابل، رنگهای سردتر که در صحنههای مربوط به زمان حال به کار رفتهاند، نمایانگر واقعیتهای تلخ و سخت زندگی فعلی کریستوفر هستند.
استفاده از نورپردازی دقیق و بازی با سایهها نیز به ایجاد فضایی احساسی و شاعرانه در فیلم کمک کرده است. نور طبیعی که به صورت گاهبهگاه به صحنهها میتابد، با ایجاد بازتابهای نورانی و درخشان، حسهای متفاوتی از امید، ناامیدی و دلتنگی را به بیننده منتقل میکند.
موسیقی و تمهای احساسی: تاثیر عمیق بر قلب و روح
موسیقی فیلم «Touch» که توسط هوگنی ایگیلسون -Högni Egilsson- ساخته شده است، با دقت و ظرافت تمام به تمهای احساسی داستان پیوند خورده است. موسیقی ملایم و تاثیرگذار ایگیلسون، با استفاده از سازهای زهی و پیانو، به خوبی توانسته است حسهای عمیق و پیچیده شخصیتها را به تصویر بکشد. این موسیقی، در کنار بازیهای احساسی بازیگران، به فیلم عمقی بیشتر بخشیده و بیننده را به دل داستان میکشاند.
اقتباس از رمان و نویسنده: سفر به دنیای اُلافور یوهان اُلافسون
فیلم «Touch» بر اساس رمانی به همین نام از نویسنده ایسلندی، اُلافور یوهان اُلافسون -Olafur Johann Olafsson-، ساخته شده است. اُلافسون که به خاطر داستانهایش که غالباً به بررسی روابط انسانی، گذر زمان و اثرات خاطرات میپردازند، شهرت دارد، در این رمان نیز با نگاهی دقیق و شاعرانه به زندگی و عشق، داستانی تاثیرگذار و عمیق خلق کرده است.
رمان «Touch» از جمله آثار برجسته اُلافسون است که با سبک نوشتاری خاص و پر از جزئیات او، توانسته است خوانندگان را به دنیای درونی شخصیتهایش ببرد و آنها را با احساسات و تجربیات متفاوتی آشنا کند. این رمان، با تمرکز بر مفاهیمی چون عشق، از دست دادن، و گذر زمان، به بررسی روابط پیچیده و پر فراز و نشیب انسانی میپردازد. در این داستان، شخصیتها با چالشهای مختلفی مواجه میشوند که نه تنها زندگی آنها را تغییر میدهد، بلکه آنها را به تفکر عمیقتری درباره زندگی، عشق و معنای آن وا میدارد.
موضوعات و مضامین: عشق، از دست دادن و پذیرش
فیلم «Touch» به زیبایی موضوعاتی چون عشق از دسترفته، از دست دادن و پذیرش را بررسی میکند. کریستوفر در جستجوی میکو نه برای بازپسگیری گذشته، بلکه برای یافتن آرامش و پذیرش زندگیای است که به سر آمده است. فیلم با استفاده از موسیقی ملایم و تاثیرگذار، احساسات عمیقی را در بیننده برمیانگیزد و داستان را به یک اوج احساسی و دلنشین میرساند.
یک اثر انسانی و ماندگار
فیلم «Touch» نه تنها یک فیلم عاشقانه است، بلکه اثری انسانی و عمیق است که به بررسی زندگی، عشق و آنچه میتوانست باشد، میپردازد. این فیلم با روایت داستانی قوی، بازیهای درخشان و کارگردانی هنرمندانه، بیننده را درگیر کرده و او را به سفری احساسی میبرد که تا مدتها در ذهن باقی میماند. فیلم «Touch» یادآور این است که گاهی پذیرش و آرامش در مواجهه با گذشته، تنها راه برای پیشرفت در زندگی است. این اثر، با تمرکز بر جنبههای انسانی و احساسی، به یکی از آثار ماندگار در سینمای معاصر تبدیل شده و نشان میدهد که چگونه هنر سینما میتواند به بررسی عمیقترین و پیچیدهترین احساسات انسانی بپردازد.
source