براساس دادههای وبسایتهای معتبر مانند MS Trust UK حدود 9/2 میلیون نفر در جهان با اماس زندگی میکنند، زنان حدود دو تا سه برابر بیشتر از مردان درگیر این بیماری میشوند و سن شروع بیماری اغلب بین ۲۰ تا ۵۰ سال است. اماس نوعی بیماری خودایمنی است که در آن سیستم ایمنی به غلاف میلین اطراف رشتههای عصبی حمله و پیامرسانی عصبی را دچار اختلال میکند. با توجه به سن درگیری و اثر مستقیم بیماری بر کار و زندگی روزمره و کیفیت زندگی فرد، آشنایی دقیق با روشهای درمان اماس اهمیت زیادی دارد.
اماس چیست و چه تغییری در مغز و نخاع ایجاد میکند؟
مالتیپل اسکلروزیس یا اماس نوعی بیماری خودایمنی مزمن است که در آن سلولهای سیستم ایمنی بهاشتباه به غلاف میلین اطراف رشتههای عصبی در مغز و نخاع حمله میکنند و این لایه محافظ تخریب میشود. با آسیب میلین، سرعت و دقت انتقال پیامهای عصبی کاهش مییابد و بسته به محل ضایعه، علائمی مثل تاری دید، دوبینی، گزگز و بیحسی اندامها، ضعف عضلانی یا اختلال تعادل ظاهر میشود. اگر التهاب تکرار شود و آسیب به خود رشتههای عصبی (آکسونها) برسد، ممکن است غیر قابل بازگشت باشد و در نهایت به ناتوانی حرکتی یا شناختی تبدیل شود؛ به همین دلیل رویکردهای جدید در درمان اماس بر مهار التهاب، کاهش تشکیل ضایعات جدید و محافظت هرچه بیشتر از بافت عصبی تمرکز دارند.
درمان اماس با درمانهای تعدیلکننده بیماری (Disease Modifying Therapies: DMTs)
بخش اصلی درمان اماس با داروهایی انجام میشود که سیستم ایمنی را آرام میکنند و جلوی التهابهای مکرر در مغز و نخاع را میگیرند. به این داروها «درمانهای تعدیلکننده بیماری» یا بهاختصار DMT گفته میشود. مطالعات بزرگ نشان دادهاند این داروها میتوانند تعداد عودها و ضایعات جدید در MRI را کاهش دهند.
بهطورکلی سه گروه مهم برای درمان اماس مطرح است:
1. اینترفرونها و گلاتیرامر استات؛ نقطه شروع درمان طولانیمدت
اینترفرون بتا و گلاتیرامر استات از اولین داروهایی بودند که برای اماس عودکننده-فروکشکننده تأیید شدند و هنوز بهعنوان داروهای ایمن و با سابقه طولانی برای درمان بیماری اماس شناخته میشوند. اینترفرون بتا با تغییر تعادل «پیامهای التهابی» در بدن، شدت واکنش دفاعی را کاهش میدهد و کمک میکند سلولهای ایمنی کمتر به مغز و نخاع حمله کنند. گلاتیرامر استات دارویی است که از نظر ساختار شبیه بخشی از میلین است و باعث میشود سیستم ایمنی بهجای حمله به میلین واقعی، تا حدی درگیر این مولکول شود. این داروهای تزریقی معمولاً برای بیمارانی مناسب است که فعالیت بیماری آنها خفیف تا متوسط است و نیازی به درمانهای قوی ندارند.
2. داروهای خوراکی و مهارکنندههای BTK؛ نسل جدید DMTها
داروهای خوراکی مانند فینگولیمود یا اوزانیمود و دیمتیل فومارات با مکانیسمهای مختلف، شدت پاسخ ایمنی را کاهش میدهند. فینگولیمود و اوزانیمود لنفوسیتها را در غدد لنفاوی نگه میدارد تا کمتر وارد مغز و نخاع شوند. دیمتیل فومارات مسیرهایی را فعال میکند که از سلولهای عصبی در برابر آسیب ناشی از استرس اکسیداتیو محافظت میکند.
در چند سال گذشته، مهارکنندههای BTK بهعنوان گروه تازهای از درمانها مطرح شدهاند که هم روی سلولهای B و هم روی میلین پوشاننده سلولهای عصبی اثر میگذارند. برخی از این داروها در کارآزماییهای بالینی، کاهش ضایعات MRI و علامتهای فعالیت التهابی را نشان دادهاند و در فرمهای پیشرونده فعال، نتایج امیدوارکنندهای داشتهاند. توجه داشته باشید که این داروها هنوز در مرحله بررسی هستند و احتمالاً در آینده برای کنترل بهتر بیماری بهکار میروند.
داروهای خوراکی برای بیمارانی که از تزریقهای مکرر خسته شدهاند یا از درمانهای گروه اول پاسخ کافی نگرفتهاند، گزینههای مهمی در درمان اماس بهشمار میرود.
بیشتر بخوانید: بهترین داروی ام اس سال 1404 (پیشرفت دارویی بیماری MS)
3. آنتیبادیهای ضد CD20؛ بهبود چشمگیر در کنترل عود بیماری و ایجاد ضایعات جدید
آنتیبادیهای مونوکلونال ضد CD20 مانند اُکرلیزومب، بهطور هدفمند به سلولهای B بالغ حمله میکنند؛ سلولهایی که در ایجاد بیماری اماس نقش مهمی دارند. این داروها با تزریق وریدی دورهای یا تزریق زیرجلدی ماهانه تجویز میشوند. در مطالعات طولانیمدت نشان داده شده است این داروها عودهای بالینی و ضایعات جدید MRI را تا حد بسیار زیادی کم میکنند. در برخی بیماران، عودهای بالینی برای چندین سال بسیار کم یا متوقف شدهاند و سطح نشانگرهای آسیب عصبی در خون در افراد مصرفکننده این داروها، به مقادیر نزدیک به افراد سالم رسیده است. درصورت نیاز به مشاوره و راهنمایی بیشتر در زمینه بیماری اماس و شناخت داروها با تیم تخصصی ارکید لایف در ارتباط باشید.
البته داروهای دیگری نیز برای درمان بیماری اماس مورد استفاده قرار میگیرند. مثل ناتالیزومب، آلمتوزومب، کلادریبین، تریفلونوماید و غیره.
درمان اماس با سلولهای بنیادی؛ امیدها و واقعیتها

امروزه یکی از زمینههای پژوهشی در درمانهای بیماری اماس، استفاده از سلولهای بنیادی است که در بعضی بیماران خاص ممکن است مفید باشد، اما هنوز درمان استاندارد محسوب نمیشود و تأیید نشده است.
1. پیوند سلولهای بنیادی خونساز (AHSCT)
این روش شامل شیمیدرمانی سنگین برای از نوسازی سیستم ایمنی است. این روش تنها برای گروه خاصی از بیماران با بیماری بسیار فعال است که به داروهای دیگر پاسخ ندادهاند و زیر نظر متخصصان در مراکز دانشگاهی انجام میشود؛ زیرا عوارض جانبی آن ممکن است جدی باشد.
2. سلولهای بنیادی مزانشیمی (MSC)
این روش بیشتر جنبه ترمیمی دارد و هنوز در مرحله تحقیقات است. اگرچه نتایج اولیه امیدوارکننده بوده است، هنوز بهعنوان درمان استاندارد و معمول تأیید نشده است. این سلولها از مغز استخوان یا چربی گرفته میشوند و میتوانند التهاب را کاهش دهند و به ترمیم بافت کمک کنند. نتایج اولیه بعضی کارآزماییها امیدوارکننده بوده است، اما هنوز شواهد کافی برای تبدیل شدن به درمان معمول وجود ندارد و فعلاً فقط در قالب طرحهای پژوهشی بررسی میشود.
نقش سبک زندگی و توانبخشی در کنار درمان اماس
سبک زندگی سالم و توانبخشی جایگزین دارو نیستند، اما میتوانند نتیجه درمان اماس را بهتر و خستگی و ناتوانی را کمتر کنند. مهمترین کارهایی که بیمار میتواند در کنار مصرف دارو انجام دهد، عبارتاند از:
- ورزش منظم
پیادهروی، شنا یا ورزشهایی مثل یوگا و تایچی با شدت متوسط به کاهش خستگی، حفظ تعادل و تقویت عضلات کمک میکند. بهتر است برنامه ورزشی زیر نظر متخصص پزشکی ورزشی یا فیزیوتراپیست تنظیم شود.
- تغذیه و ترک سیگار
مصرف سبزی، میوه، ماهی و غلات کامل و کنترل وزن، به سلامت عمومی و التهاب کمتر کمک میکند. مصرف سیگار و اضافهوزن ممکن است سیر بیماری را بدتر کنند.
- خواب و مدیریت استرس
خواب کافی و استفاده از روشهایی مثل تنفس عمیق، مدیتیشن ساده یا مشاوره روانشناسی، تحمل علائم و فشار روحی بیماری را آسان میکند و در کاهش خستگی موثر است.
- توانبخشی حرکتی و شناختی
فیزیوتراپی و کاردرمانی برای ضعف، سفتی و سنگینی پا و تمرینهای شناختی برای حواسپرتی و کندی ذهن، به حفظ استقلال فرد در کارهای روزمره کمک میکنند.
جمعبندی
اماس هنوز درمان قطعی ندارد، اما شواهد جدید نشان میدهد اگر تشخیص زود انجام شود و درمان بهموقع و منظم شروع شود، میتوان تعداد عودها و سرعت پیشرفت ناتوانی را بهطور محسوسی کم کرد. داروهای تعدیلکننده بیماری در کنار توانبخشی، فعالیت بدنی، تغذیه مناسب و حمایت روانی کمک میکنند استقلال و کیفیت زندگی فرد تا سالها حفظ شود. چون سیر بیماری در هر فرد متفاوت است، انتخاب دارو و سایر روشها باید حتماً زیر نظر متخصص مغز و اعصاب و براساس MRI، علائم و شرایط شخصی انجام شود./577947
source