آیا تا به حال احساس کرده‌اید که دیگر توان تحمل بار روانی ناشی از شنیدن دردها و مشکلات دیگران را ندارید؟ آیا کمک به دیگران، گاه به‌جای حس رضایت، شما را دچار خستگی یا حتی حس بی‌تفاوتی کرده است؟ این وضعیت که به آن «خستگی همدلی» Compassion Fatigue می‌گویند، یک تجربه انسانی پیچیده و مهم است که به‌ویژه در دنیای کنونی، با سرعت انتقال اخبار و اطلاعات، بیش از پیش نمایان شده است. در حالی که همدلی یکی از ارزشمندترین ویژگی‌های انسانی است، اما وقتی از مرز تعادل عبور کند، می‌تواند به منبعی از استرس و فرسودگی تبدیل شود.


تعرفه پدیده خستگی همدلی و مفهوم آن

خستگی همدلی نوعی فرسودگی روانی و عاطفی است که به دلیل دلسوزی مداوم و مشاهده یا شنیدن مکرر رنج دیگران ایجاد می‌شود. این پدیده اغلب در افرادی دیده می‌شود که حرفه یا وظایفشان ایجاب می‌کند به طور مستقیم با افرادی درگیر باشند که در حال تجربه درد، رنج یا بحران هستند. مشاغلی مانند پرستاری، پزشکی، مشاوره روان‌شناسی، مددکاری اجتماعی، امدادرسانی در بحران‌ها، و حتی آموزش، از جمله گروه‌هایی هستند که به شدت در معرض این پدیده قرار دارند.

خستگی همدلی در دو سطح عمل می‌کند:

  1. فرسودگی روانی: شامل احساس خستگی شدید، کاهش تمرکز، و حس پوچی.
  2. فرسودگی عاطفی: شامل کاهش توانایی درک و احساس درد و رنج دیگران، بی‌حسی نسبت به نیازهای عاطفی دیگران، و حتی نوعی گریز عاطفی از مشکلات آنها.

علت پدیده خستگی همدلی

علل خستگی همدلی به ترکیبی از عوامل روان‌شناختی، اجتماعی و حرفه‌ای مرتبط است. برخی از مهم‌ترین این عوامل عبارت‌اند از:

  1. تماس مکرر با درد و رنج:
    مواجهه مداوم با رنج دیگران، چه در محیط کار و چه از طریق اخبار و شبکه‌های اجتماعی، می‌تواند باعث فرسودگی روانی شود. برای مثال، امدادگرانی که در شرایط بحرانی مانند بلایای طبیعی یا جنگ فعالیت می‌کنند، به‌طور مداوم شاهد صحنه‌های دلخراش هستند.
  2. انتظارات بیش از حد از خود:
    افراد دلسوز اغلب تصور می‌کنند که باید همیشه به دیگران کمک کنند و اگر نتوانند این کار را انجام دهند، احساس گناه یا شکست می‌کنند.
  3. کمبود منابع حمایتی:
    وقتی فرد نتواند از منابع حمایتی مانند دوستان، خانواده یا متخصصان روان‌شناسی کمک بگیرد، احتمال فرسودگی افزایش می‌یابد.
  4. اطلاعات بسیار زیاد:
    در عصر دیجیتال، افراد دائماً در معرض اخبار مربوط به فجایع انسانی، بحران‌ها و مشکلات اجتماعی قرار دارند. این جریان مداوم اطلاعات می‌تواند احساس همدلی را افزایش دهد اما به مرور زمان باعث خستگی نیز می‌شود.
  5. عدم تعادل میان همدلی و مراقبت از خود:
    اگر فرد تمام انرژی روانی و عاطفی خود را صرف دیگران کند و به نیازهای خود توجه نکند، دچار خستگی همدلی می‌شود.

تاریخچه و موارد جالب تاریخی

این مفهوم به طور رسمی در دهه ۱۹۹۰ مطرح شد، اما نمونه‌های آن را می‌توان در تاریخ نیز یافت:

  1. پزشکان و پرستاران جنگ جهانی دوم:
    بسیاری از کارکنان پزشکی در این دوران، پس از مشاهده مکرر مجروحان و تلفات جنگی، دچار فرسودگی روانی شدند. گزارش‌ها نشان می‌دهد که آنها اغلب پس از بازگشت از جنگ، توانایی بازگشت به زندگی عادی را نداشتند.
  2. بحران‌های انسانی:
    در جریان بحران‌های انسانی مانند قحطی‌های آفریقا در دهه ۱۹۸۰، امدادگران و خبرنگارانی که در خط مقدم فعالیت می‌کردند، دچار علائم خستگی همدلی شدند.
  3. پزشکان و پرستاران در همه‌گیری کرونا:
    این همه‌گیری نمونه‌ای از شرایط مدرن است که در آن کارکنان مراقبت‌های بهداشتی به دلیل مواجهه مداوم با بیماران و استرس‌های کاری، به شدت تحت تأثیر این پدیده قرار گرفتند.

رویکرد و اصلاح این پدیده

برای مدیریت و پیشگیری از خستگی همدلی، می‌توان از راهکارهای زیر استفاده کرد:

  1. ایجاد تعادل میان کار و زندگی شخصی:
    اختصاص زمان کافی برای استراحت و فعالیت‌های شخصی به افراد کمک می‌کند که از لحاظ روانی تجدید قوا کنند.
  2. آموزش مدیریت استرس:
    یادگیری تکنیک‌های مدیریت استرس، مانند مدیتیشن، یوگا و تنفس عمیق، می‌تواند به کاهش فشار روانی کمک کند.
  3. حمایت اجتماعی:
    داشتن دوستان، خانواده یا همکارانی که بتوان با آنها صحبت کرد، نقش مهمی در کاهش خستگی همدلی دارد.
  4. درخواست کمک حرفه‌ای:
    مشاوره با روان‌شناسان یا درمانگران حرفه‌ای می‌تواند به فرد کمک کند تا با احساسات خود بهتر کنار بیاید.
  5. آگاهی از محدودیت‌ها:
    افراد باید بپذیرند که نمی‌توانند همه مشکلات را حل کنند و گاهی کمک نکردن نیز بخشی از مراقبت از خود است.

رمان، مستند یا فیلم که به خستگی همدلی اشاره دارند:

  1. فیلم The Fault in Our Stars (بخت پریشان):
    این فیلم داستان نوجوانانی را روایت می‌کند که با سرطان مبارزه می‌کنند. خستگی همدلی در والدین و پرستاران آنها به وضوح دیده می‌شود. شخصیت‌ها، به‌ویژه والدین، نشان می‌دهند که چگونه دلسوزی بیش از حد برای عزیزانشان، آنها را از لحاظ عاطفی فرسوده کرده است.
  2. فیلم Hotel Rwanda (هتل رواندا):
    داستان واقعی پل روسساباگینا، مدیری که در بحبوحه نسل‌کشی رواندا، جان صدها نفر را نجات داد، نمونه بارزی از خستگی همدلی است. او با وجود تلاش‌های قهرمانانه‌اش، در نهایت دچار فرسودگی عاطفی شد زیرا بار روانی کمک به دیگران بسیار سنگین بود.
  3. فیلم Her (او):
    شخصیت اصلی که درگیر یک رابطه عاطفی با یک هوش مصنوعی است، به نوعی خستگی همدلی را تجربه می‌کند. در مواجهه با نیازها و عواطف بی‌پایان هوش مصنوعی، او احساس فرسودگی می‌کند. این فیلم نشان می‌دهد که حتی روابط غیرانسانی نیز می‌توانند منجر به خستگی عاطفی شوند.
  4. رمان شب‌های روشن اثر داستایفسکی:
    شخصیت اصلی این رمان، با توجه به همدلی و دلسوزی عمیقش برای زنی که عاشق دیگری است، به نوعی از خستگی همدلی دچار می‌شود. این خستگی، او را از نظر روانی به انزوا و احساس بیهودگی سوق می‌دهد.
  5. مستند Heal:
    این مستند به بررسی چگونگی تأثیر همدلی و احساسات انسانی بر سلامت روان و جسم می‌پردازد. یکی از بخش‌های آن به طور خاص به افرادی اختصاص دارد که در حرفه‌های کمک‌رسانی کار می‌کنند و با خستگی همدلی مواجه‌اند.

خستگی همدلی به ما یادآوری می‌کند که انسان بودن یعنی تلاش برای ایجاد تعادل؛ تعادلی میان دلسوزی برای دیگران و مراقبت از خود. این پدیده درس مهمی است که نشان می‌دهد کمک به دیگران، بدون مراقبت از خود، نه تنها پایدار نیست بلکه می‌تواند ما را از مسیر انسانی بودن دور کند.

منبع برای مطالعه بیشتر: +


  این نوشته‌ها را هم بخوانید ​

source

توسط salamathyper.ir