نشانه‌های آغازین فروپاشی ازدواج و راه‌های پیشگیری

هنگامی که ازدواج به سمت زوال پیش می‌رود، اغلب از یک الگوی قابل پیش‌بینی پیروی می‌کند. آگاهی از این مراحل به زوج‌ها کمک می‌کند تا پیش از رسیدن به نقطه غیرقابل بازگشت، در جهت بهبود رابطه خود گام بردارند. «بِکی وِتستون» (Becky Whetstone)، روانشناس برجسته خانواده، بر اساس بیش از ۲۰ سال تجربه مشاوره و تحقیق (Research)، پنج مرحله اصلی را شناسایی کرده است که یک ازدواج در حال فروپاشی طی می‌کند. در ادامه این مراحل را به تفصیل شرح می‌دهیم و راهکارهایی برای جلوگیری از فروپاشی کامل ارائه می‌کنیم.

مرحله اول: سرخوردگی و چشم‌پوشی

در این مرحله، یکی از زوج‌ها متوجه می‌شود که از زندگی مشترک خود رضایت ندارد، اما به‌جای اینکه مستقیماً با مشکلات روبه‌رو شود، تصمیم می‌گیرد منتظر بماند تا ببیند آیا اوضاع به‌مرور زمان بهتر می‌شود یا خیر. این مرحله معمولاً با انکار شروع می‌شود؛ فرد به خود می‌گوید: «ازدواج‌ها همیشه بالا و پایین دارند، باید صبر کنم». اما مشکل این است که بدون تلاش برای حل مسائل، این احساسات سرکوب‌شده به مرور زمان شکاف عمیقی ایجاد می‌کند. این دوره ممکن است چندین سال طول بکشد و اغلب بدون برقراری ارتباط باز و صریح با همسر ادامه پیدا می‌کند. این مرحله همچنین خطر ایجاد ناراحتی‌های روانی مانند اضطراب و افسردگی را به همراه دارد.

مرحله دوم: فرسایش احساسی و فیزیکی

در این مرحله، فرد به این نتیجه می‌رسد که ناراحتی او زودگذر نیست و مشکلات جدی‌تری در رابطه وجود دارد. با این حال، هنوز دلایلی مانند تعهد به فرزندان، مسائل مالی، یا فشارهای اجتماعی و مذهبی وجود دارند که از اقدام به جدایی جلوگیری می‌کنند. در این مرحله، رفتارهای ناپسندی مانند طعنه، بی‌احترامی‌های کوچک، و قطع تدریجی ارتباط عاطفی شروع به ظاهر شدن می‌کند. این رفتارها در ظاهر ممکن است بی‌اهمیت به نظر برسند، اما در واقع نشانه‌های واضحی از فروپاشی رابطه هستند. به جای برخورد مستقیم با مشکلات، زوج‌ها به‌تدریج از هم دور می‌شوند و شکاف‌های احساسی عمیق‌تری ایجاد می‌شود.

مرحله سوم: جدایی عاطفی و فرار از واقعیت

در این مرحله، یکی از زوج‌ها به‌طور کامل از رابطه عاطفی کناره‌گیری می‌کند و به دنبال پناهگاهی خارج از ازدواج می‌گردد. این پناهگاه ممکن است یک سرگرمی جدید، یک گروه دوستانی تازه، یا حتی یک رابطه خارج از ازدواج باشد. در این مرحله، فرد به نوعی مصالحه با خود می‌رسد: «می‌توانم با این زندگی ادامه دهم اگر بتوانم چیزی خارج از رابطه پیدا کنم که به من لذت بدهد». این مرحله بسیار خطرناک است، زیرا رابطه عاطفی که باید بین زوج‌ها وجود داشته باشد، به تدریج به محیط‌های دیگر منتقل می‌شود. این جدایی احساسی نه تنها زندگی مشترک را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، بلکه می‌تواند سلامت روان فرد را نیز تضعیف کند. در این مرحله همچنین ممکن است همسر دیگر متوجه تغییرات جزئی در رفتار شریک زندگی خود شود، اما اغلب به‌جای برخورد با این مشکلات، آنها را نادیده می‌گیرد یا توجیه می‌کند.

مرحله چهارم: نقطه شکست یا «لحظه تصمیم‌گیری»

این مرحله به نقطه‌ای اطلاق می‌شود که فرد متوجه می‌شود دیگر نمی‌تواند با همسر خود ادامه دهد. یک حادثه کوچک یا حتی یک جمله ساده می‌تواند به‌عنوان «آخرین قطره» عمل کند و او را به این نتیجه برساند که رابطه غیرقابل تحمل شده است. این لحظه ممکن است به‌صورت ناگهانی رخ دهد، اما در واقع نتیجه سال‌ها فرسایش و بی‌توجهی به مسائل اساسی رابطه است. از این لحظه به بعد، فرد به‌طور کامل از رابطه جدا می‌شود، چه از نظر احساسی و چه از نظر فیزیکی. این مرحله همچنین می‌تواند با تصمیمات ناگهانی مانند درخواست طلاق یا ترک منزل همراه باشد. در این مرحله، معمولاً دیگر هیچ تلاشی برای حفظ رابطه صورت نمی‌گیرد و فرد از نظر روانی به نقطه‌ای رسیده است که بازگشتی برای رابطه نمی‌بیند.

مرحله پنجم: مرگ ازدواج و فرصت بازسازی

مرحله پنجم، که توسط وِتستون شناسایی شده، به معنای پایان کامل ازدواج به شکلی است که قبلاً وجود داشت. در این مرحله، زوج‌ها دیگر به وضعیت قبلی خود باز نمی‌گردند، حتی اگر تصمیم بگیرند که به‌طور قانونی طلاق نگیرند. در واقع، آنچه از رابطه باقی می‌ماند، تنها یک قالب خالی است و اگر تغییری در وضعیت به‌وجود نیاید، احتمالاً طلاق نهایی خواهد شد. با این حال، این مرحله همچنین می‌تواند فرصتی برای بازسازی و نوسازی رابطه باشد. اگر هر دو طرف موافق باشند که مشکلات را شناسایی کرده و با کمک مشاوره حرفه‌ای آنها را حل کنند، ممکن است یک مسیر جدید برای ادامه زندگی مشترک پیدا کنند.

چگونه می‌توان یک ازدواج رو به زوال را نجات داد؟

یکی از مهم‌ترین نکات این است که مشکلات کوچک را نادیده نگیرید. بسیاری از افراد اشتباه می‌کنند و تصور می‌کنند که مشاوره خانواده تنها برای ازدواج‌های در حال فروپاشی ضروری است. وِتستون تأکید می‌کند که مشاوره باید در مرحله فرسایش آغاز شود، یعنی زمانی که زوج‌ها متوجه مشکلات می‌شوند اما هنوز امید به بهبود دارند. اگر احساس می‌کنید که ناراحتی‌ها در حال انباشته شدن هستند و نمی‌توانید آنها را به‌تنهایی حل کنید، از کمک گرفتن هراس نداشته باشید. بسیاری از مشکلات می‌توانند با مشاوره زودهنگام حل شوند و از رسیدن به مراحل جدایی و مرگ ازدواج جلوگیری کنند. همچنین اگر همسر شما از مراجعه به مشاوره خودداری می‌کند، خودتان به‌تنهایی این قدم را بردارید. تغییرات مثبت در یکی از طرفین می‌تواند به‌مرور زمان تأثیر مثبتی بر کل رابطه بگذارد.

source

توسط salamathyper.ir