گاهی اوقات، وقتی اخبار روز را دنبال می‌کنم و از هرج‌ومرج‌های دنیای مدرن به ستوه می‌آیم، با خودم فکر می‌کنم که آیا در گذشته دوره‌ای وجود داشته که از نظر امنیت، آرامش، صمیمیت خانوادگی و کیفیت زندگی، از امروز بهتر بوده باشد؟ تصور کنید که یک ماشین زمان داشتیم و می‌توانستیم به هر دوره‌ای در تاریخ سفر کنیم. آیا روم باستان با معماری باشکوه و سیستم‌های پیچیده اجتماعی، انتخاب مناسبی بود؟ یا شاید قرون وسطی) با همه سختی‌هایش، حس جامعه‌گرایی بیشتری داشت؟! حتی ممکن است عصر روشنگری (Age of Enlightenment) به دلیل رشد فکری و هنری، بهترین گزینه باشد. این بحث آن‌قدر جذاب است که وقتی با دوستانم درباره‌اش حرف می‌زنیم، هرکس نظری متفاوت دارد و معیارهای خودش را برای “بهترین دوره تاریخی برای زندگی” بیان می‌کند.

اما چطور می‌توان فهمید که یک دوره در تاریخ، واقعاً برای زندگی ایده‌آل بوده است؟ اگر امنیت (Security) را ملاک قرار دهیم، شاید دوران طلایی اسلام با پیشرفت‌های علمی و صلح نسبی، انتخاب خوبی باشد. اگر صمیمیت خانوادگی (Family Bonding) اهمیت داشته باشد، شاید جوامع روستایی قرن نوزدهم اروپا گزینه‌ای بهتر باشند. اما اگر به دنبال تعادل بین فناوری و زندگی  باشیم، شاید ژاپن در دهه ۱۹۶۰ بهترین ترکیب از پیشرفت و آرامش را ارائه داده باشد. بنابراین، در این مقاله ۵ فکت جالب درباره‌ی دوره‌های تاریخی‌ای که می‌توانستند بهشت روی زمین باشند، ارائه می‌دهم.

۱. امنیت در دوران دودمان تانگ چین – یکی از آرام‌ترین دوره‌های تاریخ

یکی از ایمن‌ترین دوره‌های تاریخ، حکومت دودمان تانگ (Tang Dynasty) در چین بین سال‌های ۶۱۸ تا ۹۰۷ میلادی بود. در این دوره، دولت چینی موفق شد شبکه‌ای از پاسگاه‌های محافظتی را در سراسر کشور ایجاد کند، راه‌های ابریشم (Silk Roads) را ایمن سازد و قوانین قضایی عادلانه‌ای وضع کند. در مقایسه با اروپا که در آن زمان درگیر هرج‌ومرج‌های فئودالیسم (Feudalism) بود، چین تانگ یک جامعه‌ی منظم و به‌شدت متمرکز داشت. علاوه بر این، پلیس‌های محلی و شبکه‌ی جاسوسی دولتی (Imperial Secret Police) به‌طور جدی از وقوع جرم و فساد جلوگیری می‌کردند. تجارت بین‌المللی در این دوره رونق گرفت و تاجران و دانشمندان از سراسر آسیا به شهرهای بزرگ مانند چانگ‌آن (Chang’an) سفر می‌کردند. اگر کسی به دنبال جامعه‌ای امن و پایدار بود، این دوره یکی از بهترین گزینه‌ها بود.

۲. صمیمیت خانوادگی در قرن ۱۹ میلادی – عصر پیوندهای خانوادگی قوی

در بسیاری از جوامع قرن نوزدهم، به‌ویژه در اروپا و آمریکا، خانواده به‌عنوان مرکز اصلی زندگی اجتماعی محسوب می‌شد. در این دوره، چندین نسل از یک خانواده در یک خانه بزرگ زندگی می‌کردند و روابط بین والدین، فرزندان و حتی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها بسیار نزدیک بود. با نبود فناوری‌هایی مانند تلویزیون (Television) و اینترنت (Internet)، وقت بیشتری برای گفت‌وگوهای خانوادگی، دورهمی‌ها و فعالیت‌های مشترک مانند کشاورزی یا صنایع دستی وجود داشت. به‌خصوص در جوامع روستایی انگلستان (Rural England) و فرانسه (France)، خانواده‌ها با یکدیگر کار می‌کردند و درآمد حاصل از کار گروهی به‌طور مساوی بین اعضا تقسیم می‌شد. این سبک زندگی حس حمایت اجتماعی (Social Support) و همبستگی خانوادگی (Family Bonding) را تقویت می‌کرد.

۳. تعادل بین فناوری و زندگی در دهه ۱۹۶۰ ژاپن – طلوع یک جامعه‌ی متوازن

دهه ۱۹۶۰ در ژاپن دوره‌ای منحصربه‌فرد بود که در آن تعادل چشمگیری بین پیشرفت فناوری (Technological Advancement) و کیفیت زندگی (Quality of Life) برقرار شده بود. پس از جنگ جهانی دوم، ژاپن برنامه‌هایی برای بازسازی اقتصادی خود اجرا کرد که باعث رشد سریع صنایع شد، اما در عین حال، فرهنگ سنتی ژاپن همچنان حفظ شد. در این دوره، شهروندان ژاپنی از افزایش درآمد (Income Growth) بهره‌مند شدند، در حالی که ساعات کاری هنوز در سطح معقولی قرار داشت. مردم برای وقت گذرانی در پارک‌ها، چای‌خانه‌های سنتی (Tea Houses) و مراسم‌های فرهنگی وقت داشتند. در مقایسه با امروز که استرس کاری (Work Stress) بخش بزرگی از زندگی روزمره را اشغال کرده، ژاپن در دهه ۱۹۶۰ بهترین تعادل را بین کار، زندگی و پیشرفت داشت.

۴. درآمد و هزینه‌های زندگی در امپراتوری روم – عصر طلایی کار و رفاه

یکی از دوره‌هایی که تعادل خوبی بین درآمد (Income) و هزینه‌های زندگی (Cost of Living) داشت، دوران امپراتوری روم (Roman Empire) در قرن دوم میلادی بود. در این زمان، شهروندان رومی که در مشاغل شهری کار می‌کردند، دستمزدهای نسبتاً خوبی دریافت می‌کردند و در عین حال، هزینه‌های زندگی آن‌چنان بالا نبود. برنامه‌های حمایتی دولت، ازجمله توزیع رایگان غلات  و یارانه‌های مسکن ، به بسیاری از مردم کمک می‌کردند تا زندگی نسبتاً راحتی داشته باشند. همچنین، بازارهای عمومی پر از کالاهای متنوع بودند و تجارت داخلی و خارجی رونق داشت. اگر فردی شهروند رومی بود و در موقعیت اجتماعی مناسبی قرار داشت، این دوره یکی از بهترین زمان‌ها برای داشتن زندگی مرفه بود.

۵. محیط زیست در دوران قبل از انقلاب صنعتی – طبیعتی که دیگر بازنمی‌گردد

قبل از انقلاب صنعتی ، محیط زیست بسیار سالم‌تر و پاک‌تر از امروز بود. در آن زمان، آلودگی هوا (تقریباً وجود نداشت و رودخانه‌ها و جنگل‌ها در وضعیت طبیعی خود باقی مانده بودند. جوامع کوچک‌تر بودند و مصرف منابع طبیعی ( بسیار کمتر از دوران مدرن بود. برای مثال، در دوره قرون وسطی، بسیاری از جوامع اروپایی در روستاهای سرسبز زندگی می‌کردند و کشاورزی به روش‌های سنتی انجام می‌شد که تأثیر مخربی بر طبیعت نداشت. اگرچه زندگی در آن زمان سخت‌تر بود، اما هوای پاک، آب زلال و غذای ارگانیک  از ویژگی‌های مهم آن بود. شاید اگر کسی عاشق طبیعت و زندگی آرام بود، این دوران انتخاب بهتری نسبت به دنیای صنعتی‌شده‌ی امروز بود.

۶. دوران هارون‌الرشید – یکی از شکوفاترین دوره‌های علمی و فرهنگی تاریخ

دوران خلافت هارون‌الرشید در قرن هشتم و نهم میلادی یکی از طلایی‌ترین دوران‌های تمدن اسلامی بود. این دوره به‌عنوان نقطه‌ی اوج پیشرفت علمی و فرهنگی در تاریخ اسلام شناخته می‌شود. در این زمان، بیت‌الحکمه در بغداد تأسیس شد، جایی که دانشمندان از سراسر جهان به ترجمه و مطالعه‌ی آثار علمی یونانی، فارسی و هندی پرداختند. این دوران همچنین شاهد رشد پزشکی، ریاضیات و ستاره‌شناسی بود و بسیاری از اصول علم امروز از آن زمان ریشه گرفته‌اند. برخلاف اروپا که هنوز در دوران قرون وسطی و تاریک  به سر می‌برد، در بغداد بیمارستان‌ها، دانشگاه‌ها و کتابخانه‌های عمومی وجود داشت. امنیت اجتماعی در این دوره بالا بود و مردم می‌توانستند بدون ترس از جنگ‌های داخلی، به علم و تجارت بپردازند. کاروان‌های تجاری از سراسر آسیا و اروپا به بغداد می‌آمدند و این شهر یکی از بزرگ‌ترین مراکز اقتصادی جهان بود. زندگی در این دوره برای کسانی که به دانش و علم علاقه داشتند، بهشت محسوب می‌شد. از نظر اقتصادی، نظام مالیات‌گیری عادلانه بود و کسب‌وکارها رونق داشتند. همچنین، شاعران و نویسندگان مانند ابو نواس (Abu Nuwas) و جاحظ (Al-Jahiz) در این زمان ظهور کردند و ادبیات عربی را غنی ساختند. این دوره از نظر فرهنگی، یکی از متعادل‌ترین و پیشرفته‌ترین دوره‌های تاریخ جهان بود.

۷. دوران ویکتوریایی – شکوفایی صنعت و تغییرات اجتماعی

دوران ویکتوریایی  که از سال ۱۸۳۷ تا ۱۹۰۱ میلادی در بریتانیا ادامه داشت، یکی از دوره‌هایی بود که تغییرات عمیقی در سبک زندگی و وضعیت اقتصادی ایجاد کرد. این دوران شاهد رشد فناوری‌های نوین  مانند راه‌آهن، تلگراف و ماشین‌های بخار بود که سفر و ارتباطات را متحول کردند. از نظر رفاه اجتماعی، بهبود قوانین کار  باعث شد که کارگران از شرایط بهتری برخوردار شوند، هرچند هنوز چالش‌هایی وجود داشت. در این دوره، طبقه متوسط  قدرت بیشتری پیدا کرد و زندگی مردم به سمت مصرف‌گرایی مدرن حرکت کرد. در مقایسه با قرون گذشته، سطح سواد عمومی افزایش یافت و مدارس و دانشگاه‌ها در سراسر بریتانیا توسعه پیدا کردند. با این حال، این دوران شاهد نابرابری‌های اجتماعی نیز بود، به‌طوری که کارگران فقیر در شرایط سختی زندگی می‌کردند، درحالی‌که اشراف در رفاه کامل بودند. با وجود این مشکلات، امنیت عمومی بهبود یافته بود و قوانین سختگیرانه باعث کاهش جرم و جنایت شدند. محیط‌های شهری از نظر بهداشتی بهبود پیدا کردند و سیستم فاضلاب به طرز چشمگیری توسعه یافت. همچنین، پزشکی در این دوران پیشرفت کرد و روش‌های واکسیناسیون  گسترش یافتند. اگرچه دوران ویکتوریایی بدون چالش نبود، اما تعادل نسبی بین پیشرفت صنعتی و امنیت اجتماعی برقرار بود.

۸. یونان دوران کلاسیک – عصر طلایی دموکراسی و فلسفه

بین قرن‌های پنجم و چهارم پیش از میلاد، آتن  به مرکز دانش، فلسفه و دموکراسی (Democracy) تبدیل شد. در این دوره، اندیشمندان بزرگی مانند سقراط، افلاطون  و ارسطو  زندگی می‌کردند و نظریه‌های فلسفی آن‌ها هنوز هم تأثیرگذار است. دموکراسی مستقیم (Direct Democracy) در آتن به شهروندان اجازه می‌داد که در تصمیم‌گیری‌های حکومتی مشارکت داشته باشند، هرچند که این حق فقط به مردان آزاد محدود بود. یکی از ویژگی‌های بارز این دوران، اهمیت آموزش و هنر بود، به‌طوری که تئاتر و نمایشنامه‌نویسی در این دوره به اوج خود رسید. معابد و بناهای عظیمی مانند پارتنون  ساخته شدند که هنوز هم نماد تمدن غرب محسوب می‌شوند. این دوران همچنین شاهد پیشرفت در علوم، پزشکی و ریاضیات بود، به‌ویژه از سوی اندیشمندانی مانند بقراط که پدر پزشکی مدرن شناخته می‌شود. تجارت دریایی در این دوره رونق داشت و باعث شد آتن به یکی از ثروتمندترین شهرهای جهان تبدیل شود. با وجود جنگ‌های مختلف، مردم آتن از سطح زندگی بالایی برخوردار بودند و به دلیل آب‌وهوای مطلوب، زندگی روزمره در این دوره لذت‌بخش بود. بسیاری از مفاهیم حقوق بشر و سیاست که امروزه داریم، از این دوران الهام گرفته شده‌اند. اگر فردی علاقه‌مند به فلسفه، سیاست و هنر بود، این دوره یکی از بهترین زمان‌ها برای زندگی محسوب می‌شد.

۹. ژاپن دوره ادو – دوران صلح، نظم و فرهنگ سنتی

ژاپن در دوره ادو (Edo Period) بین سال‌های ۱۶۰۳ تا ۱۸۶۸ میلادی، یکی از آرام‌ترین و منظم‌ترین جوامع تاریخ را داشت. این دوره با حکومت شوگان‌ها  تحت رهبری خاندان توکوگاوا شناخته می‌شود که توانستند بیش از ۲۵۰ سال صلح داخلی را در کشور حفظ کنند. برخلاف قرون گذشته که ژاپن درگیر جنگ‌های داخلی  بود، در دوره ادو نظمی پایدار برقرار شد که باعث شکوفایی فرهنگی و اقتصادی شد. شهرهای بزرگی مانند ادو (که امروزه توکیو است) رشد کردند و به مراکز تجاری و فرهنگی تبدیل شدند. در این دوران، سامورایی‌ها (نه‌تنها جنگجو بودند، بلکه به عنوان اندیشمندان، دیوان‌سالاران و آموزگاران نیز فعالیت می‌کردند. فرهنگ چای‌نوشی ، تئاتر کابوکی (Kabuki Theatre) و هنرهای چوبی اوکی‌یویه (Ukiyo-e) در این دوره به اوج خود رسیدند. از نظر امنیت، نرخ جرم و جنایت بسیار پایین بود و قوانین سختگیرانه، نظم اجتماعی را تضمین می‌کردند. سیستم طبقاتی ژاپن در این دوره به شکلی پایدار عمل می‌کرد و هر فرد جایگاه مشخصی در جامعه داشت. علاوه بر این، کشاورزی پیشرفت کرد و مردم به زندگی خودکفایانه روی آوردند. بسیاری از ویژگی‌های فرهنگی ژاپن مدرن، ریشه در این دوران دارد که از نظر صلح و ثبات، یکی از برترین دوره‌های تاریخ محسوب می‌شود.

۱۰. فرانسه در دهه ۱۹۲۰ – دوره‌ای طلایی برای هنر، موسیقی و ادبیات

دهه ۱۹۲۰ در فرانسه، به‌ویژه در پاریس، به دوره‌ی “سال‌های خروش” (Les Années Folles) مشهور است که با شکوفایی فرهنگی بی‌نظیری همراه بود. این دوران پس از جنگ جهانی اول، دوره‌ای از آزادی فکری و هنری بود که بسیاری از نویسندگان و هنرمندان معروف در آن شکوفا شدند. نویسندگانی مانند ارنست همینگوی  و فیتزجرالد  در کافه‌های مونمارتر (Montmartre Cafés) و محله‌ی سن‌ژرمن (Saint-Germain) به نوشتن و تبادل نظر می‌پرداختند. سبک موسیقی جاز  و رقص‌های پرجنب‌وجوش مانند چارلستون (Charleston) در این دوران به اوج محبوبیت رسیدند. مدرن‌گرایی در ادبیات، سینما و نقاشی رشد کرد و هنرمندانی مانند پیکاسو ( و سالوادور دالی  آثار خلاقانه‌ای خلق کردند. آزادی‌های اجتماعی بیشتر شد و زنان نقش پررنگ‌تری در جامعه پیدا کردند. این دوران برای کسانی که عاشق هنر، موسیقی و زندگی پرشور بودند، یکی از بهترین دوره‌های تاریخ محسوب می‌شد.


به یاد فیلم «نیمه‌شب در پاریس» (Midnight in Paris) نیفتادید؟

فیلم «نیمه‌شب در پاریس» (Midnight in Paris) به کارگردانی وودی آلن، داستان یک نویسنده آمریکایی به نام گیل پندر (Gil Pender) را روایت می‌کند که به همراه نامزدش به پاریس سفر می‌کند. گیل، که شیفته‌ی هنر و ادبیات کلاسیک است، حسرت دوران طلایی دهه ۱۹۲۰ را می‌خورد و معتقد است که این دوران بهترین زمان برای زندگی بوده است. او که در زندگی شخصی خود احساس سردرگمی و نارضایتی دارد، نیمه‌شب‌ها به طرز جادویی به گذشته سفر می‌کند و با چهره‌های برجسته‌ی ادبی و هنری آن دوران مانند ارنست همینگوی ، اسکات فیتزجرالد  و گرترود استاین (Gertrude Stein) دیدار می‌کند. در طول این سفرها، او عاشق زنی به نام آدریانا (Adriana) می‌شود که خودش نیز حسرت دوران بل اپوک (Belle Époque) در قرن نوزدهم را دارد. در همین روند، گیل متوجه می‌شود که افراد هر دوره‌ای، گذشته را بهتر از زمان حال خود می‌بینند و فکر می‌کنند که در عصر طلایی زندگی نمی‌کنند. این سفرهای جادویی، او را به درک عمیق‌تری از زمان حال و ارزش‌های زندگی شخصی‌اش می‌رساند. گیل کم‌کم درمی‌یابد که ایده‌آل‌گرایی بیش از حد و زندگی در نوستالژی، مانع از لذت بردن از واقعیت کنونی می‌شود. در نهایت، او تصمیم می‌گیرد مسیر زندگی خود را تغییر دهد و از گذشته به عنوان الهام، نه پناهگاهی برای فرار، استفاده کند.

فیلم نه‌تنها یک کمدی رمانتیک دلنشین است، بلکه تأملی بر نوستالژی و اشتیاق انسان به “دوران طلایی” است. وودی آلن با فضاسازی بی‌نظیر و موسیقی دلنشین، پاریس را به شکلی جادویی به تصویر می‌کشد، جایی که خیابان‌های سنگفرش‌شده و باران‌خورده در شب، حس رازآلودی دارند. این فیلم یک ادای احترام به تاریخ هنر، ادبیات و فرهنگ است و شخصیت‌های معروف تاریخی را به شکلی زنده و دوست‌داشتنی در برابر مخاطب قرار می‌دهد. گیل به عنوان نمادی از بسیاری از ما، درگیر این توهم است که خوشبختی واقعی در گذشته‌ای دور دسترس‌پذیر بوده است. اما همان‌طور که داستان پیش می‌رود، متوجه می‌شویم که هیچ زمانی کامل نیست و هر دوره‌ای چالش‌ها و زیبایی‌های خاص خود را دارد. فیلم به ظرافت نشان می‌دهد که گذشته برای ما جادویی به نظر می‌رسد، چون فقط زیبایی‌های آن را می‌بینیم و سختی‌هایش را نادیده می‌گیریم.

پیام اصلی فیلم این است که به جای غرق شدن در حسرت گذشته، باید از لحظه‌ی حال لذت برد و زندگی را همان‌طور که هست، پذیرفت. ترکیب دیالوگ‌های هوشمندانه، بازی‌های درخشان و فضای شاعرانه، «نیمه‌شب در پاریس» را به یکی از بهترین و تأثیرگذارترین آثار وودی آلن تبدیل کرده است.

source

توسط salamathyper.ir