قرنها پس از مرگ کریستوف کلمب، نام او همچنان در سراسر جهان مطرح است و موضوعات مرتبط با او باعث شگفتی و کنجکاوی بسیاری شده است. او که به دلیل سفرهای اکتشافی خود به قاره آمریکا در سال ۱۴۹۲ شناخته میشود، میراثی به جا گذاشته که همواره با بحث و جدلهای فراوان همراه بوده است. اما امروز، تحقیقات جدیدی درباره منشأ قومی او و همچنین محل دقیق دفن او به نتایجی قابلتوجه رسیدهاند.
از زمان حیات خود، زندگی و تبار کلمب همواره با رمز و رازهای بسیاری همراه بوده است. بسیاری از مردم بهدرستی از ریشههای جنوایی (Genoese) او آگاهند، اما برخی محققان معتقد بودند که این دریانورد ممکن است دارای تبار پیچیدهتری باشد. سوالاتی مانند اینکه آیا او واقعاً ایتالیایی بود، یا ممکن است ریشههای پرتغالی، باسکی، یا حتی یهودی داشته باشد، سالها بیپاسخ باقی مانده بودند. همچنین این سوال مطرح بوده که آیا بقایای او واقعاً در اسپانیا قرار دارد یا در یکی از کشورهای دیگر آمریکای لاتین؟
کلمب در سال ۱۵۰۶ در «وایادولید (Valladolid)» اسپانیا درگذشت و ابتدا در همانجا به خاک سپرده شد. اما پس از چند سال، بقایای او به سانتو دومینگو در جمهوری دومینیکن انتقال یافت و بعد از آن به کوبا و نهایتاً دوباره به اسپانیا بازگردانده شد. امروز، بقایای او در کلیسای جامع سویل (Seville) قرار دارد. اما در مسیر این نقلوانتقالها، بقایای دیگری نیز در جمهوری دومینیکن پیدا شده است که آنها هم به کلمب نسبت داده میشوند. این مسئله سالها باعث شده بود که محققان بر سر این که بقایای واقعی او در کجا قرار دارد، دچار تردید شوند.
برای حل این معما، تیمی از محققان اسپانیایی به سرپرستی «خوسه آنتونیو لورنتِه (José Antonio Lorente)» از دانشگاه گرانادا (Granada) دست به یک تحقیق ژنتیکی زدند. آنها از DNA اعضای خانواده کلمب، از جمله برادر و پسر او، نمونهبرداری کردند تا بتوانند بقایای موجود در کلیسای سویل را با آنها مقایسه کنند. پس از چندین سال تحقیق و بررسی، لورنتِه و تیمش اعلام کردند که بقایای موجود در سویل واقعاً متعلق به کریستفُر کلمب است.
اما این تنها نیمی از داستان است. در جمهوری دومینیکن نیز مجموعهای از استخوانها پیدا شده بود که آنها نیز به نام کلمب ثبت شده بودند. به گفته لورنتِه، این امکان وجود دارد که هر دو مجموعه بقایای کلمب باشند، چرا که هر دوی آنها ناقص هستند و شاید بقایای کلمب میان دو کشور تقسیم شده باشد.
تحقیقات این گروه در مستندی به نام «DNA کلمب: منشأ واقعی» که از تلویزیون ملی اسپانیا پخش شد، به نمایش درآمد. علاوه بر کشف محل دفن، این مستند همچنین به بررسی منشأ قومی کلمب پرداخت. بر اساس نتایج بهدستآمده، DNA کلمب و پسرش «هرناندو» نشان میدهد که کلمب ممکن است دارای ریشههای یهودی بوده باشد. این یافتهها به دلیل اهمیت تاریخی یهودیان در اسپانیا، پیش از اخراج اجباری آنها توسط «ایزابلا» و «فرناندو» در پایان قرون وسطی، اهمیت بسیاری دارد.
پیش از این، نظریههای بسیاری درباره ریشههای قومی کلمب مطرح شده بود. برخی او را اهل پرتغال، برخی دیگر اهل باسک و حتی برخی او را از تبار یهودیان سفاردی (Sephardic Jews) میدانستند که پس از اخراج از اسپانیا در کشورهای مختلف سکنی گزیدند. اما با استفاده از DNA، اکنون میتوان تأیید کرد که او متولد غرب اروپا بوده است، هرچند مشخص کردن دقیق محل تولد او همچنان دشوار است.
این تحقیقات که بیش از دو دهه طول کشید، به یکی از معماهای بزرگ تاریخی پاسخ داده است. اما در عین حال، واکنشهایی نیز نسبت به این کشفیات وجود داشته است. برخی از مردم بر این باورند که تبدیل چنین پژوهشهایی به یک برنامه تلویزیونی ممکن است از اهمیت علمی آن بکاهد، اما از سوی دیگر، این کشفیات بدون شک نقطه عطفی در شناخت شخصیت و تاریخ کلمب خواهد بود.
جنجال و تغییر دیدگاهها درباره کریستفُر کلمب
کشفهای مربوط به منشأ قومی و بقایای کلمب در زمانی صورت گرفتهاند که نام او در کشورهای مختلف بهویژه در آمریکا، موضوع بحثهای جنجالی بسیاری شده است. کلمب که به مدت طولانی به عنوان کسی که «قاره آمریکا را کشف کرد» شناخته میشد، امروزه به دلیل پیامدهای سفرهایش، به ویژه برای مردم بومی آمریکا، مورد انتقاد قرار گرفته است. سفرهای او نه تنها منجر به استعمار اروپاییان شد، بلکه آغازگر دوران تلخی از استثمار و نسلکشی بومیان بود.
در اسپانیا، کلمب همچنان به عنوان یک قهرمان ملی شناخته میشود و روز ملی این کشور به یادبود ورود او به قاره آمریکا برگزار میشود. اما حتی در خود اسپانیا نیز این جشنها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. در سال ۲۰۱۵، «آدا کولائو (Ada Colau)»، شهردار بارسلونا، آشکارا از جشنهای ملی انتقاد کرد و از اینکه کشوری زادروز او را که باعق یک «یک نسلکشی» جشن بگیرد، ابراز شرمساری کرد. او همچنین از هزینههای گزاف این مراسم که شامل رژههای نظامی میشد، انتقاد کرد.
در ایالات متحده، وضعیت بسیار پیچیدهتر است. در سالهای اخیر، مجسمههای کلمب در سراسر این کشور به نمادهایی از استعمار تبدیل شدهاند و بسیاری از آنها در جریان اعتراضات مردمی سرنگون شدهاند. برای مثال، در سال ۲۰۲۰، یک مجسمه از کلمب در ریچموند، ویرجینیا، توسط معترضان سرنگون، آتش زده و به دریاچهای پرتاب شد. معترضان پلاکاردی با خود داشتند که بر آن نوشته شده بود: «کلمب نماد نسلکشی است.»
با وجود تمام این بحثها، کلمب همچنان یکی از شخصیتهای تاریخی است که نام او با ماجراجویی، کشف و تغییرات بزرگ جهانی گره خورده است. اگرچه بسیاری از حقایق تاریخی درباره او تغییر یافته و مورد بازنگری قرار گرفتهاند، اما تحقیقات جدید درباره تبار و محل دفن او، نوری تازه بر این چهره تاریخی تاباندهاند.
source