رمان «ماشنکا» نوشته ولادیمیر نابوکف با ترجمه عباس پژمان توسط نشر نگاه منتشر و راهی بازار نشر شد.

رمان «ماشنکا»ی نابوکف به ‌نوعی یک خودزندگینامه است که نویسنده در مقدمه ترجمه انگلیسی‌ آن اشاره کرده و برخی صحنه‌های آن از زندگی خودش وام گرفته شده‌اند. در هر صورت شخصیت ماشنکا در این‌ کتاب، معادل همان تامارا در زندگی واقعی نابوکف است که در ۱۶ سالگی عاشقش شد. اما انقلاب ۱۹۱۷ روسیه نابوکف جوان را از عشقش جدا کرد و زخم این ‌جدایی تا پایان عمر با داستان‌نویس روسی تازه ماند. نابوکف خود درباره این ‌کتاب می‌گوید: ماشنکا نخستین رمان من بود. در برلین و بلافاصله بعد از ازدواجم در بهار ۱۹۵۲ نوشتنش را آغاز کردم. اول سال بعد به پایان رسید و شرکتی که مخصوص چاپ کتاب‌های نویسندگان مهاجر بود آن را منتشر کرد. این ‌نویسنده در مقدمه‌ای که سال ۱۹۷۰ بر این‌ کتاب نوشته درباره واقعیت یا خیالی‌ بودن اتفاقات آن می‌گوید: یک‌ربع قرن بعد از نوشتن ماشنکا، وقتی داشتم فصل دوازدهم شرح حالم را می‌نوشتم، به ماشنکا مراجعه نکردم و اکنون که کرده‌ام، می‌بینم به‌رغم اینکه بعضی صحنه‌های خیالی هم به کتاب افزوده شده است (ازجمله زد و خورد با پسر ولگرد دهکده یا دیدار پنهانی عشاق در یک شهر بی‌نام‌ و نشان در میان کرم‌های شب‌تاب) آن ‌بخش از زندگی خصوصی‌ام که به شکل رمان درآمده یک ‌چیز سرمست‌کننده‌ای در خود دارد که در شرح دقیق و وفادارانه‌ آن وجود ندارد.

خلاصه داستان

«ماشنکا» داستان لویتینوف، یک مهاجر روسی است که در برلین زندگی می‌کند. او در یک پانسیون کوچک زندگی می‌کند که توسط شخصی به نام کلیمانوف اداره می‌شود و مهاجران دیگر هم در آنجا اقامت دارند. زندگی لویتینوف با خاطرات دوران جوانی‌اش در روسیه و عشق دوران نوجوانی‌اش به دختری به نام ماشا (یا همان ماشنکا) پر شده است. او با یادآوری این خاطرات، به نوستالژی شدیدی دچار می‌شود و تلاش می‌کند تا راهی برای بازگشت به گذشته پیدا کند.

اما زمانی که لویتینوف درمی‌یابد ماشا اکنون با شخص دیگری ازدواج کرده و اوضاع تغییر کرده است، او با واقعیت تلخ زمان مواجه می‌شود. داستان رمان با پرداختی زیبا و شاعرانه از جدایی و گذر زمان، دلتنگی و از دست رفتن یک عشق نافرجام روایت می‌شود.

تم‌ها و مفاهیم

نوستالژی و تبعید: یکی از مفاهیم اصلی «ماشنکا» حس تبعید و نوستالژی است. نابوکوف، که خود به عنوان یک مهاجر روس در تبعید زندگی می‌کرد، این حس دوری از وطن و گم شدن در دنیای جدید را در شخصیت لویتینوف به تصویر می‌کشد.

عشق نافرجام: عشق جوانی و از دست دادن آن نیز یکی دیگر از موضوعات اصلی رمان است. رابطه لویتینوف با ماشنکا نمادی از عشقی است که در طول زمان و تحت تأثیر تبعید و دوری، به خاطره‌ای تلخ و شیرین تبدیل می‌شود.

زمان و گذر آن: مفهوم زمان در این رمان نقش مهمی دارد، به خصوص در تأملات لویتینوف درباره گذشته و عدم توانایی‌اش برای بازگشت به آن. نابوکوف به طور ماهرانه‌ای زمان را به عنوان عنصری گریزپا و نابودکننده به تصویر می‌کشد.

سبک نویسندگی

«ماشنکا» اولین رمان نابوکوف است و سبک نویسندگی او در این اثر، نگاهی کلاسیک و شاعرانه دارد. او با نثری زیبا و دقیق، احساسات درونی شخصیت‌ها و تأملات فلسفی آن‌ها را به تصویر می‌کشد. این رمان همچنین پیش‌درآمدی برای سبک پیچیده‌تر و بازی‌های زبانی نابوکوف در آثار بعدی‌اش مانند «لولیتا» محسوب می‌شود.

چرا باید این کتاب را خواند؟

«ماشنکا» نه تنها به عنوان اولین رمان نابوکوف حائز اهمیت است، بلکه به دلیل پرداخت عمیق به موضوعاتی چون دلتنگی و عشق از دست رفته، به خوانندگان فرصتی برای درک بهتر احساسات انسانی می‌دهد. همچنین، برای کسانی که به سبک نوشتاری نابوکوف علاقه‌مند هستند، این رمان به عنوان نقطه شروعی مناسب برای آشنایی با جهان ادبی او توصیه می‌شود.

source

توسط salamathyper.ir