به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد،عبداللهزاده، دومین کارگر قربانی گرمازدگی در یک ماه اخیر است. 15 مرداد امسال، محمدسعید صفاییفرد، کارگر پروژهای مجتمع گاز پارس جنوبی بر اثر گرمازدگی در زمان کار فوت کرد.محمدسعید، این طور که دوستانش میگفتند، عضو فدراسیون کوهنوردی بود و مثل بقیه کارگران پروژهای، به شرایط دشوار عادت داشت اما آن روز وقتی برای پاکسازی دودکش دیگ بخار پالایشگاه رفت، در مقابل دمای بالای 50 درجه محیط کار کم آورد. کارگران، محمد سعید را زمانی به محوطه بیرون از پالایشگاه منتقل کردند که از شدت گرمازدگی، هوشیاری نداشت. چند دقیقه بعد، وقتی نیروهای اورژانس به محوطه رسیدند، محمد سعید از این دنیا رفته بود…
گرمازدگی زمانی اتفاق میافتد که حرارت مرکزی بدن به بیش از 40 درجه سانتیگراد برسد. این افزایش حرارت با قرار گرفتن طولانی مدت در محیط گرم و فعالیت بدنی شدید و ناتوانی برای دفع حرارت ایجاد شده در بدن رخ میدهد. هر چه مدت حضور در محیط گرم یا شدت گرمای هوا یا شدت فعالیت بدنی در این محیط گرم بیشتر باشد، علائم گرمازدگی شدیدتر میشود. در آییننامههای طب کار، گرمازدگی یک فوریت پزشکی محسوب میشود چون ممکن است به حوادث پرضایعه و مرگ کارگر ختم شود.
فعالان کارگری به «اعتماد» میگویند که تابستان هر سال، در استانهای جنوبی تعداد زیادی از کارگران دچار گرمازدگی میشوند، تعدادی از کارگران به دلیل افت هوشیاری ناشی از گرمازدگی، دچار حوادث منجر به قطع عضو و نقص عضو و معلولیت میشوند، تعدادی از کارگران به دلیل شدت گرمازدگی، دچار ایست قلبی تنفسی میشوند و میمیرند. فعالان کارگری به «اعتماد» میگویند بیشترین کارگران قربانی گرمازدگی در استانهای جنوبی، کارگران پتروشیمیها و کارگران ساختمانی هستند که به دلیل ماهیت و نوع کارشان، مجبورند ساعات طولانی از روز در فضای باز و زیر تابش مستقیم آفتاب کار کنند.
طبق اخبار رسمی، از ابتدای تابستان 1395 تا ابتدای شهریور امسال، 12 کارگر ساختمانی و صنعت فلزکاری و نفت و گاز در استانهای خوزستان، بوشهر و هرمزگان، به دلیل گرمازدگی در زمان کار، فوت کردهاند. این اخبار، کامل نیست؛ یک پزشک عمومی به «اعتماد» میگوید که بسیاری از کارگران به دلیل ناآگاهی از علائم گرمازدگی، نمیدانند که بسیاری از حوادث در کارگاههای روباز، بر اثر کاهش هوشیاری ناشی از گرما زدگی است و به همین دلیل، حادثه را به عوامل دیگری ربط میدهند و بنابراین، آمار دقیقی از فوت به دلیل گرمازدگی وجود ندارد.
این پزشک عمومی میگوید که سقوط از ارتفاع، قطع دست و پا و حتی انفجار و آتشسوزی در کارگاههای صنعتی و ساختمانی روباز، شایعترین حادثه منجر به مرگ، نقص عضو، قطع عضو، قطع نخاع، معلولیت و از کارافتادگی دائم است که در ماههای گرم تابستان و بر اثر گرمازدگی و از دست رفتن تمرکز و کاهش هشیاری کارگران اتفاق میافتد.
بازخوانی آمار مرگ
نیمه مرداد 1401 شورای اطلاعرسانی کارگران صنعت نفت، جان باختن عبدالرضا سمیریان را به کارگران پالایشگاه آبادان تسلیت گفت. عبدالرضا، کارگر فاز 2 پالایشگاه آبادان بود که هفته اول مرداد، بر اثر گرمازدگی در هوای داغ و مرطوب محیط پالایشگاه، دچار تشنج و ایست قلبی شد و جان داد…هفته اول مرداد 1399 خبرگزاری فارس از فوت ابراهیم عربزاده، کارگر پتروشیمی بندر ماهشهر به دلیل گرمازدگی خبر داد. کارگران پتروشیمی به خبرنگار فارس گفته بودند که در تابستان هم مثل بقیه روزهای سال و هر روز به مدت 12 ساعت و از 6 و نیم صبح تا 6 و نیم عصر کار میکنند!
خرداد 1398 رئوف سلمانی، کارگر فاز 2 پالایشگاه آبادان در زمان کار در ارتفاع، به دلیل گرمازدگی تعادل خود را از دست داد و بر اثر سقوط از ارتفاع جان باخت. سازمان هواشناسی حدود یک ماه بعد از مرگ رئوف اعلام کرد که «خرداد 1398» رکورد 30 ساله گرما در خوزستان شکسته شده است…تیر 1398 خبر فوت موسی رضایی، یکی از کارگران مجتمع گاز پارس جنوبی منتشر شد. موسی، کارگر پروژهای و داربست بند بود و قبل از مرگ، در فضای باز و در هوای داغ عسلویه کار میکرد. موسی بر اثر گرمازدگی سکته کرد و قبل از احیای پزشکی جان داد. رییس بیمارستان عسلویه، یک روز بعد از فوت موسی گفت این کارگر، زمانی که به بیمارستان منتقل شد، نبض و فشار خون و تنفس نداشت…
تیر 1396 دو کارگر در استانهای خوزستان و بوشهر به دلیل گرمازدگی جان باختند. یکی از این دو نفر، کارگر کوره آجرپزی در شهرستان کارون خوزستان بود و دیگری، کارگر شهرداری «چغادک.» چغادک، شهری است در استان بوشهر و در 15 کیلومتری مرکز استان که در ماههای تیر و مرداد، هوایی خنکتر از 50 درجه ندارد…
مرداد 1396 خبر گرمازدگی و مرگ سه کارگر در استانهای خوزستان و هرمزگان منتشر شد؛ یکی از قربانیان، کارگر شرکت توزیع نیروی برق اهواز بود، دیگری، کارگر کارخانه آلومینیومسازی در شهر مسجدسلیمان و دیگری کارگر شهرداری بندرعباس. چند روز بعد از فوت کارگر آلومینیومسازی مسجد سلیمان و کارگر کوره آجرپزی کارون، معاون دانشگاه علوم پزشکی اهواز گفت که طبق گزارش پزشکی قانونی، این دو نفر به دلیل ایست قلبی و تنفسی ناشی از تعریق زیاد و بالا رفتن دمای بدن بر اثر شدت گرمای هوا در حین کار، جان دادهاند…
مرداد 1395 وقتی طی روزهای متوالی، دمای شهرهای خوزستان بالای 55 درجه و 60 درجه بود، یک کارگر ساختمانی در شهر اهواز، در زمان کار از ارتفاع سقوط کرد و پیکر بیجانش به بیمارستان منتقل شد. مسوول بیمارستانی که خبر فوت این کارگر را اعلام کرد، گفت این مرد 40 ساله بر اثر خونریزی مغزی ناشی از گرمازدگی جان داده است…
ایستگاه اول: کارگران مجتمع گاز پارس جنوبی
حمیدرضا، کارگر بخش تعمیرات و نگهداری در مجتمع گاز پارس جنوبی است. حمیدرضا، 15 مرداد امسال که محمدسعید بر اثر گرمازدگی جان داد، در محوطه مجتمع نبود ولی از یک ماه قبل عضو ثابت گروه معترضان پارس جنوبی است و همراه بقیه کارگران قراردادی و در یک تجمع 4 ساعته از کارفرما میخواهد که ساعت کارشان در این هوای بالای 60 درجه و با رطوبت صددرصدی عسلویه اصلاح شود.
«از خرداد گرمای عسلویه شروع میشه و تا نیمه شهریور، دما از 55 درجه کمتر نیست و داخل خروجی کمپرسورها حتی به بالای 63 درجه هم میرسه. همزمان، رطوبت هوا هم زیاد میشه و تا آخر مهر، رطوبت بالای 80 درصده! این چند ماه به خرماپزون معروفه. از شدت رطوبت، کل محوطه مهآلوده؛ با این گرما و رطوبت، با یک ساعت کار، بدنت فوری کم میاره و نفست تنگ میشه چون رطوبت تمام ریه رو پر میکنه. گرمازدگی در این شرایط اتفاق میافته. اول سرگیجه است و بعد، غش و بیهوشی.»
از اردیبهشت، فصل تعمیرات پالایشگاه شروع میشود و بعضی از کارگران بخش تعمیرات باید از 7 صبح تا نیمه شب کار کنند؛ 17 ساعت کار در محوطه پالایشگاه، زیر تابش مستقیم آفتاب و در دمای بالای 60 درجه و با دم و بازدم در شرجی بیش از 80 درصد. حمیدرضا میگوید مرگ معمولا در همین هوای داغ شرجی یقه کارگران را میگیرد. 30 مرداد هم که علیرضا عبداللهزاده از گرمازدگی جان داد، رطوبت بندر امام 94 درصد بود.
«کار کردن در این هوا آدم رو نابود میکنه. حجت رضایی رو به دلیل اعتراض به شرایط کار اخراج کردن. حجت نماینده کارگرا بود. سه ماه قبل، روزی که دمای هوای محوطه به 60 درجه رسید، کارگرا به حجت گفتن پیمانکار حتی آب یخ برای بچهها نیاورده. حجت هم گفت وقتی حتی آب یخ براتون نیاوردن و به کمترین حق کارگر توی این هوای داغ توجه نمیکنن، چرا کار میکنین؟ این حرف به گوش مدیرای پالایشگاه رسید و حجت رو اخراج کردن. البته ما با این رویه بیگانه نبودیم. در این سه سال هر بار به تضییع حقوقمون اعتراض کردیم، اخراج و تعلیق و کسر حقوق و حذف اضافه کار داشتیم. ولی حالا در این سهشنبههای اعتراض که به مدت 4 ساعت، کل پالایشگاه رو تعطیل میکنیم، اولین خواستهمون، برگشت به کار آقا حجته.»
مجتمع گاز پارس جنوبی، یک درمانگاه دارد و هر کدام از کارگران دچار گرمازدگی میشود، یا از نیروهای امدادی درمانگاه به محوطه میآیند یا کارگر گرمازده، بیهوش و ناتوان از تنفس، به درمانگاه منتقل میشود. گاهی هم احیای کارگر گرمازده از توان درمانگاه خارج است که در این صورت، کارگر به بیمارستان عسلویه منتقل میشود. یکی از پزشکان بیمارستان عسلویه که میخواهد گمنام بماند، در گفتوگو با «اعتماد» تایید میکند که در سالهای اخیر، تعداد کارگران گرمازدهای که از مجتمع پارس جنوبی به این بیمارستان منتقل میشوند، زیاد شده چون گاهی شدت گرمازدگی در حدی است که احیای کارگر به امکانات پیشرفتهتری نیاز دارد.
محمد، یکی از کارگران مجتمع پارس جنوبی است که در سه سال اخیر، دو بار دچار گرمازدگی شده؛ یک بار زمانی که در ارتفاع و روی داربست کار میکرد و یکبار هم زمانی که مشغول تعمیر میللنگ کمپرسور بود و ناچار شد برای ساعتها سرش را پایین نگه دارد. محمد از هر دو بار، بیحسی و گیجی و از دست رفتن قدرت درک زمان و مکان را به یاد میآورد.
«بار اول، اومدم لب داربست فلزی ایستادم و شروع کردم به خندیدن و حرفای بیربط میگفتم. مسوول ایمنی به همکارم بیسیم زد که رنگ محمد سرخ شده و باید هرچه زودتر از روی داربست پایین بیاد. این فاصله رو دیگه به یاد ندارم. زمانی به هوش اومدم که دیدم همکارام روی بدنم با سطل آب میریزن تا بدنم خنک بشه.»
علیرضا میرغفاری، رییس هیاتمدیره کانون انجمنهای صنفی کارگران پالایشگاه گاز استان بوشهر به «اعتماد» میگوید که بیشترین موارد گرمازدگی در فصل تعمیرات اتفاق میافتد چون حجم کار کارگران با وجود گرمتر شدن هوا و افزایش رطوبت مناطق نفتخیز و پالایش در جنوب کشور بیشتر میشود. میرغفاری میگوید افزایش حجم کار، فقط یک بعد از مشکلات جامعه کارگری است چون قانون کار حتی برای شرایط دشوار هم تهمیداتی به نفع کارگر در نظر گرفته ولی مساله این است که این تهمیدات از سوی کارفرما رعایت نمیشود.
«باید کمیتههای حفاظت فنی و بهداشت با حضور نماینده کارگر، نماینده کارفرما، نماینده اداره کار و نماینده شبکه بهداشت و درمان شهرستان تشکیل بشه و تصمیمات دارای ضمانت اجرا در این کمیتهها اتخاذ بشه تا میزان حوادث کار در فصل تعمیرات اساسی کاهش پیدا کنه. در این فصل، باید تعداد نوبتهای کاری با ساعات کمتر و با کارگران بیشتر باشه تا کارگران فرصت استراحت کافی داشته باشن و باید حجم کار سخت و زیانآور، متناسب با شرایط و توان جسمی کارگر باشه. باید فنهای خنککننده در محل کار نصب بشه و تغییرات غذایی برای جبران تعریق بدن انجام بشه.
اینها بخشی از الزاماته که البته رعایت نمیشه و در عوض شاهدیم که کارگر، همچنان با قرارداد موقت و در شرایطی کار میکنه که هر لحظه در معرض اخراجه در حالی که به موازات ناامنی شدید شغلی، هر سال در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی با آمار بالای تلفات جانی و نقص عضو و قطع عضو و از کار افتادگی به دلیل حوادث کار و سکته قلبی ناشی از گرما مواجهیم و متاسفانه فقط مرگ کارگران به گوش مردم میرسه.
در جمع کارگران پارس جنوبی، کارگران پروژهای بسیار مظلومن چون این کارگران که بیش از 10 هزار نفرن، هیچ سهمی از مزایای بهرهبرداری و حتی وعدههای غذایی و خدمات رفاهی مناسب ندارن و حتی نمیدونن که کمیتهای برای تصمیم درباره حقوق ایمنی و بهداشتی کارگران وجود داره. این کارگران شامل جوشکار و داربست بند و آرماتوربند و کمک جوشکار و رنگکار و کابلکش، با ساعات کاری زیاد، در معرض تابش مستقیم نور آفتاب و در ارتفاع بالای 15 متر و 20 متر کار میکنن.»
آیا امسال با توجه به تشدید گرمای هوا و البته فوت یک کارگر پارس جنوبی به دلیل گرمازدگی، این کمیته برای کاهش ساعت کارگران، تصمیمی داشت؟
«این کمیته تشکیل نشد یا اگر هم تشکیل شده، بدون دعوت از نماینده کارگرها بوده و تا الان برای حضور در کمیته حفاظت فنی و بهداشت از ما هیچ دعوتی نشده.»
آیا در این دو ماه اخیر که گرمای هوا در جنوب ایران اوج گرفت، پودر او آر اس ORS برای جبران املاح از دست رفته بدن در اختیار کارگران قرار گرفته؟
«من امسال چنین مواردی در دست کارگران ندیدم. فقط بین کارگران شربت آبلیمو توزیع شده که نه تنها فایدهای نداره بلکه موجب تحلیل جسمی میشه.»محمد میگفت دمای واقعی عسلویه تا به حال به گوش مردم نرسیده ولی دماسنجهای دقیق داخل مجتمع پارس جنوبی واقعیت را به کارگران نشان میدهد؛ بیش از 50 درجه، بیش از 53 درجه، بیش از 63 درجه. سه سال قبل، یکی از کارگران بخش تعمیرات پارس جنوبی در همین دمای واقعی گرمازده شد و به محض انتقال به محوطه و حتی قبل از شروع اقدامات تیم احیا فوت کرد. خبر جان دادن این کارگر هیچ وقت به گوش مردم نرسید.
ایستگاه دوم: کارگران دکلهای حفاری نفت
اسماعیل، کارگر قراردادی بخش حفاری نفت در استان خوزستان است و محل کارش، سکوهایی در ارتفاع 30 متری و 40 متری از سطح زمین.«ما با دماسنج دیجیتالی دمای واقعی هوا رو میبینیم؛ طبق دماسنج دیجیتالی، دمای سایه در میدان نفتی حدود 50 درجه و در آفتاب، بیش از 75 درجه و 76 درجه و حتی بیش از 80 درجه است. هر سال موارد زیادی از گرمازدگی کارگرها رو داریم که البته منجر به فوت نمیشه. وقتی بالای سکو هستی و دچار گرمازدگی میشی، با خطر سقوط از ارتفاع به دلیل افت فشار خون و سیاهی رفتن چشم و ضعف و بیحالی مواجهی. علت گرمازدگی، رعایت نشدن بخشنامههاست و البته در میدان نفتی، رعایت این بخشنامهها ممکن نیست.»
اسماعیل، 14 روز از ماه و هر روز به مدت 12 ساعت از 7 صبح تا 7 شب، بالای سکو کار میکند و 14 روز هم استراحت دارد. اسماعیل میگوید تنها ابزار امدادی موجود در ارتفاع 40 متری و 30 متری برای پیشگیری از گرمازدگی، یک بطری شربت آبلیمو است. اسماعیل و دوستانش، حاضر به تحمل گرما و گرمازدگی بودند اگر حقوق صنفیشان به درستی رعایت میشد که نمیشود.
«کارفرما برای ما بیمه شغل سخت و زیانآور پرداخت نمیکنه در حالی که کار با مواد آلاینده و خطرناک و کار در ارتفاع و کار در سکوی نفتی و حفاری، مصادیق شغل سخت و زیانآوره و کارگر شغل سخت و زیانآور نباید بیشتر از 8 ساعت در روز کار کنه ولی کارفرما، این آیتمها رو از فیش حقوقی ما حذف کرده تا الزام قانونی نداشته باشه و حق بیمه عادی برای ما پرداخت میکنه و به همین دلیل، به جای 20 سال، باید 30 سال کار کنیم.»
علیرضا، همکار اسماعیل و کارگر یکی از شرکتهای حفاری نفت است. ساعت 7 غروب یکشنبه 4 شهریورکه کل کشور تعطیل بود، علیرضا بعد از 12 ساعت کار در دمای 60 درجه، از دکل حفاری پایین آمد برای استراحت 12 ساعته و سکوها را به کارگران شبکار سپرد. فعالیت 7 دکل نفتی این شرکت به صورت شبانهروزی ادامه دارد چون حتی با یک دقیقه توقف فعالیت، چاه نفت دچار آسیب میشود. علیرضا و همکارانش، خبر گرمازدگی و فوت کارگر ماهشهر را شنیدهاند؛ همان زمانی که روی سکوهای فلزی کار میکردند و دمای هوای اطرافشان به دلیل داغ شدن فلزهای سکو، تا 70 درجه هم رسیده بود.
«ما در تمام ساعات کارمون زیر آفتابیم چون نیروی اقماری هستیم و نیروی اقماری توی بیابون کار میکنه. اینجا کولر از شدت رطوبت هوا از کار میافته. الان کل بیابون از شدت رطوبت خیس شده. بدترین وضع رو در زمان جابهجایی دکلها داریم. وقتی کار دکل تموم میشه، باید در مدت یک هفته به منطقه جدیدی منتقل بشه.
در این یک هفته برق و آب رو به طور کامل قطع میکنن و بیشترین گرمازدگی کارگرا در همین جابهجاییها اتفاق میافته. در ایام کار هم، بارها و بارها در طول روز وقتی بالای دکل هستیم، از شدت گرما گیج میشیم و غش میکنیم. به سر و صورتمون آب میزنیم یا اینکه پارچه خیس روی سرمون میندازیم و تنها کارهایی که میتونیم انجام بدیم، همینهاست و تنها وسایلی که در اختیار داریم، شربت آبلیمو و شربت خاکشیره. حتی پودر او آر اس و محلول قندی نمکی نداریم. اینجا پزشک داریم ولی پزشکمون هم هیچ وسیله امدادی و حتی یک داروی مسکن نداره.»
چند ساعت قبل از حرف زدن با علیرضا، از یک پزشک متخصص تغذیه پرسیده بودم که بهترین تغذیه برای جلوگیری از گرمازدگی چیست و او هم گفت که باید غذاهایی مصرف شود که آب بدن را تامین کند و مثلا سوپ غنی از ریزمغذیها و انرژی و پروتئین به همراه آب میوه طبیعی، بهترین غذا اما شربتهای شیرین و غذاهای چرب یا سنگین و مثلا تخم مرغ، بدترین غذاست چون آب بدن را جذب میکند و تعریق و تشنگی را افزایش میدهد.
علیرضا میگوید که در تمام فصلهای سال، اغلب وعدههای ناهار، چلوکباب کوبیده، جوجه کباب یا زرشک پلو با مرغ است و از آب میوه هم خبری نیست. ظرف دو ماه اخیر، 260 کارگر یکی از پتروشیمیهای منطقه عسلویه به دلیل مصرف دو وعده غذای ناسالم مسموم شدند، دهها نفر از کارگران مسموم شده در بیمارستان بستری شدند و یکی از کارگران به دلیل شدت مسمومیت فوت کرد.
این کارگران در یک نوبت تخممرغ و در یک نوبت، خورشت قیمه خورده بودند. علیرضا میگوید اگر حقوق صنفی کارگران رعایت میشد، گرمازدگی و دشواری کار و غذای بیکیفیت، آزاردهنده نمیشد و در ادامه حرفش مصداقی از رعایت نشدن حقوق صنفی تعریف میکند که بیشتر شبیه یک شوخی است تا واقعیتی عینی.
«یک دستگاهی در سکوی نفتی هست که لولهها رو به هم وصل میکنه. این دستگاه، حدود 120 کیلو وزن و سه تا دسته داره. موقع جابهجایی دستگاه، یک دسته رو، کارگر رسمی میگیره، یک دسته رو کارگر قراردادی میگیره و یک دسته رو کارگر پیمانی میگیره. هر سه نفر یک کار ثابت انجام میدن ولی کارگر رسمی حدود 60 میلیون تومن حقوق میگیره، کارگر قراردادی حدود 40 میلیون تومن حقوق میگیره و کارگر پیمانی حدود 30 میلیون تومن حقوق میگیره. من کارگر پیمانی هستم.»
آیا تا به حال، کمیته حفاظت ایمنی کارگاهتون، جلسهای برای تغییر یا کاهش ساعت کار و بقیه حقوق صنفیتون داشته؟
«من 25 سال سابقه کار به عنوان کارگر پیمانی شرکت ملی حفاری نفت دارم. نه تنها در این 25 سال چنین کمیتهای جلسهای نداشته، ما حتی نمایندهای نداریم که از وضع حق و مطالباتمون گزارشی تهیه کنه. ما 25 ساله که فقط زجر میکشیم. ما بیمه تامین اجتماعی داریم و به دلیل ماهیت شغلی، باید بیمه شغل سخت و زیانآور برامون پرداخت بشه ولی چند ماه قبل وقتی برای بازنشستگی درخواست دادم، متوجه شدم که به مدت 12 سال برای من بیمه کارگر ساده پرداخت شده.
هنوز طرح طبقهبندی مشاغل برای ما اجرا نشده و آیتم بدی آب و هوا و کار در ارتفاع رو هم از حقوقمون حذف کردن. البته کارفرما هم از مشکلاتمون باخبره و گاهی که برای سرکشی میاد، اعتراضمون رو میگیم. میگیم که طبق قانون کار، با وجود نوبتبندی 12 ساعته کار باید مزد 44 ساعت کار هفتگی رو بگیریم و 80 درصد جنس لباسمون باید از کتان باشه تا کمتر گرمازده بشیم و عینکی که برای کار به ما میدن باید یو وی بالا داشته باشه تا چشممون توی این گرما و آفتاب آسیب نبینه. ما اعتراضمون رو میگیم ولی خیلی از بچهها به دلیل همین اعتراض، اخراج و تعلیق و تهدید به اخراج شدن.»
ایستگاه سوم: کارگران ساختمانی
50 درصد حوادث کار، در صنعت ساختمانسازی اتفاق میافتد؛ این جمله معروفترین توصیف درباره تضییع حق کارگران صنعت ساخت و ساز است. کارگران ساختمانی، طیف وسیعی شامل آرماتوربند، داربست بند، جوشکار، عایق کار، نصاب سنگ، کارگر ساده، نماکار و اسکلتساز را در برمیگیرد اما این طور که اکبر شوکت، رییس انجمن صنفی کارگران ساختمانی میگوید، جمع تعداد این کارگران کمتر از 8 درصد کل شاغلان کشور است و با این حال، به دلیل تخلفات گسترده کارفرمایان در نادیده گرفتن الزامات ایمنی، بیشترین حوادث منجر به نقص عضو، قطع عضو، قطع نخاع، از کار افتادگی دائم و مرگ، برای کارگران ساختمانی اتفاق میافتد. گرمازدگی هم یکی از این حوادث است و شوکت به «اعتماد» میگوید که بیشترین کارگران قربانی گرمازدگی در استانهای جنوبی کشورند.
«سقوط از ارتفاع، شایعترین حادثه صنعت ساخت و سازه و آرماتوربندها و نماکارها و سقفبندها، بیشترین قربانیان سقوط از ارتفاعن چون این گروه از کارگران ساختمان، به مدت 5 الی 6 ساعت در هر روز از فصل گرما، در فضای باز کار میکنن و سقوط از ارتفاع به دلیل بدحالی و افت فشار و تعریق زیاد و کاهش هوشیاری و برهم خوردن تعادل، در استانهای جنوبی که هم شرجی و هم دمای هوا بالاست، بیشتر از بقیه استان هاست .»
شوکت در جواب سوالم بابت الزام کارفرما به تغییر نوع تغذیه کارگران در فصل تابستان و تامین اقلام امدادی مثل پودر او آر اس و سرم قندی نمکی در محیط کار برای جلوگیری از گرمازدگی کارگران میگوید: «برای کارفرمایی که حقوق اولیه کارگر رو زیر پا میگذاره، آیا نوع خوراک کارگر اهمیتی داره؟ کارفرمای ما حتی اسم پودر او آر اس رو هم نشنیده!»
ایستگاه آخر: کاغذی به نام قانون
زمستان 1395 کارشناسان بهداشت حرفهای در گزارشی با عنوان «قوانین و استانداردهای کلیدی برای پیشگیری از بیماریهای ناشی از گرما» اعلام کردند: «مواجهه مداوم با درجه حرارت بالا و گرما ممکن است به بیماریهای ناشی از گرما ازجمله راشهای حرارتی، سنکوپ گرمایی، کرامپهای عضلانی حاصل از گرما، گرمازدگی و شوک گرمایی منجر شود. شوک گرمایی، وخیمترین نوع بیماری ناشی از گرماست و در محیطهای کاری گرم و مرطوب و بر اثر کار فیزیکی سنگین و زمانهای استراحت ناکافی رخ میدهد.
در شوک گرمایی ناشی از مواجهه محیطی، دمای مرکزی بدن به بالاتر از 41 درجه سانتیگراد افزایش مییابد. ترتیب علائم شوک گرمایی شامل سردرد، اختلال در تکلم، رفتارهای عجیب و غریب، سرگیجه، خستگی، توهم، گرفتگی عضله، پریشانی و در نهایت کماست. شوک گرمایی یک حالت اورژانس پزشکی و نیازمند تشخیص فوری و مداخلات درمانی است. اگر دمای مرکزی بدن بسیار بالا برود، مرگ بر اثر اختلال در ارگانهای حیاتی رخ میدهد.»
نویسندگان این گزارش، ضمن تاکید بر ضرورت تغییر ساعت کار کارگران برای کاهش مواجهه با گرما، در نتیجهگیری اعلام کردند: «بسیاری از کارفرماها نگران هزینههایی هستند که باید به دلیل گرما به کارگران پرداخت کنند و اغلب دنبال راه گریز قانونی برای فرار از این پرداختها هستند. اگرچه با وضع قوانین مرتبط کارگران میتوانند در صورت عدم وجود اقدامات پیشگیرانه و دریافت اضافه حقوق به مراجع ذیصلاح شکایت کنند اما آنها به خاطر ترس از دست دادن کارشان به ندرت این کار را انجام میدهند. قوانین وضع شده، بهخصوص در کشورهای در حال توسعه، کارآیی لازم را ندارد و صرفا در حد یک سند باقی میماند.»