به گزارش سلامت نیوز رحیم ملک نیا دکتری علوم جنگل و عضو هیات علمی دانشگاه لرستان درباره اهمیت این انتخاب در یک یادداشت اختصاصی برای ما خطاب به وزیر جهادکشاورزی نوشته است:« انتخاب رییس سازمان منابع طبیعی را به رانت و لابیگری واگذار نکند؛ پیکر نیمه جان طبیعت کشور طاقت تداوم مدیریت بی برنامه و توام با سیاسی بازی را ندارد.» متن کامل این یادداشت را در ادامه بخوانید.

انتخاب رییس سازمان منابع طبیعی؛ برنامه محور یا سیاست­ بنیان؟

انتخاب ریاست سازمان منابع طبیعی کشور همانند مدیریت حاکم بر عرصههای منابع طبیعی با بیتوجهی افکار عمومی و حتی دولت همراه است. در دولت جدید که تلاش شد اعضای کابینه با مکانیزمی مشارکتی انتخاب شوند، وزارت جهاد بر خلاف روند طی شده برای انتخاب وزیر، در پس پرده و بی توجه به روند طی شده در دولت برای انتصابات، مشغول انتخاب ریس سازمان منابعطبیعی است.

شاید انتخاب معاون وزیر در یک وزارتخانه، برای عموم جامعه مسالهای فاقد اهمیت بوده و مورد توجه نباشد، اما ریاست سازمان منابعطبیعی به طور حتم، اهمیتی فراتر از سایر معاونان وزرا دارد. سازمانی که مسوولیت مدیریت بخش اعظمی از آب، خاک و پوشش گیاهی کشور را برعهده دارد و طراح برنامههای حفاظت از بستر حیات است، چنان دارای اهمیت است که انتخاب ریس آن را نمی توان به سیاست بازی و بازیهای پشت پرده واگذار کرد.

در روزگار بی برنامگی و سردرگمی سازمان منابع طبیعی برای مدیریت طبیعت کشور، انتخاب ریس این سازمان به طور حتم و به اجبار باید بر اساس ارایه برنامه توسط نامزدهای ریاست و بررسی برنامههای ارایه شده توسط کارشناسان و متخصصان باشد. این امر در زمانی اهمیت بیشتری مییابد که شنیدهها حاکی است که بیش از 90 نفر خود را لایق این پست دانسته و برای تصدی آن رزومه ارسال کردهاند.

از هر زاویه به این روند و عدد بنگریم، سوالات بی شمار و حتی شرایطی آشفته در برابر ما قرار دارد. سوال نخست آن است که آیا 90 نفر دارای برنامه و توانایی مدیریت منابعطبیعی در این کشور وجود دارد و مدیریت این بخش عاجز از تدوین یک برنامه برای مدیریت است؟ سوال دیگر مطرح شده این است، آیا مدیریت عرصههای پیچیده منابع طبیعی کشور چنان ساده است که جمعیتی چشمگیر در خود توانایی انجام این امر را دیده و برای حل بحران های متعدد در این زمینه پیشقدم شدهاند؟

اگر گزینه اول پاسخ صحیح باشد که باید به حال ساختار مدیریت گریست که این پتانسیل در طی سالیان مورد استفاده قرار نگرفته است. این بی توجهی به پتانسیل سرشار مدیریتی چنان بوده است در زمان حاضر، نقطهای در طبیعت کشور نیست که نشان از داشتن یک برنامه و مدیریت منسجم و مبتنی بر علم در آن دیده شود. اگر گزینه دوم را باور کنیم، باز هم باید پرسید که چه بر سر مدیریت منابع طبیعی آمده است که 90 نفر چنان آن را ساده می پندارند که آماده قبول مسولیت در این شرایط بحرانی جنگلها و مراتع هستند؟

در چنین روزگاری و با درست بودن هر کدام از گزارههای فوق، انتخاب رییس و یک راهکار درست برای چنین انتخابی، اهمیت مضاعف مییابد. 90 کاندید مدیریت و 90 برنامه لازم است زیر نگاه متخصصان قرار گیرند تا مشخص شود چه برنامه و چه کاندیدایی دارای شایستگی و توان ریاست بر سازمان است. چنانچه این روند به صورت شفاف و با نظارت جامعه کارشناسی و کنشگری به سرانجام نرسد، سیاست زدگی این سازمان در کنار زراعت زدگی برنامههایش، کار را به جایی خواهد رساند که از سازمان به طور قطع، برنامهزدایی شود.

لازم است که در مکانیزمی حتی به ظاهر شفاف، همانند روندی که جناب وزیر طی آن انتخاب شده است، ریس سازمان با بررسی برنامهها انتخاب شود. انتخاب با چنین روندی، احتمال همراهی کارشناسان از بخشهای تحقیقات، دانشگاه و کنشگران را با سازمان در آینده افزایش خواهد داد. انتخاب در مکانیزمی غیر از این حالت، به طور قطع روند کنونی و بی برنامگی را تداوم خواهد بخشید. انتخاب فردی با اعمال سیاست و بر مبنای روابط و رانت، رییس را نه در قبال کشور و طبیعت، بلکه در قبال افرادی مسوول خواهد کرد که او را منصوب کردهاند. چنین مسوولی بیش از آنکه در پی نجات طبیعت کشور باشد، وقت خود را صرف تلاش برای بقا خواهد کرد.

پاسخگو نبودن به جامعه و به طور اخص متخصصین و کنشگران، ویژگی احتمالی دیگر چنین مدیری خواهد بود. بخش آخر این نوشتار پندی است به جناب وزیر که انتخاب رییس را به رانت و لابیگری واگذار نکند. پیکر نیمه جان طبیعت کشور طاقت تداوم مدیریت بی برنامه و توام با سیاسی بازی را ندارد.

source

توسط salamathyper.ir