اختلال دوقطبی یکی از پیچیده‌ترین و ناتوان‌کننده‌ترین اختلالات روانی محسوب می‌شود که با نوسانات شدید خلقی، از افسردگی تا شیدایی یا هیپومانیا مشخص می‌شود. اگرچه درمان دارویی همچنان سنگ بنای درمان این اختلال باقی مانده است، اما مطالعات متعدد حاکی از آن است که روان‌درمانی‌های مکمل، به‌ویژه در کاهش میزان عود، بهبود عملکرد اجتماعی و افزایش پایبندی به درمان دارویی، نقش بسزایی دارند. یکی از رویکردهای نسبتاً نوین و اثربخش در درمان اختلال دوقطبی، روان‌درمانی بین‌فردی و اجتماعی (Interpersonal and Social Rhythm Therapy – IPSRT) است.

در این مقاله، به بررسی ساختار، اصول، اهداف و شواهد علمی پشتوانه این نوع روان‌درمانی در زمینه اختلال دوقطبی می‌پردازیم و مزایا و محدودیت‌های آن را تحلیل می‌کنیم.

اختلال دوقطبی یک بیماری روان‌پزشکی مزمن است که با تغییرات خلقی گسترده بین دوره‌های افسردگی و مانیا یا هیپومانیا مشخص می‌شود. این اختلال در دو نوع عمده طبقه‌بندی می‌شود:

  • دوقطبی نوع I: وجود حداقل یک دوره مانیا کامل، معمولاً همراه با دوره‌های افسردگی.

  • دوقطبی نوع II: وجود دوره‌های افسردگی اساسی همراه با هیپومانیا (نه مانیا کامل).

عوامل زیستی (مانند ناهماهنگی در ریتم‌های شبانه‌روزی و اختلالات در انتقال‌دهنده‌های عصبی)، ژنتیک، عوامل محیطی و روانی–اجتماعی، همگی در بروز و شدت علائم اختلال دوقطبی نقش دارند.

ضرورت روان‌درمانی در درمان اختلال دوقطبی

اگرچه داروهای تثبیت‌کننده خلق مانند لیتیوم، والپروات یا داروهای ضدافسردگی نقش مهمی در کنترل فازهای خلقی دارند، اما روان‌درمانی می‌تواند با هدف قرار دادن عوامل روانی–اجتماعی، مهارت‌های مقابله‌ای بیمار، نظم‌دهی به سبک زندگی و بهبود روابط بین‌فردی، احتمال عود را کاهش داده و کیفیت زندگی بیمار را ارتقا دهد.

روان‌درمانی همچنین در افزایش همکاری بیمار با درمان، اصلاح افکار ناکارآمد، و کاهش استرس‌های روزمره مؤثر است.

روان‌درمانی بین‌فردی و اجتماعی (IPSRT) چیست؟

روان‌درمانی بین‌فردی و اجتماعی (IPSRT) یک رویکرد ساختارمند و تلفیقی است که در دهه ۱۹۹۰ توسط Ellen Frank و همکارانش برای درمان اختلال دوقطبی توسعه یافت. این درمان ترکیبی از اصول روان‌درمانی بین‌فردی (IPT) و تنظیم ریتم‌های اجتماعی و زیستی است.

✅ اهداف اصلی IPSRT:

تنظیم ریتم شبانه‌روزی (Social Rhythm Therapy)

کاهش تعارضات بین‌فردی

افزایش آگاهی بیمار نسبت به خلق خود

پیشگیری از عود از طریق ایجاد ثبات در زندگی روزمره

IPSRT معمولاً در قالب جلسات هفتگی طی ۱۲ تا ۲۰ هفته برگزار می‌شود. ساختار درمان به چهار مرحله تقسیم می‌شود:

 مرحله اولیه (ارزیابی و آموزش روانی)

  • آشنایی با علائم اختلال دوقطبی و آموزش در مورد چرخه‌های خلقی

  • ارزیابی روابط بین‌فردی بیمار

  • بررسی ریتم روزانه خواب، غذا، فعالیت، روابط و اختلال در آن‌ها

  • آموزش مفهوم “نظم اجتماعی و زیستی” و ارتباط آن با ثبات خلق

 مرحله میانی (مداخلات بین‌فردی و تنظیم ریتم)

  • تمرکز بر مشکلات بین‌فردی مانند تعارض با خانواده، سوگ، تغییر نقش اجتماعی یا انزوا

  • استفاده از “نمودار ریتم اجتماعی (Social Rhythm Metric – SRM)” برای ثبت و پیگیری فعالیت‌های روزانه

  • کمک به بیمار برای ایجاد و حفظ برنامه‌های منظم روزانه

  • آموزش مهارت‌های مقابله‌ای برای مدیریت استرس و تعارض

 مرحله تثبیت (پایدارسازی خلق)

  • تشویق به رعایت دقیق برنامه روزانه

  • بررسی علائم هشداردهنده‌ی عود و آموزش پیشگیری از آن

  • پایش و تقویت روابط اجتماعی سالم

 مرحله پایان (مرور درمان و برنامه‌ریزی آینده)

  • مرور پیشرفت‌ها و تکنیک‌های آموخته‌شده

  • ایجاد برنامه بلندمدت برای پایدار ماندن خلق

  • افزایش اعتماد بیمار به خود برای ادامه مسیر درمان

کاربرد IPSRT در درمان اختلال دوقطبی

IPSRT با تمرکز دوگانه بر بعد اجتماعی و ریتم زیستی توانسته بینشی نوین به درمان اختلال دوقطبی ارائه دهد. بیمارانی که با استرس‌های بین‌فردی یا نوسانات سبک زندگی (تغییر شغل، بی‌نظمی خواب، مهاجرت و…) مواجه‌اند، اغلب دچار بی‌ثباتی خلقی می‌شوند. IPSRT با هدف ایجاد ثبات در این زمینه‌ها، عود دوره‌ها را کاهش می‌دهد.

 از جمله اهداف کاربردی IPSRT:

  • حفظ ثبات خواب و بیداری

  • بهبود کیفیت تعاملات بین‌فردی

  • افزایش پایبندی به دارو درمانی

  • کاهش زمان بستری مجدد در بیمارستان

  • جلوگیری از استرس‌های اجتماعی تحریک‌کننده خلق

شواهد علمی و پژوهش‌های تجربی

مطالعات متعددی از اثربخشی IPSRT در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی حمایت کرده‌اند. در ادامه برخی از مهم‌ترین یافته‌ها مرور می‌شود:

🔹 مطالعه Frank et al (2005):

در یک مطالعه طولی بر روی 175 بیمار دوقطبی نوع I، گروهی که تحت IPSRT قرار گرفتند، نسبت به گروه‌های کنترل (درمان دارویی تنها یا روان‌درمانی سنتی)، زمان طولانی‌تری تا عود بیماری داشتند و عملکرد اجتماعی بهتری از خود نشان دادند.

🔹 مطالعه Swartz et al (2009):

نشان داد که IPSRT موجب افزایش پایبندی به دارو درمانی و کاهش تعداد بستری مجدد در بیماران جوان مبتلا به اختلال دوقطبی می‌شود.

🔹 پژوهش Nusslock et al (2012):

مکانیزم تاثیر IPSRT را از طریق بهبود ریتم‌های زیستی و کاهش تغییرات خلقی توضیح داد.

این یافته‌ها تأکید دارند که IPSRT نه تنها اثربخش، بلکه در بلندمدت پایدار و قابل تعمیم است.

مزایا و نقاط قوت IPSRT

  • رویکرد جامع: توجه همزمان به عوامل زیستی، روانی و اجتماعی

  • آموزش‌محور: افزایش آگاهی بیمار نسبت به اختلال و مهارت‌های خودکنترلی

  • قابل ادغام با دارودرمانی: به عنوان درمان مکمل و تقویت‌کننده درمان دارویی

  • پیشگیری از عود: از طریق شناسایی عوامل تحریک‌کننده و تنظیم سبک زندگی

  • سازگار با فرهنگ‌های مختلف: با امکان بومی‌سازی ساختار درمانی

محدودیت‌ها و چالش‌ها

  • نیاز به آموزش تخصصی درمانگر: IPSRT ساختار خاصی دارد و نیازمند درمانگر آموزش‌دیده است.

  • نیاز به همکاری فعال بیمار: بیماران باید فعالیت‌ها را ثبت کرده و به برنامه درمانی متعهد باشند.

  • کمبود منابع فارسی و درمانگران متخصص: در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، هنوز IPSRT به‌طور گسترده آموزش داده نشده است.

  • کارایی کمتر در فاز مانیا حاد: مانند بسیاری از روان‌درمانی‌ها، IPSRT در دوره‌های شیدایی شدید کاربرد محدودی دارد و ابتدا نیاز به کنترل دارویی دارد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

روان‌درمانی بین‌فردی و اجتماعی (IPSRT) رویکردی مؤثر و ساختارمند برای درمان اختلال دوقطبی است که با تمرکز بر تثبیت ریتم‌های زیستی و بهبود روابط بین‌فردی، می‌تواند عود دوره‌های خلقی را کاهش داده و عملکرد کلی بیماران را ارتقا دهد. این درمان، به عنوان مکمل دارو، جایگاه مهمی در مداخلات ترکیبی دارد و آینده‌ روشنی برای گسترش آن در حوزه‌های روان‌درمانی پیش‌بینی می‌شود.

با توسعه آموزش درمانگران، گنجاندن IPSRT در پروتکل‌های درمانی و بومی‌سازی آن، می‌توان امیدوار بود که بیماران بیشتری از مزایای این درمان بهره‌مند شوند و زندگی با کیفیت‌تری را تجربه کنند.

source

توسط salamathyper.ir