وقتی برای اولین بار یکی از رمانهای خالد حسینی را خواندم، حس کردم که او مستقیماً با قلبم صحبت میکند. داستانهایش پر از درد، عشق و امیدند؛ روایتهایی که انگار از دل زندگی واقعی بیرون آمدهاند. خالد حسینی، نویسندهای است که با قلم جادویی خود توانسته مخاطبان سراسر دنیا را مجذوب کند. کمتر کسی است که با «بادبادکباز» (The Kite Runner) یا «هزار خورشید تابان» (A Thousand Splendid Suns) آشنا نباشد. خالد حسینی فقط یک نویسنده نیست، بلکه راوی بینظیری از درد و رنج مهاجران افغان و مردمان سرزمینش است. او در داستانهایش تصاویری زنده و عمیق از افغانستان پیش از جنگ و پس از آن ترسیم میکند. زندگی و آثار خالد حسینی همیشه با واقعیتهای تلخ و شیرین گره خورده است. خواندن داستانهایش تجربهای است که نمیتوان آن را فراموش کرد. وقتی او درباره عشق، دوستی یا خیانت مینویسد، انگار خودش این لحظات را لمس کرده است. در آثار او، جنگ و مهاجرت نه فقط یک موضوع، بلکه بخشی از هویت شخصیتهاست. شاید به همین دلیل است که زندگی و آثار خالد حسینی همچنان الهامبخش میلیونها نفر در سراسر جهان است.
زمانی که درباره نویسندگان پرفروش جهان صحبت میشود، نام خالد حسینی همیشه در میان آنها میدرخشد. این نویسنده افغان-آمریکایی (Afghan-American) توانسته با خلق شخصیتهای زنده و ملموس، تحسین جهانیان را برانگیزد. اما آیا تا به حال فکر کردهاید که چه چیزی باعث شده کتابهایش اینقدر محبوب شوند؟ او چگونه از پزشکی به دنیای ادبیات راه یافت؟ آیا تجربه شخصی او تأثیری در نوشتههایش داشته است؟ بسیاری از مردم فقط آثار او را میشناسند، اما زندگیاش نیز به اندازه رمانهایش جذاب و پرماجراست. خالد حسینی، که روزی یک پناهنده جنگی بود، حالا یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان جهان است. اگر زندگی و آثار خالد حسینی را بهخوبی بشناسید، متوجه میشوید که او فقط یک راوی نیست، بلکه پلی میان فرهنگها و نسلها ساخته است.
۱- دوران کودکی خالد حسینی و تأثیر آن بر نویسندگیاش
خالد حسینی در ۴ مارس ۱۹۶۵ در کابل، افغانستان به دنیا آمد. پدرش دیپلمات و مادرش معلم زبان و تاریخ در دبیرستانی در کابل بود. کودکی او در افغانستان سپری شد، اما به دلیل مأموریت کاری پدرش، خانوادهاش در سال ۱۹۷۶ به پاریس نقل مکان کردند. وقتی دو سال بعد قرار شد به افغانستان بازگردند، کودتای کمونیستی (Communist Coup) در کشورشان رخ داد و زندگیشان برای همیشه تغییر کرد. خانواده حسینی درخواست پناهندگی سیاسی (Political Asylum) دادند و سرانجام در آمریکا ساکن شدند. این تجربه مهاجرت و از دست دادن وطن، تأثیر عمیقی بر روحیه و نوشتههای او گذاشت. او همیشه در آثارش از حس غربت، رنج مهاجران و پیوندهای گسسته میان خانوادهها نوشته است.
۲- چرا خالد حسینی از پزشکی به نویسندگی روی آورد؟
قبل از اینکه نویسنده شود، خالد حسینی یک پزشک بود! او در دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو (University of California, San Diego) در رشته پزشکی تحصیل کرد و بعد از آن سالها بهعنوان پزشک داخلی (Internal Medicine) کار کرد. اما در تمام این سالها، نویسندگی درونش زنده بود. در اوقات فراغت، داستان مینوشت و ایدههایش را روی کاغذ میآورد. یک روز تصمیم گرفت که روی یک داستان بلند تمرکز کند و نتیجه آن، رمان «بادبادکباز» شد. کتابی که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و زندگیاش را برای همیشه تغییر داد. موفقیت این رمان به او این جسارت را داد که حرفه پزشکی را کنار بگذارد و نویسندگی را بهعنوان شغل اصلیاش انتخاب کند.
۳- چگونه «بادبادکباز» به یک شاهکار جهانی تبدیل شد؟
«بادبادکباز» اولین رمان خالد حسینی بود که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد. این کتاب یک داستان احساسی و عمیق از دوستی، خیانت و جبران گذشته است. بسیاری از منتقدان این رمان را یکی از تأثیرگذارترین داستانهای مربوط به افغانستان میدانند. آنچه «بادبادکباز» را خاص میکند، پرداختن به موضوعات حساسی مانند نابرابری طبقاتی، مهاجرت و زخمهای روانی ناشی از جنگ است. این کتاب به سرعت محبوب شد و بیش از ۳۸ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان فروخته شد. همچنین در سال ۲۰۰۷ فیلمی بر اساس آن ساخته شد که به موفقیت قابلتوجهی دست یافت.
۴- دلیل محبوبیت آثار خالد حسینی چیست؟
یکی از مهمترین دلایلی که مردم عاشق کتابهای خالد حسینی هستند، زبان ساده و روایت احساسی اوست. او داستانهایش را به شکلی مینویسد که خواننده بهراحتی بتواند با شخصیتها ارتباط برقرار کند. موضوعاتی که او مطرح میکند، جهانی هستند؛ مانند عشق، از دست دادن، خیانت و امید. علاوه بر این، او با قلمی تصویری (Descriptive Writing) داستانهایش را روایت میکند، طوری که خواننده میتواند خیابانهای کابل یا آوارگی یک مهاجر را کاملاً حس کند. ترکیب این ویژگیها باعث شده است که آثارش به پرفروشترین کتابهای جهان تبدیل شوند.
۵- زندگی شخصی خالد حسینی؛ از پناهندگی تا فعالیتهای بشردوستانه
اگرچه خالد حسینی یک نویسنده مشهور است، اما او را نمیتوان فقط بهعنوان یک رماننویس شناخت. او در کنار نویسندگی، فعالیتهای بشردوستانه گستردهای نیز انجام میدهد. در سال ۲۰۰۶، بنیاد خالد حسینی (Khaled Hosseini Foundation) را تأسیس کرد که به کمکرسانی به پناهندگان افغان و حمایت از زنان و کودکان نیازمند اختصاص دارد. حسینی بارها به افغانستان سفر کرده تا از نزدیک شرایط زندگی مردم را ببیند و برای بهبود وضعیت آنها تلاش کند. خودش بارها گفته که موفقیتش در ادبیات، فرصتی برای کمک به مردمی است که هرگز فراموششان نکرده است.
۶- نقش پررنگ افغانستان در داستانهای خالد حسینی
افغانستان نهتنها زادگاه خالد حسینی است، بلکه روح تمام داستانهای او را شکل داده است. در تمام آثارش، کابل و زندگی مردمش بهعنوان یک عنصر اصلی حضور دارد، حتی اگر داستان در جایی دیگر روایت شود. او در کتابهایش تصاویری از دوران قبل و بعد از جنگ افغانستان را ارائه میدهد که برای بسیاری از مخاطبان غربی تازگی دارد. حسینی تلاش میکند تصویری انسانی و واقعی از افغانستان ارائه دهد، نه صرفاً کلیشههای رسانهای. او از فرهنگ، سنتها، مشکلات اجتماعی و سرنوشت تلخ مردمانش مینویسد تا جهانیان را با واقعیتهای این کشور آشنا کند. در داستانهایش از ظلم و ستم طالبان (Taliban Oppression) و تأثیر آن بر مردم، بهویژه زنان، صحبت میکند. بسیاری از شخصیتهای او با جنگ، آوارگی و مهاجرت دستوپنجه نرم میکنند که بازتابی از سرنوشت میلیونها افغان است. او معتقد است که هرچند وطنش ویران شده، اما داستانهایش میتوانند صدای مردمش را به جهان برسانند. به همین دلیل افغانستان همیشه در قلب آثارش حضور دارد.
۷- چرا «هزار خورشید تابان» به یکی از محبوبترین کتابهای قرن تبدیل شد؟
رمان «هزار خورشید تابان» (A Thousand Splendid Suns) که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، یک داستان تأثیرگذار درباره زندگی زنان افغان است. برخلاف «بادبادکباز» که از نگاه دو پسر روایت میشود، این کتاب داستان دو زن، مریم و لیلا، را روایت میکند که در میان آشوب جنگ و سرکوب طالبان با چالشهای سختی روبهرو هستند. این رمان بهطرز بینظیری نشان میدهد که چگونه ظلم، تبعیض و جنگ میتوانند زندگی زنان را در جوامع سنتی نابود کنند. مخاطبان از سراسر جهان به شدت با این کتاب ارتباط برقرار کردند، زیرا موضوعاتی مانند سرکوب زنان (Oppression of Women)، عشق، مادرانگی و استقامت انسانی در آن به شکلی عمیق به تصویر کشیده شده است. این کتاب در ۷۰ کشور منتشر شد و بیش از ۱۰ میلیون نسخه فروخت. بسیاری از منتقدان آن را یکی از قدرتمندترین رمانهای قرن بیستویکم دانستهاند. برخی از مخاطبان، داستان را چنان تأثیرگذار میدانند که تا مدتها پس از خواندن آن نمیتوانند احساساتشان را کنترل کنند. اقتباسهای تئاتری و سینمایی متعددی از این رمان پیشنهاد شد، اما هنوز فیلم رسمی از آن ساخته نشده است.
۸- چرا خالد حسینی کمتر از دیگر نویسندگان پرفروش کتاب منتشر میکند؟
برخلاف بسیاری از نویسندگان پرفروش، خالد حسینی سرعت انتشار کتابهایش بسیار پایین است. از سال ۲۰۰۳ تاکنون فقط سه رمان بلند و یک کتاب تصویری منتشر کرده است. او اعتقاد دارد که هر داستان باید بهطور طبیعی در ذهنش شکل بگیرد و نباید صرفاً برای بازار کتاب نوشته شود. او مدتها روی هر داستان کار میکند و تحقیقات زیادی انجام میدهد تا داستانهایش از لحاظ تاریخی و فرهنگی درست باشند. علاوه بر این، فعالیتهای بشردوستانهاش باعث شده است که وقت زیادی را صرف حمایت از پناهندگان افغان کند. او اغلب به مناطق جنگزده سفر میکند تا از نزدیک وضعیت مردم را ببیند و این تجربیات بعدها در کتابهایش منعکس میشوند. برخلاف برخی نویسندگان که هر سال یک کتاب جدید منتشر میکنند، او ترجیح میدهد بین آثارش فاصله باشد تا کیفیت آنها حفظ شود. حسینی بهعنوان نویسندهای که با سبک احساسی و تأثیرگذار شناخته میشود، باور دارد که هر کتاب باید حرفی برای گفتن داشته باشد. شاید همین وسواس و دقت باعث شده که هر کتابش به یک موفقیت جهانی تبدیل شود.
۹- چرا خالد حسینی در مصاحبههایش کمتر درباره زندگی شخصیاش صحبت میکند؟
خالد حسینی برخلاف بسیاری از نویسندگان مشهور، تمایل چندانی به صحبت درباره زندگی شخصیاش ندارد. او معتقد است که آثارش باید بیشتر از خودش در مرکز توجه باشند. به همین دلیل در مصاحبهها بهندرت درباره خانوادهاش، همسرش یا فرزندانش صحبت میکند. وقتی از او درباره مسائل شخصی میپرسند، معمولاً بحث را به سمت ادبیات یا مسائل اجتماعی هدایت میکند. او میگوید که گذشتهاش بهاندازه کافی در کتابهایش منعکس شده و نیازی نیست که درباره آن زیاد صحبت کند. البته گاهی اشاره میکند که تجربه مهاجرت و پناهندگیاش یکی از مهمترین بخشهای زندگیاش بوده است. او در آمریکا زندگی آرامی دارد و سعی میکند از حواشی دور بماند. برخلاف بسیاری از نویسندگان، در شبکههای اجتماعی چندان فعال نیست و ترجیح میدهد زمانش را صرف نوشتن یا فعالیتهای بشردوستانه کند. شاید همین رفتار حرفهای باعث شده که طرفدارانش بیشتر روی آثارش تمرکز کنند تا زندگی شخصیاش.
۱۰- کتاب «دعای دریا» و تفاوت آن با دیگر آثار خالد حسینی
«دعای دریا» (Sea Prayer) یکی از متفاوتترین کتابهای خالد حسینی است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. این کتاب تصویری (Illustrated Book) بر اساس داستان واقعی یک پناهنده سوری نوشته شده و به زندگی هزاران مهاجری که از جنگ فرار کردهاند، ادای احترام میکند. داستان از زبان یک پدر روایت میشود که در شب قبل از سفری خطرناک، با پسر خردسالش صحبت میکند. برخلاف رمانهای دیگر حسینی، این کتاب کوتاه است و در قالب یک نامه شاعرانه (Poetic Prose) نوشته شده است. کتاب الهامگرفته از داستان دردناک آیلان کُردی (Alan Kurdi)، پسر بچه سهسالهای است که در سال ۲۰۱۵ در دریا غرق شد و تصویر بدن بیجانش دنیا را تکان داد. این اثر با تصاویر احساسی همراه شده که تجربه پناهجویان را بهشکلی تأثیرگذار نشان میدهد. برخلاف دیگر آثار حسینی، این کتاب بهطور خاص برای آگاهیبخشی درباره بحران پناهندگان نوشته شده است. او تمام درآمد حاصل از این کتاب را به سازمانهای خیریهای که به پناهندگان کمک میکنند، اهدا کرد. این اثر نشان داد که حسینی فقط یک نویسنده نیست، بلکه صدای کسانی است که داستانشان کمتر شنیده میشود.