اسکات فیتز جرالد، یکی از درخشانترین نویسندگان ادبیات آمریکا، همچنان با آثارش الهامبخش خوانندگان سراسر جهان است. اسکات فیتز جرالد نهتنها با رمانهایش، بلکه با زندگی شخصی پر فراز و نشیبش نیز توجه منتقدان و علاقهمندان ادبیات را به خود جلب کرده است. او که بیشتر به خاطر رمان «گتسبی بزرگ» (The Great Gatsby) شناخته میشود، در دوران حیات خود با چالشهای زیادی روبهرو بود. از موفقیتهای ناگهانی گرفته تا غرق شدن در دنیای الکل و افسردگی، اسکات فیتز جرالد زندگی پرفراز و نشیبی داشت. با این حال، استعداد بینظیر او در توصیف زرقوبرق دوران جاز (Jazz Age) و نقد جامعه آمریکایی، او را به یکی از مهمترین نویسندگان قرن بیستم تبدیل کرد. او نهتنها در ادبیات، بلکه در فرهنگ عمومی نیز اثری عمیق گذاشت. اگرچه در دوران زندگیاش چندان موفق نبود، اما پس از مرگش آثار او به اوج محبوبیت رسیدند. امروزه نام اسکات فیتز جرالد مترادف با نقدهای تیزبینانه از «رویای آمریکایی» (American Dream) و شکستهای پنهان آن است. در ادامه، 10 فکت جالب دربارهی این نویسندهی تأثیرگذار را بررسی میکنیم.
۱- اسکات فیتز جرالد هرگز ثروتمند نشد، حتی با گتسبی بزرگ
رمان گتسبی بزرگ (The Great Gatsby) امروز یکی از پرفروشترین و محبوبترین کتابهای جهان است، اما در زمان انتشارش در سال ۱۹۲۵ چندان مورد استقبال قرار نگرفت. این کتاب در سال اول تنها حدود ۲۰ هزار نسخه فروخت که برای یک نویسنده در آن دوران چندان موفقیتی محسوب نمیشد. فیتز جرالد همیشه رویای ثروتمند شدن از طریق نویسندگی را در سر داشت، اما درآمد او بیشتر از طریق نوشتن داستانهای کوتاه برای مجلاتی چون ساتردی ایونینگ پست (Saturday Evening Post) تأمین میشد. با اینکه او سبک زندگی اشرافی و پرخرجی داشت، اما هرگز نتوانست ثروتی پایدار به دست آورد. در دههی ۱۹۳۰، او با مشکلات مالی شدیدی روبهرو شد و حتی مجبور شد فیلمنامهنویسی را در هالیوود امتحان کند. با این حال، موفقیت چندانی در این عرصه نداشت و در سالهای پایانی زندگیاش تقریباً ورشکسته شد. جالب اینجاست که پس از مرگش، فروش گتسبی بزرگ بهشدت افزایش یافت و امروزه از پرفروشترین رمانهای تاریخ است.
۲- نام اصلی او برگرفته از نویسندهی مشهور ملی سرود آمریکا بود
نام کامل فیتز جرالد فرانسیس اسکات کی فیتز جرالد (Francis Scott Key Fitzgerald) بود. والدینش او را به افتخار فرانسیس اسکات کی (Francis Scott Key)، شاعر آمریکایی و نویسندهی سرود ملی ایالات متحده، اینگونه نامگذاری کردند. خانوادهی او از نسل اشرافی ایرلندی-آمریکایی بودند و به ریشههای فرهنگی و تاریخی خود افتخار میکردند. فیتز جرالد بعدها گفته بود که این نام سنگینی خاصی بر دوشش گذاشته بود، چرا که از همان ابتدا احساس میکرد باید فردی مهم و تأثیرگذار باشد. با این حال، او بیشتر به عنوان نویسندهای که زرقوبرق و زوال جامعهی آمریکایی را به تصویر کشید، شهرت پیدا کرد تا شاعر یا ملیگرا.
۳- همسرش زلدا فیتز جرالد الهامبخش بسیاری از شخصیتهای زن آثارش بود
زلدا فیتز جرالد (Zelda Fitzgerald)، همسر اسکات، یکی از تأثیرگذارترین زنان زندگی او بود و نقش مهمی در نوشتارهایش داشت. زلدا که زنی آزاداندیش، جسور و پرهیجان بود، الهامبخش بسیاری از شخصیتهای زن رمانهای فیتز جرالد شد، بهویژه دیسی بیوکنن (Daisy Buchanan) در گتسبی بزرگ و نیکول دایور (Nicole Diver) در لطیف است شب (Tender Is the Night). رابطهی آنها پر از عشق، تنش و درگیری بود. زلدا که خود نویسنده و هنرمندی بااستعداد بود، بارها از اینکه فیتز جرالد از زندگی شخصیشان برای نوشتن الهام میگرفت، شکایت داشت. در نهایت، او دچار بیماری روانی شد و بیشتر عمرش را در آسایشگاه گذراند، اما تأثیرش بر زندگی و آثار فیتز جرالد غیرقابلانکار است.
۴- اسکات فیتز جرالد در دوران دانشجویی از دانشگاه پرینستون اخراج شد
فیتز جرالد در سال ۱۹۱۳ وارد دانشگاه پرینستون (Princeton University) شد، اما هرگز موفق نشد آن را به پایان برساند. او بیشتر وقت خود را به نوشتن نمایشنامهها، کار بر روی نشریات دانشجویی و مهمانیهای پرزرقوبرق گذراند تا به درس خواندن. در نهایت، به دلیل نمرات ضعیف، مجبور شد تحصیل را نیمهکاره رها کند. این اتفاق ضربهی سختی به او وارد کرد، چرا که همیشه آرزو داشت در میان نخبگان جامعه جایگاهی داشته باشد. ترک تحصیل باعث شد که او به ارتش بپیوندد، اما در نهایت مسیر زندگیاش را بهسمت نویسندگی تغییر داد.
۵- او یکی از اولین نویسندگانی بود که مفهوم «دوران جاز» را رواج داد
اصطلاح دوران جاز (Jazz Age) یکی از نمادهای فرهنگی دههی ۱۹۲۰ است و اسکات فیتز جرالد از اولین نویسندگانی بود که این واژه را رایج کرد. او در مقالات و داستانهایش به این دوران به عنوان زمانی از افراط، مهمانیهای مجلل و تغییرات اجتماعی گسترده اشاره میکرد. در کتابهای او، دوران جاز همزمان به عنوان نمادی از هیجان و تباهی توصیف میشود. آثار او، از جمله گتسبی بزرگ، تصویری بینظیر از این دوره ارائه میدهند و همچنان بهعنوان منابعی ارزشمند برای درک این برههی تاریخی مورد استفاده قرار میگیرند.
۶- اسکات فیتز جرالد و همینگوی رابطهای پیچیده و پرتنش داشتند
ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) و اسکات فیتز جرالد دو تن از برجستهترین نویسندگان قرن بیستم بودند، اما رابطهی آنها همیشه دوستانه نبود. آنها در دههی ۱۹۲۰ در پاریس با یکدیگر آشنا شدند، زمانی که هر دو در محافل ادبی هنرمندان مهاجر (Lost Generation) حضور داشتند. فیتز جرالد استعداد همینگوی را تحسین میکرد و در واقع او را به ناشرش معرفی کرد، که نقش مهمی در موفقیت اولیهی همینگوی داشت. اما همینگوی، که سبک زندگی مردانه و سختی را ترجیح میداد، به مرور نسبت به فیتز جرالد دلسرد شد. او معتقد بود که فیتز جرالد بیش از حد تحت تأثیر همسرش زلدا بود و از سبک زندگی پرزرقوبرق آسیب میدید. همینگوی در خاطراتش، بهویژه در کتاب پاریس جشن بیکران (A Moveable Feast)، گاهی با تحقیر دربارهی فیتز جرالد صحبت میکند. او حتی ادعا میکرد که فیتز جرالد مشکلات روانی و جسمی زیادی داشته که مانع موفقیت بیشترش شده است. با این حال، فیتز جرالد هرگز از احترام به همینگوی دست برنداشت و تا پایان عمرش او را یکی از بزرگترین نویسندگان نسل خود میدانست.
۷- او در دوران رکود بزرگ به شدت دچار افسردگی و مشکلات مالی شد
دههی ۱۹۳۰ برای اسکات فیتز جرالد یک دورهی تاریک بود، زیرا رکود بزرگ (Great Depression) نهتنها اقتصاد آمریکا، بلکه زندگی شخصی او را نیز تحت تأثیر قرار داد. در این دوره، فروش کتابهایش کاهش یافت و بازار مجلاتی که قبلاً داستانهای کوتاهش را چاپ میکردند، بهشدت افت کرد. هزینههای بالای زندگیاش و مخارج درمان زلدا، که در آسایشگاه روانی بستری بود، او را در بحران مالی شدیدی قرار داد. برای تأمین هزینههای زندگی، او به هالیوود رفت و به عنوان فیلمنامهنویس (Screenwriter) مشغول به کار شد، اما این شغل هرگز با روحیهی هنری او سازگار نبود. او فیلمنامههای زیادی نوشت، اما بیشتر آنها مورد استفاده قرار نگرفتند و در نهایت با ناامیدی از هالیوود خارج شد. افسردگی شدید و اعتیاد به الکل باعث شد که او دچار ضعف جسمی شود و انگیزهی خود را برای نوشتن از دست بدهد. در همین دوران، او آخرین رمان خود، عشق آخرین تاجر (The Last Tycoon)، را آغاز کرد اما هرگز نتوانست آن را به پایان برساند. مرگ ناگهانی او در سال ۱۹۴۰ به این دورهی تلخ زندگیاش پایان داد، اما آثارش همچنان زنده ماندند.
۸- او باور داشت که نویسندگی حرفهای سختترین شغل دنیاست
فیتز جرالد همیشه نویسندگی را نهفقط یک هنر، بلکه یک کار طاقتفرسا میدانست. او بارها در نامهها و مقالات خود اشاره کرده که نوشتن واقعی نیاز به فداکاری، تمرکز و استقامت زیادی دارد. او معتقد بود که هر نویسندهی بزرگ باید تجربیات زندگی را بهخوبی جذب کند و آنها را بهشکلی دقیق و هنری بازآفرینی کند. به همین دلیل، او اغلب برای نوشتن داستانهایش ماهها و حتی سالها تحقیق و تأمل میکرد. او حتی به دوستان خود توصیه میکرد که اگر بهدنبال یک زندگی آرام و راحت هستند، هرگز وارد حرفهی نویسندگی نشوند. با وجود تمام سختیهایی که در مسیر نویسندگی داشت، او هیچگاه از آن دست نکشید و تا لحظهی مرگش در تلاش برای خلق آثار ماندگار بود.
۹- او از کودکی شیفتهی ثروت و اشرافیت بود
اسکات فیتز جرالد از دوران کودکی مجذوب زندگی اشرافی و زرقوبرق ثروتمندان بود. او در خانوادهای متوسط متولد شد، اما همیشه احساس میکرد که به دنیای اشراف تعلق دارد. در دوران نوجوانی، زمانی که در مدرسهی سنتپل (St. Paul Academy) درس میخواند، از نزدیک با فرزندان خانوادههای ثروتمند آشنا شد و این تجربه تأثیر عمیقی بر او گذاشت. بعدها، او این علاقهی خود به اشرافیت را در آثارش به تصویر کشید، بهویژه در گتسبی بزرگ که زندگی نخبگان نیویورک را نقد میکند. شخصیتهایی مانند جی گتسبی (Jay Gatsby) و تام بیوکنن (Tom Buchanan) نشاندهندهی دیدگاه متناقض فیتز جرالد نسبت به ثروت بودند: او از یکسو شیفتهی آن بود و از سوی دیگر، فساد و بیاخلاقی پنهان در پشت این ثروت را بهشدت محکوم میکرد.
۱۰- مرگ او در غربت و فراموشی اتفاق افتاد
باوجود اینکه امروزه اسکات فیتز جرالد یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکا محسوب میشود، اما در زمان مرگش تقریباً فراموش شده بود. او در سالهای پایانی عمرش دیگر شهرت و محبوبیت سابق را نداشت و حتی برخی از آثارش دیگر چاپ نمیشدند. در ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰، در حالی که تنها ۴۴ سال داشت، بر اثر حملهی قلبی در آپارتمان کوچکش در هالیوود درگذشت. در مراسم خاکسپاریاش تعداد کمی از دوستانش حضور داشتند، چرا که بسیاری از چهرههای ادبی آن دوران او را نویسندهای فراموششده میدانستند. با این حال، پس از مرگش، آثارش دوباره مورد توجه قرار گرفتند و در دههی ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ محبوبیت او افزایش یافت. امروزه گتسبی بزرگ یکی از پرفروشترین کتابهای جهان است و همچنان در فهرست برترین رمانهای آمریکایی قرار دارد.
نوشتههای مرتبط:
داستان طراحی روجلد کتاب «گتسبی بزرگ» و هنرمندی که آن را خلق کرد
پیشنهاد مطالعه و تماشای کتاب آخرین قارون از اسکات فیتزجرالد و اقتباس سینماییاش از الیا کازان
پیشنهاد کتاب زیبا و ملعون نوشته فیتزجرالد
بریدهای از مورد عجیب بنجامین باتن، نوشته اسکات فیتز جرالد
کتاب گتسبی بزرگ |خلاصه و معرفی | اسکات فیتز جرالد
فهرست بهترین کتاب های اف اسکات فیتزجرالد
این نوشتهها را هم بخوانید
source