پایان فیلم‌ها یکی از مهم‌ترین بخش‌های یک داستان سینمایی است که می‌تواند سرنوشت فیلم را در گیشه تغییر دهد. اما در تاریخ هالیوود، موارد زیادی وجود دارد که پایان‌های اصلی فیلم‌ها تغییر کرده‌اند، گاهی به دلیل فشار استودیوها، واکنش تماشاگران آزمایشی یا حتی ملاحظات سیاسی. برخی از این تغییرات باعث موفقیت فیلم شده‌اند، اما برخی دیگر انتقادهای شدیدی را به همراه داشته‌اند. در مواردی، پایان اصلی فیلم‌ها تیره‌تر و تلخ‌تر از نسخه نهایی بوده است، اما استودیوها برای جلب نظر مخاطبان، پایان‌های خوشایندتری را جایگزین کرده‌اند. بعضی از این تغییرات آن‌قدر مهم بوده‌اند که معنای کلی فیلم را عوض کرده‌اند و حتی باعث شده‌اند پیام اصلی داستان به شکلی متفاوت منتقل شود. در این نوشته ، 15 نمونه جذاب از فیلم‌هایی که پایان‌هایشان در آخرین لحظات تغییر کرد را بررسی می‌کنیم.

۱- “جنگ جهانی Z” – یک پایان آخرالزمانی که کاملاً حذف شد

فیلم جنگ جهانی Z (World War Z – 2013)، که براساس کتابی از مکس بروکس (Max Brooks) ساخته شد، در ابتدا پایانی کاملاً متفاوت داشت. در نسخه اصلی، شخصیت برد پیت (Brad Pitt) در میان درگیری‌های شدید میان انسان‌ها و زامبی‌ها در روسیه گرفتار می‌شد. این پایان نشان می‌داد که جنگ با زامبی‌ها به یک نبرد بی‌پایان و فرسایشی تبدیل شده و بشریت در حال شکست است. اما پس از نمایش نسخه آزمایشی، استودیو به این نتیجه رسید که این پایان بیش از حد تاریک و ناامیدکننده است. به همین دلیل، یک سوم پایانی فیلم کاملاً بازنویسی شد و به جای نبردهای بزرگ در روسیه، تمرکز فیلم بر کشف یک راه‌حل پزشکی برای نجات بشریت قرار گرفت. این تغییر باعث شد که فیلم به جای پایانی تلخ، یک روایت امیدوارکننده‌تر داشته باشد و در نهایت فروش بهتری در گیشه کسب کند. اما برخی از طرفداران معتقدند که نسخه اصلی پایانی منطقی‌تر و به فضای آخرالزمانی داستان نزدیک‌تر بود.

۲- “پلیس آهنی” – پایانی که بیش از حد خشن بود

فیلم پلیس آهنی(RoboCop – 1987) یکی از مشهورترین فیلم‌های علمی تخیلی و اکشن دهه ۸۰ میلادی است. در نسخه اصلی فیلم، صحنه مرگ دیک جونز (Dick Jones)، مدیر فاسد شرکت OCP، بسیار خشن‌تر و طولانی‌تر از نسخه نهایی بود. در این پایان، او به‌شدت توسط رابوکاپ هدف گلوله قرار می‌گرفت و مرگی بسیار وحشیانه و خونین داشت. اما پس از نمایش آزمایشی فیلم، سانسورچیان MPAA (انجمن رتبه‌بندی فیلم‌های آمریکا) اعلام کردند که این صحنه بیش از حد خشن است و فیلم باید درجه سنی NC-17 بگیرد، که عملاً مانع موفقیت تجاری آن می‌شد. به همین دلیل، کارگردان مجبور شد این صحنه را کوتاه‌تر کند و شدت خشونت را کاهش دهد. نسخه نهایی همچنان خشن بود، اما کمتر از نسخه اولیه، و در نهایت فیلم توانست درجه سنی R دریافت کند. اما نسخه کامل و سانسور نشده این صحنه بعدها در نسخه Director’s Cut منتشر شد و طرفداران توانستند پایان واقعی و اصلی فیلم را ببینند.

۳- “من افسانه‌ام” – تغییری که پیام فیلم را کاملاً عوض کرد

فیلم من افسانه‌ام (I Am Legend – 2007)، که با بازی ویل اسمیت (Will Smith) ساخته شد، در ابتدا پایانی وفادار به رمان اصلی داشت. در این نسخه، شخصیت رابرت نویل (Robert Neville) متوجه می‌شود که زامبی‌ها در واقع موجوداتی دارای احساس هستند و او از نگاه آن‌ها هیولایی قاتل محسوب می‌شود. در این پایان، نویل با درک این واقعیت، به زامبی‌ها اجازه می‌دهد که یکی از همراهانشان را نجات دهند و سپس به زندگی خود ادامه می‌دهد. اما پس از آزمایش این پایان روی تماشاگران، استودیو متوجه شد که مخاطبان انتظار یک پایان قهرمانانه‌تر دارند. بنابراین، پایان فیلم تغییر کرد و نویل با یک فداکاری قهرمانانه، خودش را منفجر می‌کند تا دیگران نجات پیدا کنند. این تغییر، پیام اصلی داستان را کاملاً عوض کرد، زیرا در نسخه اولیه، نویل متوجه می‌شد که خودش دشمن واقعی است، اما در نسخه نهایی، او همچنان قهرمان داستان باقی می‌ماند. بسیاری از طرفداران معتقدند که پایان اصلی فیلم تأثیرگذارتر و عمیق‌تر بود.

۴- “بیل را بکش” – یک پایان انتقامی که ملایم‌تر شد

فیلم بیل را بکش (Kill Bill – 2003) یکی از مشهورترین آثار کوئنتین تارانتینو (Quentin Tarantino) است، اما پایان آن در ابتدا قرار بود بسیار خشن‌تر باشد. در نسخه اصلی، شخصیت بئاتریکس (Beatrix) پس از شکست دادن بیل، به شکلی بیرحمانه‌تر و خونین‌تر او را از بین می‌برد. این پایان نشان می‌داد که انتقام بئاتریکس با درد و رنج بیشتری همراه است و او حتی پس از مرگ بیل، هنوز دچار کابوس‌های گذشته‌اش است. اما تارانتینو تصمیم گرفت که پایان را ملایم‌تر کند و به جای یک قتل بسیار وحشیانه، از تکنیک پنج نقطه انفجار قلب (Five Point Palm Exploding Heart Technique) استفاده کند که به مرگ آرام‌تر و شاعرانه‌تری برای بیل منجر شد. این تغییر باعث شد که پایان فیلم کمتر از حد انتظار خشن باشد، اما در عین حال تأثیر احساسی بیشتری داشته باشد. این تغییر مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت و به یکی از به‌یادماندنی‌ترین پایان‌های تاریخ سینما تبدیل شد.

۵- “بیگانه ۳” – تغییری که فیلم را کاملاً بازنویسی کرد

فیلم بیگانه ۳ (Alien 3 – 1992) یکی از پرحاشیه‌ترین فیلم‌های دنباله‌دار تاریخ سینما است که پایان آن چندین بار بازنویسی شد. در نسخه اولیه، شخصیت الن ریپلی (Ellen Ripley) قرار نبود بمیرد و فیلم پایانی باز برای ادامه‌های بعدی داشت. اما استودیو تصمیم گرفت که پایان فیلم را تغییر دهد و ریپلی در لحظات آخر، خودش را در یک کوره‌ی آتش می‌اندازد تا بیگانه درون بدنش نابود شود. این تغییر باعث شد که دنباله‌های احتمالی فیلم در آینده دچار مشکلات روایی شوند، زیرا بدون ریپلی، ادامه داستان سخت‌تر می‌شد. دیوید فینچر (David Fincher)، کارگردان فیلم، از این تغییر ناراضی بود و بعدها در مصاحبه‌ای گفت که استودیو فیلم را به‌زور تغییر داد و نسخه‌ای که روی پرده رفت، مورد تأیید او نبود. نسخه Assembly Cut که سال‌ها بعد منتشر شد، شامل برخی از سکانس‌های حذف‌شده و تغییراتی در پایان فیلم بود که به روایت اولیه نزدیک‌تر بود. این تغییر پایان، یکی از دلایل اصلی انتقادات نسبت به فیلم و ضعف آن در مقایسه با دو نسخه قبلی بود.

۶- “بلید رانر” – تغییر پایان برای جلب نظر استودیو و مخاطبان عام

فیلم بلید رانر (Blade Runner – 1982) که به کارگردانی ریدلی اسکات (Ridley Scott) ساخته شد، در ابتدا پایانی تاریک و مبهم‌تر داشت. در نسخه اصلی، شخصیت ریک دکارد (Rick Deckard) و ریچل (Rachael) پس از فرار، سرنوشتی نامعلوم داشتند و فیلم بدون یک نتیجه‌گیری واضح به پایان می‌رسید. اما استودیو نگران بود که این پایان برای مخاطبان عام زیادی مبهم و ناراحت‌کننده باشد، بنابراین یک نسخه جدید از پایان فیلم تهیه شد. در این نسخه، دکارد و ریچل در حال رانندگی به سوی آینده‌ای نامعلوم اما امیدوارکننده نشان داده می‌شوند. استودیو حتی برخی تصاویر هوایی استفاده‌نشده از فیلم درخشش (The Shining – 1980) را برای ساختن صحنه‌های طبیعت در این پایان اضافه کرد. اما نکته جالب‌تر این است که هریسون فورد (Harrison Ford) که نقش دکارد را بازی می‌کرد، از تغییر پایان فیلم ناراضی بود و در برخی مصاحبه‌ها گفت که نسخه جدید بیش از حد خوشبینانه و غیرضروری بود. بعدها، در نسخه Final Cut که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، پایان اصلی فیلم بازگردانده شد. این نسخه، همان پایان تاریک و رازآلودی بود که اسکات همیشه در نظر داشت، و مورد استقبال گسترده طرفداران قرار گرفت. امروزه بیشتر منتقدان معتقدند که پایان اصلی تأثیرگذارتر و هنری‌تر از نسخه‌ای بود که استودیو تحمیل کرد.

۷- “ترمیناتور ۲” – حذف پایان خوش برای باز گذاشتن راه دنباله‌ها

فیلم ترمیناتور ۲ (Terminator 2: Judgment Day – 1991) که یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های اکشن و علمی تخیلی تاریخ سینما است، در ابتدا یک پایان متفاوت داشت. در این نسخه، داستان سال‌ها پس از وقایع فیلم روایت می‌شد و نشان می‌داد که سارا کانر (Sarah Connor) در آینده‌ای روشن و بدون تهدید اسکای‌نت (Skynet) زندگی می‌کند. پسرش جان کانر (John Connor) یک سیاستمدار موفق شده و دیگر نیازی به مبارزه ندارد، زیرا نابودی اسکای‌نت باعث شده که هیچ‌گاه روز داوری اتفاق نیفتد. اما استودیو نگران بود که این پایان تمام مسیرهای داستانی برای ساخت دنباله‌های آینده را ببندد. به همین دلیل، پایان تغییر کرد و نسخه‌ای جایگزین شد که سرنوشت آینده نامعلوم باقی بماند. در پایان نسخه نهایی، سارا تنها با یک مونولوگ فلسفی درباره آینده بشریت فیلم را به پایان می‌رساند. این تغییر باعث شد که فرنچایز ترمیناتور بتواند به حیات خود ادامه دهد، هرچند که دنباله‌های بعدی هیچ‌گاه نتوانستند موفقیت فیلم دوم را تکرار کنند. طرفداران نسخه اصلی معتقدند که پایان اولیه، بسیار احساسی‌تر و تأثیرگذارتر بود.

۸- “پرتقال کوکی” – پایان کتاب که در فیلم حذف شد

فیلم پرتقال کوکی (A Clockwork Orange – 1971) که توسط استنلی کوبریک (Stanley Kubrick) ساخته شد، یکی از جنجالی‌ترین و بحث‌برانگیزترین فیلم‌های تاریخ سینما محسوب می‌شود. اما پایان فیلم تفاوت بزرگی با پایان اصلی کتاب نوشته‌ی آنتونی برجس (Anthony Burgess) دارد. در کتاب، الکس (Alex) پس از تمام خشونت‌هایی که مرتکب شده، کم‌کم بالغ می‌شود و به‌طور طبیعی مسیر جدیدی را برای زندگی انتخاب می‌کند. اما کوبریک این بخش را کاملاً حذف کرد و فیلم را با صحنه‌ای از الکس که دوباره به دنیای خشونت بازمی‌گردد به پایان رساند. این تغییر باعث شد که پیام داستان بیشتر به سرنوشت محتوم انسان و ماهیت اصلاح‌ناپذیر خشونت تأکید کند. برخی معتقدند که پایان کوبریک بسیار تلخ‌تر و واقع‌گرایانه‌تر از پایان کتاب بود، زیرا نشان می‌داد که جامعه نمی‌تواند به‌سادگی یک فرد خشن را تغییر دهد. این تغییر باعث شد که فیلم برخلاف کتاب، پایان خوشبینانه‌ای نداشته باشد و کاملاً ضدقهرمانانه بماند. بسیاری از طرفداران فیلم بر این باورند که حذف پایان اصلی کتاب، یکی از بهترین تصمیمات کوبریک در اقتباس این داستان بود.

۹- “بازگشت به آینده” – پایانی که ابتدا بسیار متفاوت بود

فیلم بازگشت به آینده (Back to the Future – 1985) یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های علمی تخیلی تمام دوران است، اما پایان اولیه آن کاملاً متفاوت از نسخه نهایی بود. در نسخه اصلی فیلمنامه، مارتی مک‌فلای (Marty McFly) برای بازگشت به زمان حال، به یک یخچال آزمایشگاهی متعلق به دولت آمریکا وارد می‌شد که از طریق یک انفجار هسته‌ای او را به آینده بازمی‌گرداند. اما سازندگان فیلم متوجه شدند که این ایده بیش از حد خطرناک است، زیرا ممکن بود کودکان تحت تأثیر این صحنه، سعی کنند یخچال‌های خود را به‌عنوان ماشین زمان امتحان کنند. در نتیجه، این صحنه کاملاً حذف شد و با صحنه‌ی معروف رعد و برق روی برج ساعت جایگزین شد. این تغییر نه‌تنها فیلم را ایمن‌تر کرد، بلکه یکی از نمادین‌ترین صحنه‌های تاریخ سینما را خلق کرد. این پایان همچنین منطقی‌تر و هیجان‌انگیزتر از نسخه اولیه به نظر می‌رسید. امروزه بسیاری معتقدند که اگر پایان اولیه حفظ شده بود، فیلم به اندازه‌ی نسخه فعلی موفق نمی‌شد.

۱۰- “دیو و دلبر” – پایانی تلخ که تغییر کرد تا مخاطبان ناامید نشوند

فیلم دیو و دلبر (Beauty and the Beast – 1991) یکی از محبوب‌ترین انیمیشن‌های دیزنی است، اما در ابتدا قرار بود پایانی متفاوت و بسیار غم‌انگیز داشته باشد. در نسخه اولیه، دیو پس از شکست دادن گاستون (Gaston)، قبل از اینکه طلسم از بین برود، جان خود را از دست می‌داد. این پایان باعث می‌شد که بل (Belle) نتواند هیچ‌گاه عشقش را نجات دهد و فیلم با یک نتیجه احساسی اما تلخ به پایان می‌رسید. اما استودیو تصمیم گرفت که این پایان را تغییر دهد، زیرا مخاطبان آزمایشی از این نتیجه ناراضی بودند. به همین دلیل، پایان فیلم بازنویسی شد تا دیو با نابودی طلسم دوباره به شاهزاده‌ای جوان تبدیل شود. این تغییر باعث شد که فیلم پایان خوشی داشته باشد که بیشتر با استانداردهای دیزنی همخوانی داشت. بسیاری معتقدند که این تغییر به موفقیت فیلم کمک کرد.

۱۱- “پایان خوش” برای فیلم “هفت” که هرگز ساخته نشد

فیلم هفت (Se7en – 1995) یکی از تلخ‌ترین و ماندگارترین تریلرهای جنایی تاریخ سینما است که پایان آن هنوز در ذهن بسیاری از تماشاگران باقی مانده است. در پایان نسخه اکران‌شده، کارآگاه میلز (Mills) با بازی برد پیت (Brad Pitt)، پس از کشف سر بریده‌ی همسرش، جان دو (John Doe) را می‌کشد و در نتیجه، گناه هفتم یعنی “خشم” را تکمیل می‌کند. اما استودیو در ابتدا خواستار پایانی خوش‌تر بود که در آن، میلز کنترل خود را حفظ کرده و از کشتن قاتل خودداری می‌کند. دیوید فینچر (David Fincher)، کارگردان فیلم، به شدت با این تغییر مخالف بود و حتی تهدید کرد که از پروژه کنار خواهد رفت. فینچر و اندرو کوین واکر (Andrew Kevin Walker)، نویسنده فیلم، بر این باور بودند که پایان فیلم باید شوکه‌کننده و بی‌رحمانه باشد تا پیام آن تأثیر بیشتری داشته باشد. در نهایت، برد پیت نیز از پایان اصلی حمایت کرد و استودیو مجبور شد آن را بپذیرد. اگرچه نسخه‌ای از پایان خوش نوشته شده بود، اما هرگز فیلم‌برداری نشد و فیلم با همان پایان تاریک و جنجالی خود اکران شد. امروزه بسیاری معتقدند که اگر استودیو موفق به تغییر پایان فیلم می‌شد، تأثیرگذاری آن بسیار کمتر بود.

۱۲- “بربادرفته” و پایانی که قرار بود غم‌انگیزتر باشد

فیلم بربادرفته (Gone with the Wind – 1939) یکی از مشهورترین آثار تاریخ سینما است که پایان آن هنوز یکی از نمادین‌ترین لحظات سینمایی محسوب می‌شود. در پایان فیلم، رت باتلر (Rhett Butler) جمله معروف خود، “راستش را بخواهی عزیزم، برایم مهم نیست” را به اسکارلت اوهارا (Scarlett O’Hara) می‌گوید و او را ترک می‌کند. اما در فیلمنامه‌ی اولیه، اسکارلت قرار بود پس از ترک شدن، در افسردگی عمیقی فرو برود و سرنوشتش نامعلوم باقی بماند. اما استودیو نگران بود که این پایان بیش از حد تلخ باشد و تأثیر فیلم را کم کند. به همین دلیل، پایان فیلم تغییر کرد تا اسکارلت همچنان امید خود را حفظ کند و جمله‌ی معروف “فردا روز دیگری است” را بگوید. این تغییر باعث شد که فیلم با لحنی امیدوارانه‌تر به پایان برسد، هرچند که همچنان پایانی غم‌انگیز باقی ماند. مارگارت میچل (Margaret Mitchell)، نویسنده‌ی کتاب، از این تغییر راضی بود و معتقد بود که این پایان با روحیه‌ی سرسخت و جنگجوی اسکارلت بیشتر همخوانی دارد. این پایان یکی از دلایل ماندگاری فیلم در تاریخ سینما شد، زیرا برخلاف بسیاری از آثار عاشقانه، روایتی واقع‌گرایانه‌تر از روابط انسانی ارائه داد.

۱۳- “ماتریکس” و پایانی که قرار بود خیلی پیچیده‌تر باشد

فیلم ماتریکس (The Matrix – 1999) یکی از اثرگذارترین فیلم‌های علمی‌تخیلی تاریخ سینما است، اما پایان آن در ابتدا قرار بود بسیار پیچیده‌تر و فلسفی‌تر باشد. در نسخه‌ی اولیه، نئو (Neo) پس از شکست مامور اسمیت، متوجه می‌شود که حتی دنیای واقعی نیز یک شبیه‌سازی است و او هنوز درون یک سیستم کنترل‌شده زندگی می‌کند. این پایان قرار بود روی مفاهیم لایه‌های بی‌پایان واقعیت تأکید کند و پیام فیلم را حتی مبهم‌تر و تاریک‌تر کند. اما استودیو به این نتیجه رسید که این پیچیدگی ممکن است مخاطبان را گیج کند و موفقیت فیلم را به خطر بیندازد. بنابراین، پایان فیلم ساده‌تر شد و نئو با بیدار شدن از ماتریکس و گرفتن کنترل کامل بر سیستم، نشان داد که او “برگزیده” است. این تغییر باعث شد که فیلم پایانی واضح‌تر و قهرمانانه‌تر داشته باشد، که در نهایت منجر به موفقیت بیشتر آن در گیشه شد. با این حال، در دنباله‌های ماتریکس، برخی از ایده‌های پیچیده‌ی پایان اولیه دوباره مطرح شدند. اما بسیاری از طرفداران معتقدند که اگر پایان اصلی در فیلم اول باقی می‌ماند، فیلم تأثیری حتی عمیق‌تر از آنچه امروز دارد، می‌گذاشت.

۱۴- “سایکو” و پایانی که قرار بود تکان‌دهنده‌تر باشد

فیلم سایکو (Psycho – 1960) ساخته‌ی آلفرد هیچکاک (Alfred Hitchcock) یکی از نمادین‌ترین فیلم‌های ژانر وحشت و تریلر روان‌شناختی است. در نسخه‌ی اولیه، پایان فیلم قرار بود نگران‌کننده‌تر باشد و نشان دهد که نورمن بیتس (Norman Bates) هنوز کاملاً تحت تسلط مادرش قرار دارد. در این پایان، پس از دستگیری نورمن، یک نمای پایانی از او نشان داده می‌شد که چشم‌هایش به ناگهان تغییر رنگ می‌دادند، نشانه‌ای از اینکه او هنوز “مادر” را درون خود دارد. اما استودیو نگران بود که این پایان بیش از حد فراطبیعی و عجیب به نظر برسد و تصمیم گرفت که پایانی روان‌شناختی‌تر و نمادین‌تر جایگزین کند. در پایان نهایی، نورمن در سلولش دیده می‌شود، در حالی که با صدای مادرش در ذهنش حرف می‌زند و کاملاً تسلیم جنون شده است. این تغییر، پایان فیلم را واقع‌گرایانه‌تر و تأثیرگذارتر کرد و باعث شد که وحشت داستان عمیق‌تر در ذهن مخاطب باقی بماند. امروزه، پایان فیلم سایکو به عنوان یکی از به‌یادماندنی‌ترین سکانس‌های تاریخ سینما شناخته می‌شود. اما نسخه‌ی اولیه‌ی فیلمنامه نشان می‌دهد که هیچکاک در ابتدا برنامه‌ای حتی ترسناک‌تر برای پایان فیلم داشت.

۱۵- “ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه” و حذف پایانی که خیلی طولانی بود

فیلم ارباب حلقه‌ها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King – 2003) برنده‌ی ۱۱ جایزه اسکار شد، اما پایان آن در ابتدا قرار بود بسیار طولانی‌تر باشد. در نسخه‌ی اولیه، پس از شکست سائورون، نبرد داخلی‌ای در شایر رخ می‌دهد که در آن، سارومان (Saruman) و گریماتانگ (Grima Wormtongue) حمله‌ای به خانه‌ی هابیت‌ها ترتیب می‌دهند. این بخش که در کتاب جی. آر. آر. تالکین (J.R.R. Tolkien) وجود داشت، یکی از مهم‌ترین اتفاقات داستان محسوب می‌شد، زیرا نشان می‌داد که حتی پس از شکست ارباب تاریکی، جهان همچنان تحت تأثیر شر باقی مانده است. اما استودیو نگران بود که فیلم از نظر مدت زمان بیش از حد طولانی شود و تماشاگران خسته شوند. بنابراین، این قسمت به‌طور کامل حذف شد و فیلم مستقیماً به صحنه‌های خداحافظی هابیت‌ها و ترک سرزمین میانه توسط فرودو پرداخت. این تغییر باعث شد که فیلم از نظر تجاری موفق‌تر باشد، اما برخی از طرفداران کتاب احساس کردند که پایانی مهم از داستان حذف شده است. بعدها، این صحنه‌ها در نسخه‌ی توسعه‌یافته (Extended Edition) فیلم منتشر شدند، اما همچنان در نسخه‌ی سینمایی وجود ندارند.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید ​

source

توسط salamathyper.ir