اختلال شخصیت اسکیزوتایپال (Schizotypal Personality Disorder یا SPD) یکی از اختلالات شخصیت در دسته اختلالات اسکیزوفرنی فرم است که با ویژگیهای تفکر عجیب، رفتارهای اجتماعی ناسازگار و علائم شبهروانپریشی مشخص میشود. این اختلال در طیف اختلالات اسکیزوفرنیک قرار دارد و از لحاظ علائم و ویژگیهای رفتاری به نوعی شبیه به اسکیزوفرنی است اما شدت کمتری دارد و معمولاً به شکل مزمن تری دیده میشود.
یکی از پرسشهای مهم در زمینه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، مسئله علتشناسی و عوامل مولد آن است. با توجه به اینکه بسیاری از اختلالات روانی، از جمله اسکیزوفرنی، مولفههای ژنتیکی قوی دارند، این سؤال مطرح میشود که آیا اختلال شخصیت اسکیزوتایپال نیز ماهیتی ژنتیکی دارد یا خیر؟ در این مقاله به بررسی شواهد و مطالعات مربوط به نقش ژنتیک در این اختلال میپردازیم.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به عنوان یک اختلال شخصیت از گروه B در DSM-5 تعریف شده است و ویژگیهای بارز آن شامل:
-
تفکرات عجیب و غریب یا باورهای نامعمول (مانند باورهای فراطبیعی یا ایدههای غیرمعمول درباره خود و دیگران)
-
مشکلات در ارتباطات اجتماعی و تعاملات بین فردی
-
اضطراب شدید در موقعیتهای اجتماعی
-
ظاهر یا رفتار عجیب و غیرمعمول
-
دیدگاههای غیرعادی نسبت به جهان پیرامون
این ویژگیها موجب میشود که فرد مبتلا در ارتباط با دیگران دچار مشکل شود و عملکرد اجتماعی، تحصیلی یا شغلی او مختل گردد.
نقش عوامل ژنتیکی در اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
مطالعات خانوادگی
یکی از ابتداییترین روشهای بررسی نقش ژنتیک در اختلالات روانی، مطالعات خانوادگی است. این مطالعات نشان میدهند که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال در خانوادههای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بیشتر دیده میشود.
مطالعات نشان دادهاند که اقوام درجه یک بیماران اسکیزوفرنی، بیش از جمعیت عمومی، ویژگیهای اسکیزوتایپال و حتی خود اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را دارند. این امر نشان میدهد که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال ممکن است یک شکل ضعیفتر یا پیشمرحلهای از اسکیزوفرنی باشد و ریشههای ژنتیکی مشترکی با آن داشته باشد.
مطالعات دوقلوها
یکی از قویترین شواهد در حمایت از نقش ژنتیک در اختلالات روانی، مطالعات روی دوقلوها است. این مطالعات معمولاً ضریب همبستگی بین دوقلوهای همسان (که ژنتیک یکسان دارند) را با دوقلوهای غیرهمسان (که تنها بخشی از ژنتیک را مشترک دارند) مقایسه میکنند.
در مورد اختلال شخصیت اسکیزوتایپال، مطالعات دوقلوها نشان دادهاند که همبستگی این اختلال در دوقلوهای همسان به مراتب بالاتر از دوقلوهای غیرهمسان است. این یافتهها به روشنی نشاندهنده نقش قوی عوامل ژنتیکی در پیدایش این اختلال هستند.
ژنتیک مولکولی و مطالعات ژنومی
با پیشرفت تکنولوژیهای ژنتیکی و ورود مطالعات ژنومی گسترده (Genome-Wide Association Studies یا GWAS)، محققان توانستهاند برخی از ژنها و نواحی ژنتیکی مرتبط با اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را شناسایی کنند.
برخی از ژنهای مرتبط با مسیرهای انتقالدهندههای عصبی مانند دوپامین، گلوتامات و سروتونین، که در اختلالات روانی نقش دارند، در بیماران اسکیزوتایپال تغییراتی دارند. به عنوان مثال، پلیمورفیسمهایی در ژنهای گیرنده دوپامین D2 و برخی ژنهای مرتبط با مسیر گلوتامات در این بیماران دیده شده است.
این یافتهها نشان میدهند که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال از نظر بیولوژیکی، به ویژه در زمینه تنظیم انتقالدهندههای عصبی، به اختلالات اسکیزوفرنی فرم نزدیک است و ریشههای ژنتیکی و مولکولی مشترکی دارند.
هر چند نقش ژنتیک در اختلال شخصیت اسکیزوتایپال پررنگ است، اما این اختلال به صورت صرفاً ژنتیکی نیست و عوامل محیطی نیز تأثیر مهمی دارند.
تجربیات دوران کودکی
تجارب استرسزا در دوران کودکی، مانند سوءاستفادههای جسمی و روانی، فقدان روابط اجتماعی سالم و شرایط خانوادگی نامناسب، میتوانند بروز یا شدت علائم اختلال شخصیت اسکیزوتایپال را افزایش دهند.
تعامل ژن-محیط
مطالعات جدید در روانشناسی نشان میدهد که بسیاری از اختلالات روانی نتیجه تعامل پیچیده بین عوامل ژنتیکی و محیطی هستند. به این معنا که فردی با پیشزمینه ژنتیکی مستعد ممکن است تحت تأثیر عوامل محیطی خاص، اختلال را بروز دهد.
برای اختلال شخصیت اسکیزوتایپال نیز چنین مکانیسمی صادق است؛ به این صورت که ژنهای مستعد کننده وجود دارند، اما تجربیات منفی محیطی ممکن است روند بروز اختلال را تسریع یا شدت بخشند.
اهمیت شناخت جنبه ژنتیکی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
شناخت جنبه ژنتیکی این اختلال اهمیت زیادی دارد زیرا:
-
تشخیص زودهنگام: آشنایی با سابقه خانوادگی میتواند به شناسایی زودهنگام افرادی که مستعد این اختلال هستند کمک کند.
-
درمان هدفمند: شناخت مسیرهای ژنتیکی و مولکولی میتواند به توسعه درمانهای دارویی جدید و هدفمند کمک کند.
-
پیشگیری: شناخت عوامل ژنتیکی و محیطی میتواند به طراحی برنامههای پیشگیری مؤثر کمک کند.
-
آگاهیبخشی: خانوادهها و افراد مستعد بهتر میتوانند با این اختلال مقابله کنند و از پیشرفت آن جلوگیری کنند.
جمعبندی و نتیجهگیری
مطالعات متعددی که در زمینه اختلال شخصیت اسکیزوتایپال انجام شده، به روشنی نقش مهم عوامل ژنتیکی در پیدایش و توسعه این اختلال را نشان میدهند. همبستگی بالای این اختلال در خانوادههای بیماران اسکیزوفرنی، نتایج مطالعات دوقلوها، و شناسایی ژنهای مرتبط با انتقالدهندههای عصبی همگی نشاندهنده پایه ژنتیکی قوی برای این اختلال هستند.
با این حال، این اختلال تنها نتیجه ژنتیک نیست و عوامل محیطی به خصوص تجربیات منفی دوران کودکی نقش مهمی در بروز و شدت آن دارند. تعامل ژن و محیط به شکل پیچیدهای بر بروز اختلال شخصیت اسکیزوتایپال اثرگذار است.
شناخت این جنبهها میتواند به بهبود تشخیص، درمان و پیشگیری این اختلال کمک کند و درک ما از طیف اختلالات اسکیزوفرنیک را افزایش دهد.
source