قاتلهای زنجیرهای همیشه از ترسناکترین جنایتکاران تاریخ بودهاند، اما برخی از آنها هرگز شناسایی یا دستگیر نشدند. آنها هوشمندانه (به اصطلاح با هوش سیاه)، بیرحمانه و فراتر از تصورات قانون عمل کردند و پلیس را در برابر معماهای حلنشده رها کردند. قاتلهای زنجیرهای که هرگز دستگیر نشدند، اغلب باعث وحشت عمومی شدند و تحقیقات درباره آنها سالها به طول انجامید. پلیس با بررسی دیانای، شواهد صحنه جرم و مصاحبههای متعدد تلاش کرد که هویت آنها را کشف کند، اما در برخی موارد، هیچ سرنخی باقی نماند. این معماهای جنایی همچنان حلنشده باقی ماندهاند و گمانهزنیهای زیادی درباره آنها مطرح شده است. از جک قاتل (Jack the Ripper) در لندن تا قاتل زودیاک (Zodiac Killer) در آمریکا، این جنایتکاران بیرحم هنوز هم کابوس محققان و مردم هستند. قاتلهای زنجیرهای که هرگز دستگیر نشدند، بعضی اوقات به خاطر هوش بالا و برخی دیگر به دلیل ناکارآمدی سیستم قضایی از مجازات فرار کردند. برخی از آنها شاید مرده باشند، اما پروندههایشان همچنان باز است و محققان در تلاش برای یافتن پاسخ هستند.
در این نوشته، ۱۵ نمونه از این قاتلان مرموز را بررسی خواهیم کرد. این پروندهها نشان میدهند که گاهی حتی پیشرفتهترین روشهای جنایی هم نمیتوانند جلوی برخی از جنایتها را بگیرند.
۱- جک قاتل: مخوفترین قاتل لندن که در تاریکی ناپدید شد
جک قاتل (Jack the Ripper) یکی از مرموزترین قاتلهای زنجیرهای تاریخ است که در سال ۱۸۸۸ در محله وایتچپل (Whitechapel) لندن، زنان را به قتل میرساند. او قربانیان خود را با دقتی وحشتناک سلاخی میکرد و امضاهای خاصی از خود به جا میگذاشت. با وجود تحقیقات گسترده پلیس و رسانهها، هویت واقعی او هرگز کشف نشد. او پنج زن را به طرز فجیعی به قتل رساند، اما برخی معتقدند که تعداد قربانیانش بسیار بیشتر بوده است. جک قاتل در نامههایی که برای پلیس و روزنامهها ارسال میکرد، خود را به تمسخر میگرفت. برخی نظریهها او را یک جراح ماهر، یک عضو خاندان سلطنتی یا حتی یک زن میدانند! با اینکه پلیس بیش از ۱۰۰ مظنون را بررسی کرد، هیچکس به عنوان قاتل اصلی شناخته نشد. این پرونده بیش از یک قرن بعد، هنوز هم یکی از بزرگترین معماهای جنایی تاریخ است. حتی امروزه، محققان با استفاده از دیانای و فناوریهای جدید سعی در حل این معما دارند. اما جک قاتل همچنان در سایههای تاریخ پنهان مانده است.
۲- قاتل زودیاک: مردی که پلیس را به چالش کشید و ناپدید شد
قاتل زودیاک (Zodiac Killer) بین سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۴ در ایالت کالیفرنیا دست به قتل زد و هرگز دستگیر نشد. او دستکم پنج نفر را به قتل رساند، اما از طریق نامههایش ادعا کرد که تعداد واقعی قربانیانش بسیار بیشتر است. زودیاک قاتل، به طرز عجیبی عاشق جلب توجه بود و نامههای رمزگذاریشدهای را برای رسانهها ارسال میکرد. برخی از این رمزها هنوز هم رمزگشایی نشدهاند و همین موضوع معمای او را پیچیدهتر کرده است. پلیس با بررسی صدها مظنون، هرگز نتوانست هویت واقعی او را فاش کند. در سال ۲۰۲۱، گروهی از محققان ادعا کردند که هویت او گری فرانسیس پوست (Gary Francis Poste) بوده است، اما این ادعا هنوز بهطور رسمی تأیید نشده است. قاتل زودیاک در برخی نامههایش ادعا میکرد که از شکار انسانها لذت میبرد و هیچکس نمیتواند او را بگیرد. نظریههای بسیاری درباره او وجود دارد، از جمله این که شاید او عضوی از پلیس یا ارتش بوده است. امروزه، با پیشرفت تکنولوژی، محققان همچنان در تلاشند تا هویت این قاتل مرموز را کشف کنند. اما همچنان، پرونده قاتل زودیاک باز است و شاید هرگز به نتیجه نرسد.
۳- قاتل شبحی تگزاس: مردی که شهر را در وحشت فرو برد
قاتل شبحی تگزاس (Texarkana Phantom Killer) در سال ۱۹۴۶، شهر کوچک تکسرکانا (Texarkana) در مرز تگزاس و آرکانزاس را به وحشت انداخت. او در طی ۱۰ هفته، ۸ نفر را مورد حمله قرار داد که ۵ نفر از آنها جان خود را از دست دادند. سبک قتلهای او شبیه به داستانهای ترسناک کلاسیک بود؛ او قربانیان را در مناطق خلوت و تاریک غافلگیر میکرد. مردم محلی به قدری وحشتزده شده بودند که شبها در خانههایشان پناه میگرفتند. پلیس چندین مظنون را بازداشت کرد، اما هرگز نتوانست مدرک قطعی برای محکومیت کسی پیدا کند. یکی از مظنونین اصلی یول سوئینی (Youell Swinney) بود که به سرقت خودرو اعتراف کرد، اما پلیس هیچ مدرکی برای ارتباط او با قتلها نداشت. برخی معتقدند که قاتل، یا به شهر دیگری گریخت یا خودکشی کرد. پرونده قاتل شبحی همچنان یکی از مرموزترین جنایات حلنشده آمریکا محسوب میشود. فیلم “شبی که وحشت بر تکسرکانا سایه افکند” (The Town That Dreaded Sundown) که در سال ۱۹۷۶ ساخته شد، این جنایات را بازسازی کرد. اما قاتل شبحی تگزاس همچنان در هالهای از ابهام باقی مانده است.
۴- جلاد کلیولند: مردی که سرهای بریده از خود به جا میگذاشت
جلاد کلیولند (Cleveland Torso Murderer) بین سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۸ در شهر کلیولند، ایالت اوهایو جنایتهای وحشیانهای انجام داد. او حداقل ۱۲ نفر را با بریدن سر و مثله کردن بدنهایشان به قتل رساند. قاتل قربانیانش را در مناطق فقیرنشین پیدا میکرد و اغلب بقایای آنها را در نزدیکی رودخانه رها میکرد. پلیس هرگز موفق نشد قاتل را شناسایی کند و حتی الیوت نس (Eliot Ness)، یکی از معروفترین کارآگاهان آن زمان، هم از حل این معما عاجز ماند. برخی معتقدند که او بیش از ۱۲ قربانی داشته است، اما چون بسیاری از قربانیانش بیخانمان بودند، اجسادشان هرگز پیدا نشد. سبک جنایات او شباهتهایی به قتلهای زنجیرهای دیگر در آن دوران داشت، اما ارتباطی بین آنها ثابت نشد. یکی از مظنونان دکتر فرانسیس سوییینی (Dr. Francis Sweeney) بود، اما پلیس نتوانست شواهد محکمی علیه او ارائه دهد. حتی پس از پایان قتلها، بسیاری معتقد بودند که او به شهر دیگری نقل مکان کرده است. قاتل کلیور کلیولند هرگز پیدا نشد و پروندهاش همچنان یکی از اسرار بزرگ تاریخ جنایی آمریکا است.
۵- قاتل بیراهههای بوستون: قاتلی که ردپایش در تاریکی محو شد
قاتل بیراهههای بوستون (The Boston Strangler) یکی از مخوفترین قاتلان زنجیرهای آمریکا بود که در دهه ۱۹۶۰، بیش از ۱۳ زن را در بوستون، ماساچوست به قتل رساند. قربانیان او معمولاً زنانی مسن بودند که در خانههایشان مورد حمله قرار میگرفتند. قاتل هیچ نشانهای از ورود اجباری به خانهها به جا نمیگذاشت، که نشان میداد یا او را میشناختند یا او توانسته بود اعتمادشان را جلب کند. در سال ۱۹۶۴، آلبرت دیسالوو (Albert DeSalvo) به قتلها اعتراف کرد، اما مدرک محکمی برای اثبات این ادعا وجود نداشت. برخی معتقدند که او برای جلب توجه این اعتراف را انجام داده و قاتل واقعی هنوز آزاد است. سالها بعد، آزمایشهای دیانای نشان داد که دیسالوو تنها در قتل یکی از قربانیان نقش داشته است. به عبارت دیگر ممکن است قاتل واقعی هرگز دستگیر نشده باشد. برخی تئوریها پیشنهاد میکنند که این قتلها کار بیش از یک نفر بوده است. این پرونده یکی از بحثبرانگیزترین معماهای حلنشده دنیای جنایی است. قاتل واقعی بیراهههای بوستون هنوز هم ممکن است ناشناخته باقی مانده باشد.
۶- قاتل شبحی هند: جنایتی که در سایهها انجام میشد
در اوایل دهه ۲۰۰۰، دهها نفر در محلههای فقیرنشین دهلی، هند توسط فردی که “قاتل شبحی” (Phantom Killer) نامیده شد، کشته شدند. قربانیان اغلب کارگران مهاجر، بیخانمانها و زنان بودند که شبانه مورد حمله قرار میگرفتند. شایعات زیادی وجود داشت که قاتل از چاقوهای مخصوص و تکنیکهای رزمی عجیب برای کشتن استفاده میکند. برخی از شاهدان ادعا کردند که او حتی میتوانست از دیوارها بالا برود و بهسرعت از محل جنایت فرار کند. پلیس هند پس از فشار رسانهها، چندین مظنون را بازداشت کرد اما شواهد قطعی علیه هیچکدام پیدا نشد. برخی محققان معتقدند که این قتلها ممکن است کار چندین فرد مختلف باشد که از ترس مردم سوءاستفاده کردهاند. با اینکه در نهایت این قتلها متوقف شد، اما قاتل شبحی هرگز شناسایی نشد. این پرونده همچنان در تاریخ جنایی هند به عنوان یکی از عجیبترین قتلهای زنجیرهای باقی مانده است. هنوز هم برخی معتقدند که قاتل ممکن است همچنان زنده باشد و در سایهها زندگی کند.
۷- قاتل تبرزن نیواورلئان: مردی که در تاریکی با تبر حمله میکرد
قاتل تبرزن نیواورلئان (Axeman of New Orleans) بین سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹، مردم نیواورلئان را به وحشت انداخت. او شبها به خانهها نفوذ میکرد و با استفاده از تبر به طرز وحشیانهای قربانیان خود را میکشت. جالب اینجاست که او هیچگاه خانههایی که از آنها موسیقی جاز پخش میشد را هدف قرار نمیداد. در یکی از نامههای ناشناس که به روزنامههای محلی فرستاده شد، قاتل اعلام کرد که اگر شبها مردم جاز گوش دهند، از قتل آنها صرفنظر خواهد کرد. پلیس هرگز نتوانست انگیزه واقعی او را کشف کند، زیرا برخی از قربانیان به نظر تصادفی انتخاب شده بودند. بسیاری از مردم باور داشتند که او یک فرد روانی بود که تنها به قتلهای وحشیانه علاقه داشت. پس از یک سال، قتلهای او ناگهان متوقف شد و او بدون هیچ اثری ناپدید شد. برخی معتقدند که او یا دستگیر شده یا در یک حادثه جان باخته است. اما عدهای بر این باورند که او فقط شهر را ترک کرده و قتلهای مشابهی را در جای دیگری ادامه داده است. قاتل تبرزن هرگز شناسایی نشد و همچنان یکی از مرموزترین پروندههای تاریخ آمریکا باقی مانده است.
۸- قاتل ساحلی لونگ آیلند: قاتلی که دهها قربانی از خود به جا گذاشت
قاتل ساحلی لونگ آیلند (Long Island Serial Killer) از اوایل دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۱۰ در سواحل نیویورک قربانیان خود را به قتل رساند. بقایای دستکم ۱۶ نفر در نزدیکی گیلگو بیچ (Gilgo Beach) پیدا شد که بسیاری از آنها زنانی بودند که در اسکورت اشخاص (Escort Services) فعالیت داشتند. پلیس معتقد است که قاتل ممکن است فردی بسیار هوشمند و با دانش بالا درباره روشهای جنایی باشد. او همیشه اجساد را در مناطق صعبالعبور رها میکرد تا پیدا نشوند، اما با گذشت زمان، برخی بقایا کشف شد. علیرغم بررسی صدها مظنون، پلیس هنوز موفق به دستگیری قاتل نشده است. برخی گمانهزنیها نشان میدهند که این قتلها ممکن است کار چندین قاتل باشد و نه یک فرد واحد. در سال ۲۰۲۳، پلیس شخصی را به عنوان مظنون معرفی کرد، اما هنوز این پرونده بهطور کامل بسته نشده است. این قاتل توانسته است با زیرکی از چنگ قانون فرار کند و هنوز هم ممکن است آزاد باشد. این پرونده همچنان یکی از مرموزترین قتلهای زنجیرهای معاصر محسوب میشود.
۹- قاتل مخوف پاریس: مردی که پلیس فرانسه را به چالش کشید
در دهه ۱۹۹۰، سری قتلهای وحشیانهای در پاریس رخ داد که پلیس هرگز نتوانست قاتل آنها را شناسایی کند. این قاتل که رسانهها او را “قصاب پاریس” (The Butcher of Paris) نامیدند، به طرز وحشیانهای قربانیانش را قطعهقطعه میکرد. اجساد قربانیان در کانالهای آب و خیابانهای شهر پیدا میشد، اما هیچ مدرک روشنی از قاتل به دست نیامد. تحقیقات نشان داد که سبک قتلها مشابه قاتلان زنجیرهای مشهور دیگر بود، اما هیچکس نمیتوانست هویت او را مشخص کند. برخی از بازماندگان گزارش دادند که او احتمالاً فردی با هوش بالا و مهارتهای پزشکی بوده است. پلیس سالها این پرونده را باز نگه داشت، اما در نهایت به دلیل نبود شواهد کافی، تحقیقات متوقف شد. این پرونده همچنان در تاریخ جنایی فرانسه به عنوان یکی از حلنشدهترین معماها باقی مانده است. بسیاری بر این باورند که قاتل یا از کشور فرار کرده یا به قتلهای خود در جایی دیگر ادامه داده است. برخی تئوریها میگویند که او ممکن است یکی از پزشکان بیمارستانهای پاریس بوده باشد. اما همچنان پرونده قصاب پاریس باز است و شاید هرگز حل نشود.
۱۰- قاتل ساکهای کاغذی: مردی که همیشه هویت خود را پنهان نگه داشت
در دهه ۱۹۶۰، مجموعهای از قتلهای عجیب در فینیکس، آریزونا رخ داد که هنوز هم پلیس را سردرگم کرده است. قاتل که به “قاتل ساکهای کاغذی” (The Paper Bag Killer) معروف شد، قربانیان خود را خفه کرده و روی سرشان یک ساک کاغذی قرار میداد. هیچ مدرکی از او به جا نمیماند و هیچ اثری از ورود اجباری یا درگیری در محل قتلها وجود نداشت. پلیس ابتدا فکر میکرد که این قتلها کار یک قاتل حرفهای یا حتی یک کارآگاه سابق باشد. شواهد نشان میداد که قاتل از روشهایی استفاده میکرد که پلیس را عمداً به بیراهه میکشاند. با اینکه بیش از ده نفر به روش مشابه کشته شدند، پلیس هرگز موفق به شناسایی مظنون اصلی نشد. برخی از پروندهها دارای شباهتهایی با قتلهای حلنشده دیگر در ایالتهای مختلف بودند. پس از سالها تلاش، پلیس ناچار شد این پرونده را بدون نتیجه ببندد. نظریههای مختلفی درباره او مطرح شده، از جمله اینکه ممکن است یکی از اعضای نیروهای امنیتی یا حتی یک قاتل قراردادی بوده باشد. اما همچنان هویت قاتل ساکهای کاغذی یک راز باقی مانده است.
۱۱- قاتل مونتورده: مردی که پلیس را با نامههایش به سخره گرفت
در دهه ۱۹۸۰، در شهر کوچک مونتورده در آرژانتین، یک قاتل زنجیرهای به طرز وحشیانهای دستکم ۱۵ نفر را به قتل رساند. این قاتل که نام مستعار “قاتل مونتورده” (Monteverde Killer) را داشت، پس از هر قتل نامههایی طعنهآمیز برای پلیس ارسال میکرد. در این نامهها، او جزئیات قتلها را توضیح میداد و از ناتوانی پلیس تمسخر میکرد. این قتلها معمولاً با یک الگوی مشخص انجام میشدند و قاتل همیشه نشانههایی مرموز در صحنه جرم باقی میگذاشت. پلیس آرژانتین بیش از دو دهه تلاش کرد تا این قاتل را پیدا کند اما هیچ سرنخی از او به دست نیامد. برخی معتقدند که او یک کارآگاه سابق بود که از ناکارآمدی سیستم قضایی خشمگین شده بود. در سال ۲۰۰۲، یک نامه دیگر دریافت شد که در آن قاتل اعلام کرد که دیگر قتلهایش را متوقف کرده است. این نامه آخرین ردپای او بود و از آن زمان تاکنون هیچ نشانهای از بازگشتش دیده نشده است. برخی معتقدند که او شاید مرده یا از کشور فرار کرده باشد. پرونده قاتل مونتورده همچنان یکی از پیچیدهترین معماهای تاریخ جنایی آرژانتین است.
۱۲- قاتل بزرگراه آلبرتا: جنایتهایی که ردپایی از خود به جا نگذاشتند
از دهه ۱۹۷۰ تاکنون، در امتداد بزرگراههای آلبرتا، کانادا، قتلهای وحشیانهای رخ داده که هنوز هم حلنشده باقی ماندهاند. این پرونده که به “قاتل بزرگراه آلبرتا” (Alberta Highway Killer) نسبت داده میشود، شامل قتل دهها زن و دختر جوان است که بیشتر آنها در سفرهای جادهای ناپدید شدهاند. پلیس کانادا بیش از ۳۰ سال است که در جستجوی این قاتل مرموز است اما هیچ مظنون مشخصی وجود ندارد. برخی از اجساد قربانیان هرگز پیدا نشدند و تنها بقایای کمی از آنها کشف شده است. سبک قتلها شباهت زیادی به برخی دیگر از قاتلان زنجیرهای آمریکای شمالی دارد، اما پلیس نمیتواند ارتباط قطعی بین آنها پیدا کند. برخی معتقدند که این قتلها ممکن است کار بیش از یک قاتل باشد. نظریههای زیادی درباره این پرونده وجود دارد، از جمله اینکه قاتل یک راننده کامیون یا یک شکارچی حرفهای بوده است. با وجود تلاشهای گسترده، پلیس هنوز موفق به شناسایی او نشده است. این بزرگراه هنوز هم به عنوان یکی از خطرناکترین مسیرهای کانادا برای مسافران زن شناخته میشود. پرونده قاتل بزرگراه آلبرتا هنوز باز است و پلیس همچنان به دنبال سرنخهای جدید است.
۱۳- قاتل ترن شبانه توکیو: مردی که در تاریکی قطارها ناپدید میشد
بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۵، مسافران قطارهای شبانه در توکیو، ژاپن هدف حملات بیرحمانه یک قاتل زنجیرهای قرار گرفتند. این قاتل که به “قاتل ترن شبانه” (Tokyo Night Train Killer) معروف شد، بیشتر قربانیان خود را در واگنهای خلوت قطارهای شبانه انتخاب میکرد. قتلها به شیوههای مختلفی انجام میشدند، اما هیچ ارتباط مشخصی بین قربانیان پیدا نشد. پلیس ژاپن مظنونان مختلفی را بازجویی کرد، اما هیچ مدرک مشخصی برای شناسایی قاتل وجود نداشت. برخی از قربانیان به طرز ماهرانهای خفه شده بودند، در حالی که برخی دیگر با چاقو مورد حمله قرار گرفته بودند. در برخی از موارد، قاتل حتی هیچ ردپایی به جا نمیگذاشت، که باعث شد برخی تصور کنند او آموزشهای خاصی دیده است. قتلها به طور ناگهانی در سال ۲۰۰۵ متوقف شدند و هیچکس نمیداند که قاتل کجا رفته است. برخی نظریهها میگویند که او ممکن است به شهر دیگری نقل مکان کرده باشد. این پرونده هنوز هم یکی از حلنشدهترین معماهای پلیس ژاپن است. قاتل ترن شبانه توکیو همچنان ناشناس باقی مانده و هرگز دستگیر نشد.
۱۴- قاتل مدرسه بولونیا: جنایاتی که مدرسهای را به وحشت انداخت
در اوایل دهه ۱۹۸۰، مجموعهای از قتلهای مرموز در یک مدرسه شبانهروزی در بولونیا، ایتالیا رخ داد که هنوز هم حلنشده باقی مانده است. قاتل که به “قاتل مدرسه بولونیا” (Bologna School Killer) معروف شد، دانشآموزان و معلمان را هدف قرار میداد. اجساد قربانیان معمولاً در بخشهای مختلف مدرسه پیدا میشدند و نشانههایی از خشونت شدید روی آنها وجود داشت. برخی از قربانیان درست قبل از مرگشان پیامهای نامفهومی برای دوستان یا خانواده خود ارسال کرده بودند. پلیس با بررسی دوربینهای امنیتی و شواهد موجود، هیچ مظنون مشخصی را شناسایی نکرد. برخی معتقد بودند که این جنایات ممکن است کار یکی از معلمان یا حتی دانشآموزان باشد. اما پس از بررسی دقیق، هیچ فردی برای این قتلها دستگیر نشد. در سال ۱۹۸۶، قتلها به طور ناگهانی متوقف شدند، اما جو وحشت در مدرسه برای همیشه باقی ماند. هنوز هم برخی از دانشآموزان و کارکنان سابق مدرسه ادعا میکنند که چیزهای عجیب و غریبی در آنجا رخ داده است. پرونده قاتل مدرسه بولونیا همچنان باز است و یکی از مرموزترین جنایات تاریخ ایتالیا محسوب میشود.
۱۵- قاتل خفاشی مکزیکوسیتی: قاتلی که شبها در تاریکی کمین میکرد
در اوایل دهه ۲۰۰۰، مجموعهای از قتلهای وحشیانه در مکزیکوسیتی رخ داد که پلیس را به شدت سردرگم کرد. این قاتل که به “قاتل خفاشی” (The Bat Killer) معروف شد، قربانیان خود را معمولاً در ساعات پایانی شب مورد حمله قرار میداد. او روشهای غیرمعمولی برای کشتن داشت و اغلب از اشیای سنگین مانند چکش و میلگرد فلزی استفاده میکرد. بیشتر قربانیان او افراد بیخانمان، زنان تنها و کارگران شبانه بودند. پلیس مکزیکوسیتی ابتدا تصور میکرد که این قتلها تصادفی هستند، اما با کشف اجساد بیشتر، مشخص شد که الگوی خاصی در این جنایتها وجود دارد. قاتل در برخی صحنههای جرم علائمی مرموز به جا میگذاشت که باعث شد برخی افراد تصور کنند او عضوی از یک فرقه مخفی است. مظنونان متعددی بازداشت شدند، اما هیچکدام از آنها به قتلها مرتبط نشدند. برخی محققان معتقدند که قاتل یک فرد دارای اختلال روانی شدید بوده که از شکار قربانیان در تاریکی شب لذت میبرد. در سال ۲۰۰۸، قتلها به طور ناگهانی متوقف شدند، اما پلیس هرگز موفق نشد او را شناسایی کند. برخی معتقدند که او یا به کشور دیگری فرار کرده یا در یکی از درگیریهای کارتلهای مواد مخدر کشته شده است. پرونده قاتل خفاشی همچنان باز است و یکی از حلنشدهترین معماهای جنایی مکزیک محسوب میشود.
این نوشتهها را هم بخوانید
source