سینما همواره الهامبخش افراد بوده است، اما برخی فیلمها فراتر از سرگرمی عمل کردهاند و در مواردی تأثیرات منفی خطرناکی داشتهاند و حتی الهامبخش جنایات واقعی شدهاند، نمونههای این نوشته مثالهای هستند که در آن افراد تحت تأثیر داستانهای خیالی، دست به اعمال مجرمانه زدهاند. بسیاری از این فیلمها به دلیل نمایش خشونت، جنون یا شخصیتهای شرور معروف شدهاند و تأثیر آنها در زندگی واقعی غیرقابلانکار بوده است. برخی از مجرمان حتی هنگام دستگیری، صحنههایی از فیلمهای موردعلاقهشان را بازسازی کرده یا به آنها استناد کردهاند. این موضوع باعث شده که بحثهایی درباره مسئولیت سینما در قبال رفتارهای اجتماعی مطرح شود. اما آیا فیلمها واقعاً عامل وقوع جرم هستند، یا فقط الهامبخش افرادی میشوند که از قبل گرایش به خشونت دارند؟ برخی تحقیقات نشان داده است که تأثیر رسانه بر ذهن افراد مستعد خشونت میتواند بسیار قوی باشد. در مواردی، جنایتکاران حتی از دیالوگها، لباسها و روشهای قتل فیلمها تقلید کردهاند. در ادامه، به 10 نمونه عجیب از فیلمهایی که الهامبخش جنایات واقعی شدند، میپردازیم.
۱- «پرتقال کوکی» – تقلید خشونتهای وحشیانه
فیلم “پرتقال کوکی” (A Clockwork Orange – 1971) ساخته استنلی کوبریک، به دلیل نمایش خشونت افسارگسیخته، در سالهای پس از اکران، جنایات واقعی متعددی را الهام بخشید. این فیلم داستان گروهی از جوانان خلافکار را روایت میکند که در خیابانها به مردم حمله میکنند و از خشونت لذت میبرند. در یکی از موارد، جوانی بریتانیایی پس از دیدن این فیلم، یک مرد را در خیابان مورد ضرب و شتم قرار داد، همانطور که شخصیت الکس دلارج در فیلم انجام داده بود. این حمله چنان شباهتی به صحنههای فیلم داشت که باعث شد برخی سیاستمداران درخواست ممنوعیت آن را مطرح کنند. خود کوبریک نیز تحت فشارهای اجتماعی، فیلم را از سینماهای بریتانیا خارج کرد. با این حال، نسخههای غیرقانونی فیلم همچنان در میان جوانان پخش شد و تأثیر آن بر فرهنگ خشونت در برخی کشورها مشهود بود.
۲- «قاتلان بالفطره» – موجی از جرایم مشابه
فیلم “قاتلان بالفطره” (Natural Born Killers – 1994) ساخته الیور استون، یکی از بحثبرانگیزترین فیلمهای تاریخ سینماست که تأثیرات خطرناکی بر برخی تماشاگران گذاشت. این فیلم درباره یک زوج قاتل سریالی است که در رسانهها به شهرت میرسند و از خشونت خود لذت میبرند. در یکی از معروفترین موارد، دو نوجوان آمریکایی پس از دیدن فیلم، به یک فروشگاه حمله کردند و صاحب آن را به قتل رساندند. هنگام دستگیری، آنها ادعا کردند که تحت تأثیر این فیلم بودهاند و حتی برخی دیالوگهای شخصیتهای فیلم را تکرار کردند. این حادثه باعث شد خانواده قربانیان از الیور استون و استودیو سازنده شکایت کنند، اما در نهایت پرونده رد شد. این فیلم همچنان بهعنوان یکی از آثار جنجالی سینما شناخته میشود که ارتباطی مستقیم با الهامبخشی به جنایات داشته است.
۳- «جیغ» – قتلهای تقلیدی در دنیای واقعی
فیلم “جیغ” (Scream – 1996) ساخته وس کریون، به دلیل سبک خاص خود در بازتعریف ژانر وحشت، محبوبیت زیادی پیدا کرد، اما این فیلم نیز تأثیرات ناخوشایندی در دنیای واقعی داشت. در سال ۱۹۹۸، دو نوجوان در فرانسه پس از دیدن فیلم، لباس مشابه گوستفیس (Ghostface) پوشیدند و یکی از دوستان خود را به قتل رساندند. آنها هنگام بازجویی اعتراف کردند که فیلم را چندین بار تماشا کرده و صحنه قتلهای آن را تقلید کردهاند. پس از این حادثه، بحثهای زیادی درباره تأثیر فیلمهای ترسناک بر ذهن نوجوانان شکل گرفت. برخی منتقدان معتقدند که فیلمهایی مانند “جیغ”، خشونت را برای بینندگان کمسن عادیسازی میکنند و میتوانند بر افرادی که از نظر روانی ناپایدار هستند، تأثیر بگذارند. با این حال، کارگردان فیلم اظهار داشت که سینما نمیتواند مسئول رفتارهای افراد باشد و تصمیمگیری در مورد رفتار خشونتآمیز، به عوامل روانی و اجتماعی فرد بستگی دارد.
۴- «هفت» – قتلی با الهام از جنایات فیلم
فیلم “هفت” (Se7en – 1995) ساخته دیوید فینچر، یکی از بهترین فیلمهای جنایی و روانشناختی تاریخ سینماست، اما برخی جنایات واقعی از آن الهام گرفتهاند. این فیلم داستان یک قاتل سریالی را روایت میکند که بر اساس هفت گناه کبیره (Seven Deadly Sins) قربانیان خود را به قتل میرساند. در سال ۲۰۰۸، مردی در ایتالیا به جرم قتل دستگیر شد و در بازجویی اعتراف کرد که از فیلم “هفت” برای طراحی روش قتل خود الهام گرفته است. او یادداشتهایی درباره گناهان کبیره و نحوه اجرای قتلها در خانه خود داشت که شباهت زیادی به دفترچه شخصیت قاتل در فیلم داشت. این جنایت باعث شد که پلیس تحقیق کند که آیا افراد دیگری نیز تحت تأثیر این فیلم دست به جرم زدهاند یا خیر. هرچند ارتباط مستقیمی بین فیلم و جرم اثبات نشد، اما این حادثه یکی از مثالهای عجیب تأثیرگذاری سینما بر جرم و جنایت واقعی بود.
۵- «مبارز خیابانی» – قتل به سبک بازی و فیلم
فیلم “مبارز خیابانی” (Street Fighter – 1994) که بر اساس یک بازی ویدیویی محبوب ساخته شده بود، یکی از موارد نادر است که هم بازی و هم فیلم آن الهامبخش یک جنایت واقعی شد. در سال ۲۰۱۰، دو نوجوان در بریتانیا، پس از دیدن فیلم و بازی کردن نسخه ویدیویی آن، یک پسر همسن خود را مورد حمله قرار دادند و او را به شدت مجروح کردند. این دو نوجوان ادعا کردند که حمله آنها بخشی از یک “مبارزه واقعی” بود که شبیه نبردهای شخصیتهای فیلم انجام شده بود. این حادثه موجب شد که بحثهایی درباره تأثیر بازیهای ویدیویی و فیلمهای اکشن بر ذهن نوجوانان مطرح شود. برخی محققان معتقدند که محتوای خشن در رسانهها میتواند تأثیرگذار باشد، اما همیشه عامل اصلی در رفتارهای خشونتآمیز نیست. با این حال، این حادثه یکی از نمونههای نادری است که نشان میدهد فیلمهای اکشن، حتی اگر طنزآمیز یا غیرواقعی باشند، همچنان میتوانند تأثیرات پیشبینینشدهای در دنیای واقعی داشته باشند.
۶- «بتمن: شوالیه تاریکی برمیخیزد» – تیراندازی مرگبار در سینما
فیلم “بتمن: شوالیه تاریکی برمیخیزد” (The Dark Knight Rises – 2012) یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما بود، اما به طرز وحشتناکی با یک جنایت واقعی گره خورد. در تاریخ ۲۰ جولای ۲۰۱۲، مردی به نام جیمز هولمز (James Holmes) در حین اکران این فیلم در یکی از سینماهای ایالت کلرادو، به سمت تماشاگران تیراندازی کرد و ۱۲ نفر را کشت و بیش از ۵۰ نفر را زخمی کرد. او هنگام حمله، لباسهایی شبیه به جوکر پوشیده بود و بعدها ادعا کرد که از شخصیتهای فیلم الهام گرفته است. این حادثه یکی از مرگبارترین تیراندازیهای دستهجمعی در تاریخ آمریکا بود و بحثهایی جدی درباره تأثیر فیلمهای ابرقهرمانی و خشونت سینمایی بر ذهن مجرمان ایجاد کرد. پلیس بعداً در خانه او مقدار زیادی اسلحه و یادداشتهایی پیدا کرد که نشان میداد او ماهها برای این حمله برنامهریزی کرده بود. جیمز هولمز در دادگاه به حکم حبس ابد بدون امکان آزادی محکوم شد. این حادثه باعث شد که تدابیر امنیتی در سینماهای آمریکا شدیدتر شود و تأثیر رسانهها بر رفتار افراد مورد بحث گستردهای قرار گیرد.
۷- «هانیبال» – قتلی وحشیانه تحت تأثیر فیلم
فیلم “هانیبال” (Hannibal – 2001) که دنباله فیلم معروف “سکوت برهها” (The Silence of the Lambs – 1991) بود، به دلیل نمایش بیرحمانه آنتونی هاپکینز در نقش هانیبال لکتر، یکی از شخصیتهای ترسناک سینما محسوب میشود. در سال ۲۰۰۲، یک مرد ایتالیایی به نام جیانکارلو ریکوتا (Giancarlo Ricotta) به جرم قتل و خوردن بخشهایی از بدن قربانیاش دستگیر شد. او اعتراف کرد که الهام خود را از شخصیت هانیبال لکتر گرفته و حتی از روشهای مشابه فیلم برای شکنجه و قتل قربانی استفاده کرده است. پلیس هنگام بررسی آپارتمان او، مجموعهای از فیلمهای ترسناک، از جمله هانیبال و سکوت برهها را پیدا کرد که نشان میداد او شیفته این شخصیت بوده است. این قتل وحشیانه موجب شد که بحثهایی درباره تأثیر فیلمهای جنایی و ترسناک بر افراد روانپریش مطرح شود. با این حال، کارشناسان جنایی معتقدند که فیلمها به تنهایی عامل ایجاد چنین جنایاتی نیستند، بلکه میتوانند برای افراد با اختلالات روانی شدید، الهامبخش رفتارهای خطرناک شوند.
۸- «ماتریکس» – قتلهایی تحت تأثیر دنیای مجازی فیلم
فیلم “ماتریکس” (The Matrix – 1999) به دلیل مفاهیم فلسفی و علمی تخیلی خود، تأثیر زیادی بر فرهنگ عامه گذاشت، اما برخی افراد این فیلم را به شکل اشتباهی درک کردند. در چندین مورد، قاتلان ادعا کردند که تحت تأثیر این فیلم بودهاند و باور داشتند که در یک دنیای شبیهسازیشده (Simulation) زندگی میکنند. در سال ۲۰۰۳، زنی در ایالت ویرجینیا همسر خود را به قتل رساند و در دادگاه ادعا کرد که فکر میکرد در دنیای ماتریکس قرار دارد و قتل او فقط بخشی از یک برنامه کامپیوتری است. علاوه بر این، در یک حادثه دیگر، یک نوجوان در اوهایو پس از دیدن فیلم، به والدین خود حمله کرد و مدعی شد که “واقعیت فقط یک توهم است”. این موارد باعث شد که اصطلاح “دفاع ماتریکسی” (Matrix Defense) در دادگاههای جنایی به وجود بیاید، جایی که متهمان سعی داشتند ادعا کنند که به دلیل باور به دنیای شبیهسازیشده، مسئولیت جرم خود را درک نکردهاند.
۹- «راننده تاکسی» – تلاش برای ترور رئیسجمهور آمریکا
فیلم “راننده تاکسی” (Taxi Driver – 1976) ساخته مارتین اسکورسیزی، یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای سینماست، اما یکی از بدنامترین الهامبخشهای یک جنایت واقعی نیز بوده است. در سال ۱۹۸۱، مردی به نام جان هینکلی جونیور (John Hinckley Jr.) تلاش کرد رئیسجمهور وقت آمریکا، رونالد ریگان (Ronald Reagan) را ترور کند. او بعدها اعتراف کرد که از شخصیت تراویس بیکل (Travis Bickle) در این فیلم الهام گرفته است، فردی که به یک قاتل تنها و سرخورده تبدیل میشود. هینکلی در دادگاه گفت که تحت تأثیر شخصیت جودی فاستر در فیلم قرار گرفته بود و برای جلب توجه او دست به این اقدام زده است. او همچنین نامههایی به جودی فاستر ارسال کرده بود که نشان میداد ذهنش کاملاً درگیر فیلم شده بود. این حادثه باعث شد که تأثیر سینما بر ذهن افراد ناپایدار از نظر روانی، مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد. در نهایت، هینکلی به دلیل مشکلات روانی، به یک بیمارستان روانی منتقل شد و سالها بعد، تحت شرایط خاصی آزاد شد.
۱۰- «مردههای متحرک» – حمله وحشیانه به سبک زامبیها
سریال “مردههای متحرک” (The Walking Dead) که از سال ۲۰۱۰ پخش شد، یکی از محبوبترین سریالهای ژانر وحشت و آخرالزمانی بود. با این حال، در سال ۲۰۱۲، مردی در ایالت فلوریدا حملهای وحشیانه انجام داد که رسانهها آن را “حمله زامبیای” نامیدند. رودی یوجین (Rudy Eugene) پس از مصرف مواد مخدر، به یک مرد بیخانمان حمله کرد و به طرز وحشیانهای صورت او را با دندانهایش گاز گرفت. پلیس مجبور شد برای متوقف کردن او، چندین بار شلیک کند، اما او به حمله خود ادامه داد تا اینکه کشته شد. این حمله شوک بزرگی به جامعه وارد کرد و رسانهها آن را به سریالهای زامبیمحور مرتبط دانستند. برخی معتقدند که محبوبیت داستانهای زامبی و نمایش رفتارهای وحشیانه در آنها، ممکن است باعث شود که برخی افراد ناپایدار این رفتارها را تقلید کنند. با این حال، تحقیقات نشان داد که مصرف مواد مخدر یکی از عوامل اصلی این حادثه بوده است. این حادثه همچنان یکی از بحثبرانگیزترین نمونههای ارتباط بین رسانه و رفتارهای خشونتآمیز است.
این نوشتهها را هم بخوانید
source