گاهی فقط با دیدن لمس یک نفر، چیزی شبیه یک  سوزش حفیف در بدن خودمان حس می‌کنیم. شاید در یک صحنهٔ فیلم هنگام بریدگی انگشت شخصیت، شانه‌مان منقبض شود یا کف دستمان داغ شود. این واکنش ظریف، بخشی از سازوکار پیچیدهٔ مغز است که تعیین می‌کند «تماشای لمس» چطور در بدن ما معنا پیدا کند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که واکنش مغز به دیدن لمس، فراتر از یک برداشت بصری ساده است و مسیرهای حسی و عاطفی ما را در کمتر از یک چشم‌به‌هم‌زدن فعال می‌کند.

وقتی بدن دیگری لمس می‌شود، مغز ما لحظه‌ای تصور می‌کند که آن تجربه به ما مربوط است. همین فرآیند است که در همدلی، پرهیز از خطر و حتی احساس نزدیک شدن به دیگران نقش دارد. در این مقاله به این می‌پردازیم که مغز چطور این رمزگشایی سریع را انجام می‌دهد و چرا دیدن لمس می‌تواند واکنشی عمیق در ما ایجاد کند.

لمس فقط تجربهٔ پوستی نیست، بلکه تجربهٔ دیداری هم هست

لمس، یکی از بنیادی‌ترین راه‌های ادراک بدنی است و بخش مهمی از نحوهٔ ارتباط ما با جهان را شکل می‌دهد. ترکیب پیچیده‌ای از آرامش، هشدار یا درد می‌تواند فقط با تغییر شدت یا نوع تماس ایجاد شود، اما نکتهٔ مهم این است که واکنش مغز به دیدن لمس نیز می‌تواند همین نقش‌ها را بازآفرینی کند. بسیاری از افراد تصور می‌کنند لمس تنها از طریق گیرنده‌های حسی پوست شکل می‌گیرد، اما تحقیقات نشان داده‌اند که راهنمای اصلی برای تعبیر این تجربه گاه «چشم» است، نه پوست. هنگامی که ما صحنه‌ای را می‌بینیم که در آن دستی لمس می‌شود، مغز به سرعت ارزیابی می‌کند که این تماس چه کیفیتی دارد و احتمالاً چه اثری بر بدن می‌گذارد.

یکی از مثال‌های مشهور در این زمینه پدیده‌ای است که به توهّم دست پلاستیکی (rubber hand illusion) معروف است. در این حالت، وقتی فرد می‌بیند یک دست پلاستیکی لمس می‌شود و هم‌زمان دست واقعی او که از دیدش پنهان است نیز به همان شکل لمس می‌شود، کم‌کم احساس می‌کند آن دست پلاستیکی بخشی از بدن خودش است. این تغییر در ادراک، نشان می‌دهد که مغز بین آنچه می‌بیند و آنچه حس می‌کند چگونه سازگاری ایجاد می‌کند. در اینجا واکنش مغز به دیدن لمس به گونه‌ای عمل می‌کند که مرز مالکیت بدنی را تغییر می‌دهد و پیام‌هایی را که از چشم می‌رسند، جدی‌تر از پیام‌های پوست در نظر می‌گیرد.

چگونه در مغز این خطای ادراکی ایجاد می‌شود؟

این پدیده نشان می‌دهد که دیدن یک تماس، می‌تواند شبکه‌های حسی را دوباره تنظیم کند. وقتی دست پلاستیکی لمس می‌شود و این تصویر با لمس واقعی هماهنگ است، مغز به این نتیجه می‌رسد که آن شیء خارجی بخشی از بدن خود فرد است. پیام‌های دیداری در اینجا اولویت پیدا می‌کنند، زیرا مغز معمولاً تجربه‌های حسی را براساس منابعی که «سازگارتر» به نظر می‌رسند طبقه‌بندی می‌کند. اگر تصاویر با حس‌های بدنی همخوان باشند، مغز اعتمادش را به مسیر دیداری بیشتر می‌کند و احساس مالکیت به سمت آن تصویر تغییر می‌یابد.

پژوهشگران برای فهم دقیق‌تر این فرایند، فعالیت‌های عصبی را در زمانی که افراد صحنهٔ لمس را می‌بینند اندازه‌گیری کرده‌اند. هدف این بود که مشخص شود واکنش مغز به دیدن لمس دقیقاً چه زمانی آغاز می‌شود و مغز چطور تهدید، درد یا لطافت را رمزگشایی می‌کند. علاوه بر آن، محققان می‌خواستند بدانند مغز از چه زمانی تشخیص می‌دهد که تماس، به بدن خود فرد مربوط است یا به بدن شخص دیگر.

وقتی فقط نگاه می‌کنیم، مغز از میلی‌ثانیه‌ها برای تحلیل استفاده می‌کند

در این پژوهش، از روش الکتروانسفالوگرافی (EEG) برای ثبت فعالیت‌های مغزی استفاده شد. EEG می‌تواند سیگنال‌های عصبی را با دقت در حد میلی‌ثانیه ثبت کند و نشان دهد مغز در نخستین لحظات مواجهه با یک تصویر چه اتفاقی را رمزگشایی می‌کند. شرکت‌کنندگان صدها ویدئوی کوتاه را تماشا کردند که در آنها انواع مختلفی از تماس بر روی یک دست نشان داده می‌شد. این تماس‌ها شامل حرکت نرم یک برس، فشار یک انگشت یا تماس تیز لبهٔ چاقو بودند.

برای تحلیل دقیق داده‌ها، الگوهای فعالیت مغزی با کمک روش‌های یادگیری ماشینی بررسی شد تا روشن شود مغز در چه لحظه‌ای و با چه دقتی قادر است نوع تماس را تشخیص دهد. نتایج نشان داد که تنها ۶۰ میلی‌ثانیه پس از مشاهدهٔ تماس، مغز می‌تواند تشخیص دهد چه چیزی لمس شده و این لمس به کدام فرد مربوط است. این یعنی مغز سریع‌تر از آنچه آگاهانه تصور می‌کنیم، تصویری از تماس می‌سازد و جایگاه بدنی آن را تعیین می‌کند.

ظرف همین بازهٔ کوتاه، مغز تشخیص می‌دهد رخداد لمس به خود فرد نزدیک‌تر است یا به بدن دیگری تعلق دارد و حتی می‌تواند بین دست چپ و راست تمایز بگذارد. کمی بعد، در حدود ۱۱۰ میلی‌ثانیه، مسیرهای حسی مغز وارد مرحله‌ای می‌شوند که کیفیت لمس را پردازش می‌کنند، یعنی تشخیص می‌دهند که تماس می‌تواند ملایم، تیز یا دردناک باشد. در ادامه و در حدود ۲۶۰ میلی‌ثانیه، جنبه‌های عاطفی لمس فعال می‌شوند و مغز شروع می‌کند به واکنش نشان دادن بر اساس این که تماس آرامش‌بخش، تهدیدکننده یا دردآور به نظر می‌رسد.

این نتایج نشان می‌دهد که واکنش مغز به دیدن لمس در کمتر از یک ثانیه از تصویری ساده، تجربه‌ای چندلایه و سرشار از معنا می‌سازد. مغز تنها به «دیدن» بسنده نمی‌کند، بلکه تجربهٔ فرضی تماس را نیز بازسازی می‌کند و بر اساس آن ارزیابی می‌کند که آیا این صحنه ممکن است آرامش‌بخش یا خطرناک باشد.

چرا واکنش مغز به دیدن لمس اساس همدلی را می‌سازد؟

پژوهش‌ها متوجه شده‌اند که مغز هنگام دیدن لمس نه‌تنها کیفیت تماس را تشخیص می‌دهد بلکه در لحظه ارزیابی می‌کند این تماس برای فرد مقابل چه معنایی دارد. این بازسازی سریع تجربه، نوعی تقلید لحظه‌ای در شبکه‌های عصبی ایجاد می‌کند که به آن پردازش آیینه‌ای گفته می‌شود. مغز برای چند صدم ثانیه وانمود می‌کند که آن لمس را خود ما تجربه می‌کنیم و همین سازوکار است که امکان همدلی را فراهم می‌کند. وقتی کسی را می‌بینیم که زخمی شده یا از لمس آرامی لذت می‌برد، واکنش مغز به دیدن لمس بخشی از همان شبکه‌های حسی را فعال می‌کند که اگر خودمان تحت تماس بودیم فعال می‌شدند. این همزمانی فعالیت، پایهٔ بسیاری از واکنش‌های اجتماعی و عاطفی ما است و کمک می‌کند بدون نیاز به واژه‌ها، حالت دیگران را بفهمیم.

برخی افراد این فرآیند را شدیدتر از دیگران تجربه می‌کنند. آنها هنگام دیدن تماس، گزگز، فشار یا حتی درد را در بدن خود حس می‌کنند. این وضعیت که به آن لمس نیابتی (vicarious touch) گفته می‌شود، نشان می‌دهد که در بعضی مغزها، مرز میان مشاهده و حس بدنی بسیار باریک‌تر است. اگرچه این تجربه برای برخی ناخوشایند و برای برخی عادتی طبیعی است، بررسی آن می‌تواند تفاوت‌های فردی در همدلی را توضیح دهد. درواقع کسانی که لمس نیابتی را تجربه می‌کنند، شاید شبکه‌های حسی و عاطفی فعال‌تری نسبت به دیگران داشته باشند.

تفاوت افراد در واکنش مغز به دیدن لمس

پژوهشگران اکنون در حال بررسی این هستند که چرا مغز برخی افراد هنگام مشاهدهٔ تماس، پاسخ‌های شدیدتر یا عمیق‌تری نشان می‌دهد. یکی از فرضیه‌ها این است که شبکه‌های عصبی مسئول تشخیص مرز بدن، یعنی بخش‌هایی که مشخص می‌کنند یک تجربه به «خود» ما تعلق دارد یا به «دیگری»، در این افراد حساس‌تر یا متفاوت‌تر عمل می‌کنند. این تفاوت‌ها می‌تواند توضیح دهد که چرا بعضی افراد با دیدن یک صحنهٔ دردناک دچار واکنش‌های بدنی شدید می‌شوند اما برخی دیگر تقریباً هیچ احساسی نشان نمی‌دهند.

این تفاوت‌های فردی ممکن است در نحوهٔ شکل‌گیری همدلی، میزان حساسیت به درد دیگران و حتی در روابط اجتماعی نقش داشته باشد. درک این ناهمگونی می‌تواند به توسعهٔ روش‌های درمانی جدید کمک کند، به‌ویژه برای کسانی که مشکل در تشخیص حالت‌های عاطفی دیگران دارند یا در شرایطی مانند اختلالات طیف اوتیسم که پردازش حسی متفاوت است. فهم دقیق تفاوت‌ها در واکنش مغز به دیدن لمس می‌تواند راه را برای رویکردهای شخصی‌سازی‌شده در توان‌بخشی و روان‌درمانی باز کند.

پیامدهای علمی، درمانی و فناورانه

اگر بدانیم مغز چطور لمس مشاهده‌شده را تفسیر می‌کند، می‌توانیم از این دانش در حوزه‌های گوناگون استفاده کنیم. در درمان‌های مبتنی بر بدن، مانند تکنیک‌های آگاهی بدنی یا درمان‌های لمسی، پزشکان می‌توانند از سازوکارهای پردازش لمسیِ مشاهده‌شده برای تقویت بازسازی حسی بیماران بهره ببرند. از سوی دیگر، در محیط‌های دیجیتال مانند واقعیت مجازی، این نتایج می‌تواند به ایجاد تجربه‌های عمیق‌تر و باورپذیرتر کمک کند. وقتی کاربر در یک محیط مجازی صحنه‌ای از تماس را می‌بیند، اگر واکنش مغز به دیدن لمس به‌درستی تحریک شود، حس حضور و ارتباط عاطفی به‌طور چشمگیری افزایش پیدا می‌کند.

این دانش حتی می‌تواند در طراحی تعاملات اجتماعی دیجیتالی استفاده شود، جایی که لمس واقعی ممکن نیست اما لمسِ دیده‌شده می‌تواند نوعی نزدیکی ذهنی ایجاد کند. سازوکارهای مغزیِ مرتبط با مشاهدهٔ لمس یادآور این نکته هستند که صرفاً دیدن تماس میان افراد قادر است حس «نزدیکی» و «ارتباط» را در ما برانگیزد، حتی بدون آن که پوست ما واقعاً چیزی را لمس کند.

بررسی واکنش مغز به دیدن لمس چشم‌انداز تازه‌ای به فهم همدلی و رابطهٔ انسان با بدن خود و بدن دیگران باز می‌کند. اینکه چگونه تنها با نگاه کردن، تجربه‌ای پیچیده و چندلایه در ذهن ما شکل می‌گیرد، نشان‌دهندهٔ توانایی فوق‌العادهٔ مغز در ترکیب اطلاعات حسی و عاطفی است.

خلاصه نهایی

واکنش مغز به دیدن لمس در کمتر از چند صدم ثانیه آغاز می‌شود و مسیرهای حسی و عاطفی را فعال می‌کند. مغز با سرعت کیفیت تماس و ارتباط آن با بدن خود یا دیگری را تشخیص می‌دهد. این واکنش پایهٔ همدلی و فهم احساسات دیگران است. تفاوت‌های فردی در این فرآیند می‌تواند رفتار اجتماعی و تجربهٔ لمسی نیابتی را توضیح دهد.

منبع

❓ پرسش‌های رایج

واکنش مغز به دیدن لمس چیست و چرا اهمیت دارد؟

این واکنش فرآیندی است که طی آن مغز هنگام دیدن تماس، تجربهٔ حسی احتمالی آن را بازسازی می‌کند. این سازوکار برای همدلی و تشخیص وضعیت دیگران اهمیت زیادی دارد.

مغز چقدر سریع لمس مشاهده‌شده را پردازش می‌کند؟

در حدود ۶۰ میلی‌ثانیه مغز تشخیص می‌دهد چه چیزی لمس شده است. سپس کیفیت تماس و جنبه‌های عاطفی آن در مراحل بعدی رمزگشایی می‌شوند.

لمس نیابتی چیست؟

لمس نیابتی حالتی است که فرد هنگام دیدن تماس، احساسی شبیه لمس واقعی را تجربه می‌کند. این پدیده در برخی افراد شدیدتر است و به تفاوت‌های عصبی مرتبط است.

آیا واکنش مغز به دیدن لمس با همدلی مرتبط است؟

بله، این واکنش پایهٔ فعالیت‌های آیینه‌ای در مغز است که نقش مهمی در همدلی و فهم حالت‌های دیگران دارد.

آیا این یافته‌ها کاربرد درمانی دارند؟

بله، در درمان‌های مبتنی بر بدن و در طراحی تجربه‌های واقعیت مجازی می‌توان از این سازوکار برای بهبود آگاهی بدنی و تقویت احساس ارتباط استفاده کرد.

دکتر علیرضا مجیدی

دکتر علیرضا مجیدی

پزشک، نویسنده و بنیان‌گذار وبلاگ «یک پزشک»

دکتر علیرضا مجیدی، نویسنده و بنیان‌گذار وبلاگ «یک پزشک».
بیش از دو دهه در زمینه سلامت، پزشکی، روان‌شناسی و جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی آن‌ها می‌نویسد و تلاش می‌کند دانش را ساده اما دقیق منتقل کند.
پزشکی دانشی پویا و همواره در حال تغییر است؛ بنابراین، محتوای این نوشته جایگزین ویزیت یا تشخیص پزشک نیست.

source

توسط salamathyper.ir