حدود یک قرن پس از انقراض ببر تاسمانی، دانشمندانی از ایالات متحده و استرالیا ادعا میکنند که بهزودی این گونه منقرضشده را دوباره زنده خواهند کرد. با استفاده از تحقیقات پیشرفته در حوزه DNA، آنها به همراه شرکت Colossal Biosciences در حال توسعه فناوریهایی هستند که میتوانند این موجودات منقرضشده را به طبیعت بازگردانند. اما آیا این پروژه شباهتی به داستانهای علمیتخیلی همچون پارک ژوراسیک خواهد داشت؟ و آیا بازگشت چنین حیوانی به طبیعت بیخطر است؟ در ادامه به بررسی این تحقیقات و پیامدهای احتمالی آن میپردازیم.
ببر تاسمانی: جانوری که شبیه به ببر نبود
اگرچه این موجود به عنوان ببر تاسمانی شناخته میشود، بسیاری از ویژگیهای آن بیشتر شبیه به سگها و گرگها بود. نام کامل علمی آن، Thylacinus cynocephalus، به معنی «سگسر کیسهدار» است. این گونه کیسهدار در اندازه شبیه به یک گلدن رتریور بود، اما با احتساب دم بلندش که حدود نیمی از طول بدنش را تشکیل میداد، طول کلی آن بین 100 تا 130 سانتیمتر متغیر بود.
بهطور طبیعی، تیلاسینها موجودات خجالتی بودند که ترجیح میدادند از تماس با انسانها اجتناب کنند. اما انسانها چنین تمایلی نداشتند. در سال 1888، به دلیل باورهای غلط مبنی بر اینکه تیلاسینها به دامهای کشاورزان حمله میکنند، دولت تاسمانی جایزهای برای شکار آنها تعیین کرد. این جایزه معادل یک پوند بود که معادل 100 پوند در این روزها با احتساب تورم این همه سال است. با این حال، بعد از مشخص شدن اینکه تیلاسینها عامل مشکلات کشاورزی نبودند، تعداد آنها بهطور چشمگیری کاهش یافته بود و آخرین نمونه شناختهشده از این گونه در سال 1936 در باغ وحش تاسمانیا درگذشت.
چرا احیای ببر تاسمانی مورد توجه قرار گرفته است؟
شاید این سؤال در ذهن شما شکل بگیرد که آیا بازگرداندن یک شکارچی بزرگ به طبیعت ممکن است خطرناک باشد؟ آیا این گونه ممکن است به گونههای بومی آسیب برساند؟
شرکت Colossal Biosciences بر این باور است که بازگرداندن ببر تاسمانی میتواند نقش مهمی در بهبود اکوسیستم ایفا کند. به گفته بن لَم (Ben Lamm)، مدیرعامل و بنیانگذار این شرکت، شکارچیان در طبیعت معمولاً به دنبال طعمههای ضعیف، بیمار یا پیر میگردند که این رفتار به حفظ تعادل و سلامت اکوسیستم کمک میکند.
دانشمندان معتقدند که برخی از مشکلات عمده زیستمحیطی در تاسمانیا، مانند شیوع بیماریهای تومور صورت که باعث مرگ 80 درصد از جمعیت شیطانهای تاسمانی شده است، ممکن بود در صورت حضور ببر تاسمانی کاهش پیدا کند. این نظریه بیان میکند که اگر ببر تاسمانی همچنان در طبیعت بود، این شکارچیان با شکار طبیعی افراد بیمار از گسترش این بیماریها جلوگیری میکردند.
شیطان تاسمانی (Tasmanian devil) یک گونه کیسهدار گوشتخوار است که بومی جزیره تاسمانی، استرالیا است. این جاندار کوچک به دلیل رفتار تهاجمیاش هنگام شکار یا دفاع از غذا و همچنین صدای بلند و غرشدارش به این نام موسوم شده است.
چگونه دانشمندان قصد دارند این کار را انجام دهند؟
شاید به نظر برسد که این پروژه شباهتی با داستانهای علمیتخیلی مانند پارک ژوراسیک دارد، اما دانشمندان اصرار دارند که شرایط متفاوت است. آنها از نمونههای ژنتیکی باقیمانده از ببر تاسمانی استفاده میکنند که برخلاف دیگر گونههای تاریخی، تا حد زیادی سالم ماندهاند. یکی از مهمترین این نمونهها، یک سر کامل ببر تاسمانی است که برای بیش از 110 سال در اتانول حفظ شده است. این نمونهها به دانشمندان اجازه میدهند که ژنوم ببر تاسمانی را با استفاده از فناوریهای پیشرفته DNA بازسازی کنند.
اما این تنها نمونه موجود نیست. به گفته دانشمندان، دوره 100 ساله تنها یک لحظه در مقیاس تکاملی است و خوشبختانه تعداد زیادی از نمونههای ببر تاسمانی در موزههای سراسر جهان حفظ شدهاند که میتوان از آنها برای تحقیقات بیشتر استفاده کرد.
دانشمندان همچنین از کیسهدار چربیدم (Fat-Tailed Dunnart) به عنوان موجودی نزدیک به ببر تاسمانی استفاده میکنند. این کیسهدار که مانند ببر تاسمانی گوشتخوار است، دارای ژنوم مشابهی است و دانشمندان با ویرایش ژنهای این موجود تلاش میکنند تا ژنوم آن را به ببر تاسمانی نزدیکتر کنند. در واقع، این فرایند باعث میشود که جانوری شبیه به ببر تاسمانی ایجاد شود، هرچند که برخی از دانشمندان این نوع بازگشت به طبیعت را تیلاسینگونه توصیف میکنند و آن را یک احیای واقعی نمیدانند.
یکی از موفقیتهای کلیدی این پروژه، توانایی دانشمندان در شناسایی ژنهای مرتبط با شکل سر ببر تاسمانی است. با مقایسه ژنوم ببر تاسمانی با سگها و گرگها، آنها توانستهاند بخشی از DNA را که مسئول شکلگیری فک قوی این حیوان است، شناسایی کنند. هنگامی که این ژنها در موشهای آزمایشگاهی قرار گرفت، موشها نیز سرهایی با شکل مشابه به دست آوردند که تأیید میکند دانشمندان در مسیر درستی قرار دارند.
آیا این پروژه خطری برای طبیعت خواهد داشت؟
این پروژه همچنان در مراحل اولیه تحقیقاتی قرار دارد و تا به امروز هیچگاه دانشمندان تا این حد به بازسازی کامل DNA یک گونه باستانی نزدیک نشده بودند. با این حال، برخی از دانشمندان نسبت به پیامدهای این پروژه ابراز نگرانی کردهاند. بهویژه اینکه بازگرداندن گونهای منقرضشده به طبیعت میتواند تأثیرات پیشبینینشدهای داشته باشد.
یکی از نگرانیهای عمده این است که ببر تاسمانی جدید ممکن است با گونههای بومی تاسمانیا مانند شیطانهای تاسمانی رقابت کند. برخی از دانشمندان معتقدند که این رقابت میتواند برنامههای حفاظت از گونههای بومی را تضعیف کند.
مسئله دیگر مربوط به رفتارهای طبیعی این گونه است. با وجود اینکه دانشمندان میتوانند این موجود را از لحاظ ژنتیکی احیا کنند، اما ببر تاسمانی جدید به دلیل نبود والدین و نیاکانش، قادر به یادگیری رفتارهای پیچیده مانند شکار نخواهد بود. این موجودات باید توسط انسانها یا گونههای دیگر بزرگ شوند و مشخص نیست که آیا آنها میتوانند بهدرستی در طبیعت زنده بمانند یا نه.
چه گونههای دیگری ممکن است در آینده بازگردانده شوند؟
دانشمندان همچنین در حال کار بر روی احیای گونههای دیگری هستند. یکی از پروژههای در دست اقدام، بازگرداندن دودو (Dodo) است که در سال 1693 منقرض شد. برخلاف باور عمومی که این پرنده به دلیل ناتوانی در زنده ماندن از بین رفته، دانشمندان معتقدند که دلایل پیچیدهتری در انقراض آن دخیل بودهاند.
پروژه دیگری که مورد توجه قرار دارد، احیای ماموت پشمدار است که حدود 4000 تا 6000 سال پیش منقرض شده است. دانشمندان پیشبینی میکنند که اولین گوسالههای ماموت تا سال 2028 متولد شوند.
source