بعد از آنکه زنی که زمانی «زیباترین دختر دنیا» لقب گرفته بود، عکسی تازه از خودش منتشر کرد، یک بحث داغ اینترنتی آغاز شده،
از 3 سالگی، عکس تیلان بلوندو (Thylane Blondeau)، مدل کودک فرانسوی، روی جلد مجلات چاپ میشد و در رویدادهای مهم مد جلوی دوربینها قرار میگرفت. مسیر موفقیت او زمانی آغاز شد که در خیابان شانزهلیزه پاریس، توجه یکی از مأموران استعدادیابی مد برای ژان پل گوتیه (Jean Paul Gaultier) را جلب کرد.
چشمان آبی نافذ، پوست طلاییرنگ و موهای درخشانش باعث شدند خیلی سریع مورد توجه آژانسهای بزرگتری قرار بگیرد: از برندهای میو میو (Miu Miu)، دولچه اند گابانا (Dolce & Gabbana)، لورآل (L’Oréal Paris) و ورساچه (Versace) گرفته تا حضور معروفش روی جلد مجلهٔ «ووگ کودکان» (Vogue Enfants).
در دوران کودکی، او با چهرهای معصوم و زیبایش شهرتی جهانی یافت و کمکم لقب «زیباترین دختر دنیا» برایش جا افتاد. اما فعالیت حرفهای او در سن حدود هفتسالگی کمرنگتر شد، چون مثل هر کودک عادی دیگری به تحصیل و زندگی روزمره بازگشت.
اکنون که ۲۴ سال دارد، بهصورت نیمهوقت در حرفه مدلینگ فعال است و کسبوکارهایی در زمینه مد و زیبایی راهاندازی کرده. او اخیراً چند عکس جدید در فضای مجازی منتشر کرده که واکنشهای متفاوتی را برانگیختهاند.
با وجودی که همچنان چهرهای گیرا و خاص دارد و هنوز همان ابروهای پرپشت، مژههای بلند و لبهای برجستهاش را حفظ کرده، اما برخی میگویند عنوانی که در کودکی به او داده شد، استانداردی غیرواقعی و آسیبزننده بوده است.
یکی از کاربران در واکنش به انتشار مجدد تصاویر او توسط روزنامه نیویورک پست نوشت: «خیلی ناراحتکننده است که به یک بچه چنین لقبی بدهند. این واقعاً عجیبه.»
کاربر دیگری هم افزود: «اینکه ما بچههای ششساله را در جهان رتبهبندی زیبایی میکنیم، خودش نشانهی یک بحران فرهنگیه.»
شخصی دیگر نوشت: «همهی دخترهای کوچولو زیبا هستن.»
در سال ۲۰۱۸، بلوندو در گفتوگویی با روزنامه تلگراف گفته بود که هنوز هم سعی میکند از این لقب فاصله بگیرد: «حتی الآن هم مردم بهم میگن «تو زیباترین دختری» و من میگم «نه، من فقط یه آدمم، یه نوجوانم.»
او همچنین بهیاد آورد که چگونه در کودکی به واسطه توجه ژان پل گوتیه وارد این صنعت شد: «مامانم گفت «نه، اون با هیچ آژانسی نیست. نمیتونه این کار رو بکنه.» ولی گوتیه گفت: «باید فردا همینجا باشه.» و مامانم هم گفت: «خب، چرا که نه.»
زیبایی کودکانه و زخمهای نامرئی آن – چرا زیبایی کودکی پایدار نیست؟
پژوهشهای رشد و تکامل انسان نشان دادهاند که زیبایی در دوران کودکی معمولاً موقتی و گذراست. بدن انسان، از جمله صورت، در طی دوران رشد دچار دگرگونیهای شدید و گاه پیشبینیناپذیری میشود. این دگرگونیها میتوانند بهطور طبیعی ترتیب، نسبت و حتی حالوهوای چهره را دگرگون کنند. موارد زیر بخشی از این تغییرات هستند:
بلوغ اسکلتی (Skeletal Maturation): استخوانهای فَک، گونه، بینی و پیشانی در دوران بلوغ بهشدت تغییر شکل میدهند و ممکن است توازن چهره را تغییر دهند.
تغییرات هورمونی: هورمونهایی مانند استروژن و تستوسترون روی تراکم چربی صورت، بافت پوست، و حتی میزان کِرک یا موهای ظریف تأثیر دارند.
ژنتیک دیرفعال (Delayed Gene Expression): برخی ژنها تنها در دوران بلوغ یا پس از آن فعال میشوند و در چهره فرد اثراتی جدید ایجاد میکنند.
تحول در نسبت سر به بدن: سر کودکان در مقایسه با بدنشان بزرگتر است. این نسبت با رشد بدن تغییر میکند و حس «معصومیت چهره» را کاهش میدهد.
رشد دندانهای دائمی و فرم لبخند: چیدمان و فرم دندانها در زیبایی تأثیرگذارند و تا اواخر نوجوانی در حال تحولاند.
از همینرو، زیباییِ کودکانه بههیچوجه تضمینی برای زیبایی بزرگسالی نیست و بهتر است آن را بهعنوان مرحلهای گذرا، و نه هویتی دائمی، در نظر گرفت.
برچسب «زیبایی» یا «زشتبودن» در کودکی چه آسیبهایی دارد؟
روانشناسان حوزهی کودک و نوجوان هشدار میدهند که برچسبگذاری ظاهر، حتی به شکل محبتآمیز، میتواند آسیبهای روانی عمیقی ایجاد کند. پژوهشها نشان دادهاند که این تأثیرات منفی هم شامل کودکان زیبا میشود، هم کودکانی که نازیبا تلقی میشوند:
الف) آسیبهای کودکانی که «زیبا» نامیده میشوند:
- هویت مبتنی بر ظاهر: کودک خود را نه از طریق تواناییهای ذهنی، احساسی یا اخلاقی، بلکه فقط از دریچه چهرهاش میبیند.
- اضطراب از دست دادن زیبایی: این کودکان با هر جوش، خال یا تغییر چهره دچار استرس و خودسرزنشی میشوند.
وابستگی به تحسین بیرونی: رضایت و ارزش شخصی آنها به تأیید دیگران گره میخورد، نه به احساس درونی. - سندروم پرنسس (Princess Syndrome): یعنی کودک خود را محق به توجه، امتیاز و امتیاز ویژه میبیند و مقاومت او در برابر شکست و ناامیدی کاهش مییاد. چون یاد نگرفته که زیبایی هم مثل موفقیت، نسبی و ناپایدار است.
ب) آسیبهای کودکانی که «زشت» یا «عادی» خطاب میشوند:
- پذیرش ناآگاهانه کمارزشی: کودک میآموزد که «من به اندازه کافی خوب نیستم»، چون زیبا نیستم.
- دوری از آینه و عکس: بسیاری از کودکان نازیبا تلقیشده از دیدن عکس یا تصویر خود اجتناب میکنند.
- توسعهی اضطراب اجتماعی و حسادت پنهان: آنها ممکن است در آینده حس رقابت و کینه نسبت به زیباترها در دل بپرورند.
- گرایش زودهنگام به جراحی یا فیلترهای دیجیتال: کودک یاد میگیرد که باید خود را «تغییر» دهد تا دیده شود.
رفتار درست با کودکانی که از نظر ظاهر «متفاوت» تلقی میشوند
در فرهنگهای مختلف، زیبایی معمولاً جایزهای خاموش بهشمار میرود. اما برای ایجاد شخصیتی سالم و مقاوم، والدین، معلمان و اطرافیان باید به این نکات توجه داشته باشند:
- تمرکز را از چهره به شخصیت منتقل کنیم: بهجای گفتن «چقدر خوشگلی!»، بگوییم «چقدر مهربونی!»، «چقدر خوب فکر میکنی!»، «چه نقاشی جالبی کشیدی!»
- خودباوری را بر مبنای تلاش و یادگیری بسازیم، نه ظاهر
- هیچ کودکی را با دیگری مقایسه نکنیم، حتی خواهر و برادرها را
- از کلمات بیضرر اما معناداری مثل «پسر زشت خودم» یا «بچهی شیطون و زمخت خودم» دوری کنیم
بهجای زیباییپرستی، اصالت و تفاوت را تشویق کنیم: مثلا بگوییم «چقدر چهرهات خاصه!» نه «چقدر شبیه فلان مدل هستی»
چرا نباید کودکان را در چارچوب زیبایی بزرگسالانه بسنجیم؟
زیبایی در دنیای بزرگسالان تابع قواعدیست که از سن، جنس، نژاد و تبلیغات اثر میپذیرد: فک زاویهدار، ابروهای لیفتشده، لبهای حجیم، پوست یکدست و بدن متناسب. اما این استانداردها، وقتی به کودکان تعمیم داده شوند، پیامدهای خطرناک دارند:
- کودک را به محصولی نمایشی تبدیل میکنند
- کودکی و آزادی بازیمحور را از او میگیرند
- او را به سوی رقابتهای نابرابر میکشانند
- الگوهای ناپایدار فیزیکی را در ذهنش حک میکنند
- درک او را از ارزشهای انسانی مخدوش میسازند
کودک باید آزاد باشد که خندههای کجومعوج، موهای ژولیده و رفتارهای طبیعی و کودکانه داشته باشد. وقتی او را وادار میکنیم مثل یک مدل رفتار کند، لبخند بزند و شیک بپوشد، در واقع از او میخواهیم که بزرگسال کوچکی باشد ـو این، کودک را از خودش دور میکند.
منبع قسمت خبر: +
source