مشغول بودن به یک نماد افتخار تبدیل شده است، اما تحقیقات علمی یک جنبه نگرانکننده از آن را آشکار کردهاند: مشغول بودن مداوم، باعث کاهش دائمی توانایی تفکر انتقادی، خلاقانه و واضح میشود.
دانیل لوییتین، عصبشناس مشهور، در کتاب «ذهن سازماندهیشده» خود توضیح میدهد که جریان بیوقفه اطلاعاتی که روزانه پردازش میکنیم—از ایمیلها، اعلانها و شبکههای اجتماعی—منابع شناختی ما را تحت فشار قرار میدهد.
این امدیشه «همیشه فعال» یک چرخه معیوب ایجاد میکند: هرچه بیشتر اطلاعات مصرف کنیم، مغزمان به آن بیشتر وابسته میشود، و در نتیجه مغز به جای حل مؤثر مسائل، دچار فرسودگی میشود.
برای شکستن این چرخه، لوییتین راهحلی غیرمنتظره پیشنهاد میکند: پذیرش بیکاری. فعالیتهای سادهای مانند مدیتیشن، نگاه کردن به فضای خالی یا حتی خیالپردازی به مغز این امکان را میدهند تا خود را بازنشانی کند.
اگر این لحظات ضروری استراحت از دست بروند، سیستم شناختی ما در وضعیت بیوقفه کار باقی میماند، وضعیتی که باعث کاهش تیزهوشی ذهنی، خلاقیت کمتر و حتی خطرات بلندمدت سلامتی میشود.
اما چرا اینقدر دشوار است که از این روند دست بکشیم، حتی وقتی که علم این مسئله را روشن کرده است؟ بیایید به لایههای عمیقتر این معضل مدرن نگاه کنیم.
افسانه بهرهوری: چرا مشغول بودن احساس خوبی دارد اما مفید نیست
بسیاری ، تلاش برای بهرهوری را به صورت غریزی رضایتبخش میپندازند. تکمیل آیتمهای فهرستانجامدادنیها یک ترشح کوچک از دوپامین را به همراه دارد که حس پیشرفت را بهوجود میآورد.
با گذشت زمان، این احساس به یک اعتیاد تبدیل میشود که باور به این که «انجام کار بیشتر به معنای دستاورد بیشتر است» را تقویت میکند.
اما تحقیقها این فرضیه را رد میکنند. پژوهشها نشان دادهاند که زمانی که افراد بدون استراحت، بهطور مداوم کار میکنند، عملکردشان نه تنها ثابت میماند، بلکه در طول زمان رو به افول میگذارد.
در حالی که کسانی که زمانهای استراحت عمدی را وارد روز خود میکنند، توانایی حفظ تمرکز را دارند و حتی نتایج بهتری نیز بهدست میآورند.
کار بیش از حد باعث کاهش توانایی دسترسی به بینشهای عمیق و خلاقانه میشود که در زمانهای استراحت یا خیالپردازی بهوجود میآیند.
استراحت تنبلی نیست، بلکه یک توانایی بزرگ به شما ارزانی میکند
دانش عامه اشتباه میکمئ: بسیاری از ما استراحت را با تنبلی اشتباه میگیریم. اما پژوهشهای علوم اعصاب تصویر کاملاً متفاوتی نشان میدهند. استراحت نه تنها یک وقفه روند تولید محسبو نمیشود، بلکه جزئی ضروری از آن است.
مغز در دو حالت اصلی عمل میکند: شبکه مثبت کار (که در هنگام تمرکز روی کار فعال است) و شبکه حالت پیشفرض (که در زمان استراحت و لحظات بیکاری فعال میشود).
شبکه حالت پیشفرض مسئول عملکردهای حیاتی مانند تثبیت حافظه، حل مسائل خلاقانه و تنظیم عواطف است.
پژوهشی که در سال 2013 در منتشر شد نشان داد که افرادی که در فعالیتهایی مانند پیادهروی یا نگاه کردن به بیرون از پنجره شرکت داده شده بودند، نسبت به کسانی که در کارهایشان بسیار متمرکز بودند، افزایش چشمگیر ایدههای خلاقانه داشتند.
این همان علمی است که پشت «لحظات آها» قرار دارد، جایی که راهحلهای مسائل پیچیده بهطور معجزهآسا به ذهن میآید.
اگر شما هم یک ایده عالی در دوش گرفتن یا حل مشکلی در حال قدم زدن به ذهنتان خطور کرده است، قدرت شبکه حالت پیشفرض را تجربه کردهاید.
معضل حواسپرتی دیجیتال
یکی از بزرگترین موانع استراحت کردن، حواسپرتیهای دیجیتال است. گوشیهای هوشمند، هرچند مفید، به یک شمشیر دو لبه تبدیل شدهاند.
طبق گزارش «رسکیوتایم»، یک فرد بهطور متوسط 58 بار در روز تلفن خود را چک میکند و بیش از سه ساعت در روز به صفحههای نمایش آن خیره میشود.
این تحریکات مداوم با دیدن محتواهای پراکنده مانع میشود که مغز به حالت پیشفرض خود وارد شود. در عوض، مغز به دنبال لذت فوری—لایکها، پیامها و اعلانها—است که ما را در چرخهای از درگیری سطحی نگه میدارد.
نتیجه؟ خستگی ذهنی، کاهش تمرکز و خستگی از تصمیمگیری. پژوهشی در «هاروارد بیزنس ریویو» نشان داد که چندوظیفگی بیش از حد که معمولاً با حواسپرتیهای دیجیتال همراه است، میتواند بهرهوری را تا 40 درصد کاهش دهد.
چطور دکمه ریست را فشار دهیم و ذهن خود را بازپس گیریم
برای رهایی از دام مشغول بودن، نیاز به اقدام عمدی داریم. در اینجا چند راه برای شروع آورده شده است:
زمان استراحت را برنامهریزی کنید
استراحت را بهعنوان یک قرار غیرقابل مذاکره در نزد خودتان در نظر بگیرید. زمانهایی را در تقویم خود برای فعالیتهایی مانند مدیتیشن، نوشتن یادداشت یا حتی انجام هیچچیز قرار دهید. حتی 10-15 دقیقه استراحت عمدی میتواند ذهن شما را بازنشانی کند.
مناطق بدون گوشی موبایل و تبلت را در نظر بگیرید
زمانها یا فضاهایی از روز خود را بدون تجیهرات دیجیتال سر کنید. بهعنوان مثال، از استفاده از گوشی در طول وعدههای غذایی یا اولین ساعت بعد از بیدار شدن خودداری کنید. این تغییر کوچک میتواند تفاوت زیادی در تنظیم مجدد وضعیت ذهنی شما ایجاد کند.
کار عمیق را تمرین کنید
بهجای انجام چندین کار همزمان، بلوکهای زمانی متمرکز را به یک پروژه اختصاص دهید. سپس یک استراحت عمدی را انجام دهید تا ذهن شما بتواند بازیابی شود.
با طبیعت ارتباط برقرار کنید
پژوهشها نشان دادهاند که وقت گذراندن در محیطهای طبیعی استرس را کاهش میدهد و عملکرد شناختی را بهبود میبخشد. پیادهروی در پارک، نشستن کنار دریاچه یا باز کردن پنجره برای وارد شدن هوای تازه میتواند مفید باشد.
اولویتهای خود را بازنگری کنید
از خود بپرسید: آیا فقط برای کار کردن است که فعال هستید، یا فعالیتهای شما با اهداف و ارزشهای شما هماهنگ است؟ یاد گرفتن این که به تعهدات غیرضروری نه بگویید میتواند فضای ذهنی و احساسی شما را آزاد کند.
فواید بلندمدت انجام کمتر
پذیرش دورههای استراحت تنها به بهبود بهرهوری روزانه مربوط نمیشود؛ بلکه این اقدام به محافظت از سلامت ذهنی بلندمدت شما مربوط میشود.
مشغول بودن مزمن با میزان بیشتر فرسودگی شغلی، اضطراب و حتی بیماریهای جسمی مانند فشار خون بالا و بیماریهای قلبی مرتبط است.
با دادن فضای لازم برای استراحت و بازیابی به مغز، توانایی آن برای عملکرد بهینه نه تنها در حال حاضر، بلکه برای سالها بهدست خواهد آمد.
نتیجهگیری نهایی
در دنیای امروزی که فرهنگ کار سخت ستایش میشود، انجام هیچچیز میتواند انقلابی به نظر برسد. اما علم این حقیقت را روشن کرده است: بهرهوری واقعی از تعادل ناشی میشود، نه فعالیت بیپایان.
با گنجاندن لحظات منظم استراحت در روال روزانه خود، میتوانید از مغز خود محافظت کنید، خلاقیت را تقویت کنید و زندگی پرمعناتری داشته باشید.
پس دفعه بعد که تمایل به چک کردن گوشی یا ادامه دادن دو کار یا تسک با هم داشتید، مکث کنید. یک نفس عمیق بکشید. به یاد داشته باشید که در بیکاری، شما در حال تلف کردن وقت نیستید—بلکه در حال سرمایهگذاری در خود آیندهتان هستید.
منبع
source