اسطوره ویلهلم تل و ارتباط آن با فیلم

افسانه‌ی ویلهلم تل یکی از شناخته‌شده‌ترین داستان‌های فولکلور سوئیس است که از قرن چهاردهم میلادی تاکنون روایت شده است. این داستان درباره‌ی شکارچی ماهری است که به‌خاطر سرپیچی از اطاعت در برابر حاکم ظالم اتریشی، مجبور می‌شود سیبی را بر روی سر پسرش نشانه بگیرد و با یک تیر بزند. اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود؛ تل که نماد مقاومت در برابر ستم است، به رهبر جنبش آزادی‌خواهی سوئیس تبدیل شده و علیه اشغالگران اتریشی قیام می‌کند.

فیلم ویلیام تل William Tell به کارگردانی نیک هم، این افسانه‌ی تاریخی را با سبک مدرن سینمایی بازآفرینی کرده است. این اثر با حفظ عناصر کلیدی داستان، آن را در چارچوبی جدید و پرزرق‌وبرق ارائه می‌دهد و با بهره‌گیری از اکشن و درام، جذابیت‌های بصری و احساسی آن را تقویت می‌کند. تاکنون چندین فیلم بر اساس این افسانه ساخته شده است، از جمله “Wilhelm Tell” (1923)، “The Legend of William Tell” (1998) و چندین اقتباس تلویزیونی. اما فیلم جدید نیک هم با پرداختی سینمایی‌تر و روایت شخصیت‌محور، این داستان را به شکل متفاوتی ارائه داده است.

کارگردان: نیک هم

نیک هم، کارگردان و نویسنده‌ی ایرلندی، بیشتر به خاطر آثار دراماتیک و بیوگرافیایی خود شناخته می‌شود. او در فیلم William Tell تلاش کرده است تا تلفیقی از تاریخ، اکشن و درام انسانی را به نمایش بگذارد. سبک کارگردانی او در این فیلم بر اساس ترکیبی از نماهای حماسی، صحنه‌های اکشن پرتنش و دیالوگ‌های شاعرانه شکل گرفته است.

هم با استفاده از فیلم‌نامه‌ای که از نمایشنامه‌ی فریدریش شیلر الهام گرفته شده، سعی کرده است با ایجاد پیچیدگی‌های شخصیت‌محور، از تصویر ساده‌ی “یک قهرمان شورشی” فراتر رود. او همچنین در کنار حفظ اصول تاریخی، تغییراتی ایجاد کرده تا فیلم با مخاطبان مدرن ارتباط بهتری برقرار کند. برای مثال، شخصیت تل را به عنوان فردی که از جنگ‌های صلیبی بازگشته و از خشونت متنفر است، معرفی کرده و او را در موقعیتی قرار داده که مجبور به بازگشت به میدان نبرد می‌شود.

بازیگران

کلاس بنگ (Claes Bang) در نقش ویلیام تل
کانر سوئیندلز (Connor Swindells) در نقش ویکروی گسلر
گلسیفته فراهانی (Golshifteh Farahani) در نقش سونا، همسر تل
جونا هاور-کینگ (Jonah Hauer-King) در نقش پرنس رودنز
الی بامبر (Ellie Bamber) در نقش پرنسس برتا
راف اسپال (Rafe Spall) در نقش اشتاوفاخِر
امیلی بیچم (Emily Beecham) در نقش گِرترود
جاناتان پرایس (Jonathan Pryce) در نقش آتینگهاوزر
بن کینگزلی (Ben Kingsley) در نقش پادشاه آلبرشت

داستان فیلم

فیلم با نمایی از لحظه‌ی معروف سیب و تیر آغاز می‌شود. ویلیام تل، مردی آرام و صلح‌جو، به‌اجبار در موقعیتی قرار گرفته که برای نجات جان پسرش باید مهارت بی‌نظیر خود را در تیراندازی به نمایش بگذارد. سپس روایت فیلم به سه روز قبل بازمی‌گردد و وقایع را بازگو می‌کند.

در سال ۱۳۰۷، تل که یک شکارچی ساده در کوه‌های سوئیس است، شاهد حمله‌ی سربازان اتریشی به دهکده‌ای محلی می‌شود. حاکم بی‌رحم، گسلر، زنی محلی را مورد تعرض قرار داده و سپس او را می‌کشد. همسر این زن برای انتقام، یکی از سربازان را می‌کشد و فرار می‌کند. تل که مردی با وجدان است، او را نجات داده و کمک می‌کند تا از چنگ مهاجمان فرار کند. این اقدام باعث جلب توجه مقامات اتریشی می‌شود.

در همین حال، پادشاه اتریش، آلبرشت (بن کینگزلی) به دنبال راهی برای کنترل سوئیس است. او تصمیم می‌گیرد پرنسس برتا را به عقد گسلر درآورد تا اتحاد سیاسی محکمی شکل بگیرد. اما برتا عاشق یک شاهزاده‌ی سوئیسی است که در حال حاضر با اتریشی‌ها همکاری می‌کند.

تل به جرم سرپیچی از دستور گسلر برای تعظیم در برابر نشان اتریش، دستگیر شده و به چالش تیراندازی مجبور می‌شود. او سیب را نشانه می‌گیرد و موفق می‌شود، اما قبل از شلیک، دو تیر در کمربند خود قرار می‌دهد. وقتی از او علت داشتن تیر دوم را می‌پرسند، پاسخ می‌دهد که اگر تیر اول به خطا می‌رفت و پسرش را می‌کشت، تیر دوم را به قلب گسلر می‌نشاند. این سخن باعث خشم گسلر می‌شود و او تل را به زندان می‌اندازد.

اما تل از زندان فرار کرده و به رهبر جنبش مقاومت سوئیس تبدیل می‌شود. او ارتشی از مردم محلی را گرد هم می‌آورد و با استفاده از دانش جنگی خود، استراتژی‌هایی را برای شکست اشغالگران تدوین می‌کند. در پایان، او موفق می‌شود گسلر را شکست دهد و استقلال سوئیس را پایه‌گذاری کند.

ویژگی‌ها، نوآوری‌ها و نقد فیلم

تصویربرداری شگفت‌انگیز: فیلم با بهره‌گیری از مناظر کوهستانی و قاب‌های حماسی، حس و حال سینمایی جذابی را ارائه می‌دهد.

بازی قوی کلاس بنگ: حضور بنگ در نقش تل، شخصیت او را عمیق‌تر کرده و حس رهبری و نجابت را به تصویر کشیده است.

شخصیت‌پردازی قوی: نقش زنان در این فیلم پررنگ‌تر از روایت‌های قبلی بوده و شخصیت‌هایی مثل سونا و پرنسس برتا حضوری تأثیرگذار دارند.

لحظات اکشن مهیج: صحنه‌های نبرد با شمشیر و تیراندازی‌ها در سطح بالایی طراحی شده‌اند و حس هیجان را به خوبی القا می‌کنند.

فاصله گرفتن از دقت تاریخی: برخی تغییرات در روایت اسطوره و نمایش چهره‌ی جدیدی از ویلیام تل ممکن است برای علاقه‌مندان به تاریخ چالش‌برانگیز باشد.

شباهت به آثار قبلی: برخی منتقدان آن را ترکیبی از Braveheart و Robin Hood دانسته‌اند که در عین جذابیت، نوآوری چندانی ندارد.

پایان‌بندی آماده‌ی دنباله: فیلم به وضوح زمینه را برای دنباله‌ای دیگر مهیا کرده است، که ممکن است برای برخی مخاطبان ناامیدکننده باشد.
نتیجه‌گیری

ویلیام تل یک فیلم پرشور، اکشن و خوش‌ساخت است که در عین بهره‌گیری از المان‌های سنتی، برخی نوآوری‌های مدرن را به داستان کلاسیک اضافه کرده است. بازی درخشان کلاس بنگ، فیلم‌برداری زیبا و صحنه‌های اکشن چشم‌گیر از نقاط قوت این اثر هستند. بااین‌حال، تغییرات داستانی و شباهت آن به دیگر فیلم‌های تاریخی ممکن است باعث شود که برای برخی مخاطبان چندان تازه به نظر نرسد. در نهایت، این فیلم تجربه‌ای تماشایی برای علاقه‌مندان به داستان‌های حماسی و تاریخی خواهد بود.

source

توسط salamathyper.ir