در قلب بیابان گُبی و در میان لایههای فسیلخیز سازند بایانشیری (Bayanshiree Formation)، استخوانی بیرون زده بود که آیندهی پژوهشهای دیرینهشناسی را تکان داد. کارگران در سال ۲۰۱۲ هنگام حفاری خط لولهای در مغولستان به چنگال عظیمی برخورد کردند که بعدتر مشخص شد متعلق به گونهای ناشناخته از تریزینوسورها (Therizinosaurs) است. فسیل به مؤسسه دیرینهشناسی مغولستان سپرده شد و سال بعد، وقتی به دست دکتر یوشیتسوگو کوبایاشی (Dr. Yoshitsugu Kobayashi) از دانشگاه هوکایدو رسید، لحظهای شگفتانگیز رقم خورد. دکتر کوبایاشی با نگاه اول فهمید که با دستان یک تریزینوسور سروکار دارد، اما چیزی در نگاه او را میخکوب کرد: فقط دو انگشت بهجای سه انگشت همیشگی. او بارها به فسیل نگاه کرد، انگار که بخواهد واقعیت را انکار کند، اما حقیقت ساده بود و در عین حال بیسابقه. این دایناسور، با نام «دوانیکوس تسوگتباتاری» (Duonychus tsogtbaatari)، گویی راه تکاملی متفاوتی پیموده بود.
پنجهای واقعی، نه فقط استخوان
آنچه این فسیل را از دیگر نمونههای مشابه متمایز میکرد، تنها تعداد انگشتان نبود؛ بلکه پوشش شاخی یا کراتینی (Keratinous Sheath) پنجه نیز سالم باقی مانده بود. در اکثر موارد، این لایه که مشابه ناخن انسان است، مدتها پیش از فرآیند فُسیلشدن میپوسد و تنها استخوان داخل آن بهجا میماند. اما در این مورد، پژوهشگران با چنگالی روبرو شدند که ظاهر زندهی خود را حفظ کرده بود. پروفسور دارلا زلنیتسکی (Prof. Darla Zelenitsky) از دانشگاه کلگری با دیدن این پنجه، شگفتزده اعتراف کرد: «هیچوقت پنجهای با این میزان از سلامت ندیده بودم؛ واقعا بزرگ، تیز و خشن بود». این کشف، فرصتی نادر برای بررسی ساختار دقیق چنگال در زمان حیات دایناسورها فراهم کرد. پژوهشگران حالا میتوانند نهتنها شکل، بلکه کاربرد واقعی این ابزار گیرا را هم درک کنند. دانشی که تا همین چند سال پیش تنها در حد فرضیه باقی مانده بود، اکنون رنگ واقعیت گرفته است. آنچه زمانی صرفاً استخوانی مرده تلقی میشد، حالا دروازهای است به زندگی میلیونها سال پیش.

دوانیکوس؛ دایناسوری گیاهخوار با پنجههای هولناک
با دیدن پنجههای غولآسا و مرگبار Duonychus ممکن است نخست به ذهنتان برسد که این جانور یک شکارچی بیرحم بوده است. اما واقعیت برخلاف این تصور خشن است؛ این دایناسور بیشتر به یک چنگال سالاد هوشمند شباهت داشت تا یک درنده خونریز. بسیاری از گونههای تریزینوسور، از جمله دوانیکوس، برای گرفتن و کشیدن شاخههای گیاهان به سوی دهانشان از این پنجهها استفاده میکردند. دستها بهرغم داشتن تنها دو انگشت، ساختاری مناسب برای گرفتن و کشیدن گیاهان داشتند. پژوهشگران معتقدند همین تفاوت باعث شده دوانیکوس نسبت به دیگر همنوعان خود، رفتاری متفاوت در تغذیه داشته باشد. شاید او در یک مسیر تکاملی خاص، به خوردن گیاهانی ویژه گرایش یافته بود که نیاز به انگشت سوم را از بین برد. از نظر عملکردی، این ساختار نه یک نقص، بلکه نوعی تخصصیافتگی بهحساب میآید. انگشت سوم که در سایر تریزینوسورها کاربرد داشته، در اینجا جای خود را به توانایی بیشتر در چنگ زدن دقیقتر داده است. به نظر میرسد این گونه نوظهور، طراحی اختصاصیتری برای زندگی در محیط خود داشته است.

از استخوان تا رفتار: رمزگشایی از الگوهای زیستی یک دایناسور
پس از بررسی دقیق مفاصل آرنج، مچ و انگشتان دوانیکوس، پژوهشگران به نکات کلیدی تازهای دست یافتند. مفاصل این دایناسور بهطرزی غیرمعمول سفت و کمتحرک بودند، که نشان میدهد دوانیکوس از دستانش همانند سایر دایناسورهای شکارچی استفاده نمیکرد. دکتر کوبایاشی توضیح میدهد که این خشکی مفاصل، برخلاف انتظار، نه یک مشکل بلکه نوعی سازگاری بوده است. بازوی این جانور طوری طراحی شده بود که بتواند شاخههای گیاهان را پایین بکشد و به سمت دهان هدایت کند. نقش مهمی هم در این تحلیل، حفظ شدن همان پوشش شاخی پنجه داشت. این عنصر به پژوهشگران کمک کرد تا عملکرد واقعی اندام را فراتر از حدس و گمان درک کنند. برای نخستینبار، رفتار زیستی یک دایناسور از طریق ساختار فسیلشدهاش بازسازی شد. آنچه در ابتدا یک ناهنجاری تلقی میشد، حالا بهعنوان یک برتری تکاملی مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش جدید بهنوعی یک نگاه نادر به زندگی واقعی ۹۰ میلیون سال پیش است.
دوانیکوس؛ ورودی تازه به جهان فراموششده دایناسورها
دوانیکوس تنها یک نام تازه در فهرست دایناسورها نیست؛ بلکه پنجرهای نو به جهان فراموششدهی آنها گشوده است. گونهای که با از دست دادن یک انگشت، کارایی بهتری یافته و بهجای محدودیت، توانایی تازهای کسب کرده است. از نگاه دانشمندان، این تفاوت رفتاری و ساختاری تنها یک جهش ساده نیست، بلکه نشانگر مسیر پیچیدهی تکامل و انتخاب طبیعیست. فسیلهای یافتشده در همان منطقه، تأیید میکنند که این ویژگی خاص، اتفاقی نادر یا منحصر به یک فرد نبوده، بلکه ویژگی پایدار این گونه بوده است. این دایناسور در میان گیاهان منطقهی گُبی زندگی میکرده و احتمالاً گونههای خاصی را هدف تغذیه قرار میداده است. ساختار دستان او، گویای این است که سازگاری با محیط تا چه اندازه میتواند فرم بدنی را تغییر دهد. پژوهش روی دوانیکوس، درهای تازهای به سوی درک رفتارهای تغذیهای دایناسورها باز کرده است. بسیاری از مفاهیمی که پیشتر دربارهی کارکرد اندام دایناسورها تصور میشد، با این کشف به چالش کشیده شدهاند. اکنون میتوان از استخوانها، زندگی را بیرون کشید.