پاییز سال ۲۰۱۹، ادارهٔ پلیس شهر اوترخت (Utrecht) در هلند، ماجرایی را تجربه کرد که بیشتر به یک داستان طنز شباهت داشت تا گزارشی واقعی از جرم و جنایت. مأموران هنگام بازداشت یک فرد مظنون به دزدی از فروشگاه، متوجه شدند که یک طوطی کوچک – از نوع پاراکیت (Parakeet) – با وفاداری تمام بر شانهٔ او نشسته است. مأموران تصمیم گرفتند که پرنده را نیز همراه صاحبش بازداشت کنند؛ چراکه حیوان خانگی بیسرپناهی بود و کسی برای مراقبت از او وجود نداشت.
پرندهای در سلول انفرادی با نان و آب
با نبود قفس برای نگهداری، پلیس تصمیم گرفت طوطی را بهطور موقت در همان سلول نگه دارد. برای پذیرایی، نان و آب در اختیارش گذاشتند و با روحیهای شوخطبع، در صفحهٔ اینستاگرام خود نوشتند: «ما هنوز این پرنده را بازجویی نکردهایم و تا جایی که اطلاع داریم، او مرتکب جرمی نشده است». با آزاد شدن صاحب پرنده پس از مدتی کوتاه، طوطی نیز سلول را ترک کرد و دوباره بر شانهٔ او نشست؛ گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است.
سانسور چهرهٔ طوطی توسط رسانهها!
ماجرای این بازداشت عجیب آنقدر جالب بود که پای آن به رسانههای محلی باز شد. یکی از این رسانهها، در اقدامی خندهدار، تصویر طوطی را منتشر کرد اما برای حفظ «هویت» او، یک نوار سیاه روی چشمانش گذاشت؛ همان کاری که معمولاً برای مجرمان واقعی انجام میدهند. همین نکتهٔ ظریف باعث شد این ماجرا در شبکههای اجتماعی بهشدت دیده شود و کاربران زیادی از سراسر دنیا واکنش نشان دهند.
شوخیهایی که از مرزها گذشت
در شبکهٔ Reddit، کاربران با ذوق و خلاقیت وارد ماجرا شدند. یکی نوشت: «اوج کمدی همینجاست! تصور کن خبرنگاری با جدیت کامل باید روی صورت یک پرنده سانسور بگذارد». برخی هم با بازیهای زبانی طنازانه نوشتند که پلیس به «پروندهای با مظنونِ پَر» مشکوک شده یا اینکه این پرنده «تنها زندانیای بود که خودش دو بال برای پرواز داشت!».
وقتی طنز، قانون را همراهی میکند
اگرچه مسأله دزدی موضوعی جدی است، اما این رویداد نشان داد که حتی در میان وظایف خشک و جدی، گاهی لحظاتی برای خنده و سبکدلی پیدا میشود. این ماجرا در عین سادگی، به نمادی از برخورد انسانی و شوخطبعانهٔ نیروهای پلیس با موقعیتهای غیرمنتظره تبدیل شد. طوطی کوچک، حالا در حافظهٔ بسیاری از مردم، نه بهعنوان یک مظنون، بلکه بهعنوان قهرمان یک داستان بامزه نقش بسته است.