گاهی یک فیلم تازه منتشر شده، بدون اینکه متعلق به گذشته باشد، اما حس نوستالژی را القا میکند. این اتفاق تصادفی نیست و کارگردانان و نویسندگان از تکنیکهای خاصی برای ایجاد این حس استفاده میکنند. فیلمهایی که حس نوستالژی دارند معمولاً از سبکهای سینمایی، رنگبندی، موسیقی و روایت داستانی آشنا بهره میبرند. این فیلمها میتوانند ما را به خاطرات گذشته ببرند، حتی اگر روایتی کاملاً جدید داشته باشند. کارگردانانی مانند وس اندرسن (Wes Anderson)، استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) و کریستوفر نولان (Christopher Nolan) از این تکنیکها بهشکل هنرمندانهای استفاده میکنند. استفاده از دوربینهای قدیمی، فیلمبرداری با نورپردازی کلاسیک، یا حتی موسیقیهایی که یادآور دهههای قبل هستند، میتوانند این حس را تقویت کنند. برخی از فیلمهای مدرن با تقلید از فرم و سبک فیلمهای قدیمی، احساسی آشنا و دلنشین در بیننده ایجاد میکنند. همچنین، استفاده از خطوط داستانی آشنا و کلیشههایی که در سینمای کلاسیک دیدهایم باعث میشود که فیلمی که کاملاً جدید است، حس یک فیلم قدیمی را داشته باشد. در ادامه، 10 تکنیکی که باعث میشوند یک فیلم حس نوستالژی ایجاد کند را بررسی میکنیم.
۱- استفاده از رنگبندی و فیلترهای تصویری قدیمی
یکی از مهمترین عواملی که باعث میشود فیلمهای جدید حس نوستالژی داشته باشند، استفاده از رنگبندی خاص و فیلترهای تصویری قدیمی است. بسیاری از فیلمهایی که میخواهند حس گذشته را زنده کنند، از فیلترهایی استفاده میکنند که تصویر را شبیه به فیلمهای ضبطشده روی نگاتیو (Film Grain) یا VHS نشان میدهد. برای مثال، فیلمهایی مانند لا لا لند (La La Land) و استرنجر تینگز (Stranger Things) با تقلید از سبک تصویری دهههای ۶۰ تا ۸۰، حال و هوایی نوستالژیک ایجاد میکنند. فیلمهای ترسناک جدیدی مانند It (آن) و Fear Street نیز با استفاده از رنگبندیهای شبیه به فیلمهای کلاسیک دهه ۸۰، حس نوستالژی را در بینندگان زنده میکنند. این تکنیک باعث میشود که فیلمهایی که در دوران کنونی ساخته شدهاند، احساسی شبیه به فیلمهای دوران کودکی بسیاری از بینندگان ایجاد کنند.
۲- استفاده از موسیقیهای قدیمی یا سبکهای موسیقایی نوستالژیک
یکی دیگر از راههایی که فیلمسازان برای ایجاد حس نوستالژی از آن استفاده میکنند، بهکارگیری موسیقیهای قدیمی یا الهامگرفته از سبکهای موسیقایی گذشته است. موسیقی فیلمهایی مانند درایو (Drive) و (Guardians of the Galaxy) شامل آهنگهایی از دهههای ۷۰ و ۸۰ هستند که بهشدت حس نوستالژی را در بینندگان ایجاد میکنند. حتی اگر فیلمی داستانی کاملاً جدید داشته باشد، استفاده از موسیقیهای آشنا و خاطرهانگیز میتواند بیننده را به گذشته ببرد. در برخی موارد، فیلمسازان از سینثویو (Synthwave) و رتروویو (Retrowave) استفاده میکنند که از سبکهای موسیقایی دهه ۸۰ الهام گرفته شده. این تکنیک باعث میشود که حتی فیلمهای علمی تخیلی مدرن نیز حس و حال یک اثر کلاسیک را داشته باشند.
۳- ارجاع به فیلمهای کلاسیک و داستانهای آشنا
فیلمهایی که حس نوستالژی دارند، معمولاً پر از ارجاع به آثار کلاسیک سینما و داستانهای آشنا هستند. این ارجاعات ممکن است شامل دیالوگهای معروف، صحنههای بازسازیشده، لباسهای خاص یا حتی الگوهای داستانی مشابه باشند. فیلم سوپر ۸ (Super 8) ساختهی جی. جی. آبرامز (J.J. Abrams) یکی از نمونههای بارز این تکنیک است که حال و هوای فیلمهای علمی تخیلی دهه ۸۰ مانند ای.تی (E.T.) را زنده میکند. فیلمهایی مانند (Once Upon a Time in Hollywood) ساختهی کوئنتین تارانتینو نیز پر از ارجاع به دوران طلایی هالیوود هستند. این ارجاعات باعث میشوند که حتی یک فیلم مدرن، احساس یک فیلم کلاسیک را در بیننده ایجاد کند.
۴- سبک فیلمبرداری و تکنیکهای سینمایی قدیمی
برخی از فیلمسازان برای ایجاد حس نوستالژی در فیلمهای جدید، از تکنیکهای فیلمبرداری قدیمی استفاده میکنند. برای مثال، فیلم مرد ایرلندی (The Irishman) ساختهی مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) از لنزهای آنامورفیک و حرکات دوربین کلاسیک استفاده میکند که فیلم را شبیه به آثار دهه ۷۰ کرده است. برخی از کارگردانان نیز بهجای استفاده از دوربینهای دیجیتال، از دوربینهای نگاتیوی استفاده میکنند تا تصویر فیلم حس و حال سینمای کلاسیک را داشته باشد. همچنین، فیلمهایی مانند (Baby Driver) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) از حرکات دوربین، نورپردازی و قاببندیهایی استفاده کردهاند که یادآور سینمای دهههای گذشته است. این تکنیکها باعث میشوند که فیلمهای مدرن، از لحاظ بصری شبیه به آثار کلاسیک باشند و حس نوستالژی را در بیننده ایجاد کنند.
۵- شخصیتها و موقعیتهایی که به گذشته تعلق دارند
یکی دیگر از مهمترین راههایی که فیلمها برای ایجاد حس نوستالژی استفاده میکنند، طراحی شخصیتهایی است که از لحاظ رفتار، لباس و سبک زندگی به گذشته تعلق دارند. برخی فیلمها شخصیتهایی را نشان میدهند که در دورهای خاص زندگی میکنند و بیننده را مستقیماً به آن دوران میبرند. برای مثال، در فیلم جوکر (Joker)، تمام طراحیهای شخصیت اصلی و شهر گاتهام به شکلی انجام شده که حس فیلمهای دهه ۷۰ را زنده کند. در فیلم جایی برای پیرمردها نیست (No Country for Old Men)، کارگردانان بهصورت عمدی از تکنیکهایی استفاده کردهاند که حس و حال یک فیلم کلاسیک را به مخاطب منتقل کند. همچنین، برخی فیلمها از داستانهای نوجوانانهای که در دهههای گذشته محبوب بودند استفاده میکنند، مانند استرنجر تینگز که حس و حال فیلمهای ماجراجویانهی دهه ۸۰ را دارد. این شخصیتها و موقعیتها باعث میشوند که فیلم، حتی اگر تازه ساخته شده باشد، حسی آشنا و نوستالژیک در بیننده ایجاد کند.
۶- طراحی صحنه و استفاده از لوکیشنهای نوستالژیک
یکی از راههای کلیدی برای ایجاد حس نوستالژی در فیلمهای جدید، طراحی صحنه و انتخاب لوکیشنهایی است که تداعیکننده گذشته هستند. بسیاری از فیلمسازان برای بازآفرینی فضای دهههای گذشته، از مکانهایی با معماری قدیمی، خیابانهای سنگفرششده، تابلوهای نئونی و ساختمانهایی با ظاهر کلاسیک استفاده میکنند. فیلمهایی مانند جوکر (Joker) و روزی روزگاری در هالیوود (Once Upon a Time in Hollywood) از این تکنیک برای بازسازی فضای دهههای ۷۰ و ۶۰ استفاده کردهاند. حتی فیلمهایی که در دورههای مدرن ساخته شدهاند، گاهی با استفاده از دکورهای خاص و تغییرات ظاهری، حس گذشته را زنده میکنند. برای مثال، سریال استرنجر تینگز (Stranger Things) نهتنها از وسایل دهه ۸۰ استفاده میکند، بلکه حتی طراحی داخلی خانهها، تابلوهای تبلیغاتی و ماشینهای موجود در صحنه نیز متناسب با همان دوره انتخاب شدهاند. این تکنیک باعث میشود که بیننده ناخودآگاه حس کند به یک دورهی قدیمی بازگشته است، حتی اگر داستان فیلم کاملاً جدید باشد. همچنین، برخی فیلمسازان از تکنیکهای طراحی صحنه مانند قرار دادن اشیای نمادین آن دوران (مانند تلفنهای قدیمی، تلویزیونهای CRT و مجلات کلاسیک) برای تقویت حس نوستالژی استفاده میکنند.
۷- نوع روایت و تدوین فیلم، شبیه به سبکهای کلاسیک
در بسیاری از فیلمهایی که حس نوستالژی دارند، نوع روایت و تدوین فیلم به شکلی انجام میشود که شبیه به فیلمهای قدیمی به نظر برسد. یکی از این تکنیکها استفاده از پرشهای زمانی ناگهانی (Jump Cuts) یا تدوین نرمتر با تغییرات آرام بین صحنهها است که در سینمای دهههای گذشته بسیار رایج بود. برای مثال، فیلمهایی مانند لالالند (La La Land) و بلید رانر ۲۰۴۹ (Blade Runner 2049) از سبک تدوین خاصی استفاده کردهاند که یادآور سینمای کلاسیک است. برخی از فیلمها حتی از برشهای بلند (Long Takes) و نماهای متوالی که در سینمای گذشته رایجتر بودند، استفاده میکنند تا حس یک فیلم قدیمی را به مخاطب منتقل کنند. علاوه بر این، برخی فیلمها از تکنیکهای خاصی مانند نمایش کارتهای عنوان (Title Cards) و فونتهای کلاسیک برای ایجاد حس فیلمهای قدیمی بهره میبرند. برای مثال، در فیلم هشت نفرتانگیز (The Hateful Eight)، کارگردان کوئنتین تارانتینو (Quentin Tarantino) از فونتهایی استفاده کرده است که در فیلمهای وسترن دهه ۷۰ دیده میشدند. این نوع تدوین و روایت، فیلم را شبیه به آثار کلاسیک میکند، حتی اگر داستان آن کاملاً مدرن باشد.
۸- استفاده از دیالوگها و زبان قدیمی در فیلمنامه
یکی از جالبترین تکنیکهایی که باعث میشود یک فیلم کنونی حس نوستالژی ایجاد کند، استفاده از دیالوگهای قدیمی و سبک گفتاری مخصوص دورانهای گذشته است. در برخی فیلمها، شخصیتها به جای صحبت کردن با جملات مدرن، از عبارات و اصطلاحاتی استفاده میکنند که متعلق به دهههای گذشته است. این روش بهخصوص در فیلمهایی مانند روزی روزگاری در هالیوود یا فارگو (Fargo) به وضوح دیده میشود. حتی در برخی فیلمهای مدرن، شخصیتها لهجه یا سبک گفتاری خاصی دارند که تداعیکننده سینمای کلاسیک است. برای مثال، در فیلم برادر کجایی؟ (O Brother, Where Art Thou?) کارگردانان از زبان و اصطلاحات جنوبی آمریکا در دهه ۳۰ استفاده کردهاند تا حس نوستالژی را زنده نگه دارند. در برخی موارد، حتی نحوهی بازی کردن بازیگران نیز به سبک بازیگران قدیمیتر تنظیم میشود، جایی که شخصیتها با حالتهای اغراقآمیزتر یا دیالوگهای آهستهتر صحبت میکنند. این تکنیک کمک میکند که فیلم حتی اگر در دوران مدرن ساخته شده باشد، حس و حال یک اثر قدیمی را داشته باشد.
۹- تقلید از ژانرهای سینمایی خاص و فراموششده
بسیاری از فیلمهایی که حس نوستالژی دارند، با الهام گرفتن از ژانرهای فراموششدهی سینما، حسی آشنا و دلنشین در مخاطب ایجاد میکنند. برخی کارگردانان با احیای ژانرهای کلاسیکی مانند وسترن، نوآر، علمی تخیلی دهه ۵۰ و کمدیهای دهه ۶۰، فیلمهایی میسازند که در عین جدید بودن، تداعیکنندهی سینمای گذشته هستند. برای مثال، فیلم سین سیتی (Sin City) از سبک فیلم نوآر (Film Noir) دهه ۴۰ الهام گرفته است و از همان نورپردازی تاریک و سایههای سنگین استفاده کرده است. یا فیلمهایی مانند (Big Little Lies) از الگوی سینمای کلاسیک معمایی و درام دهه ۷۰ پیروی میکنند. همچنین، برخی فیلمها مانند منک (Mank) بهطور کامل به سبک سینمای کلاسیک ساخته شدهاند و حتی از فرمتهای قدیمی فیلمبرداری و صداگذاری استفاده کردهاند. این روش کمک میکند که یک فیلم مدرن، کاملاً حس و حال یک اثر سینمایی فراموششدهی گذشته را داشته باشد.
۱۰- ایجاد حس دلتنگی از طریق داستانهایی دربارهی گذشته
یکی از قویترین روشهایی که فیلمها برای ایجاد حس نوستالژی استفاده میکنند، داستانهایی است که مستقیماً به گذشته میپردازند. برخی فیلمها شخصیتهایی را نشان میدهند که به خاطرات کودکی یا زندگی گذشتهشان بازمیگردند و از طریق داستان، حس دلتنگی و نوستالژی را در مخاطب ایجاد میکنند. برای مثال، فیلم سینما پارادیزو (Cinema Paradiso) داستان مردی را روایت میکند که پس از سالها به زادگاهش بازمیگردد و خاطرات کودکیاش را مرور میکند. یا در فیلم میدانهای لندن (London Fields)، تمام داستان درباره شخصیتهایی است که در گذشته زندگی بهتری داشتهاند و اکنون حسرت آن دوران را میخورند. همچنین، برخی فیلمها مانند فارست گامپ (Forrest Gump) تاریخ چندین دهه را به تصویر میکشند و بیننده را در سفری نوستالژیک از طریق تاریخ آمریکا همراه میکنند. این تکنیک باعث میشود که حتی فیلمهایی که تازه ساخته شدهاند، حس نوستالژی قویای را در مخاطب ایجاد کنند.
این نوشتهها را هم بخوانید
source