اختلال پرخوری عصبی (Binge Eating Disorder یا BED) یکی از اختلالات تغذیهای شایع است که با خوردن مقادیر بسیار زیاد غذا در یک بازه زمانی کوتاه و احساس فقدان کنترل همراه است. این اختلال نه تنها سلامت جسمانی فرد را تهدید میکند، بلکه تأثیرات روانی و اجتماعی گستردهای نیز دارد. بر اساس مطالعات اخیر، شیوع اختلال پرخوری در جمعیت عمومی حدود ۲ تا ۳ درصد است و در برخی گروهها، به ویژه زنان جوان، میتواند به بیش از ۵ درصد برسد.
تشخیص صحیح و به موقع این اختلال نیازمند همکاری تخصصی بین روانپزشک و روانشناس است. روانپزشک با تمرکز بر جنبههای زیستی و دارویی و روانشناس با تمرکز بر جنبههای رفتاری، شناختی و روانی، نقش مکملی در فرآیند تشخیص و درمان ایفا میکنند. در این مقاله، به بررسی نقش هر یک از این متخصصان در تشخیص اختلال پرخوری و همکاری بین آنها میپردازیم.
اختلال پرخوری عصبی توسط انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) تعریف شده است. ویژگیهای اصلی این اختلال عبارتاند از:
حملات پرخوری مکرر: خوردن مقدار زیادی غذا در یک بازه زمانی محدود، معمولاً کمتر از دو ساعت.
احساس فقدان کنترل: فرد احساس میکند که نمیتواند خوردن خود را متوقف کند.
عدم رفتارهای جبرانکننده: برخلاف بولیمیا، افراد مبتلا به BED بعد از پرخوری رفتارهای جبرانکننده مانند استفراغ عمدی یا مصرف ملینها انجام نمیدهند.
پیامدهای روانی و جسمی: احساس گناه، افسردگی، اضطراب و افزایش وزن یا چاقی از جمله پیامدهای شایع هستند.
این ویژگیها اهمیت تشخیص دقیق را روشن میکنند، زیرا درمانها بسته به شدت و ماهیت اختلال متفاوت هستند.
روانپزشکان متخصص در اختلالات روانی و دارویی هستند و میتوانند نقش مهمی در تشخیص و مدیریت اختلال پرخوری ایفا کنند. نقشهای اصلی روانپزشک عبارتاند از:
ارزیابی بالینی اولیه
روانپزشک با بررسی تاریخچه پزشکی، روانی و تغذیهای فرد، زمینههای جسمی و روانی اختلال را شناسایی میکند. این ارزیابی شامل موارد زیر است:
-
مصاحبه بالینی: بررسی الگوهای غذایی، تعداد و شدت حملات پرخوری، و پیامدهای روانی.
-
تاریخچه پزشکی: بررسی بیماریهای همراه مانند دیابت، چاقی، اختلالات هورمونی یا مشکلات قلبی.
-
تعیین عوامل روانپزشکی همراه: افسردگی، اضطراب، اختلالات خلقی و اختلالات شخصیت میتوانند بهعنوان عوامل خطر یا همبودی عمل کنند.
تشخیص افتراقی
اختلال پرخوری ممکن است با سایر اختلالات تغذیهای یا روانی اشتباه گرفته شود. روانپزشک با استفاده از معیارهای DSM-5، بین BED و اختلالاتی مانند بولیمیا، اختلال وسواسی-اجباری، افسردگی و اختلال دوقطبی تمایز قائل میشود. تشخیص دقیق، گام اساسی برای انتخاب درمان مناسب است.
ارزیابی نیاز به درمان دارویی
در برخی موارد، روانپزشک ممکن است داروهایی را برای مدیریت علائم افسردگی، اضطراب یا خود اختلال پرخوری تجویز کند. داروهایی مانند داروهای ضد افسردگی گروه SSRI یا داروهای تنظیمکننده اشتها میتوانند به کاهش تعداد حملات پرخوری و بهبود خلق فرد کمک کنند.
مانیتورینگ و پیگیری
روانپزشک مسئول پیگیری پیشرفت درمان و تعدیل داروها در صورت نیاز است. این مرحله شامل بررسی تغییرات وزن، وضعیت روانی و توانایی فرد در کنترل پرخوری است.
روانشناسان با تمرکز بر جنبههای شناختی و رفتاری، در تشخیص اختلال پرخوری و برنامهریزی درمان نقش حیاتی دارند. نقشهای اصلی روانشناس عبارتاند از:
ارزیابی روانشناختی
روانشناس از ابزارهای استاندارد برای بررسی رفتارهای غذایی، نگرش به بدن، الگوهای تفکر و هیجانات استفاده میکند. برخی از ابزارهای متداول عبارتاند از:
-
پرسشنامه اختلال پرخوری عصبی (Binge Eating Scale – BES)
-
پرسشنامه رفتار غذایی ناسالم (Eating Disorder Examination – EDE)
-
مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات تغذیهای (SCID)
این ابزارها به روانشناس کمک میکنند تا شدت و فراوانی حملات پرخوری، نگرشهای منفی به بدن و عوامل محرک را ارزیابی کند.
تحلیل الگوهای رفتاری
روانشناس رفتارهای غذایی فرد، محرکهای پرخوری و استراتژیهای مقابلهای را تحلیل میکند. این تحلیل شامل شناسایی:
-
عوامل محیطی: موقعیتهای اجتماعی، فشارهای شغلی یا خانوادگی.
-
عوامل هیجانی: استرس، افسردگی، اضطراب یا بیحوصلگی.
-
رفتارهای جبرانکننده: حتی اگر فرد رفتار جبرانکننده انجام ندهد، بررسی نگرشها نسبت به کنترل وزن مهم است.
تشخیص بر اساس الگوهای شناختی
اختلال پرخوری معمولاً با افکار منفی و خودانتقادی همراه است. روانشناس با شناسایی این الگوها، میتواند تفاوت بین پرخوری عصبی و سایر اختلالات روانی را مشخص کند.
همکاری در برنامه درمانی
پس از تشخیص، روانشناس برنامه درمانی مبتنی بر درمان شناختی-رفتاری (CBT) یا سایر رویکردهای رواندرمانی را طراحی و اجرا میکند. حتی در مراحل تشخیص، نقش روانشناس در آمادهسازی فرد برای پذیرش درمان و ایجاد انگیزه بسیار مهم است.
بخش چهارم: همکاری روانپزشک و روانشناس
تشخیص دقیق اختلال پرخوری نیازمند همکاری نزدیک بین روانپزشک و روانشناس است. این همکاری میتواند به شکل زیر باشد:
اشتراک اطلاعات بالینی: روانشناس نتایج ارزیابیهای روانشناختی را با روانپزشک به اشتراک میگذارد تا تشخیص جامعتری حاصل شود.
تصمیمگیری در مورد درمان ترکیبی: بسته به شدت اختلال، روانپزشک ممکن است درمان دارویی پیشنهاد دهد و روانشناس درمان رواندرمانی را اجرا کند.
پیگیری پیشرفت: جلسات مشترک یا گزارشهای دورهای به اطمینان از هماهنگی درمان و اصلاح برنامه کمک میکند.
این همکاری باعث میشود که تشخیص و درمان اختلال پرخوری نه تنها جامع و دقیق باشد، بلکه فرد محور و قابل پیگیری نیز باشد.
بخش پنجم: چالشها و محدودیتها
تشخیص اختلال پرخوری با چالشهایی همراه است:
-
پنهانکاری بیماران: بسیاری از افراد به دلیل شرم یا نگرانی اجتماعی، پرخوری خود را گزارش نمیدهند.
-
همبودی با اختلالات دیگر: افسردگی، اضطراب و چاقی میتوانند تشخیص را پیچیده کنند.
-
محدودیت منابع درمانی: در برخی مناطق، دسترسی به روانپزشک و روانشناس متخصص محدود است.
روانپزشک و روانشناس با همکاری و استفاده از ابزارهای استاندارد میتوانند این محدودیتها را کاهش دهند و تشخیص دقیقتری ارائه دهند.
نتیجهگیری
اختلال پرخوری عصبی یک اختلال پیچیده و چندوجهی است که هم جنبههای جسمی و روانی دارد. تشخیص دقیق این اختلال نیازمند همکاری نزدیک بین روانپزشک و روانشناس است. روانپزشک با تمرکز بر ارزیابی بالینی، تشخیص افتراقی و مدیریت دارویی و روانشناس با تمرکز بر ارزیابی روانشناختی، تحلیل الگوهای رفتاری و طراحی درمان رواندرمانی، نقش مکملی دارند.
تشخیص صحیح نه تنها مسیر درمان را تسهیل میکند، بلکه کیفیت زندگی فرد را بهبود میبخشد و از پیامدهای روانی و جسمانی بلندمدت جلوگیری میکند. بنابراین، همکاری میان این دو متخصص نه یک گزینه بلکه یک ضرورت در مواجهه با اختلال پرخوری است.
source
