اوزِمپیک و داروهایی همخانوادهی آن، طی ماهها و سالهای اخیر توجه رسانهها و محققان را بهشدت به خود جلب کردهاند. دلیل این توجه، نه فقط توانایی آنها در کاهش وزن چشمگیر، بلکه اثرات جانبی غیرمنتظرهشان است: کاهش میل به نوشیدنیهای الکلی، بهبود سلامت قلب است و حالا طبق یک پژوهش تازه، مشخص شده تغییر قابل توجه در نوع و حجم مواد غذایی که افراد مصرف میکنند، ایجاد میکند.
این داروها در گروهی به نام محرکهای گیرنده شبهپپتید گلوکاگون نوع یک یا بهاختصار GLP-1RA (Glucagon-Like Peptide-1 Receptor Agonists) قرار میگیرند. این داروها همان کاری را انجام میدهند که بدن بهطور طبیعی پس از خوردن غذا انجام میدهد: سیری را القا میکنند، سرعت گوارش را کاهش میدهند و در نهایت اشتها را پایین میآورند. داروهایی مثل اوزِمپیک Ozempic، مونجارو Mounjaro و وِگووی Wegovy در همین دسته قرار دارند.
پژوهشی نوین با دادههایی شگفتانگیز
در یک تحقیق تازه و مفصل که از سوی یک گروه علمی در ایالات متحده انجام شده، عادتهای غذایی ۱۹۵۵ نفر بررسی شد. این افراد در چهار گروه جای گرفتند: کسانی که اکنون داروهای GLP-1RA مصرف میکنند، کسانی که قبلاً مصرف کردهاند، کسانی که قصد مصرف دارند و آنهایی که هیچ برنامهای برای مصرف این داروها ندارند.
یافتهها کاملاً چشمگیر بودند. در میان همهی گروهها، فقط آنهایی که در حال حاضر دارو مصرف میکردند، بهطور چشمگیری کالری کمتری مصرف میکردند. میانگین کاهش مصرف کالری در این افراد بین ۷۲۰ تا ۹۹۰ کالری در روز بود؛ عددی که از نظر هر متخصص تغذیه، فراتر از یک کاهش ساده گالری بود و یک تحول بنیادین در تغذیه تعبیر میشود.
اما این فقط یک عدد نبود. افراد در این گروه همچنین میزان مصرف غذاهای فرآوریشده (Processed Foods)، نوشیدنیهای شیرین، غلات تصفیهشده مانند نان سفید، و گوشت قرمز (بهویژه گوشت گاو) را کاهش داده بودند. در مقابل، مصرف میوهها، سبزیجات برگدار و آب در رژیم غذایی آنها به شکل محسوسی افزایش یافته بود.
میل به غذاهای پرکالری هنوز وجود دارد، اما انتخاب تغییر کرده است
در یکی از جنبههای جالب این تحقیق، پژوهشگران متوجه شدند که میل به غذاهای پرکالری مثل چیپس، نوشابه، یا فستفود هنوز در افراد وجود دارد. آنها هنوز هم همان تمایل قبلی را احساس میکردند، اما در عمل از خوردنشان صرفنظر میکردند. این نکته میتواند نشاندهندهی تغییری عمیق در مکانیزم تصمیمگیری مغز باشد، چیزی که لزوماً با تغییر میل و کشش همراه نیست.
این جنبه از تحقیق، فرصتهای تازهای را برای مطالعات آتی ایجاد میکند. دانشمندان بهدنبال کشف این موضوع هستند که چرا مغز تحت تأثیر این داروها، رفتار را تغییر میدهد ولی تمایلات پایهای را نه. این دوگانگی میان میل و عمل، میتواند به رمزگشایی از فرآیندهای انگیزشی در مغز کمک کند.
اثرات گسترده بر صنعت غذا و آیندهی تولیدات خوراکی
تأثیر این داروها فقط به سطح فردی محدود نمیشود. در آمریکا، هر هفته دهها هزار نفر مصرف این داروها را آغاز میکنند. این یعنی بازاری جدید و در حال گسترش برای محصولات غذایی که مخصوص نیازهای تغذیهای کاربران داروهای GLP-1RA طراحی شدهاند. احتمال دارد بهزودی شاهد تولید و بازاریابی غذاهایی باشیم که کمکالری، غیرفرآوریشده و متناسب با رژیم غذایی این افراد باشند.
اقتصاددانان حوزه کشاورزی و مواد غذایی معتقدند که پذیرفتن گسترده این داروها به شکلگیری یک روند جدید در سبک تغذیه منجر خواهد شد. مردم نهتنها کمتر میخورند، بلکه آگاهانهتر انتخاب میکنند. این روند میتواند باعث کاهش تقاضا برای محصولاتی شود که سالها پایه اصلی رژیم غذایی بسیاری از مردم بودند: مثل نوشابه، کیکهای صنعتی، نان سفید و گوشت فرآوریشده.
چالشهای سلامت و اهمیت یافتن تعادل
با وجود مزایای چشمگیر، فراموش نکنیم که داروهایی مثل اوزِمپیک در اصل برای درمان دیابت طراحی شدهاند. استفاده گسترده از آنها برای کاهش وزن، هنوز زیر ذرهبین جامعه علمی قرار دارد. برخی افراد هنگام مصرف این داروها دچار عوارض گوارشی میشوند یا با مشکلاتی در جذب غذاها مواجه میشوند.
در همین راستا، یکی از ارزشهای این پژوهش جدید در این است که میتواند راهی برای طراحی رژیمهای غذایی خاص باز کند؛ رژیمهایی که هم اثرات مثبت دارو را تقویت کنند و هم از خطرات احتمالی بکاهند. غذاهایی که از التهاب بکاهند، گوارش را بهبود ببخشند و اثرات روانی مثبتتری داشته باشند، میتوانند نقش مهمی در حمایت از بیمار ایفا کنند.
آیندهی داروهای GLP-1RA: نیاز به پژوهشهای عمیقتر
در پایان، محققان تأکید میکنند که هنوز راه زیادی در شناخت کامل مسیرهای فیزیولوژیکی و متابولیکی که توسط این داروها دگرگون میشوند، باقی مانده است. چرا مغز در حالی که همچنان مشتاق غذاهای ناسالم است، تصمیمی متفاوت میگیرد؟ چگونه میتوان این اثرات را پایدار و درازمدت کرد؟ و مهمتر از همه، چگونه میتوان این تغییرات را به شکلی سالم، هوشمندانه و بدون وابستگی شدید، مدیریت کرد؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسشها، ما نیازمند تحقیقات وسیعتر، دقیقتر و چندرشتهای هستیم. اما آنچه مسلم است این است که داروهایی مثل اوزِمپیک دارند نحوهی تغذیهی ما را بهشکل بیسابقهای بازنویسی میکنند.
source