به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، در ساعات نوشتن این گزارش جنگلهای گلستان و ارسباران در آتشاند. تا ظهر روز سهشنبه، چهارم آذر، جنگلهای الیت در منطقه حفاظتشده «چهارباغ» مازندران بعد از ۲۵ روز تحمل شعلههای آتش درحال لکهگیریاند، اما گسترش دوباره آتش بعید نیست. دخالت عامل انسانی در این آتشسوزی از سوی مسئولان مربوطه قطعی دانسته شده و اکنون صحبت از دلیل آتشسوزیهای متعدد در دیگر عرصههای جنگلی است. این هفته جنگلهای کلاردشت، نوشهر و رامسر هم در آتش سوختند و حالا در گلستان محدوده محمدآباد، سوسرا، ساسنگ، شهرستانهای گالیکش، کلاله، مینودشت آتش بر پاست، همزمان با سوختن جنگلهای ارسباران در آذربایجانشرقی. در سومین ماه پاییز، جنگلها بارانی به خود ندیده و خشک و تشنهاند، اما شماری از فعالان حاضر در مناطق درگیر حریق معتقدند این آتشسوزیها مشکوکاند. در همین حال، پیگیریهای «پیام ما» از سازمانهای حفاظت محیطزیست و منابعطبیعی دراینباره بینتیجه است.
«سهیل اولادزاد»، فعال محیطزیست مازندران، با توضیح اینکه در حال حاضر آتش کلاله وسیعتر از دیگر نقاط گلستان است، میگوید آتشسوزیهای اخیر عمدی است. «آتشسوزیهای اخیر طبق الگوی طبیعی آتشسوزیها رخ نداده است. مناطقی که سوخته یا در حال سوختناند، دور از دسترساند. مثلاً ناگهان میبینیم قسمتهای مرتفع آتش گرفته که نه دامسرای سنتی است و نه در دسترس گردشگران. بعضی میگویند کار زمینخوارهاست، اما این مناطق حتی چنین قابلیتی ندارند. عجیب اینکه از زمان شروع این آتشسوزیها، مدام از بعضی از افراد مسئول میشنویم که اگر طرح برداشت درختان شکسته و افتاده اجرا شده بود، اینطور نمیشد. این اظهارنظر اصلاً درست نیست.» او که در عملیات اطفای آتشسوزی جنگلهای سوادکوه حضور داشته، درباره این تجربه میگوید: «در سوادکوه شاهد بودم که سه منطقه در حال آتشسوزی هیچ ارتباطی با هم نداشتند. یعنی بهطور همزمان سه جا را آتش زده بودند و هیچ نشانهای از سرایت آتش این مناطق وجود نداشت. درست در همین زمان حرف طرح برداشت درختان افتاده هم به میان آمد، اما نقطهای که میسوخت اصلاً درختان افتاده نداشت.»
اولادزاد ادامه میدهد: «اینکه ناگهان نوک یک قله آتش میگیرد، عجیب و غیرعادی است. البته امیدوارم عمدی نباشد. واقعاً تصور اینکه انسانی برای رسیدن به سود جنگلی را به آتش بکشد، دردناک است. در این شرایط فکر میکنم حضور مردم محلی و مواظبت از عرصههای جنگلی کمک بزرگی میکند. باید جلوی حضور افراد مشکوک در جنگلها را به محیطزیست گزارش کنیم و جلوی آتشسوزیهای جدید را بگیریم.»
او درباره امکانات مورد نیاز برای خاموشکردن این آتشسوزیها توضیح میدهد: «نیروهایی که در عملیات اطفای حریق ارسباران و گلستان شرکت دارند، میگویند برای خاموشکردن این مناطق صعبالعبور و دورافتاده به هلیکوپتر نیاز است، اما بعد از آتشسوزی بزرگ جنگلهای الیت در منطقه حفاظتشده چهارباغ، گویا چنین امکانی فعلاً در دسترس نیست. آنها درخواست امکانات بیشتر دارند.»
نیمهشب وسط جنگل جاده کشیدند
در روزهای گذشته جنگل سوادکوه در مازندران هم گرفتار آتش شد. این آتشسوزی یکشنبه شب، دوم آذر، شروع شد و دوشنبهشب خاموش شد. «داریوش احمدیفر»، حفاظتگر منطقه شکارممنوع سوادکوه که در عملیات اطفای این آتش حضور داشته، میگوید: «این آتشسوزی حدود ساعت ۱۰ شب در آلاشت شروع شد و ما جزو اولین گروههایی بودیم که به منطقه رسیدیم. آتش در سه نقطه شعلهور بود؛ سه نقطهای که هر کدام تقریباً حدود ۲۰۰ متر فاصله داشتند. مثلاً در نقطهای یک هکتار میسوخت، ۲۰۰ متر آنطرفتر یک هکتار دیگر و ۵۰۰ متر جلوتر باز یک هکتار دیگر. این شعلهها اصلاً با هم مرتبط نبودند. طوری نبود که بگوییم یک برگ نیمسوخته از این نقطه پرت شده و رفته نقطه دیگر را سوزانده. با خودمان گفتیم شاید کسی کینهای داشته و از عمد آمده این نقطهها را آتش زده است.»
داریوش و همراهانش در آن نیمهشب در حال خاموشکردن آتش بودند که دیدند یک دستگاه لودر به منطقه آمده و در حال باز کردن راه است. «حدود ساعت یک شب بود که دستگاه بهرهبرداری جنگل را آوردند و شروع کردند به جادهکشی تا محل آتشسوزی. این دستگاه شخصی متعلق به یکی از پیمانکاران جنگل بود. به او گفته بودند راه را برای رساندن امکانات اطفای حریق باز کند. تا این لودر بیاید و جاده را بکشد، آتش خاموش شد. آنها فقط برای آوردن ۱۰ دبه بیستلیتری آب، در عرض سهچهار ساعت یک کیلومتر جاده کشیدند. این جاده آن شب کارایی دیگری نداشت.»
ساعت سه صبح بود که چند نفر با لباسهای رسمی به منطقه آمدند؛ نماینده مردم قائمشهر، سوادکوه و کیاکلا در مجلس، رئیسپلیس امنیت استان، رئیس منابعطبیعی سوادکوه و مدیرکل منابعطبیعی استان مازندران با هیئت همراه. «دیدم در جمع این صحبت است که فعالان محیطزیست از روی احساس مانع اجرای طرح برداشت درختان شکسته و افتاده شدهاند و به همین دلیل، جنگل انبار باروت شده و دارد میسوزد. درواقع، بعضی فکر میکنند اگر بهرهبرداری انجام میشد، جنگل اینطور نمیسوخت. با شنیدن این صحبتها نتوانستم خودم را کنترل کنم. وارد جمع شدم و گفتم من حفاظتگر بومی منطقه هستم. توضیح دادم که این محدودهای که میسوزد، درخت افتاده و شکستهای ندارد. این آتش عمدی است که در سه نقطه جدا از هم شعلهور شده. علاوهبراین، جنگل دو ماه است که بارندگی نداشته و بهدلیل برگهای خشک، آتش بهراحتی پیشروی میکند. گفتم اگر قرار است درختان شکسته و افتاده برای پیشگیری از آتش برداشته شوند، باید با جارو همه برگهای خشک جنگل را جمع کنیم!»
از شروع آتشسوزیها در ۲۵ روز گذشته در منطقه حفاظتشده چهارباغ، چندباری این حرف به میان آمده که توقف اجرای طرح بهرهبرداری از درختان شکسته و افتاده دلیل این آتشسوزیهاست، اما داریوش از جمله حفاظتگرانی است که مخالف این رویکرد است و میگوید: «درخت شکسته و افتاده جزوی از اکوسیستم جنگل است. زیستگاه گونههای دیگر است، رویشگاه قارچ است. منبع تغذیه پستانداران دیگر است. از آن طرف، درنهایت بعد از تجزیه، مواد آلی آن باقی درختان جنگل را تغذیه میکند. این جنگل ۳۰ میلیون سال قدمت دارد و در تمام این مدت بدون طرح بهرهبرداری و مدیریت زنده مانده و رشد کرده و به اینجا رسیده است. مشکل جنگل ما کشیدن جاده جنگلی و گردشگری بیضابطه و آفرودسواری است.»
شعلههایی که درختان راش و ممرز سوادکوه را میسوزاندند غروب دوشنبه با تلاش محیطبانان و نیروهای هلالاحمر و افراد دیگر به آتشبر خورد و خاموش شد، اما صحبتها درباره برداشت درختان شکسته و افتاده تمامی ندارد.
انگار میدانند کجا را آتش بزنند
«امیر حسینیبای» که صاحب اقامتگاه بومگردی در ارتفاعات رامیان است، میگوید آتشسوزی صبح سوم آذر در روستای «جوزچال» ارتفاعات شهرستان رامیان استان گلستان شروع و بعد از سه ساعت مهار شد. «آتشسوزی در دو نقطه رخ داده بود که احتمال عمدیبودن آن وجود دارد. این آتش را بههمراه همسرم و دو نفر از دامداران محلی مهار کردیم.»
او و همسرش این روزها در حال پایش مناطق اطراف هستند و با دیدن کوچکترین نشانهای از دود، به محل آتشسوزی میروند. «فردا (چهارشنبه) هم عازم آتشسوزیهای گالیکش هستیم.» حسینی از نقطه دیگری که همچنان در حال سوختن است، میگوید: «روستای «سوار وسط» که به جنگل گلستان چسبیده، در دو نقطه بهشدت شعلهور است. این روستا مابین «کلاله» و «گالیکش»، اما در حوزه «کلاله» است. اینجا بخشی از جنگلهای گالیکش است که به پارک ملی گلستان وصل میشود. شرایط در آن منطقه طوری است که نمیشود به آتش نزدیک شد و بهشدت صعبالعبور است. تا ساعت ۴ امروز، یعنی سهشنبه، متوجه شدم ستاد بحران درخواست عملیات هوایی کرده، ولی فعلاً کسی نیامده. درحال حاضر خطرناکترین چیزی که جنگلهای گلستان را تهدید میکند، آتشسوزی این دو نقطه است.»
از نگاه او مناطقی که آتش میگیرد، نقاط خاصی هستند که هر کسی نمیتواند پا به آنجا بگذارد. «مثلاً در همین روستای سوار وسط، انگار طرف میداند دقیقاً باید کجا آتش را روشن کند که شعلهور شود. جاهایی را داریم که جهت باد عوض میشود. شبها جهت باد از سمت کوه به دشت است و روزها از دشت بهسمت کوه. آتش دقیقاً زمانی اتفاق افتاده که باد بهشدت میوزد و یک شعله کوچک را به جهنمی عظیم تبدیل میکند.»
او دلیل بخشی از آتشسوزیها را سهلانگاری و بخش دیگری را عامدانه میداند. «دولت باید با جوامع محلی در پیشگیری از آتشسوزیها و در بحرانها همکاری داشته باشد. مثلاً من در نقش عضوی از این جامعه محلی در هزار هکتار، جلوی قاچاق چوب را میگیرم و اجازه نمیدهم کسی حتی یک شاخه ۱۰سانتی را با خودش ببرد. تاوانش را هم میدهم، دادگاه هم با شکارچی چوب رفتهام. در این شرایط حداقل انتظاری که از دولت میرود، این است که از جوامع محلی حمایت کند. من درخواست غیرقانونی ندارم، ولی متأسفانه اینقدر دست جوامع محلی را بستهاند که در چنین روزهایی گیر میافتند. بعضیها آسیبی که میبینند را اینطور تلافی میکنند. همه اینها به این دلیل است که تعامل خوبی با جوامع محلی برقرار نمیشود.»
تهدید «سیاهخروس» دیزمار
آتش در عرصههای منطقه حفاظتشده دیزمار از دوشنبه شب شعلهور شده است. این منطقه زیستگاه گونههای جانوری از جمله «سیاهخروس» است. «عماد تفضلیان»، فعال محیطزیست، با ابراز نگرانی درباره این موضوع میگوید: «این جنگلها منابع ملی و با ارزش اکولوژیک بالا هستند و طی میلیونها سال خطرات مختلف را از سر گذرانده و توانستهاند خودشان را احیا کنند. ما بهقدری به این جنگلها آسیب زدهایم که حتی فرصت احیا را از آنها گرفتهایم. این میان، تنوعزیستی هم بهشدت آسیب میبیند، بهویژه که در ارسباران جمعیت «سیاهخروس» هم با ادامه حریق تهدید میشود.»
او در ادامه درباره درگیری تمام استانهای نوار شمالی کشور و همچنین ارسباران میگوید: «نگرانی من برای جنگلهای ارسباران بیشتر است؛ زیرا بهدلیل صعبالعبور بودن، شرایط اقلیمی و وجود باد شدید در آن منطقه، اطفای حریق دشوار میشود و سرعت گسترش آتش بالا میرود. درواقع، در ارسباران مدیریت آتش دارد از کنترل خارج میشود. در حال حاضر دلایل انسانی و طبیعی زیادی برای شروع و تداوم این آتشسوزیها وجود دارد. بهطور قطع میتوان ردپای عامل انسانی را در شروع این آتشسوزیها دید، اما برای تأیید عمدی بودن آن به سند و مدرک نیاز است. کمبود باران از دلایل طبیعی آن است. همچنین، سالهای سال است در تعطیلات گردشگران به مناطق شمالی هجوم میآورند و با بیمبالاتی و بدون حفاظت و مراقبت آتش روشن میکنند. حال اینکه بعی نیست کسانی در این میان شیطنت کنند.»
صبح سهشنبه، چهارم آذر، نیروهای امدادی، هلالاحمر و سازمان محیطزیست و همچنین گروههای مردمی توانستند آتشسوزی منطقهای از جنگلهای ارسباران را مهار کنند، اما بهعلت وزش باد، مناطق دیگری گرفتار شعلههای آتش شدند. «بهرام تندران»، مدیر روابطعمومی هیئت کوهنوردی حاضر در منطقه، میگوید: «با کمکهای کوهنوردان و سازمان محیطزیست توانستیم آتش را در مناطقی از ارسباران از جمله جنگل آینالو که در آتش میسوخت، مهار کنیم؛ اما حریق از دره اوسرین همچنان در حال پیشروی است. در شرایط فعلی بهعلت مسافت زیاد و مسیر دشوار، نیروی انسانی با دست خالی امکان خاموشکردن این آتش را ندارند. نیازمند هلیکوپتر اطفای حریق هستیم و با توجه به اینکه منطقه درههای بسیار عمقی دارد، نیازمندیم نیروهای هوایی و ناوگان هوایی به ما کمک کنند.» بهگفته او، همزمان با این آتشسوزی، ساعت ۸ شب دوشنبه (۳ آذر) گزارش شد چهار شکارچی غیرمجاز با سوءاستفاده از این شرایط به شکار رفتهاند که صبح سهشنبه دستگیر و به مقامات قضائی تحویل داده شدند.
«نعمت دهقانی»، رئیس هیئت کوهنوردی منطقه آزاد جلفا-ارس هم که در ارسباران حضور دارد، با اشاره به اینکه آتشسوزی وارد پنجمین روز شده است، میگوید: «شدت آتشسوزی نسبت به روزهای نخست که بسیار شدید و سخت بود، کمتر شده؛ اما بهدلیل پوشش گیاهی انبوه و تراکم درختان آن منطقه کنترل کامل آتشسوزی بسیار دشوار است.
با وجود حضور و تلاش نیروهای امدادی، بیشترین نقش را مردم محلی، گروههای داوطلب و کوهنوردان در مهار آتش برعهده دارند. حضور مردم بومی و دواطلبان از سایر مناطق و همچنین کمک محدود نیروهای امدادی و ادارههای محیطزیست و منابعطبیعی، باعث جلوگیری از پیشروی شعلههای آتش شده و وضعیت آن قسمت تا حدودی مطلوب است.» مشاهدات و شنیدههای فعالان حاضر در عملیات اطفای حریق درباره مشکوک بودن آتشسوزیهای اخیر هشداری است به مسئولان ارشد و مدیران سازمانها و نهادهای مربوطه برای تحقیق بیشتر و پیشگیری از فجایعی که در راه است.