بیوگرافی کامل دکتر کریم سلیمان دهکردی + علت فوت و درگذشت

بیوگرافی دکتر کریم سلیمان دهکردی

دکتر کریم سلیمان دهکردی : متولد، سال ۱۳۳۶، عضو هیات علمی و استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی است. در ادامه به معرفی و بیوگرافی ایشان و فرزندانش و آثار و اینستاگرام وی می پردازیم. با ما همراه باشید.

بیوگرافی کامل دکتر کریم سلیمان دهکردی + علت فوت و درگذشت

سوابق

دانش‌آموخته دکترای ایران‌شناسی از دانشگاه بامبرگ آلمان بود. از او تا کنون دو کتاب «صادرات تنباکوی ایران به مصر براساس اسناد نو یافته از سال ۱۸۹۷ تا ۱۹۱۹» و «القاب رجال دوره قاجاریه» از این پژوهشگر تاریخ منتشر شده است.او همچنین مقاله‌هایی در حوزه تاریخ معاصر ایران برای مجله‌های تخصصی حوزه‌های تاریخ و ایران‌شناسی نگاشته است.   متاسفانه ایشان ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ درگذشت اند.

دلنوشته غمناک برای استاد سلیمانی :

دلم تنگ می‌شود برایتان، استاد؛ برای آن‌که با طمانینه‌ی نگاه و آرامشِ کلامتان مثل همیشه به نام بخوانیدم و آن‌جا که مستاصل‌ام و در اضطرار، بگویید: آرام باش دخترم.
هر دختری اگر آن‌قدر خوش‌بخت باشد، در زندگی دو پدر دارد: یکی پدری که به او زندگی بخشیده و دیگری پدری که به او چگونه زیستن آموخته. و شما برایم آن پدر دوم بودید.
یادم نمی‌رود اولین کنفرانس‌ام را. گفتم اضطراب برای ارائه دارم. گفتید: دو سانت بالای سرِ آخرین نفر را نگاه کن و نگاهت را از چپ به راست بگردان، همه فکر می‌کنند به آن‌ها نگاه می‌کنی. و من، هر بار که فراگیری را می‌بینم که اضطراب ارائه برابر جمع دارد، همین پند را به او می‌دهم و با افتخار می‌گویم این تکنیک را استادم به من آموخته. آخرین‌اش همین امروز ظهر بود.
یادم نمی‌رود روزِ سخنرانی‌ام در وزارت امور خارجه را که وقتی اضطراب‌ام برای سخنرانی را در دستانم دیدید، آرام خم شدید و گفتید: آرام باش دخترم… ما کنارت هستیم.
ساعتی که پانزده سال است بر دست دارم، با آن شصت‌هزار تومانی خریده‌ام که بابتِ حق‌التحریرِ مقاله‌ای‌ست که شما پرداختش کردید. به دانشجویی که تنها سال دوم بود، به کسی که در آن هیاهو صدایی نداشت. هر بار که می‌برم و خسته‌ام، لمس‌اش می‌کنم و غرق در ژرفنای زمان، به خودم می‌گویم: آرام باش دختر.
امروز که میثم برایم پیام درگذشت‌تان را فرستاد، گیج و مبهوت که چرا و چگونه می‌شود که دانشگاه از وجود مبارک شما خالی شود، به یاد می‌آورم آن روزهای سخت را، آن سخت‌روزها که قلم‌ام نمی‌نوشت و دلم به کار کردن در این رشته نمی‌رفت؛ که با آرامشِ همیشگی‌تان به من گفتید: تو مستعدی دخترم. سعی کن در زندگی ثروتمند باشی و با انسان‌های ثروتمند نشست و برخاست کنی. ثروتمند در اخلاق و ثروتمند در تحصیل مال، تا مبادا شبیه آن افرادی شوی که این جفا را در حق تو کرده‌اند. و من چقدر جهد ورزیدم که آن‌گونه که گفتید، ثروتمند باشم… به‌خاطر خودم، به‌خاطر پند شما.
نمی‌دانم دیگر چگونه می‌بایست به پاگرد گروه تاریخ بهشتی پا بگذارم؛ در اتاقِ اولی که شما ننشسته باشید و پس از در زدن‌ام نگویید: بفرمایید داخل… خوش آمدی دخترم.
امروز جامعه‌ی تاریخ ایران، ناباورانه کریم سلیمانی دهکردی، یکی از شریف‌ترین و فرزانه‌ترین اساتید خود را از دست داد.
از عصر امروز چند تماس از دست‌رفته و پیام از هم‌کلاسی‌های قدیمی به سمتم روانه شده که جویای صحت خبر درگذشت‌تان است؛ حساب‌اش از دستم در رفته. توانِ پاسخ ندارم. اینک که این متن را می‌نویسم، گریه امان‌ام نمی‌دهد.
دلم تنگ می‌شود، استاد، که با آن آرامشِ همیشگی‌تان به نام بخوانیدم و بگویید: سلام دخترم.

source

توسط salamathyper.ir