سریال «آنان که در شرف مرگاند» (Those About to Die) محصول سال 2024، یکی از جدیدترین آثار درام تاریخی است که با بهرهگیری از تیمی مجرب در پشت صحنه و بازیگران برجسته، به داستانی از دوران امپراتوری روم باستان میپردازد. این سریال، با تمرکز بر زندگی گلادیاتورها، سیاستهای پیچیده امپراتوری و جامعه پرتنش آن زمان، تلاش دارد تا تصویری واقعی و غنی از یکی از مهمترین دورههای تاریخ بشری ارائه دهد.
نویسنده، تهیهکننده و روند تولید
سریال «آنان که در شرف مرگاند» به کارگردانی رولاند امریش (Roland Emmerich) ساخته شده است. امریش، که به خاطر کارگردانی فیلمهای بلاکباستر و پرهزینهاش مانند «روز استقلال» (Independence Day) و «روز پس از فردا» (The Day After Tomorrow) شناخته میشود، این بار به سراغ یک درام تاریخی رفته است که به دور از جلوههای ویژه پرهزینه، بر روایت داستان و پرداختن به شخصیتها تمرکز دارد.
نویسنده این سریال رابرت رودات (Robert Rodat) است. رودات که با فیلمنامههای معروفی چون «نجات سرباز رایان» (Saving Private Ryan) شهرت دارد، در این سریال نیز توانسته داستانی جذاب و پر از پیچیدگیهای انسانی را به تصویر بکشد. ترکیب تجربه امریش در کارگردانی صحنههای بزرگ و حماسی با توانایی رودات در خلق شخصیتهای عمیق و باورپذیر، «آنان که در شرف مرگاند» را به یکی از مهمترین آثار تلویزیونی سال 2024 تبدیل کرده است.
ساختار سریال و تعداد قسمتها
«آنان که در شرف مرگاند» یک سریال تلویزیونی کامل است که در فصل اول خود شامل ده قسمت است. هر قسمت این سریال حدود یک ساعت طول میکشد و با توجه به استقبال گستردهای که از آن صورت گرفته، احتمال ساخت فصلهای بعدی نیز بسیار بالا است. این سریال، به دلیل داستان پیچیده و شخصیتهای چندوجهیاش، از ابتدا به عنوان یک پروژه بلندمدت در نظر گرفته شده و هنوز مشخص نیست که چند فصل دیگر از آن ساخته خواهد شد.
بازیگران و نقشها
یکی از نقاط قوت سریال «آنان که در شرف مرگاند» ترکیب بازیگران برجسته و با تجربهای است که هر یک نقشهای مهمی را در این داستان تاریخی ایفا میکنند. این سریال نه تنها از حضور بازیگران مشهور مرد بهره برده، بلکه بازیگران زن نیز در نقشهای کلیدی حضور دارند و به عمق داستان کمک شایانی کردهاند.
- آنتونی هاپکینز (Anthony Hopkins) در نقش امپراتور وسپاسیان (Vespasian): هاپکینز، بازیگر برنده جایزه اسکار، در نقش امپراتور وسپاسیان ظاهر میشود. وسپاسیان، یکی از امپراتوران قدرتمند و با نفوذ روم باستان، شخصیتی پیچیده و استراتژیک دارد که تأثیر عمیقی بر داستان سریال میگذارد.
- توم ولامیدا (Tom Wlaschiha) در نقش مارکوس (Marcus): مارکوس یک گلادیاتور باتجربه و مبارزی است که در میدان نبرد کولوسئوم به یکی از ستارگان مشهور تبدیل شده است. ولامیدا، که پیشتر با بازی در سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) شناخته شده بود، این بار نقش یک مبارز خشن اما باهوش را به تصویر میکشد.
- لورنزو ریچلمی (Lorenzo Richelmy) در نقش باسیلیوس (Basilius): باسیلیوس یک گلادیاتور جوان و نوپا است که به دنبال جایگاه خود در عرصه نبرد و همچنین در دل مردم روم است. او در طول سریال با چالشهای بسیاری مواجه میشود که باعث رشد و تغییر شخصیت او میشود.
- یوون استراهوفسکی (Yvonne Strahovski) در نقش لورینا (Lorina): استراهوفسکی، که با بازی در سریالهای موفقی چون «سرگذشت ندیمه» (The Handmaid’s Tale) به شهرت رسیده، در این سریال نقش لورینا را ایفا میکند. لورینا زنی پیچیده و باهوش است که در دربار امپراتوری نقش کلیدی دارد و ارتباطاتش با گلادیاتورها و سیاستمداران روم باعث وقوع حوادثی مهم در داستان میشود.
- آنا اوپچنسکایا (Anna Ularu) در نقش فابیا (Fabia): فابیا، یکی از زنان تأثیرگذار در داستان، زنی از طبقه اشراف است که با استفاده از هوش و زیبایی خود، تأثیر زیادی بر روی زندگی گلادیاتورها و تصمیمات سیاسی امپراتوری دارد.
- سو-آن براون (Sue-Anne Braun) در نقش کلودیا (Claudia): کلودیا همسر مارکوس است که به شدت نگران جان همسرش در مبارزات خونین است. او نقش مهمی در پردهبرداری از توطئههای سیاسی دارد و تلاش میکند تا مارکوس را از خطراتی که در انتظارش است، آگاه سازد.
- ساشا لوثس (Sasha Luss) در نقش لیویا (Livia): لیویا یک زن جوان و اشرافی است که درگیر روابط پیچیده و عاشقانه با گلادیاتورها میشود. او نمایندهٔ یکی از شخصیتهای حساس و آسیبپذیر سریال است که در طول داستان با چالشهای شخصی و اجتماعی زیادی روبرو میشود.
داستان سریال
داستان سریال «آنان که در شرف مرگاند» در دوران اوج امپراتوری روم باستان میگذرد و به زندگی گلادیاتورها، سیاستهای پیچیده امپراتوری و تأثیرات آن بر جامعه روم میپردازد. این سریال، در فضایی از خون و خشم، داستان زندگی گلادیاتورهای رومی را به تصویر میکشد که برای بقای خود در میدان نبرد، باید با چالشهای بیشماری مواجه شوند.
نبرد در میدان کولوسئوم
سریال با تمرکز بر مبارزات گلادیاتورها در کولوسئوم (Colosseum) آغاز میشود. کولوسئوم به عنوان نماد قدرت و شکوه امپراتوری روم، جایی است که نبردهای خونین و بیرحمانهای در آن به وقوع میپیوندد. گلادیاتورها، که از طبقات پایین جامعه به این میدان کشیده شدهاند، برای زنده ماندن و رسیدن به آزادی، باید در این نبردها پیروز شوند. مارکوس، که یکی از گلادیاتورهای باتجربه است، در آغاز سریال به عنوان ستاره اصلی میدان شناخته میشود. او با مهارتهای رزمی و استراتژیهای خود، نه تنها محبوبیت زیادی در میان مردم کسب کرده، بلکه توجه امپراتور وسپاسیان را نیز به خود جلب کرده است.
سیاستهای درباری و توطئههای امپراتوری
در کنار نبردهای خونین، داستان سریال به پیچیدگیهای سیاسی و توطئههای درباری نیز میپردازد. امپراتور وسپاسیان، که به عنوان رهبری قدرتمند شناخته میشود، با چالشهای سیاسی فراوانی روبروست. از یک سو باید با توطئههای داخلی و خیانتهای نزدیکانش مقابله کند و از سوی دیگر باید وفاداری گلادیاتورها و مردم را به خود حفظ کند. لورینا، زنی باهوش و زیرک، در این میان نقش مهمی ایفا میکند. او با استفاده از موقعیت خود در دربار، به عنوان مشاوری برای امپراتور و همچنین گلادیاتورها عمل میکند و در برخی مواقع به نظر میرسد که نقشههای مخفیانهای را در سر دارد.
چالشهای شخصی و روابط عاشقانه
یکی از جنبههای جذاب سریال، تمرکز بر روابط شخصی و عاشقانه شخصیتها است. باسیلیوس، گلادیاتور جوان و نوپا، در طول سریال با چالشهای بسیاری روبرو میشود که باعث تغییر و تحول در شخصیت او میگردد. او در یکی از صحنههای کلیدی سریال، عاشق لیویا، زنی از طبقه اشراف میشود. این رابطه عاشقانه نه تنها پیچیدگیهای زیادی به داستان اضافه میکند، بلکه باعث میشود تا باسیلیوس به کشمکشهای درونی خود بپردازد و تلاش کند تا تعادل بین عشق و وظیفه خود را پیدا کند.
مقایسه با سریال «اسپارتاکوس»
با توجه به اینکه هر دو سریال «آنان که در شرف مرگاند» و «اسپارتاکوس» (Spartacus) به دوران گلادیاتوری روم باستان میپردازند، مقایسه بین این دو اجتنابناپذیر است. اگرچه هر دو سریال در زمینه تاریخی و موضوعات مشترکی چون نبردهای خونین و زندگی گلادیاتورها مشابهتهایی دارند، اما تفاوتهای عمدهای نیز بین آنها وجود دارد:
سبک روایی و تصویری:
«اسپارتاکوس» به خاطر صحنههای اکشن پرتنش و خشونتآمیز خود شهرت دارد. این سریال با استفاده از جلوههای ویژه بصری و صحنههای آهسته (slow motion)، نبردهای گلادیاتورها را به شکلی خلاقانه و هیجانانگیز به تصویر میکشد. در مقابل، «آنان که در شرف مرگاند» بیشتر به سمت یک درام تاریخی واقعیتر گرایش دارد. این سریال با تأکید بر جزئیات دقیق تاریخی و نمایش واقعیتر از زندگی روم باستان، بیشتر به جنبههای اجتماعی و سیاسی آن دوران میپردازد تا صرفاً نمایش صحنههای اکشن.
داستانسرایی:
«اسپارتاکوس» داستان قیام یک گلادیاتور علیه امپراتوری روم را روایت میکند و تمرکز اصلی آن بر مبارزات آزادیبخش و تلاش برای رهایی از بند است. در مقابل، «آنان که در شرف مرگاند» بیشتر به بررسی زندگی روزمره گلادیاتورها و چالشهای شخصی و اجتماعی آنها میپردازد. این سریال نه تنها به نبردهای فیزیکی، بلکه به مبارزات درونی و پیچیدگیهای روابط بین شخصیتها نیز اهمیت میدهد.
شخصیتپردازی:
شخصیتهای «آنان که در شرف مرگاند» پیچیدهتر و با لایههای روانشناختی بیشتری پردازش شدهاند. در حالی که «اسپارتاکوس» بیشتر به قهرمانسازی از شخصیت اصلی خود میپردازد، «آنان که در شرف مرگاند» بر روی تعاملات و کشمکشهای درونی و بیرونی بین شخصیتها تأکید دارد. به عنوان مثال، شخصیتهایی مانند مارکوس و لورینا، بهگونهای پرداخته شدهاند که مخاطب میتواند با آنها ارتباط عاطفی برقرار کند و به درک بهتری از انگیزهها و تصمیمات آنها برسد.
«آنان که در شرف مرگاند» و «اسپارتاکوس» هر کدام از زاویهای متفاوت به دنیای گلادیاتورهای روم باستان میپردازند. «اسپارتاکوس» با تمرکز بر صحنههای اکشن و خشونتآمیز، بیشتر به عنوان یک سریال هیجانانگیز و سرگرمکننده شناخته میشود، در حالی که «آنان که در شرف مرگاند» با پرداختن به جنبههای اجتماعی، سیاسی و روانشناختی، تجربهای عمیقتر و متفاوتتر را به مخاطب ارائه میدهد. هر دو سریال به نوع خود جذاب هستند، اما بسته به سلیقه مخاطب، یکی ممکن است بیشتر مورد توجه قرار گیرد. اگر به دنبال یک درام تاریخی با شخصیتپردازی عمیق و داستانی پیچیده هستید، «آنان که در شرف مرگاند» انتخاب مناسبی خواهد بود. اما اگر به دنبال اکشن پرتنش و نبردهای هیجانانگیز هستید، «اسپارتاکوس» همچنان گزینهای جذاب است.
source