یکی از مهمترین پرسشهای دیرینهشناسان و باستانشناسان این است که انسانهای نخستین چه زمانی به فناوری شکار از راه دور دست پیدا کردند. شکار از فاصلهای ایمن، نقطه عطفی مهم در بقای انسان بوده است، چرا که به شکارچیان اجازه میداد بدون نزدیک شدن بیش از حد به طعمههای خطرناک، آنها را از پا درآورند. حالا پژوهش تازهای نشان میدهد که این فناوری ممکن است بیش از ۳۰۰,۰۰۰ سال پیش توسط اجداد ما مورد استفاده قرار گرفته باشد.
در دوران پلیستوسن (Pleistocene)، ابزارهای شکار معمولاً ترکیبی از نوکهای سنگی و دستههای چوبی بودند. اما از آنجایی که مواد آلی بهراحتی تجزیه میشوند، تعداد اندکی از این نیزههای اولیه تاکنون حفظ شدهاند. یافتههای کنونی، بیشتر به لطف اجزای غیرآلی مانند نوکهای سنگی نیزهها است که هزاران سال دوام آوردهاند.
یکی از کهنترین شواهد فیزیکی در مورد این سلاحها، قطعهای چوبی متعلق به ۴۰۰,۰۰۰ سال پیش است که در منطقه Clacton-on-Sea انگلستان کشف شده است. همچنین، تعدادی نیزه از ۳۰۰,۰۰۰ سال پیش در منطقه Schöningen و نمونهای از ۱۲۰,۰۰۰ سال پیش در Lehringen آلمان به دست آمده است. اما پرسش اساسی همچنان باقی است: آیا این نیزهها برای پرتاب به سمت طعمه طراحی شده بودند یا تنها بهعنوان سلاحهای دستی برای ضربهزدن از نزدیک استفاده میشدند؟
چالش در تشخیص نحوه استفاده از نیزههای باستانی
با توجه به اینکه بیشتر اجزای چوبی این نیزهها از بین رفتهاند، پژوهشگران برای درک نحوه استفاده از آنها معمولاً به بررسی نوکهای سنگی روی میآورند. یکی از روشهای مرسوم برای تشخیص کاربرد نیزهها، مقایسه مقطع عرضی نوکهای سنگی با نمونههای مدرن شکارچیان-گردآورنده است.
پیشتر پژوهشگران به این نتیجه رسیده بودند که قدیمیترین نیزههای پرتابی در حدود ۱۹۰,۰۰۰ سال پیش در جنوب آفریقا و سرزمین شام (Levant) ظاهر شدهاند. این یافتهها نشان میداد که پیش از این دوره، انسانها احتمالاً از نیزههای خود تنها برای ضربه زدن مستقیم به شکار استفاده میکردند.
اما این روش ارزیابی، محدودیتهایی دارد. مقطع عرضی نیزههای پرتابی معمولاً باریکتر از نیزههای ضربهای است، اما این تنها یک میانگین کلی است. در عمل، همپوشانی گستردهای میان اندازه و شکل سرنیزههای پرتابی، ضربهای و حتی سلاحهای ترکیبی وجود دارد. بنابراین، اتکا صرف به این روش میتواند باعث نتیجهگیریهای اشتباه شود.
پژوهش جدید: تأثیر نقطه تعادل و طراحی نیزه در تعیین نوع کاربرد
در پژوهش جدید، دانشمندان نهتنها به بررسی نوک نیزهها، بلکه به تحلیل طراحی کلی آنها پرداختهاند. یافتههای آنها نشان داد که یکی از مهمترین شاخصها در تشخیص نوع استفاده از نیزهها، نقطه تعادل (balance point) آنها است.
در سلاحهای پرتابی، نقطه تعادل در نیمه جلویی یا یکسوم ابتدایی نیزه قرار دارد، چرا که این ویژگی به پرتاب دقیقتر و پایدارتر آن کمک میکند. در مقابل، در نیزههای ضربهای که برای استفاده دستی طراحی شدهاند، نقطه تعادل معمولاً به سمت انتهای نیزه متمایل است، چرا که در این نوع سلاحها، توزیع وزن متفاوت است و نیازی به تعادل آیرودینامیکی وجود ندارد.
آزمایشهای عملی: آیا نیزههای شوئنینگن برای پرتاب ساخته شده بودند؟
به منظور تأیید این فرضیه، پژوهشگران نمونههایی از نیزههای شوئنینگن را بازسازی کرده و از متخصصان سلاحهای باستانی خواستند که آنها را مورد آزمایش قرار دهند. نتایج نشان داد که این نیزهها هنگام پرتاب از فاصله دور، قدرت نفوذ بالاتری در پوست اسب داشتند، در حالی که هنگام استفاده بهصورت ضربهای، تأثیر کمتری داشتند.
همچنین، بررسی نقطه تعادل نیزهها نشان داد که تمامی نیزههای شوئنینگن دارای نقطه تعادل در بخش جلویی خود هستند، که نشاندهنده قابلیت بالای آنها برای پرتاب است. در مقابل، نیزه کشفشده در لِهرینگن دارای نقطه تعادل در عقب بود، که آن را برای ضربه زدن از نزدیک مناسبتر میکرد.
نتیجهگیری: آیا انسانهای نخستین شکارچیان ماهری بودند؟
این آزمایشها به ما نمیگویند که نیزههای شوئنینگن قطعاً برای پرتاب استفاده میشدند، اما نشان میدهند که انسانهای آن دوران از نظر فناوری، ظرفیت ساخت چنین سلاحهایی را داشتند. به عبارت دیگر، حتی اگر ۳۰۰,۰۰۰ سال پیش از نیزههای پرتابی بهطور گسترده استفاده نشده باشد، دستکم این توانایی در آن زمان وجود داشته است.
با توجه به این یافتهها، پژوهشگران معتقدند که فناوری پرتاب نیزهها دستکم ۳۰۰,۰۰۰ سال قدمت دارد، اما احتمال زیادی وجود دارد که انسانها از مدتها پیش از آن نیز از این تکنیک بهره میبردهاند.
این نوشتهها را هم بخوانید
source