بازیگری تنها به تغییر ظاهر و تقلید از حرکات یک شخصیت محدود نمیشود. گاهی اوقات، یکی از مهمترین جنبههای ایفای نقش، تغییر صداست. برخی از برجستهترین اجراهای تاریخ سینما و تلویزیون به بازیگرانی تعلق دارند که نهتنها چهرهی خود، بلکه تن صدا، لهجه و نحوهی بیان کلمات را بهشکلی اساسی دگرگون کردهاند. این کار، نهتنها باعث میشود که شخصیت روی پرده واقعیتر به نظر برسد، بلکه تماشاگران را کاملاً در دنیای داستان غرق میکند. از بازیگرانی که لهجههای جدید یاد گرفتهاند تا آنهایی که صدایشان را تا حدی تغییر دادهاند که کاملاً غیرقابلشناسایی شدهاند، این فهرست برخی از تاثیرگذارترین تغییرات صوتی در دنیای بازیگری را معرفی میکند.
رابرت دنیرو (Robert De Niro) در فیلم تنگه وحشت (Cape Fear)
یکی از ویژگیهایی که نسخهی ۱۹۹۱ فیلم تنگه وحشت (Cape Fear) را به یکی از جذابترین همکاریهای مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) و رابرت دنیرو (Robert De Niro) تبدیل میکند، نحوهی اجرای نقش مکس کدی (Max Cady) توسط دنیرو است. او در این فیلم از لهجهای غلیظ و اغراقشدهی جنوبی (Southern Accent) استفاده کرده که هرچند در نگاه اول ممکن است مضحک به نظر برسد، اما در عمل بر ترسناک بودن و تهدیدآمیز بودن شخصیت او میافزاید. این تغییر صدا به دنیرو اجازه داد که یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای شرور سینما را خلق کند.
لوپیتا نیونگو (Lupita Nyong’o) در فیلم ما (Us)
در فیلم ما (Us) به کارگردانی جردن پیل (Jordan Peele)، یکی از ترسناکترین نقشآفرینیهای مدرن را شاهد هستیم: شخصیت “رد” (Red) که توسط لوپیتا نیونگو (Lupita Nyong’o) بازی میشود. نیونگو برای این نقش از صدایی خشن، گرفته و بسیار ناهنجار استفاده کرد که بر اثر وضعیتی به نام دیسفونی اسپاسمودیک (Spasmodic Dysphonia) ایجاد شده است. این بیماری نوعی اختلال عصبی است که جریان هوا را مختل کرده و باعث میشود صدای فرد بهشکلی منقطع و نامتعارف به گوش برسد. او در مصاحبهای توضیح داده که این صدا را بر اساس افرادی که تجربهی آسیبهای روانی شدید داشتهاند خلق کرده است و نتیجهی آن، شخصیتی بهشدت آزاردهنده و وهمآور شد.
دنیل دی-لوئیس (Daniel Day-Lewis) در فیلم لینکلن (Lincoln)
دنیل دی-لوئیس (Daniel Day-Lewis) یکی از بازیگرانی است که همیشه برای تبدیل شدن به شخصیتهایش بهطور کامل در نقش فرو میرود. در فیلم لینکلن (Lincoln) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg)، او حتی صدای آبراهام لینکلن (Abraham Lincoln) را مطابق توصیفات تاریخی بازسازی کرد. برخلاف باور عمومی که تصور میکردند لینکلن صدایی بم و رسا داشته، کتابخانهی کنگره (Library of Congress) گزارش داده که صدای او در واقع زیر و کمی تودماغی بوده است. دی-لوئیس با مطالعهی منابع تاریخی و تمرینهای مداوم، موفق شد این ویژگی را در اجرای خود بگنجاند و یکی از تحسینشدهترین نقشآفرینیهای زندگی حرفهای خود را ارائه دهد.
مل بلانک (Mel Blanc) در انیمیشن لونی تونز (Looney Tunes)
مل بلانک (Mel Blanc) یکی از نوابغ دنیای صداپیشگی بود که تا زمان درگذشتش در سال ۱۹۸۹، تقریباً تمام شخصیتهای اصلی لونی تونز (Looney Tunes) را صداگذاری میکرد. از باگز بانی (Bugs Bunny) گرفته تا دافی داک (Daffy Duck)، المر فاد (Elmer Fudd) و بسیاری دیگر، او به تنهایی دنیای کارتونی این مجموعه را زنده کرد. ویژگی منحصربهفرد بلانک این بود که میتوانست چندین صدا را همزمان اجرا کند، بدون اینکه کوچکترین شباهتی بین آنها وجود داشته باشد. به همین دلیل، او را به “مرد هزار صدا” (The Man of a Thousand Voices) میشناختند.
آستین باتلر (Austin Butler) در فیلم الویس (Elvis)
اجرای آستین باتلر (Austin Butler) در نقش الویس پریسلی (Elvis Presley) در فیلم الویس (Elvis) ساختهی باز لورمن (Baz Luhrmann) بهطور گستردهای مورد تحسین قرار گرفت. یکی از مهمترین چالشهای این نقش، تقلید از لهجهی خاص الویس و سبک منحصربهفرد صحبت کردن او بود. باتلر چندین سال روی این لهجه کار کرد و حتی پس از پایان فیلمبرداری، تا مدتی در زندگی واقعی نیز همچنان با همان لهجه صحبت میکرد. بسیاری از طرفداران متوجه شدند که او حتی در مصاحبههای بعد از فیلم هم هنوز سبک گفتاری الویس را حفظ کرده است. این تغییر صوتی چنان عمیق بود که برخی حدس میزدند او دیگر هرگز نمیتواند به صدای اصلی خود بازگردد.
ست مکفارلن (Seth MacFarlane) در انیمیشنهای مختلف
ست مکفارلن (Seth MacFarlane) نهتنها یکی از خالقان اصلی انیمیشنهای فمیلی گای (Family Guy) و امریکن دد (American Dad) است، بلکه شخصاً چندین شخصیت مهم این سریالها را صداگذاری میکند. در فمیلی گای، او پیتر گریفین (Peter Griffin)، استوئی (Stewie Griffin) و کوآگمایر (Quagmire) را صدا میزند، در حالی که در امریکن دد او استن اسمیت (Stan Smith) و راجر (Roger) را اجرا میکند. نکتهی جالب اینجاست که هرکدام از این شخصیتها لحن و سبک گفتاری کاملاً متفاوتی دارند، بهطوری که اگر مکفارلن در حال گفتوگوی همزمان با تمام آنها باشد، هیچکس متوجه نمیشود که یک نفر همهی آنها را اجرا میکند.
کاترین اوهارا (Catherine O’Hara) در سریال شیتز کریک (Schitt’s Creek)
یکی از ویژگیهای خاص شخصیت مویرا رز (Moira Rose) در سریال شیتز کریک (Schitt’s Creek)، نحوهی تلفظ خاص و اغراقشدهی برخی کلمات است. کاترین اوهارا (Catherine O’Hara) با خلق یک لهجهی خاص و اشرافی، این شخصیت را به یکی از بهیادماندنیترین و بامزهترین کاراکترهای این سریال کمدی تبدیل کرد. او کلماتی مانند “بچه” (Baby) را بهشکلی متفاوت و با تلفظ “بهبه” (Beh-beh) بیان میکند. یا وقتی دربارهی “انچیلادا” (Enchiladas) صحبت میکند، آن را “آن-چو-لا-داس” (Ahn-chuh-lah-dahs) تلفظ میکند که این ویژگی گفتاری، امضای شخصیت او شده است. این تغییر صوتی، بهشدت در تعریف هویت مویرا رز و تفاوت او با دیگران نقش داشته و یکی از دلایل اصلی جذابیت او در سریال است.
جیم کری (Jim Carrey) در فیلم چگونه گرینچ کریسمس را دزدید (How The Grinch Stole Christmas)
اگر کسی برای اولین بار فیلم چگونه گرینچ کریسمس را دزدید (How The Grinch Stole Christmas) را ببیند، ممکن است باور نکند که جیم کری (Jim Carrey) پشت این گریم سنگین قرار دارد. این بازیگر نابغهی کمدی، علاوه بر پوشیدن لباسی پر از پشمهای سبز، صدای خود را نیز بهشکلی دگرگون کرده که هیچ شباهتی به صدای اصلیاش ندارد. کری در مصاحبهای گفته که این لهجه، الهامگرفته از شیوهی صحبت کردن شان کانری (Sean Connery) است، بازیگری که با صدای منحصربهفردش شهرت دارد. اجرای کری نهتنها از لحاظ ظاهری بلکه از لحاظ صوتی نیز یک شاهکار محسوب میشود و نقشی را خلق کرده که سالها بعد همچنان بهعنوان یکی از نمادهای کریسمسی شناخته میشود.
ادی مورفی (Eddie Murphy) در فیلم سفر به آمریکا (Coming to America)
ادی مورفی (Eddie Murphy) استاد تغییر صدا و بازی در چندین نقش در یک فیلم است و این استعداد را برای اولین بار در سفر به آمریکا (Coming to America) به نمایش گذاشت. او در این فیلم، چهار شخصیت کاملاً متفاوت را بازی میکند که هرکدام صدای مخصوص خود را دارند. برای نقش شاهزاده آکیم (Prince Akeem)، او از لهجهی آفریقایی استفاده کرده است، در حالی که در نقش رندی واتسون (Randy Watson)، صدایش را چندین پرده بالاتر برده تا حالتی پرشور و موسیقیایی داشته باشد. اما بیشترین تغییر در صدای او مربوط به شخصیت سال (Saul)، پیرمرد یهودیای است که در آرایشگاه محله حضور دارد. در این نقش، مورفی نهتنها از گریمی سنگین استفاده کرده، بلکه صدایش را کاملاً تغییر داده تا یک لهجهی یهودی نیویورکی داشته باشد، چیزی که بسیاری از مخاطبان را شگفتزده کرد.
هیث لجر (Heath Ledger) در فیلم شوالیه تاریکی (The Dark Knight)
فیلم شوالیه تاریکی (The Dark Knight) نهتنها جایزهی بهترین تدوین صدا (Sound Editing) را در اسکار برد، بلکه هیث لجر (Heath Ledger) نیز برای بازی بینظیرش در نقش جوکر (The Joker)، پس از مرگ جایزهی اسکار گرفت. یکی از ترسناکترین و منحصربهفردترین بخشهای اجرای او، صدای عجیب و نفسگیر شخصیت جوکر بود که هیچ شباهتی به نسخههای قبلی این شخصیت نداشت. لجر برای رسیدن به این صدا، ساعتها در اتاقی تاریک تمرین میکرد و حتی یک دفتر خاطرات پر از ایدههای دیوانهوار نوشت تا بهتر در نقش فرو رود. نتیجهی کار، یک لحن خشدار، ناهنجار و تهدیدآمیز بود که هر بار شنیده میشود، لرزه بر اندام مخاطب میاندازد. این تغییر صدا، جوکرِ لجر را به یکی از ترسناکترین و بهیادماندنیترین شرورهای تاریخ سینما تبدیل کرد.
دن کاستلانتا (Dan Castellaneta) در سریال سیمپسونها (The Simpsons)
اگر کسی اجرای زندهی دن کاستلانتا (Dan Castellaneta) را ببیند، شاید باور نکند که او همان کسی است که هومر سیمپسون (Homer Simpson) را صداگذاری میکند. کاستلانتا سالهاست که در سریال سیمپسونها (The Simpsons) چندین شخصیت مختلف را صداگذاری میکند، اما مهمترین و مشهورترین نقش او، هومر سیمپسون است. صدای او در این نقش، لحنی کند، کودکانه و کمی احمقانه دارد که کاملاً با شخصیت بیخیال و سادهلوح هومر هماهنگ است. علاوه بر هومر، کاستلانتا صدای پدربزرگ سیمپسون (Grampa Simpson)، دلقک کراستی (Krusty the Clown) و ویل باغبان (Groundskeeper Willie) را نیز اجرا میکند. تفاوت میان این صداها آنقدر زیاد است که بسیاری از طرفداران از شنیدن این که همهی آنها را یک نفر اجرا میکند، شگفتزده میشوند.
بیل اسکارسگارد (Bill Skarsgård) در فیلم نوسفراتو (Nosferatu)
بیل اسکارسگارد (Bill Skarsgård) پیش از این هم در فیلمهای It و It Chapter Two نشان داده بود که میتواند ظاهر و صدای خود را بهشکلی تغییر دهد که کاملاً ترسناک و غیرقابلشناسایی شود. اما برای فیلم نوسفراتو (Nosferatu) در سال ۲۰۲۴، او چالش بسیار بزرگتری را تجربه کرد. برای تبدیل شدن به شخصیت کُنت اورلاک (Count Orlok)، اسکارسگارد نهتنها از یک گریم ترسناک و طراحی حرکات بدنی خاص استفاده کرد، بلکه صدایش را بهشدت تغییر داد. برای رسیدن به این صدای شیطانی و وهمآور، او یک ماه و نیم دورهی آموزش صداسازی گذراند تا بتواند لحن زمخت و خشنی ایجاد کند که کاملاً با تصویری که از خونآشامهای قدیمی در ذهن داریم، هماهنگ باشد. اجرای او در این نقش، یادآور فیلمهای ترسناک کلاسیک و سبک اکسپرسیونیسم آلمانی (German Expressionism) است که باعث میشود مخاطب در هر صحنه، حضور وحشتناک او را احساس کند.
خواکین فینیکس (Joaquin Phoenix) در فیلم مسیر سبز (Walk The Line)
خواکین فینیکس (Joaquin Phoenix) برای ایفای نقش جانی کش (Johnny Cash) در فیلم مسیر سبز (Walk The Line) به کارگردانی جیمز منگولد (James Mangold)، نهتنها ظاهر و حرکات او را تقلید کرد، بلکه تمامی آوازهای فیلم را خودش خواند. جانی کش با صدای بم و عمیق باریتون (Baritone Voice) شناخته میشد و فینیکس برای نزدیک شدن به این صدا، با یک مربی لهجه و آواز (Dialect Coach) کار کرد. او در برنامهی Late Night with Conan O’Brien توضیح داد که ماهها تمرین کرد تا بتواند صدای منحصربهفرد این خوانندهی افسانهای را بازسازی کند. اجرای او چنان متقاعدکننده بود که بسیاری از طرفداران در ابتدا باور نمیکردند که خودش این آهنگها را اجرا کرده است. نتیجهی این تلاش، نقشی ماندگار و بهشدت تحسینشده بود که جایگاه فینیکس را بهعنوان یک بازیگر متعهد و توانمند تثبیت کرد.
آماندا سیفرید (Amanda Seyfried) در سریال کلاهبرداری (The Dropout)
برای ایفای نقش الیزابت هولمز (Elizabeth Holmes) در مینیسریال کلاهبرداری (The Dropout)، آماندا سیفرید (Amanda Seyfried) باید یکی از مشهورترین و غیرعادیترین صداهای دنیای تجارت را تقلید میکرد. الیزابت هولمز، بنیانگذار شرکت تقلبی Theranos، با صدای بسیار بم و غیرطبیعیاش شناخته میشد، صدایی که گفته میشود برای تأثیرگذاری بیشتر روی سرمایهگذاران بهطور مصنوعی تغییر داده بود. سیفرید برای این نقش، صدای خود را چندین پرده پایینتر آورد و الگوی گفتاری خشک و یکنواختی را تمرین کرد. این تغییرات در کنار بازی بینقص او، باعث شد که نقشآفرینیاش چنان باورپذیر باشد که بسیاری از مخاطبان او را از شخصیت واقعی قابلتشخیص ندانند. تلاش او نتیجه داد و برای این نقش، جایزهی امی بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد.
هیو جکمن (Hugh Jackman) در مجموعهی مردان ایکس (X-Men)
بسیاری از مردم هیو جکمن (Hugh Jackman) را بهعنوان بازیگر استرالیایی نمیشناسند، زیرا نقش مشهور او، ولورین (Wolverine) در مجموعهی مردان ایکس (X-Men)، کاملاً متفاوت از لهجهی طبیعی او است. جکمن برای این نقش، لهجهی کانادایی را یاد گرفت و صدای خود را به یک تُن عمیق و خشن با لحنی حیوانی (Animalistic Growl) تغییر داد. او این صدای بم و ناهنجار را برای القای خوی وحشی و درندهخوی ولورین به کار برد. بسیاری از طرفداران، این صدای خشدار و زمخت را بخش جداییناپذیر شخصیت ولورین میدانند و معتقدند که هیچ بازیگر دیگری نمیتواند بهدرستی جایگزین او شود. این تغییر صوتی، همراه با بازی فیزیکی و بدنی فوقالعادهی جکمن، شخصیت ولورین را به یکی از محبوبترین و نمادینترین شخصیتهای کمیکبوکی تاریخ سینما تبدیل کرده است.
استفانی بئاتریز (Stephanie Beatriz) در سریال بروکلین ناین-ناین (Brooklyn Nine-Nine)
وقتی استفانی بئاتریز (Stephanie Beatriz) برای اولین بار در نقش کارآگاه روزا دیاز (Rosa Diaz) در سریال بروکلین ناین-ناین (Brooklyn Nine-Nine) ظاهر شد، از صدای طبیعی و نسبتاً زیر خود استفاده کرد. اما با گذشت زمان، او بهتدریج صدای شخصیت را تغییر داد و آن را بمتر و خشنتر کرد تا با شخصیت سختگیر و جدی دیاز هماهنگی بیشتری داشته باشد. این تغییر به حدی چشمگیر بود که بسیاری از طرفداران سریال تا مدتها نمیدانستند که بئاتریز در زندگی واقعی لحن کاملاً متفاوتی دارد. زمانی که او در مصاحبههای تلویزیونی با صدای واقعی خود صحبت کرد، بسیاری از هواداران شوکه شدند. این تغییر صدا به او کمک کرد تا یکی از قویترین و ماندگارترین شخصیتهای زن در سریالهای کمدی را خلق کند.
کریستین بیل (Christian Bale) در سهگانهی شوالیه تاریکی (The Dark Knight Trilogy)
برای ایفای نقش بتمن (Batman) در سهگانهی شوالیه تاریکی (The Dark Knight Trilogy) به کارگردانی کریستوفر نولان (Christopher Nolan)، کریستین بیل (Christian Bale) مجبور شد دو تغییر صوتی بزرگ را انجام دهد. اول اینکه باید لهجهی ولزی خود را کنار میگذاشت و با لهجهی آمریکایی استاندارد صحبت میکرد تا برای نقش بروس وین (Bruce Wayne) متقاعدکننده باشد. دوم و مهمتر اینکه، برای خلق صدای ترسناک و غیرقابلشناسایی بتمن، لحن خود را بهشدت بم و خشن کرد و یک حالت ناهنجار و زمخت به آن داد. این تغییر صدا تا حدی افراطی بود که برخی از مخاطبان احساس میکردند گاهی تشخیص صحبتهای بتمن سخت میشود. بااینحال، این لحن خشدار و نفسگیر به یکی از ویژگیهای شاخص این نسخه از بتمن تبدیل شد و بعدها بسیاری از بازیگران دیگر که این نقش را ایفا کردند، از سبک بیل الهام گرفتند.
کریستن استوارت (Kristen Stewart) در فیلم اسپنسر (Spencer)
کریستن استوارت (Kristen Stewart) برای ایفای نقش شاهزاده دایانا (Princess Diana) در فیلم اسپنسر (Spencer)، بیش از صرفاً تقلید از لهجهی بریتانیایی انجام داد. او نهتنها بهطور دقیق لحن و ریتم گفتار دایانا را مطالعه کرد، بلکه نحوهی حرکت فک و باز شدن دهانش را تغییر داد تا هرچه بیشتر به او شبیه شود. استوارت در مصاحبهای با هاوارد استرن (Howard Stern) گفت که مجبور شد شیوهی عادی صحبت کردن خود را کاملاً تغییر دهد و این تغییر حتی بر حالت چهره و نحوهی بیان احساساتش در فیلم تأثیر گذاشت. او چنان در این نقش فرو رفت که نامزدی جایزهی اسکار بهترین بازیگر زن را به دست آورد. این نشان میدهد که چگونه تغییرات صوتی و فیزیکی میتوانند نقشی را کاملاً متحول کنند.
رابین ویلیامز (Robin Williams) در فیلم ملوان زبل (Popeye)
رابین ویلیامز (Robin Williams) یکی از معدود بازیگرانی بود که میتوانست بهطور کامل در نقشهای کارتونی زنده شود، و فیلم ملوان زبل (Popeye) در سال ۱۹۸۰ یکی از بهترین نمونههای این استعداد بود. ویلیامز نهتنها از لحاظ ظاهری و فیزیکی کاملاً به این شخصیت نزدیک شد، بلکه سبک گفتاری سریع و ناهنجار ملوان زبل را که اولینبار توسط صداپیشهی اصلی او، بیلی کاستلو (Billy Costello)، اجرا شده بود، بهطور دقیق بازسازی کرد. او با صدایی غرغرکنان، سریع و همراه با زمزمههای خاص صحبت میکرد که به سبک منحصربهفرد این شخصیت جان بخشید. اجرای ویلیامز در این نقش نشان داد که او تا چه حد توانایی خلق صداهای متفاوت و هماهنگ با شخصیتهایش را دارد.
مگی ویلر (Maggie Wheeler) در سریال فرندز (Friends)
مگی ویلر (Maggie Wheeler) با نقش جنیس هوزنشتاین (Janice Hosenstein) در سریال فرندز (Friends)، یکی از بهیادماندنیترین و بامزهترین شخصیتهای فرعی این مجموعه را خلق کرد. آنچه که شخصیت جنیس را خاص میکرد، نهتنها رفتار عجیب و انرژی بیشازحد او، بلکه لهجهی ضخیم بروکلینی (Brooklyn Accent) و صدای تودماغیاش بود. ویلر در مصاحبهای با Access Hollywood فاش کرد که این صدای خاص را در همان آزمون بازیگریاش ابداع کرده و آنقدر به شخصیت میخورد که بدون آن، جنیس هرگز اینقدر محبوب نمیشد. البته امضای اصلی او، جملهی مشهور “Oh. My. GAWWWWWD!” بود که به یکی از نقلقولهای معروف تاریخ تلویزیون تبدیل شد.
ادریس البا (Idris Elba) در فیلم ماندلا: مسیر طولانی به آزادی (Mandela: Long Walk To Freedom)
ادریس البا (Idris Elba) در فیلم ماندلا: مسیر طولانی به آزادی (Mandela: Long Walk To Freedom) بهطور خیرهکنندهای در نقش نلسون ماندلا (Nelson Mandela) ظاهر شد. یکی از چالشهای اصلی او در این نقش، تقلید لهجهی خاص و ریتم گفتار ماندلا بود که با هر لهجهی انگلیسی معمولی تفاوت داشت. البا که در انگلستان متولد شده اما توسط والدینی با اصالت غرب آفریقایی بزرگ شده بود، توانست بهخوبی با الگوی گفتاری و لهجهی آفریقای جنوبی هماهنگ شود. در مصاحبهای با اپرا وینفری (Oprah Winfrey)، او توضیح داد که برای رسیدن به این صدا، ماهها تمرین کرد و حتی ساعتها به سخنرانیهای اصلی ماندلا گوش داد. اجرای او باعث شد که فیلم، یکی از تحسینشدهترین نقشآفرینیهای دوران حرفهایاش را رقم بزند.
میا گاث (Mia Goth) در فیلم ایکس (X)
میا گاث (Mia Goth) در فیلم ایکس (X) محصول A24، دو شخصیت کاملاً متفاوت را بازی کرد که هر دو نیاز به تغییر صدا و لهجهی قابلتوجهی داشتند. در نقش مکسین مینکس (Maxine Minx)، یک ستارهی جوان که رویای شهرت دارد، گاث از لهجهی جنوبی خشن و خشدار (Raspy Southern Drawl) استفاده کرد که کاملاً با صدای طبیعی بریتانیایی او تفاوت داشت. اما تغییر صدا در نقش دیگر او، یعنی پرل (Pearl)، حتی چشمگیرتر بود. پرل یک پیرزن قاتل و ترسناک است و گاث برای این نقش، همان لهجهی جنوبی را با لحنی فرسوده، شکسته و سالخورده ترکیب کرد تا کاملاً از شخصیت جوانترش متمایز شود. این تغییرات باعث شد که اجرای او در این فیلم بهعنوان یکی از بهترین نقشآفرینیهای ژانر وحشت سالهای اخیر شناخته شود.
مگان مولالی (Megan Mullally) در سریال ویل و گریس (Will & Grace)
یکی از بزرگترین شگفتیهای سریال ویل و گریس (Will & Grace)، صدای غیرعادی و گوشخراش شخصیت کارن واکر (Karen Walker) بود که توسط مگان مولالی (Megan Mullally) اجرا شد. این صدای زیر، جیغمانند و شدیداً اغراقشده به یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیت کارن تبدیل شد، اما چیزی که بسیاری از مخاطبان نمیدانستند این بود که این صدا کاملاً با صدای واقعی مولالی تفاوت دارد. در مصاحبهای، مولالی فاش کرد که در ابتدای کار، با صدای طبیعی خودش دیالوگها را گفت، اما بعداً تصمیم گرفت که لحن کاریکاتوری و متفاوتی را برای کارن خلق کند. این تصمیم، یکی از عوامل کلیدی موفقیت این شخصیت و برنده شدن دو جایزهی امی برای مولالی بود.
آنا د آرماس (Ana de Armas) در فیلم بلوند (Blonde)
آنا د آرماس (Ana de Armas) که اصالتاً اهل کوبا است، برای بازی در نقش مرلین مونرو (Marilyn Monroe) در فیلم بلوند (Blonde) مجبور شد لهجهی طبیعی خود را بهطور کامل تغییر دهد. مونرو با لحن خاص و تلفظ منحصربهفرد خود شناخته میشد و د آرماس ماهها روی تطبیق ریتم و تُن صدای او کار کرد. او در مصاحبهای توضیح داد که برای رسیدن به این صدا، جلسات فشردهی مربی لهجه داشت و بارها دیالوگهای مونرو را تمرین میکرد. نتیجهی این تلاش، نقشی بسیار نزدیک به شخصیت واقعی مونرو بود که به او نامزدی جایزهی اسکار بهترین بازیگر زن را به ارمغان آورد.
بیلی وست (Billy West) در مجموعههای انیمیشنی مختلف
بیلی وست (Billy West) یکی از پرکارترین و شناختهشدهترین صداپیشگان دنیای انیمیشن است که او را مل بلانک (Mel Blanc) نسل جدید میدانند. او دهها شخصیت مختلف را در کارتونهای معروف صداگذاری کرده است، از جمله رن و استیمپی (Ren & Stimpy)، فیلیپ جی فرای (Philip J. Fry) در فیوچراما (Futurama) و حتی پاپای (Popeye) در نسخههای جدیدتر. تنوع صدایی او به حدی بالاست که کمتر کسی میتواند باور کند که تمام این شخصیتها را یک نفر صداگذاری کرده است.
نیکول کیدمن (Nicole Kidman) در فیلم بودن ریکاردوها (Being The Ricardos)
نیکول کیدمن (Nicole Kidman) در فیلم بودن ریکاردوها (Being The Ricardos) نهتنها لهجهی استرالیایی خود را کنار گذاشت، بلکه صدایش را کاملاً به دو شکل متفاوت تغییر داد. برای تقلید از لوسیل بال (Lucille Ball)، او نهتنها لحن دودی و بم صدای واقعی این بازیگر را تمرین کرد، بلکه مجبور شد که صدای شخصیت کمدی او در “من لوسی را دوست دارم (I Love Lucy)” را نیز تقلید کند. نتیجهی این تلاش، اجرایی تحسینشده بود که نامزدی اسکار را برای کیدمن به همراه داشت.
ملیسا راوش (Melissa Rauch) در سریال تئوری بیگ بنگ (The Big Bang Theory)
ملیسا راوش (Melissa Rauch) در سریال تئوری بیگ بنگ (The Big Bang Theory) یکی از خاصترین و غیرقابلفراموشترین صداهای دنیای سیتکام را ارائه کرد. شخصیت او، دکتر برنادت روستنکوفسکی-وولوویتز (Dr. Bernadette Rostenkowski-Wolowitz)، صدایی فوقالعاده زیر، نازک و گوشخراش داشت که باعث میشد بهمحض صحبت کردن، بلافاصله قابلشناسایی باشد. با این حال، بسیاری از طرفداران وقتی برای اولین بار صدای واقعی راوش را شنیدند، کاملاً شوکه شدند، زیرا در زندگی واقعی، صدای او کاملاً عادی و بدون این تُن اغراقشده است. او برای ده فصل متوالی توانست این فریب صوتی را حفظ کند و شخصیتی را خلق کند که یکی از محبوبترین کاراکترهای این مجموعه شد.
کریس پرت (Chris Pratt) در فیلم برادران سوپر ماریو (The Super Mario Bros. Movie)
وقتی اعلام شد که کریس پرت (Chris Pratt) قرار است در فیلم برادران سوپر ماریو (The Super Mario Bros. Movie) صداپیشگی شخصیت ماریو (Mario) را بر عهده بگیرد، بسیاری از طرفداران بازیهای نینتندو (Nintendo) نسبت به این انتخاب شک داشتند. آنها نگران بودند که او نتواند لهجهی معروف ایتالیایی ماریو را که توسط چارلز مارتینت (Charles Martinet) در بازیهای ویدیویی جاودانه شده بود، بهدرستی اجرا کند. اما پرت تصمیم گرفت بهجای تقلید از آن صدای کلیشهای، از لهجهی بروکلینی (Brooklyn Accent) استفاده کند که بهخوبی با شخصیت ماریو در فیلم هماهنگ شد. درنهایت، اجرای او مورد استقبال قرار گرفت و توانست ماریو را با لحنی تازه و متفاوت اما قابلقبول به مخاطبان معرفی کند.
رابرت پتینسون (Robert Pattinson) در فیلم میکی ۱۷ (Mickey 17)
رابرت پتینسون (Robert Pattinson) در فیلم علمی-تخیلی میکی ۱۷ (Mickey 17)، به کارگردانی بونگ جون-هو (Bong Joon-ho)، از صدایی استفاده کرد که بهگفتهی خودش، کاملاً احمقانه و غیرقابلشناسایی بود. این فیلم دربارهی شخصیتی با نام میکی است که کلونهای متعددی از او ساخته میشود و هر بار پس از مرگش، نسخهی جدیدی جایگزین او میشود. برای این نقش، پتینسون لهجهای عجیب، سبک گفتاری غیرمعمول و لحنی طنزآمیز را به کار برد که کاملاً با نقشهای قبلیاش متفاوت بود. طبق گزارش IndieWire، او این صدا را بر اساس سبک گفتاری استیو-او (Steve-O)، کمدین معروف و یکی از اعضای گروه جکاس (Jackass)، طراحی کرده است. این انتخاب باعث شد که شخصیت او حسی تازه و خاص در میان کاراکترهای علمی-تخیلی پیدا کند.
جانی دپ (Johnny Depp) در فیلم چارلی و کارخانهی شکلاتسازی (Charlie And The Chocolate Factory)
جانی دپ (Johnny Depp) در فیلم چارلی و کارخانهی شکلاتسازی (Charlie And The Chocolate Factory) محصول ۲۰۰۵، یک تفسیر کاملاً متفاوت و عجیب از شخصیت ویلی وانکا (Willy Wonka) ارائه داد. او بهجای استفاده از لحن گرم و مرموز نسخهی کلاسیک این شخصیت، از یک صدای بسیار زیر، ناهنجار و همراه با نفسهای بریدهبریده استفاده کرد. این صدا به حدی متفاوت بود که بسیاری از طرفداران دپ نمیتوانستند باور کنند که همین بازیگر، نقش جک اسپارو (Jack Sparrow) را نیز بازی کرده است. اجرای دپ در این نقش با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد؛ برخی آن را خلاقانه و تازه میدانستند، درحالیکه برخی دیگر آن را بیشازحد عجیب و غیرقابلقبول توصیف کردند. بااینحال، این یکی از جسورانهترین تغییرات صوتی دپ در دوران حرفهایاش بود که نشاندهندهی تعهد او به خلق شخصیتهای منحصربهفرد است.
این نوشتهها را هم بخوانید
source