کلاه، بهظاهر یک پوشش ساده، اما در واقع پدیدهای است که تاریخ آن با تاریخ بشر در هم تنیده شده است. این وسیله ابتدایی که برای محافظت از سر در برابر گرما، سرما و خطرات طبیعی ساخته شد، بهتدریج تبدیل به ابزاری برای بیان هویت، جایگاه اجتماعی، زیبایی و حتی اعتراضهای سیاسی شد. کلاه در طول قرون، نشانهای از فرهنگ، هنر، و مد بوده و نقش آن در شکلگیری هویت فردی و اجتماعی انسانها انکارناپذیر است.
این مقاله نگاهی عمیق به تاریخچه کلاه، از نخستین شواهد استفاده تا تحولات مدرن، تفاوتهای جنسیتی در کاربرد آن، نقش آن در صنعت مد و سیاست، و حتی دلایل کاهش محبوبیت آن در قرن بیستم دارد.
نخستین شواهد استفاده از کلاه
استفاده از کلاه به عنوان یکی از قدیمیترین پوششهای انسانی، به زمانهای بسیار دور بازمیگردد. نخستین شواهد استفاده از کلاه، نشاندهنده نیاز اولیه انسان به محافظت از سر در برابر عوامل محیطی مانند گرما، سرما، و آسیبهای فیزیکی است. این شواهد نشان میدهند که کلاه از همان ابتدا، نقشی فراتر از یک ابزار ساده داشته و بهتدریج به یک نماد اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است.
تمدنهای کهن و نخستین کلاهها
- مصریان باستان (حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد):
یکی از نخستین شواهد استفاده از کلاه در نقاشیهای دیواری مقبرههای مصر باستان دیده میشود. این تصاویر نشان میدهند که مردان و زنان از سربندها و کلاههایی برای محافظت از سر خود در برابر آفتاب سوزان مصر استفاده میکردند. فراعنه نیز تاجهای سلطنتی و کلاههایی با نمادهای مذهبی و قدرت بر سر میگذاشتند. - تمدن سومری و بابلی (حدود ۲۴۰۰ سال قبل از میلاد):
در بینالنهرین، مردان از کلاههای ساده ساختهشده از چرم یا پارچه استفاده میکردند. این کلاهها بیشتر برای حفاظت در برابر آفتاب و نشان دادن جایگاه اجتماعی به کار میرفتند. سربازان نیز از کلاهخودهایی از فلز و چرم استفاده میکردند که نمونههای آن در آثار باستانی پیدا شده است. - تمدن مینوسی (جزیره کرت، حدود ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد):
آثار هنری مینوسیان نشاندهنده استفاده از کلاههایی با طراحی زیبا برای جشنها و مراسم مذهبی است. این کلاهها اغلب از پارچههای رنگی یا نمد ساخته میشدند. - یونان باستان:
یونانیان یکی از نخستین فرهنگهایی بودند که کلاهها را نهتنها به دلایل کاربردی بلکه بهعنوان نماد شهروندی و حرفه به کار میبردند. “پتاسوس” (Petasos)، یک کلاه با لبههای پهن بود که توسط مسافران و کشاورزان استفاده میشد. - تمدن روم باستان:
در روم، کلاه “پیلئوس” (Pileus) به نماد آزادی تبدیل شد. این کلاه ساده و مخروطی شکل، توسط بردگان آزادشده بر سر گذاشته میشد و نشاندهنده رهایی و استقلال بود.
مواد اولیه در کلاههای اولیه
کلاهها در دوران باستان بسته به منابع طبیعی موجود در هر منطقه، از مواد مختلفی ساخته میشدند:
- چرم: برای ساخت کلاههای مقاوم در برابر سرما و باد.
- نمد: بهویژه در تمدنهای کوچنشین مانند مغولها و ایرانیان.
- حصیر و نی: در مناطق گرمسیری مانند مصر و بینالنهرین.
- فلز: در ساخت کلاهخودهای جنگی.
- پوست حیوانات: در جوامع شکارچی-گردآورنده.
استفاده از کلاه در مراسم مذهبی و سلطنتی
در بسیاری از تمدنهای باستانی، کلاهها نهتنها ابزار محافظتی بلکه بخشی از مراسم مذهبی و نمادهای سلطنتی بودند:
- در مصر، تاجهای فرعون مانند “پچنت” (Pschent) نشاندهنده وحدت مصر علیا و سفلی بودند.
- در بینالنهرین، پادشاهان کلاههایی با نقوش مذهبی بر سر میگذاشتند تا قدرت الهی خود را نمایش دهند.
- در یونان و روم، کلاهها اغلب در مراسم مذهبی یا جشنهای عمومی استفاده میشدند.
نخستین شواهد از نگاه باستانشناسی
بسیاری از کلاههای اولیه به دلیل مواد تجزیهپذیرشان در طول زمان از بین رفتهاند، اما شواهد غیرمستقیم مانند نقاشیها، مجسمهها و توصیفات متون باستانی نشاندهنده استفاده گسترده از کلاه در تمدنهای کهن است. یکی از قدیمیترین کلاههایی که به شکل فیزیکی باقی مانده است، مربوط به عصر برنز در شمال اروپا است که از نمد ساخته شده و در باتلاقهای ایرلند کشف شده است.
جنس کلاهها در طول تاریخ
کلاهها بسته به نیاز، فرهنگ، و مواد در دسترس در مناطق مختلف جهان از مواد متنوعی ساخته شدهاند:
- چرم و پوست حیوانات:
در دوران پیشاتاریخ و فرهنگهای شکارچی، پوست حیوانات برای ساخت کلاه استفاده میشد. این مواد نهتنها محافظ سرما بودند بلکه حس قدرت و ارتباط با طبیعت را نیز القا میکردند. - نمد و پشم:
در جوامع کوچنشین مانند مغولها، ایرانیان و ترکها، کلاههایی از نمد و پشم ساخته میشد. برای مثال، کلاههای نمدی قزاقها یا کلاههای بلند و زینتی شاهان صفوی که از ابریشم و نمد تهیه میشدند. - حصیر و نی:
در مناطق گرمسیری مانند جنوب شرق آسیا، کلاههای حصیری با هدف حفاظت در برابر آفتاب ساخته میشدند. کلاههای مخروطی شکل کشاورزان چینی که به “کلاه برنجی” (Rice Hat) معروفاند، یکی از معروفترین نمونههاست. - فلز:
فلز بیشتر برای ساخت کلاهخودهای جنگی استفاده میشد. در تمدنهای یونان، روم و قرون وسطی، کلاهخودهای تزئینشده به نمادی از شجاعت و مقام نظامی تبدیل شدند. - پارچههای زربافت و ابریشم:
در دوران رنسانس و باروک، اشراف اروپایی از کلاههایی با پارچههای لوکس و تزیینات پر زرقوبرق استفاده میکردند.
کلاه در بین اقشار مختلف جامعه
در بین اشراف و نخبگان:
کلاه همواره بهعنوان نشانهای از جایگاه اجتماعی در میان طبقات بالای جامعه استفاده شده است. برای مثال:
- در اروپا، کلاههای بلند و استوانهای اشرافزادگان یا تاجهای سلطنتی.
- در ایران، کلاهخودهای طلایی هخامنشیان که بهعنوان نمادی از اقتدار استفاده میشد.
در بین طبقات پایین:
کلاهها در بین کارگران، کشاورزان و افراد کمدرآمد، بیشتر کاربردی بودند. کلاههای حصیری دهقانان، کلاههای نمدی چوپانان ایرانی یا کلاههای پشمی کارگران اسکاتلندی، مثالهایی از این نوع هستند.
تفاوت کلاه بر سر کردن مردان و زنان
کلاه بهعنوان پوششی برای سر، در طول تاریخ علاوه بر کاربردهای عملی، مفهومی عمیقتر از جنسیت و جایگاه اجتماعی را به همراه داشته است. تفاوتهای بارز در نحوه استفاده، طراحی، و اهداف کلاه در میان مردان و زنان، بازتابدهنده نقشهای اجتماعی و فرهنگی این دو جنس در جوامع مختلف بوده است.
1. کاربردهای اصلی کلاه در میان مردان و زنان
مردان
- کاربردهای عملی و حرفهای:
کلاههای مردانه بیشتر برای محافظت در برابر شرایط محیطی یا نمایش جایگاه شغلی و اجتماعی استفاده میشد. برای مثال:- کلاهخودهای جنگی در میان سربازان.
- کلاههای کارگران و کشاورزان برای محافظت در برابر آفتاب و سرما.
- نماد جایگاه و قدرت:
در جوامع سلطنتی یا اشرافی، کلاههای مردانه اغلب نشانهای از قدرت و جایگاه اجتماعی بودند.- کلاههای استوانهای مانند “Top Hat” در قرن ۱۹ میلادی نمادی از اشرافیت در اروپا بود.
- کلاهخودهای تزئینشده در مراسم نظامی یا تاجهای سلطنتی پادشاهان.
- فرهنگی و مذهبی:
مردان در بسیاری از مذاهب، کلاههایی مخصوص بهعنوان بخشی از هویت مذهبی یا فرهنگی خود استفاده میکردند. مانند عمامه در اسلام یا یارمولکه در یهودیت.
زنان
- کاربردهای زیبایی و زینتی:
کلاههای زنانه بیشتر برای تکمیل لباس و نمایش زیبایی طراحی میشدند. کلاههایی با روبان، پر، گلهای مصنوعی و تزیینات دیگر نشانهای از ظرافت و جایگاه اجتماعی بودند. - نشانه جایگاه اجتماعی:
در قرون وسطی و رنسانس، زنان اشرافزاده از کلاههای بلند و زینتی برای نمایش ثروت و قدرت استفاده میکردند. این کلاهها گاه چنان بزرگ و سنگین بودند که برای حفظ تعادل، طراحی خاصی در لباس و سر داشتند. - پوشش و حجاب:
در بسیاری از فرهنگها، کلاه یا روسری بهعنوان بخشی از حجاب زنان مورد استفاده قرار میگرفت. در اروپا، کلاههای سادهتر و بستهتر برای زنان متأهل و کلاههای بازتر برای دختران جوان طراحی میشد.
2. طراحی و سبکهای متفاوت کلاه برای مردان و زنان
کلاههای مردانه
- سادگی و عملکردگرایی:
کلاههای مردانه معمولاً ساده و کاربردی بودند. طراحی این کلاهها اغلب بیشتر بر عملکرد متمرکز بود تا زیبایی.- کلاههای فدورا (Fedora) برای مردان طبقه متوسط.
- کلاههای کارگران مانند کلاه ایمنی معدنچیان یا کشاورزان.
- رنگهای تیره:
کلاههای مردانه غالباً در رنگهای تیره مانند مشکی، خاکستری یا قهوهای بودند که بازتابدهنده جدیت و جایگاه اجتماعی بود.
کلاههای زنانه
- طراحیهای تزئینی و برجسته:
کلاههای زنانه با عناصر زیباییشناسی مانند پر، روبان، گل و حتی جواهرات تزئین میشدند. برای مثال:- کلاههای “Bonnet” در قرن ۱۸ و ۱۹ با تزیینات روبانی بزرگ.
- کلاههای “Cloche” در دهه ۱۹۲۰ با طراحی مینیمال اما ظریف.
- رنگهای متنوع و شاد:
برخلاف کلاههای مردانه، کلاههای زنانه اغلب در رنگهای روشن و جذاب طراحی میشدند تا بیشتر جلب توجه کنند.
3. کلاه و قوانین اجتماعی در بین مردان و زنان
- مردان:
- در بسیاری از جوامع، مردان هنگام ورود به فضای بسته یا ملاقات با افراد بالادست، موظف به برداشتن کلاه بودند. این حرکت نمادی از احترام و ادب بود.
- زنان:
- زنان در بسیاری از فرهنگها حتی در فضای بسته یا مذهبی نیازی به برداشتن کلاه نداشتند، زیرا کلاه بخشی از پوشش آنها تلقی میشد.
4. تغییرات مدرن در نقش کلاه برای مردان و زنان
مردان:
- در قرن بیستم، کلاههای مردانه همچنان کاربرد رسمی داشتند، اما با تغییر سبک زندگی و رواج اتومبیل، استفاده از کلاه کاهش یافت.
زنان:
- کلاههای زنانه در قرن بیستم تبدیل به عنصری از مد شدند و طراحان برجستهای مانند کوکو شانل و کریستین دیور در طراحی کلاههای زنانه نقش اساسی داشتند.
5. کلاه در مراسم و فرهنگهای مشترک مردان و زنان
- در برخی از مراسم رسمی یا فرهنگی، کلاههای خاصی برای هر دو جنس طراحی میشد. مانند کلاههای رسمی مراسم سلطنتی در انگلستان که مردان و زنان به تناسب جایگاه از آنها استفاده میکنند.
کلاه در صنعت مد
قرن هجدهم و نوزدهم:
- کلاه به بخشی جداییناپذیر از لباس رسمی تبدیل شد.
- برندهای لوکس مانند Chanel و Dior، کلاههای زنانهای طراحی کردند که مورد تحسین قرار گرفت.
قرن بیستم:
- کلاههای مردانه مانند “Fedora” و “Panama” به نمادهای شیک تبدیل شدند.
- زنان نیز از کلاههایی با طراحیهای مدرنتر مانند “Cloche Hat” استفاده کردند.
کلاههای شاخص در طول تاریخ
- تاج شاهنشاهی هخامنشی:
نمادی از قدرت و ارتباط با ایزدان. - کلاهسیلندری (Top Hat):
نمادی از اشرافیت در قرون ۱۸ و ۱۹ اروپا. - فدورا (Fedora):
محبوب میان سیاستمداران، هنرمندان و حتی مافیا. - کلاه برنجی چین:
محافظ کشاورزان در برابر آفتاب.
کلاه و سیاست: نمادی از قدرت، مقاومت و هویت
کلاه در طول تاریخ، فراتر از یک پوشش ساده، به ابزاری برای بیان پیامهای سیاسی، قدرت، و هویت اجتماعی تبدیل شده است. این پوشش کوچک گاه تبدیل به نمادی شده که جنبشهای اجتماعی و تحولات سیاسی را نمایندگی کرده و در برخی موارد، بهتنهایی بیانگر ایدئولوژیها، اعتراضها، و خواستههای مردم بوده است. کلاهها، از تاجهای سلطنتی تا کلاههای انقلابی، بخشی از تاریخ سیاست و قدرت را تشکیل میدهند.
کلاه بهعنوان نماد قدرت و حاکمیت
- تاجهای سلطنتی:
کلاههایی که بهعنوان تاج مورد استفاده قرار میگرفتند، از برجستهترین نمادهای قدرت بودند.- در ایران باستان: تاجهای شاهنشاهی هخامنشی و ساسانی نمادی از قدرت مطلق و ارتباط با ایزدان بودند.
- در اروپا: تاجهای پادشاهان و ملکهها، مزین به جواهرات گرانبها، نشاندهنده قدرت الهی و حاکمیت بود.
- کلاههای نظامی و حکومتی:
در بسیاری از تمدنها، رهبران نظامی و حکومتی از کلاههای خاصی استفاده میکردند که بیانگر رتبه و مقام آنها بود. برای مثال:- کلاههای “کپی” (Kepi) که بخشی از یونیفرم نظامی فرانسه بود.
- کلاههای نظامی ناپلئون بناپارت که به نمادی از فرماندهی تبدیل شدند.
کلاه و انقلابها
- کلاه فریگیان (Phrygian Cap):
یکی از شناختهشدهترین نمادهای سیاسی در تاریخ، کلاه فریگیان است. این کلاه که ریشه در تمدنهای باستانی داشت، در زمان انقلاب فرانسه تبدیل به نماد آزادی و مقاومت شد.- این کلاه که به “کلاه آزادی” نیز معروف است، توسط انقلابیون فرانسوی استفاده میشد و بعدها در پرچمها و نشانهای جمهوریخواهی نیز بهکار رفت.
- کلاه قرمز در انقلاب روسیه:
در دوران انقلاب روسیه، کلاههای قرمز به نماد حمایت از بلشویکها و ایدئولوژی کمونیسم تبدیل شدند. - چهگوارا و کلاه برهای (Beret):
چهگوارا، نماد انقلابیگری در قرن بیستم، با کلاه برهای مشکی و ستارهای درخشان بر آن، تصویری ماندگار از مبارزه علیه امپریالیسم ارائه داد. این کلاه به یکی از نشانههای مقاومت انقلابی در سراسر جهان تبدیل شد.
کلاه و جنبشهای اجتماعی
- جنبش حقوق زنان:
کلاههای صورتی (Pussy Hats) در تظاهرات حقوق زنان در آمریکا، نمادی از اعتراض به تبعیض جنسیتی و خشونت علیه زنان شدند. این کلاهها در تظاهرات سال ۲۰۱۷ در واشنگتن به یکی از شاخصترین نمادهای جنبش حقوق زنان تبدیل شدند. - جنبش کارگری:
کلاههای کارگران معدن و کارخانهها، نهتنها ابزاری برای حفاظت، بلکه به نمادی از هویت و اتحاد طبقه کارگر در مبارزات اجتماعی تبدیل شدند.
کلاه و سیاستمداران برجسته
- آبراهام لینکلن:
رئیسجمهور آمریکا، با کلاهسیلندری بلند خود، تصویری ماندگار از قدرت و وقار سیاسی بهجای گذاشت. این کلاه بهقدری شناختهشده است که بخشی از هویت بصری او شده است. - وینستون چرچیل:
چرچیل، نخستوزیر بریتانیا، با کلاههای شیک خود در زمان جنگ جهانی دوم، نهتنها قدرت سیاسی بلکه سبک شخصی را به نمایش گذاشت. - جان اف. کندی:
اگرچه کندی بیشتر به دلیل عدم استفاده از کلاه شناخته میشد، همین موضوع بهعنوان نشانهای از تغییر سبک در سیاستمداران مدرن تعبیر شد.
کلاه در مراسم و مناسبتهای سیاسی
- کلاههای رسمی سلطنتی:
در مراسم تاجگذاری، رهبران سلطنتی از کلاههایی مزین به جواهرات و نمادهای مذهبی استفاده میکنند. - کلاههای نظامی در رژهها:
در رژههای نظامی و مراسم دولتی، کلاههای رسمی بخشی از یونیفرم رهبران و سربازان است. - کلاههای نمادین در انتخابات:
برخی سیاستمداران از کلاه بهعنوان ابزاری برای جلب توجه و نمایش هویت استفاده کردهاند.
کاهش نقش کلاه در سیاست مدرن
با ورود به قرن بیستم، استفاده از کلاه در میان سیاستمداران کاهش یافت. دلیل این تغییر را میتوان در موارد زیر جستجو کرد:
- تغییر سبک زندگی: کلاه بهتدریج از یک ضرورت روزمره به عنصری تزئینی تبدیل شد.
- ظهور رسانههای تصویری: سیاستمداران برای ارتباط بهتر با مردم، سبکهای سادهتر و غیررسمیتر را برگزیدند.
از چه زمانی کلاه بر سر کردن کم شد؟
استفاده از کلاه، که زمانی یکی از مهمترین عناصر پوشش روزمره بود، به دلایل مختلف فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی در قرن بیستم کاهش یافت. این تغییر بهتدریج و در چند مرحله رخ داد و هر دوره با عوامل خاص خود، از تغییرات مد گرفته تا پیشرفتهای تکنولوژیکی، تأثیر چشمگیری بر این روند داشت.
دهههای اولیه قرن بیستم: از اوج محبوبیت تا آغاز افول
در اوایل قرن بیستم، کلاهها هنوز بخشی جداییناپذیر از پوشش رسمی مردان و زنان بودند. در این دوران:
- مردان:
- کلاهسیلندری (Top Hat) برای مراسم رسمی و کلاههای فدورا (Fedora) برای استفاده روزمره میان مردان محبوب بودند.
- استفاده از کلاه بهقدری رایج بود که نبود آن نشانهای از بینزاکتی تلقی میشد.
- زنان:
- کلاههای زینتی و بزرگ با تزئینات روبان، پر و گل، بخشی از استایل زنان اشرافزاده و طبقه متوسط بود.
بااینحال، نشانههای کاهش محبوبیت کلاه در اواخر دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ ظاهر شد. این تغییر بیشتر در میان زنان آغاز شد که به سمت مدلهای موی کوتاهتر (مانند سبک باب) رفتند، زیرا کلاههای بزرگ با این مدلها سازگاری کمتری داشت.
دهه ۱۹۴۰: تأثیر جنگ جهانی دوم
جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹-۱۹۴۵) تأثیرات قابلتوجهی بر مد، از جمله استفاده از کلاه داشت:
- محدودیت منابع: در دوران جنگ، مواد اولیه برای تولید کلاههای مجلل کمیاب شدند و مردم به سمت کلاههای سادهتر و ارزانتر رفتند.
- عملگرایی در لباسها: با تأکید بر لباسهای کاربردیتر، بسیاری از مردم از کلاه استفاده نمیکردند.
- تغییر سبک زندگی: زنان، که در این دوران وارد مشاغل صنعتی شدند، کمتر از کلاههای رسمی یا زینتی استفاده میکردند.
دهه ۱۹۵۰: پایان یک عصر رسمی
دهه ۱۹۵۰ را میتوان نقطه عطف کاهش استفاده از کلاه دانست:
- مد و فرهنگ:
- مد غیررسمی و راحتتر پس از جنگ جهانی دوم رواج یافت.
- زنان به استفاده از مدل موهای پرحجم روی آوردند که دیگر نیازی به کلاه نداشت.
- رواج خودروهای سقفدار:
با افزایش محبوبیت خودروهای سقفدار، استفاده از کلاه کمتر شد. مردان و زنان دیگر نیازی به محافظت از سر در برابر باد یا آفتاب در مسیرهای طولانی نداشتند. - تغییر نسلها:
نسل جوانتر، که به آزادیهای بیشتر در مد علاقهمند بود، کمتر از کلاه بهعنوان بخشی از استایل روزمره خود استفاده میکرد.
دهه ۱۹۶۰: نقطه سقوط استفاده از کلاه
در دهه ۱۹۶۰، استفاده از کلاه تقریباً بهطور کامل از مد روزمره خارج شد.
- فرهنگ هیپی:
- جنبش هیپی، که نماد آزادیخواهی و سادهزیستی بود، باعث شد بسیاری از عناصر پوشش رسمی، از جمله کلاه، کنار گذاشته شوند.
- طبیعتگرایی این جنبش با سبکهای سادهتر و بدون نیاز به تزئینات اضافی مانند کلاه همخوانی بیشتری داشت.
- رسانهها و سیاست:
- انتخاب جان اف. کندی بهعنوان رئیسجمهور آمریکا در سال ۱۹۶۱ نقطهای مهم در تاریخ کاهش استفاده از کلاه بود. کندی اغلب بدون کلاه در انظار عمومی ظاهر میشد و این رفتار او تأثیر زیادی بر مد مردانه گذاشت.
دهههای ۱۹۷۰ به بعد: کلاه بهعنوان یک عنصر خاص
از دهه ۱۹۷۰ به بعد، کلاه دیگر بخشی از پوشش روزمره نبود و بیشتر بهعنوان عنصری تزئینی یا کاربردی برای مناسبتهای خاص استفاده شد:
- مراسم رسمی:
- کلاه در مراسمهای سلطنتی، نظامی یا مذهبی بهعنوان بخشی از لباس رسمی باقی ماند.
- کاربردهای عملی:
- کلاه همچنان برای محافظت در برابر آفتاب یا سرما در برخی فعالیتها مانند کشاورزی یا ورزش استفاده میشود.
- مدرنسازی کلاه:
- طراحان مد کلاه را بهعنوان یک اکسسوری خاص در کالکشنهای خود معرفی کردند، اما دیگر جایگاه عمومی و رایج گذشته را نداشت.
دلایل کاهش استفاده از کلاه
- تغییر در سبک زندگی:
زندگی مدرن دیگر نیاز چندانی به کلاه بهعنوان بخشی از پوشش روزمره نداشت. - افول فرمهای اجتماعی سختگیرانه:
با کاهش اهمیت رسمیت در لباس، کلاه بهعنوان یک عنصر ضروری کنار گذاشته شد. - پیشرفت فناوری:
اتومبیلهای سقفدار و ابزارهای گرمایشی و سرمایشی نیاز به محافظت فیزیکی را کاهش دادند. - تغییر مد:
مد روز به سمت آزادی بیشتر در پوشش پیش رفت و کلاههای بزرگ و رسمی دیگر با این سبکها سازگار نبودند.
کلاه در قرن بیست و یکم
امروزه کلاه بیشتر بهعنوان یک اکسسوری مد، یک ابزار کاربردی در برخی فعالیتها (مانند ورزش یا کار) یا بخشی از یونیفرمهای خاص دیده میشود. اگرچه استفاده از کلاه کاهش یافته، اما جایگاه آن بهعنوان نمادی تاریخی و فرهنگی همچنان حفظ شده است.
این نوشتهها را هم بخوانید
source