فیلم نابودگر – The Terminator
سال ساخت: ۱۹۸۴
کارگردان: جیمز کامرون (James Cameron)
بازیگران شاخص: آرنولد شوارتزنگر (Arnold Schwarzenegger)، لیندا همیلتون (Linda Hamilton)، مایکل بین (Michael Biehn)
فیلم نابودگر یکی از نمادینترین فیلمهای علمیتخیلی و اکشن در تاریخ سینماست. نابودگر نهتنها باعث شهرت جهانی جیمز کامرون شد، بلکه کارنامه آرنولد شوارتزنگر را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داد. نابودگر ترکیبی از اکشن بیوقفه، فضای دلهرهآور و ایدههای آیندهنگرانه درباره هوش مصنوعی و قیام ماشینهاست. این فیلم داستانی پرتنش و هیجانانگیز را روایت میکند که مرز بین انسان و تکنولوژی را به چالش میکشد. جلوههای ویژه نابودگر با وجود محدودیتهای فنی آن دوران، همچنان تأثیرگذار است و حس واقعگرایانهای به داستان میدهد. این فیلم موفق شد یک دنیای منحصربهفرد و تاریک خلق کند که بعدها الهامبخش دهها فیلم و بازی ویدیویی شد. نابودگر علاوه بر صحنههای اکشن فراموشنشدنی، پیامهای فلسفی درباره آینده بشر و تهدیدات تکنولوژی را مطرح میکند. موسیقی متن آن که توسط برد فیدل (Brad Fiedel) ساخته شد، همچنان یکی از معروفترین موسیقیهای فیلمهای اکشن است. نابودگر بدون شک یکی از تأثیرگذارترین آثار سینمایی است که پس از گذشت دههها، همچنان جایگاه ویژهای در میان طرفداران دارد. حالا بیایید ۵ فکت جالب درباره این شاهکار سینمایی را بررسی کنیم.
۱- آرنولد شوارتزنگر در ابتدا قرار نبود نقش نابودگر را بازی کند
در مراحل اولیه تولید، استودیو قصد داشت از آرنولد شوارتزنگر برای نقش کایل ریس استفاده کند، در حالی که لانسل هنریکسن (Lance Henriksen) قرار بود نقش نابودگر را بازی کند. اما زمانی که جیمز کامرون با آرنولد ملاقات کرد، متوجه شد که او با جثه قدرتمند و چهرهی سرد و بیاحساس، انتخابی ایدهآل برای نقش نابودگر است. پس از صحبتهای بیشتر، آرنولد نیز متقاعد شد که این نقش برای او مناسبتر از نقش قهرمان اصلی است. این تصمیم یکی از مهمترین تغییرات فیلم بود، زیرا اجرای شوارتزنگر به یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای سینمایی تمام دوران تبدیل شد.
۲- یکی از دیالوگهای مشهور فیلم تقریباً حذف شده بود
یکی از معروفترین دیالوگهای تاریخ سینما، جملهی “I’ll be back” است که توسط آرنولد شوارتزنگر در فیلم گفته شد. جالب است بدانید که در فیلمنامه اولیه، این جمله به شکل “I will be back” نوشته شده بود، اما کامرون تصمیم گرفت آن را تغییر دهد تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. حتی آرنولد شوارتزنگر ابتدا با این تغییر مخالف بود، زیرا فکر میکرد که نحوه بیان آن چندان طبیعی به نظر نمیرسد. اما پس از اصرار کارگردان، دیالوگ نهایی در فیلم قرار گرفت و به یکی از معروفترین نقلقولهای تاریخ سینما تبدیل شد.
۳- جیمز کامرون ایده فیلم را از یک کابوس ترسناک گرفت
جیمز کامرون ایده اصلی فیلم نابودگر را از یک کابوس عجیب و وحشتناک الهام گرفت. او در یکی از شبهایی که در رم حضور داشت، تب شدیدی گرفت و در خواب، تصویری از یک ربات اسکلتمانند که از میان شعلههای آتش بیرون میآید را دید. این تصویر آنقدر واضح و تأثیرگذار بود که کامرون بلافاصله از خواب بیدار شد و طرح اولیه فیلم را روی کاغذ آورد. بعدها این تصویر به صحنهای نمادین در پایان فیلم تبدیل شد، جایی که نابودگر پس از سوختن در آتش، هنوز به تعقیب سارا کانر ادامه میدهد.
۴- بودجه پایین فیلم، تیم تولید را با چالشهای زیادی روبهرو کرد
در آن زمان، نابودگر یک فیلم کمهزینه محسوب میشد و با بودجهای حدود ۶.۴ میلیون دلار ساخته شد. این مقدار، حتی برای استانداردهای دهه ۸۰ هم بسیار کم بود. تیم تولید مجبور شد برای صرفهجویی در هزینهها، بسیاری از صحنهها را با روشهای خلاقانه فیلمبرداری کند. مثلاً برخی از صحنههای شبانه در لسآنجلس بدون مجوز فیلمبرداری شدند تا هزینههای اضافی پرداخت نشود! همچنین، برخی جلوههای ویژه فیلم با استفاده از ماکتها و تکنیکهای سنتی ساخته شدند، اما نتیجه نهایی آنقدر خوب بود که فیلم در آن زمان کاملاً واقعی به نظر میرسید.
۵- نابودگر در برخی کشورها ممنوع شد!
به دلیل خشونت بالا و محتوای دلهرهآور، فیلم نابودگر در برخی کشورها با سانسور شدید یا حتی ممنوعیت کامل مواجه شد. در کشورهایی مانند لهستان و کره جنوبی، فیلم تنها پس از حذف بسیاری از صحنههای خشن اجازه اکران یافت. حتی در برخی کشورها، نسخه اصلی فیلم تا سالها قابل نمایش نبود و تنها نسخههای سانسورشده در دسترس بود. با این حال، موفقیت بزرگ فیلم باعث شد که در نهایت تقریباً در سراسر جهان به نمایش دربیاید و طرفداران زیادی پیدا کند.
۶- صحنهی حمله به کلوب شبانه بدون مجوز فیلمبرداری شد
یکی از صحنههای بهیادماندنی فیلم، لحظهای است که نابودگر در کلوب شبانه “Tech Noir” به سارا کانر حمله میکند. نکته جالب اینجاست که سازندگان فیلم به دلیل محدودیتهای بودجهای، قادر به بستن خیابانها یا دریافت مجوز رسمی فیلمبرداری نبودند. بنابراین، تیم تولید مجبور شد به صورت غیررسمی و با حداقل تجهیزات، این صحنه را در یک کلوب واقعی ضبط کند. برای طبیعی جلوه دادن صحنه، جیمز کامرون از نورپردازی کم و زوایای بسته استفاده کرد تا نیازی به استفاده از نورهای گرانقیمت و تجهیزات پیچیده نباشد. حتی بسیاری از افرادی که در پسزمینهی صحنه دیده میشوند، سیاهیلشکرهای استخدامشده نبودند، بلکه مشتریان واقعی کلوب بودند که از اتفاقات پیشرو بیخبر بودند! کامرون از این روش در برخی دیگر از صحنههای فیلم هم استفاده کرد، از جمله سکانسهایی که در خیابانهای لسآنجلس اتفاق میافتد. اجرای این تکنیک باعث شد که صحنهها حس واقعگرایانهای پیدا کنند و تماشاگران بیشتر با فضای تاریک و مرموز فیلم ارتباط برقرار کنند. در نتیجه، Tech Noir نهتنها نام یک کلوب در فیلم شد، بلکه به سبکی در سینمای علمیتخیلی اشاره پیدا کرد. بعد از موفقیت نابودگر، بسیاری از منتقدان از این اصطلاح برای توصیف فیلمهایی استفاده کردند که ترکیبی از فیلم نوآر و علمیتخیلی هستند.
۷- طراحی مکانیکی نابودگر توسط هنرمند مطرح کتابهای مصور انجام شد
مدل اسکلت فلزی نابودگر (T-800)، یکی از نمادینترین طراحیهای روباتیک در تاریخ سینما است. برای طراحی آن، جیمز کامرون از استن وینستون (Stan Winston)، یکی از مطرحترین هنرمندان جلوههای ویژه در هالیوود، کمک گرفت. اما جالب است بدانید که الهام اصلی این طراحی از دنیای کتابهای مصور (کامیکها) گرفته شد. استن وینستون و تیمش از شخصیتهای علمیتخیلی مانند متالو (Metallo) در کمیکهای دیسی و روباتهای داستانهای فیلیپ کی. دیک الهام گرفتند. اسکلت مکانیکی نابودگر باید وحشتناک، اما در عین حال باورپذیر میبود، به همین دلیل وینستون و تیمش روی جزییات آن به شدت حساس بودند. در نهایت، مدل نهایی اسکلت از ترکیب فلز براق و ساختار شبهانسانی ساخته شد که در تاریکی شب و زیر نور خاص، ظاهری مخوف و تهدیدآمیز پیدا میکرد. یکی از ویژگیهای مهم این طراحی، چشمهای قرمز درخشان بود که به صورت خاصی نورپردازی میشد تا حس غیرانسانی و بیاحساسی نابودگر را تقویت کند. در طول فیلم، برای به تصویر کشیدن T-800 از ترکیبی از پروتزهای متحرک، انیماترونیک و جلوههای ویژهی دستی استفاده شد. این مدل به قدری موفق بود که بعدها الهامبخش بسیاری از شخصیتهای سایبورگ در سینما و بازیهای ویدیویی شد. در دنبالهی فیلم، مدل نابودگر با تکنولوژی پیشرفتهتر CGI بازسازی شد، اما هنوز هم طراحی نسخهی اول آن یکی از ماندگارترین نمونههای رباتهای سینمایی به حساب میآید.
۸- آرنولد شوارتزنگر فقط ۷۰۰ کلمه در کل فیلم صحبت میکند
باورکردنی نیست، اما در طول فیلم نابودگر، آرنولد شوارتزنگر فقط ۷۰۰ کلمه دیالوگ دارد! این در حالی است که فیلم ۱۰۷ دقیقه طول میکشد، بنابراین میتوان گفت که شخصیت نابودگر بیشتر یک ماشین کشتار خاموش است تا یک شخصیت پرحرف. دلیل این انتخاب، ماهیت بیرحم و بدون احساس این ربات است که به شکلی سرد و بیروح حرکت میکند و نیازی به صحبت کردن ندارد. جیمز کامرون معتقد بود که دیالوگهای کمتر برای نابودگر، او را ترسناکتر و مرموزتر جلوه میدهد. یکی از نکات جالب این است که برخی از معروفترین دیالوگهای تاریخ سینما، مانند “I’ll be back”، در همین ۷۰۰ کلمه قرار دارند. آرنولد شوارتزنگر بعدها اعتراف کرد که حفظ کردن این دیالوگها برایش سختتر از فیلمهای دیگر بود، چون باید آنها را با لحن کاملاً بیاحساس و مکانیکی بیان میکرد. با وجود دیالوگهای کم، شوارتزنگر با زبان بدن و حرکات مکانیکی نابودگر را به شکلی فوقالعاده به تصویر کشید. این سبک بازی، تأثیر زیادی در موفقیت فیلم داشت و شخصیت T-800 را به یکی از نمادهای سینمای اکشن و علمیتخیلی تبدیل کرد.
۹- چگونگی ساخت صحنههای دید اولشخص نابودگر
یکی از ویژگیهای جالب فیلم، صحنههایی است که از زاویه دید نابودگر نمایش داده میشوند، جایی که همه چیز به صورت تصاویر دیجیتالی و اطلاعات کامپیوتری دیده میشود. جالب است بدانید که این جلوههای ویژه، نه با کامپیوترهای پیشرفته، بلکه با تکنیکهای ابتدایی و خلاقانه ساخته شدند. تیم جلوههای ویژه، این تصاویر را به صورت دستی روی فیلم ضبط کردند و متنها و دادههای روی صفحه را با استفاده از صفحهنمایشهای الکترونیکی واقعی طراحی کردند. در واقع، اطلاعاتی که در صفحه نمایش داده میشوند، کدهای واقعی کامپیوتری نیستند، بلکه متنهای تصادفی و معکوسشدهی زبان اسمبلی هستند! یکی دیگر از نکات جالب این صحنهها این است که کامرون سعی کرد آنها را شبیه به HUD (نمایشگر اطلاعات درون بازیهای ویدیویی) طراحی کند. این سبک تصویربرداری بعدها به الگویی برای بسیاری از فیلمهای علمیتخیلی تبدیل شد و تأثیر آن در فیلمهایی مانند روبوکاپ (RoboCop – 1987) نیز دیده میشود.
۱۰- بازیگران اصلی برای نقشهایشان آموزشهای نظامی دیدند
قبل از شروع فیلمبرداری، مایکل بین (Kyle Reese) و لیندا همیلتون (Sarah Connor) دورههای آموزشی سختی را برای یادگیری حرکات نظامی و بقا گذراندند. لیندا همیلتون برای اجرای بهتر نقش، به مدت چندین هفته تمرینات بدنسازی و تیراندازی انجام داد. او همچنین برای یادگیری نحوهی حمل و استفاده از اسلحههای سنگین، با متخصصان نظامی کار کرد. مایکل بین نیز تحت نظارت مربیان ارتش، تمرینات استفاده از تفنگ، نبرد تنبهتن و استراتژیهای نظامی را پشت سر گذاشت. کامرون میخواست که حرکات بازیگران طبیعی و باورپذیر باشند، به همین دلیل آنها را مجبور کرد تا به شیوهی واقعی سربازان رفتار کنند. این تمرینات سخت، تأثیر زیادی بر روی بازیگران گذاشت و به افزایش واقعگرایی صحنههای اکشن فیلم کمک کرد. بهخصوص در دنبالههای فیلم، لیندا همیلتون به یکی از نمادهای شخصیتهای زن قدرتمند در سینمای اکشن تبدیل شد. امروزه، شخصیت سارا کانر یکی از مهمترین شخصیتهای زن در ژانر علمیتخیلی محسوب میشود که تأثیر عمیقی بر کاراکترهای بعدی این ژانر گذاشته است.
این نوشتهها را هم بخوانید
source