اثر لاشخور (Vulture Effect) به پدیده‌ای اشاره دارد که در آن برخی از افراد، شرکت‌ها یا سرمایه‌گذاران از بحران‌ها، فروپاشی‌های اقتصادی یا مشکلات سایر کسب‌وکارها برای کسب سود استفاده می‌کنند. این پدیده نام خود را از رفتار لاشخورها (Vultures) گرفته است که از حیوانات در حال مرگ یا ضعیف تغذیه می‌کنند. در دنیای اقتصاد و سیاست، اثر لاشخور زمانی رخ می‌دهد که شرکت‌های ضعیف یا بدهکار به شدت آسیب‌پذیر شده و بازیگران قوی‌تر از این فرصت برای خرید دارایی‌های ارزان یا تحمیل شرایط سخت‌تر استفاده می‌کنند. این اثر را می‌توان در مواردی مانند بحران‌های مالی، ورشکستگی‌های شرکت‌های بزرگ، سقوط بازار سهام (Stock Market Crash) و حتی بحران‌های سیاسی مشاهده کرد. برخی از سرمایه‌گذاران که به آن‌ها “صندوق‌های لاشخوری” (Vulture Funds) گفته می‌شود، شرکت‌های ورشکسته را با قیمت پایین خریداری کرده و سپس دارایی‌های آن‌ها را با سود کلان می‌فروشند. گاهی این استراتژی می‌تواند به بازسازی شرکت‌های مشکل‌دار کمک کند، اما در بسیاری از موارد، باعث تشدید بحران اقتصادی و از بین رفتن شغل‌های بسیاری می‌شود. اثر لاشخور در دنیای سیاست نیز دیده می‌شود، جایی که برخی از دولت‌ها و گروه‌ها از ناآرامی‌ها و جنگ‌ها برای گسترش نفوذ خود استفاده می‌کنند. درک این پدیده به ما کمک می‌کند تا ببینیم چگونه بحران‌ها می‌توانند فرصت‌هایی برای برخی و نابودی برای دیگران ایجاد کنند.


۱- صندوق‌های لاشخوری از بحران‌های مالی سود می‌برند

یکی از نمونه‌های برجسته اثر لاشخور در دنیای مالی، فعالیت صندوق‌های سرمایه‌گذاری خاصی است که به آن‌ها “صندوق‌های لاشخوری” (Vulture Funds) گفته می‌شود. این صندوق‌ها معمولاً اوراق قرضه (Bonds) یا دارایی‌های شرکت‌هایی را که در آستانه ورشکستگی قرار دارند، با قیمت‌های بسیار پایین خریداری می‌کنند. سپس، هنگامی که اوضاع بازار بهبود می‌یابد، این دارایی‌ها را با سود بالا به فروش می‌رسانند. یکی از موارد معروف مربوط به آرژانتین بود که در بحران اقتصادی خود، اوراق بدهی خود را به قیمت بسیار پایین فروخت و این صندوق‌ها پس از مدتی، بازپرداخت کامل آن‌ها را از دولت مطالبه کردند. چنین اقداماتی می‌تواند اقتصاد یک کشور را تحت فشار قرار دهد و باعث کاهش سرمایه‌گذاری‌های خارجی شود. برخی از اقتصاددانان معتقدند که این صندوق‌ها نقش مثبتی در احیای اقتصادها دارند، اما منتقدان بر این باورند که آن‌ها صرفاً از ضعف سیستم‌های مالی بهره‌برداری می‌کنند. صندوق‌های لاشخوری همچنین در بحران‌های مالی جهانی، مانند بحران اقتصادی ۲۰۰۸، به‌طور گسترده فعالیت داشتند. بسیاری از بانک‌ها و موسسات مالی از این استراتژی برای خرید دارایی‌های ارزان‌قیمت استفاده کردند.

۲- اثر لاشخور در صنعت رسانه و فضای دیجیتال نیز وجود دارد

در دنیای رسانه، اثر لاشخور زمانی اتفاق می‌افتد که برخی از شرکت‌ها یا افراد از بحران‌ها و جنجال‌های خبری برای جذب مخاطب و افزایش درآمد خود استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، رسانه‌های زرد (Tabloid Media) اغلب در زمان بحران‌های سیاسی، جنگ‌ها یا رسوایی‌های اجتماعی، با انتشار اخبار اغراق‌شده و کلیک‌خور (Clickbait)، سود زیادی کسب می‌کنند. در برخی موارد، شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌هایی مانند یوتیوب و تیک‌تاک از الگوریتم‌هایی استفاده می‌کنند که محتوای جنجالی و بحرانی را بیشتر نمایش می‌دهند تا تعامل کاربران را افزایش دهند. این روند می‌تواند باعث شود که اخبار نادرست یا اطلاعات جهت‌دار به سرعت منتشر شوند و فضای عمومی را متشنج‌تر کنند. برخی از اینفلوئنسرها (Influencers) نیز از این موقعیت‌ها برای جذب فالوور و تبلیغات بیشتر استفاده می‌کنند. از سوی دیگر، شرکت‌های امنیت سایبری نیز گاهی در زمان‌هایی که حملات هکری یا نشت داده‌ها افزایش می‌یابد، با فروش خدمات امنیتی خود، از این شرایط بهره می‌برند. در کل، صنعت رسانه یکی از بخش‌هایی است که می‌تواند از اثر لاشخور برای افزایش درآمد استفاده کند.

۳- شرکت‌های فناوری از شکست رقبا برای رشد خود استفاده می‌کنند

در دنیای فناوری، اثر لاشخور زمانی دیده می‌شود که شرکت‌های بزرگ از مشکلات و شکست‌های رقبای خود برای گسترش بازارشان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، زمانی که یک استارتاپ فناوری در تأمین مالی شکست می‌خورد، غول‌های فناوری مانند گوگل، مایکروسافت یا اپل ممکن است دارایی‌های آن شرکت را با قیمت پایین خریداری کنند. این استراتژی به این شرکت‌های بزرگ اجازه می‌دهد تا فناوری‌ها و استعدادهای برتر را با هزینه‌ای کمتر به دست آورند. شرکت‌هایی مانند فیس‌بوک (Facebook – اکنون متا) در گذشته بارها از این تاکتیک استفاده کرده‌اند تا استارتاپ‌های کوچک را به مالکیت خود درآورند. در برخی موارد، این استراتژی به توسعه نوآوری‌ها کمک می‌کند، اما در موارد دیگر می‌تواند باعث کاهش رقابت و ایجاد انحصار شود. همچنین، برخی از شرکت‌ها عمداً صبر می‌کنند تا رقبای کوچک‌تر با مشکلات مالی مواجه شوند و سپس دارایی‌های آن‌ها را ارزان خریداری می‌کنند. این رویکرد در بازارهای نوظهور مانند هوش مصنوعی (Artificial Intelligence – AI) و بلاکچین (Blockchain) نیز دیده می‌شود.

۴- اثر لاشخور در سیاست و جنگ‌ها نیز مشاهده می‌شود

در سیاست بین‌المللی، اثر لاشخور زمانی رخ می‌دهد که کشورها یا گروه‌های خاصی از جنگ‌ها، بی‌ثباتی‌ها و بحران‌های داخلی سایر کشورها برای گسترش نفوذ خود استفاده می‌کنند. این پدیده را می‌توان در تاریخ مشاهده کرد، جایی که قدرت‌های جهانی در دوران آشوب‌های اقتصادی یا جنگ‌های داخلی، منابع و دارایی‌های کشورهای ضعیف‌تر را تصاحب کرده‌اند. برخی کشورها در مواقع بحران، سیاست‌های وام‌دهی سنگین را به کشورهای آسیب‌دیده تحمیل می‌کنند که در نهایت منجر به وابستگی اقتصادی آن‌ها می‌شود. در برخی موارد، سازمان‌های غیردولتی (NGOs) نیز به‌جای کمک واقعی، از بحران‌ها برای افزایش نفوذ خود بهره می‌برند. در دنیای مدرن، این پدیده به شکل جنگ‌های نیابتی (Proxy Wars) و فشارهای اقتصادی بین‌المللی دیده می‌شود. کشورهایی که تحت فشار اقتصادی قرار دارند، اغلب مجبور می‌شوند امتیازات سیاسی یا تجاری بزرگی به کشورهای قدرتمندتر بدهند.

۵- صنعت دارو و بهداشت نیز از اثر لاشخور مصون نیست

اثر لاشخور در صنعت دارو و بهداشت (Pharmaceutical Industry) زمانی اتفاق می‌افتد که شرکت‌های دارویی از بیماری‌ها، پاندمی‌ها یا کمبود داروها برای افزایش قیمت‌ها و کسب سودهای هنگفت استفاده می‌کنند. در بحران‌هایی مانند همه‌گیری کووید-۱۹، برخی از شرکت‌های دارویی قیمت واکسن‌ها و داروهای حیاتی را چندین برابر افزایش دادند. برخی داروسازان عمداً داروهای ضروری را انحصاری کرده و قیمت آن‌ها را تا حد زیادی بالا بردند. حتی در شرایط عادی، برخی شرکت‌ها داروهای حیاتی را احتکار می‌کنند تا قیمت آن‌ها را افزایش دهند. این استراتژی معمولاً به زیان بیماران و مصرف‌کنندگان منجر می‌شود، اما سود کلانی برای شرکت‌های دارویی به همراه دارد. سیاست‌های نظارتی شدیدتر می‌توانند از سوءاستفاده شرکت‌های دارویی در مواقع بحران جلوگیری کنند.

۶- شرکت‌های املاک و مستغلات از اثر لاشخور برای تصاحب املاک بحران‌زده استفاده می‌کنند

در صنعت املاک و مستغلات (Real Estate Industry)، اثر لاشخور زمانی دیده می‌شود که سرمایه‌گذاران از بحران‌های اقتصادی برای خرید املاک ارزان‌قیمت بهره‌برداری می‌کنند. هنگامی که اقتصاد دچار رکود می‌شود، بسیاری از افراد و شرکت‌ها قادر به پرداخت وام‌های مسکن خود نیستند و در نتیجه، بانک‌ها املاک آن‌ها را مصادره می‌کنند. در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاران بزرگ و شرکت‌های املاک این دارایی‌ها را با قیمت پایین خریداری کرده و پس از بهبود بازار، با سود کلان می‌فروشند. نمونه بارز این پدیده در بحران مالی ۲۰۰۸ آمریکا رخ داد که بسیاری از بانک‌ها و موسسات مالی، خانه‌های مصادره‌شده را با قیمت‌های پایین به شرکت‌های سرمایه‌گذاری فروختند. این شرکت‌ها بعداً این املاک را با قیمت‌های بسیار بالاتر به بازار عرضه کردند، در حالی که بسیاری از مردم خانه‌های خود را از دست داده بودند. برخی از شرکت‌ها حتی به شکل عمدی بازار املاک را دستکاری کرده و قیمت‌ها را بالا و پایین می‌کنند تا از تغییرات سود ببرند. در برخی شهرها، این اثر باعث شده است که املاک مسکونی به دست گروه‌های سرمایه‌گذاری بیفتد و مردم عادی توانایی خرید خانه را از دست بدهند. این پدیده یکی از عوامل افزایش نابرابری اقتصادی در شهرهای بزرگ محسوب می‌شود. برخی دولت‌ها سعی کرده‌اند با وضع قوانین مالیاتی بر املاک سرمایه‌گذاری‌شده، از شدت این اثر بکاهند، اما همچنان سرمایه‌گذاران راه‌های جدیدی برای بهره‌برداری از بحران‌های املاک پیدا می‌کنند.

۷- برندهای لوکس از رکود اقتصادی برای حذف رقبا استفاده می‌کنند

برندهای لوکس (Luxury Brands) اغلب از اثر لاشخور برای تثبیت جایگاه خود در بازار و حذف رقبا استفاده می‌کنند. در دوران رکود اقتصادی، بسیاری از برندهای کوچک‌تر که توانایی مالی محدودی دارند، دچار مشکلات شدید می‌شوند و از بازار خارج می‌شوند. برندهای بزرگ مانند لویی ویتون (Louis Vuitton)، گوچی (Gucci) و رولکس (Rolex) معمولاً از این فرصت استفاده می‌کنند تا رقبای کوچک‌تر را خریداری کرده یا آن‌ها را از میدان رقابت حذف کنند. به عنوان مثال، در دوران بحران اقتصادی ۲۰۰۸، بسیاری از برندهای مد و جواهرات لوکس که در تأمین مالی خود دچار مشکل شده بودند، توسط گروه‌های سرمایه‌گذاری خریداری شدند. این موضوع باعث شد که برندهای قوی‌تر سهم بیشتری از بازار را به دست آورند و قیمت‌های خود را افزایش دهند. برخی برندهای لوکس حتی عمداً محصولات خود را در دوره‌های رکود اقتصادی محدودتر می‌کنند تا حس نایابی (Scarcity Effect) ایجاد کنند و مشتریان بیشتری را جذب کنند. این استراتژی موجب افزایش ارزش برند و افزایش تقاضای محصولات لوکس می‌شود. در این میان، برندهای کوچکتر که توانایی اجرای این تاکتیک‌ها را ندارند، دچار ورشکستگی شده و سهم بازار خود را از دست می‌دهند.

۸- شرکت‌های تسلیحاتی از جنگ‌ها و بحران‌های نظامی سود می‌برند

یکی از جنجالی‌ترین نمونه‌های اثر لاشخور در صنعت تسلیحات و نظامی (Arms Industry) دیده می‌شود، جایی که شرکت‌های اسلحه‌سازی از جنگ‌ها و درگیری‌های بین‌المللی برای افزایش سود خود استفاده می‌کنند. زمانی که یک جنگ یا بحران نظامی در جهان رخ می‌دهد، کشورهای مختلف شروع به افزایش بودجه نظامی و خرید تسلیحات می‌کنند. این افزایش تقاضا باعث رشد چشمگیر سود شرکت‌های اسلحه‌سازی مانند لاکهید مارتین (Lockheed Martin)، بوئینگ (Boeing) و ریتیون (Raytheon) می‌شود. برخی از این شرکت‌ها از طریق لابی‌گری (Lobbying) و نفوذ در سیاست‌مداران، به سیاست‌های جنگ‌طلبانه دامن می‌زنند تا فروش خود را افزایش دهند. همچنین، در برخی از موارد، این شرکت‌ها از ناآرامی‌های داخلی کشورها برای فروش تجهیزات ضدشورش و نظارتی بهره‌برداری می‌کنند. درگیری‌های نظامی همچنین موجب افزایش تقاضا برای پهپادهای نظامی، موشک‌های هدایت‌شونده و تجهیزات جاسوسی می‌شود. در برخی موارد، کشورهایی که به دنبال افزایش نفوذ خود هستند، عمداً درگیری‌های کوچک و نیابتی (Proxy Wars) ایجاد می‌کنند تا بازار اسلحه داغ‌تر شود. بسیاری از نهادهای حقوق بشری از این روند انتقاد کرده و معتقدند که این رویکرد باعث افزایش جنگ‌ها و تشدید بحران‌های انسانی می‌شود.

۹- شرکت‌های بیمه از فجایع طبیعی و بحران‌های بهداشتی بهره می‌برند

شرکت‌های بیمه (Insurance Companies) یکی دیگر از بازیگران اصلی اثر لاشخور هستند که از بحران‌های طبیعی و بهداشتی برای افزایش درآمد خود استفاده می‌کنند. در مواقعی مانند زلزله، سیل، آتش‌سوزی‌های گسترده و همه‌گیری‌های جهانی، تقاضا برای بیمه‌های سلامت، مسکن و خودرو به شدت افزایش می‌یابد. شرکت‌های بیمه در چنین شرایطی معمولاً قیمت حق بیمه‌ها را بالا می‌برند، زیرا می‌دانند که مشتریان گزینه‌ای جز پرداخت هزینه‌های بالاتر ندارند. همچنین، در برخی موارد، این شرکت‌ها از پرداخت خسارات بیمه‌ای سر باز می‌زنند یا روند پرداخت را طولانی می‌کنند تا از پرداخت مبالغ سنگین جلوگیری کنند. در بحران‌هایی مانند کووید-۱۹، بسیاری از شرکت‌های بیمه قیمت بیمه‌های درمانی را افزایش دادند، در حالی که بسیاری از مردم به خدمات درمانی اضطراری نیاز داشتند. برخی از شرکت‌های بیمه نیز از شرایط بحرانی برای تبلیغ بسته‌های جدید بیمه‌ای خود استفاده می‌کنند و مشتریان را ترغیب به خرید پوشش‌های اضافی می‌کنند. همچنین، در بازارهای املاک، بیمه‌های مسکونی در مناطقی که مستعد بلایای طبیعی هستند، افزایش قیمت شدیدی پیدا می‌کنند. این تاکتیک‌ها موجب نارضایتی عمومی شده و دولت‌ها را مجبور به تصویب قوانین سختگیرانه‌تری برای نظارت بر شرکت‌های بیمه کرده است.

۱۰- شبکه‌های قاچاق انسان و کارتل‌های مواد مخدر از بی‌ثباتی جهانی استفاده می‌کنند

یکی از خطرناک‌ترین نمونه‌های اثر لاشخور در دنیای جرایم سازمان‌یافته (Organized Crime) دیده می‌شود، جایی که شبکه‌های قاچاق انسان و کارتل‌های مواد مخدر از بی‌ثباتی جهانی برای گسترش فعالیت‌های غیرقانونی خود بهره می‌برند. در زمان جنگ‌ها، بحران‌های اقتصادی و ناآرامی‌های اجتماعی، بسیاری از مردم مجبور به ترک خانه‌های خود می‌شوند و در شرایط نامطمئن قرار می‌گیرند. گروه‌های تبهکاری از این فرصت برای جذب قربانیان و گسترش شبکه‌های قاچاق انسان (Human Trafficking) استفاده می‌کنند. کارتل‌های مواد مخدر نیز در کشورهایی که ساختارهای قانونی ضعیف شده‌اند، عملیات خود را گسترش داده و از کاهش نظارت‌های دولتی برای قاچاق مواد مخدر استفاده می‌کنند. برخی از این گروه‌ها حتی در بحران‌های بشردوستانه مانند مهاجرت‌های گسترده، اقدام به استثمار افراد و فروش آن‌ها به عنوان نیروی کار اجباری می‌کنند. همچنین، در کشورهایی که دچار جنگ داخلی هستند، این گروه‌ها اغلب سلاح و منابع مالی خود را از طریق بازارهای غیرقانونی تأمین می‌کنند. دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی تلاش می‌کنند تا با ایجاد قوانین سختگیرانه‌تر و نظارت‌های بیشتر، از سوءاستفاده گروه‌های تبهکار جلوگیری کنند، اما اثر لاشخور همچنان در بسیاری از مناطق پرتنش جهان مشاهده می‌شود.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید ​

source

توسط salamathyper.ir