پاپ الکساندر ششم، با نام اصلی رودریگو بورجیا (Rodrigo Borgia)، یکی از جنجالی‌ترین پاپ‌های تاریخ کاتولیک محسوب می‌شود. او در دوران رنسانس به قدرت رسید، دوره‌ای که سیاست، دین و نفوذ خانوادگی به شدت در هم تنیده شده بودند. پاپ الکساندر ششم نه‌تنها یک رهبر مذهبی بلکه یک سیاستمدار قدرتمند بود که از تمامی ابزارها برای تحکیم قدرت خود بهره برد. دوران او پر از اتهامات، فساد و توطئه‌های سیاسی بود که همچنان مورخان را شگفت‌زده می‌کند.

پاپ الکساندر ششم با نفوذ خود، ونیز (Venice)، میلان (Milan) و حتی پادشاهی‌های فرانسه (Kingdom of France) و اسپانیا (Spain) را تحت تأثیر قرار داد. در این دوران، خانواده بورجیا به عنوان یکی از خطرناک‌ترین و در عین حال تأثیرگذارترین خاندان‌های ایتالیا شناخته می‌شدند. بسیاری او را به فساد و سوءاستفاده از قدرت متهم کرده‌اند، اما برخی نیز او را یک سیاستمدار زیرک و استراتژیست نابغه می‌دانند. با وجود تمام اتهامات، پاپ الکساندر ششم نقشی بی‌بدیل در شکل‌گیری سیاست‌های کلیسا و اروپا داشت. حتی پس از مرگ او، آثار نفوذش بر کلیسای کاتولیک و خاندان بورجیا باقی ماند.

پاپ الکساندر ششم به دلیل ماجراهای زندگی‌اش در سینما، تلویزیون و ادبیات جاودانه شده است. فیلم‌ها و سریال‌هایی چون The Borgias و مستندهای تاریخی زیادی به تحلیل شخصیت او پرداخته‌اند. برخی از نویسندگان او را یک حاکم مستبد و برخی دیگر یک قربانی شرایط می‌دانند. اما در هر حال، او یکی از مهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین پاپ‌های تاریخ محسوب می‌شود.


۱- پاپ الکساندر ششم، یک دیپلمات و مذاکره‌کننده زیرک بود

رودریگو بورجیا قبل از رسیدن به مقام پاپی، سال‌ها در واتیکان (Vatican) فعالیت داشت و مهارت‌های دیپلماتیک خود را تقویت کرد. او توانست از طریق مذاکره‌های پیچیده، اختلافات میان قدرت‌های اروپایی را کنترل کند. یکی از مهم‌ترین اقدامات دیپلماتیک او، تنظیم «معاهده توردسیلاس (Treaty of Tordesillas)» میان اسپانیا و پرتغال بود که قلمروهای استعماری این دو قدرت را در دنیای جدید تقسیم می‌کرد. این معاهده نقش مهمی در تعیین سرنوشت استعماری قاره آمریکا (Americas) داشت. پاپ الکساندر ششم با این تصمیم، قدرت واتیکان را در تعیین مرزهای استعماری به رخ کشید.

۲- قدرت‌طلبی خانوادگی؛ استفاده از مقام پاپی برای بورجیاها

پاپ الکساندر ششم برای تقویت جایگاه خانواده بورجیا از مقام مذهبی خود سوءاستفاده کرد. او پسرش، سزار بورجیا (Cesare Borgia)، را به مقام‌های بالای نظامی و مذهبی رساند و از دخترش، لوکرزیا بورجیا (Lucrezia Borgia)، برای ایجاد اتحادهای سیاسی استفاده کرد. این نوع از سیاست‌ورزی، نفوذ بی‌سابقه‌ای به خانواده بورجیا بخشید و دشمنان زیادی برای آنان ایجاد کرد. بسیاری از مخالفان او معتقد بودند که پاپ الکساندر ششم بیش از آنکه یک رهبر مذهبی باشد، مانند یک پادشاه عمل می‌کرد که به دنبال افزایش قدرت خانوادگی خود بود.

۳- اتهامات فساد، رشوه‌خواری و حتی قتل در دوران پاپی

یکی از مشهورترین اتهاماتی که به پاپ الکساندر ششم وارد شده، استفاده گسترده از رشوه برای رسیدن به قدرت بود. گفته می‌شود او برای انتخاب شدن به عنوان پاپ، مقادیر هنگفتی رشوه به کاردینال‌های (Cardinals) کلیسا پرداخت کرد. علاوه بر این، بسیاری از مورخان بر این باورند که او دستور قتل برخی از مخالفان خود را صادر کرد. حتی ادعاهایی مبنی بر استفاده از سم برای از بین بردن دشمنانش مطرح شده است. با این حال، هیچ مدرک قطعی برای اثبات این ادعاها وجود ندارد و بسیاری از آن‌ها بر پایه شایعات است.

۴- نقش مهم در گسترش هنر و معماری کلیسا

با وجود تمام اتهامات، پاپ الکساندر ششم یکی از حامیان مهم هنر و معماری در واتیکان بود. او از هنرمندان بزرگی مانند میکل‌آنژ (Michelangelo) و برامانته (Bramante) حمایت کرد و پروژه‌های عظیمی را برای بازسازی کلیسای سن پیترو (St. Peter’s Basilica) آغاز کرد. تحت حکومت او، هنر رنسانس در واتیکان به شکوفایی رسید و بسیاری از آثار معروف این دوره تحت حمایت او خلق شدند. گرچه او به دلیل فساد شهرت دارد، اما نقش او در گسترش هنر را نمی‌توان نادیده گرفت.

۵- مرگی مرموز؛ آیا پاپ الکساندر ششم مسموم شد؟

پاپ الکساندر ششم در سال ۱۵۰۳ به طرز مشکوکی درگذشت. برخی منابع تاریخی معتقدند که او بر اثر بیماری مالاریا (Malaria) جان باخت، اما شایعات زیادی درباره مسموم شدن او وجود دارد. برخی بر این باورند که دشمنان او، به ویژه خانواده‌های رقیب مانند خاندان مدیچی (Medici) یا اورسینی (Orsini)، ممکن است در مرگ او نقش داشته باشند. از سوی دیگر، برخی روایت‌ها حاکی از آن است که او به طور تصادفی با سمی که قرار بود یکی از دشمنانش را بکشد، مسموم شد. علت دقیق مرگ او همچنان یکی از معماهای بزرگ تاریخ واتیکان است.

۶- نقش کلیدی در تقسیم دنیای جدید بین اسپانیا و پرتغال

یکی از مهم‌ترین اقدامات پاپ الکساندر ششم در سیاست بین‌المللی، صدور فرمان‌هایی برای تقسیم دنیای جدید میان دو قدرت دریایی آن زمان، یعنی اسپانیا و پرتغال بود. او در سال ۱۴۹۳، طی مجموعه‌ای از احکام پاپی موسوم به Bull of Demarcation، خطوط مرزی را تعیین کرد که بعدها مبنای «معاهده توردسیلاس» (Treaty of Tordesillas) شد. این فرمان‌ها باعث شدند که اسپانیا کنترل بخش وسیعی از قاره آمریکا را در اختیار بگیرد و پرتغال بخش‌هایی از آفریقا و برزیل را تصاحب کند. این تصمیم، نفوذ کلیسای کاتولیک را در مستعمرات جدید افزایش داد و استراتژی اروپایی‌ها برای استعمار را تعیین کرد. برخی مورخان معتقدند که این اقدام، به پاپ الکساندر ششم و خاندان بورجیا قدرت بیشتری در سیاست‌های جهانی بخشید. این تصمیم، رقابت استعماری میان دو کشور را کاهش داد اما در عین حال، موجب نارضایتی قدرت‌های دیگر اروپایی مانند انگلستان و فرانسه شد. بسیاری از این کشورها بعدها این تقسیم‌بندی را نادیده گرفتند و وارد رقابت‌های استعماری شدند. با این حال، نقش پاپ در شکل‌گیری دنیای مدرن و سرنوشت مستعمرات غیرقابل انکار است.

۷- پیوندهای خانوادگی او به خاندان‌های بانفوذ اروپایی

پاپ الکساندر ششم، علاوه بر سیاست‌های واتیکان، ارتباطات خانوادگی بسیار قدرتمندی در سراسر اروپا داشت. ازدواج‌های سیاسی که او برای فرزندانش ترتیب داد، پیوندهای نزدیکی میان خاندان بورجیا و خاندان‌های مهم مانند Sforza در میلان و d’Aragon در ناپل ایجاد کرد. ازدواج لوکرزیا بورجیا با اعضای خاندان اسفورزا یکی از تاکتیک‌های کلیدی او برای تحکیم قدرت در شمال ایتالیا بود. او همچنین تلاش کرد که سزار بورجیا را با شاهزاده‌های فرانسوی و اسپانیایی متحد کند تا نفوذ خاندانش را در سطح بین‌المللی افزایش دهد. این سیاست‌های ازدواجی باعث شد که بورجیاها بتوانند کنترل بخش‌هایی از ایتالیا را به دست بگیرند. در عین حال، این اتحادهای خانوادگی دشمنان زیادی برای او ایجاد کرد، زیرا بسیاری از خاندان‌های رقیب مانند مدیچی و اورسینی، نفوذ او را تهدیدی برای قدرت خود می‌دانستند. بسیاری از توطئه‌ها و خیانت‌هایی که علیه خاندان بورجیا شکل گرفت، ناشی از حسادت و رقابت میان خانواده‌های اشرافی بود. این استراتژی خانوادگی، قدرت پاپ را افزایش داد اما در نهایت، پس از مرگ او، بسیاری از این اتحادها از هم فروپاشیدند.

۸- پاپی که علناً جشن‌های مجلل و ضیافت‌های پرزرق‌وبرق برگزار می‌کرد

بر خلاف بسیاری از پاپ‌های پیشین که زندگی زاهدانه‌ای داشتند، پاپ الکساندر ششم به برگزاری جشن‌های پرهزینه و ضیافت‌های باشکوه شهرت داشت. او در واتیکان مهمانی‌هایی با حضور اشراف، دیپلمات‌ها و هنرمندان برگزار می‌کرد که پر از موسیقی، نمایش و ضیافت‌های افسانه‌ای بود. یکی از معروف‌ترین این مراسم‌ها، «ضیافت شاهزاده‌خانم‌ها» (Banquet of the Chestnuts) بود که در آن، انواع سرگرمی‌های بحث‌برانگیز برگزار شد. در آن دوران، بسیاری از منتقدان، او را به ولخرجی و بی‌بندوباری متهم می‌کردند و واتیکان را به فساد کشیده‌شده می‌دانستند. برخی مورخان معتقدند که این ضیافت‌ها تنها بخشی از سیاست‌های او برای جلب حمایت اشراف و تقویت پیوندهای سیاسی بود. با این حال، مخالفانش این جشن‌ها را نشانه‌ای از فساد و انحطاط اخلاقی دوران او قلمداد می‌کردند. برخی از تواریخ اشاره دارند که او حتی برای سرگرمی خود، مسابقات گلادیاتوری در حیاط واتیکان برگزار می‌کرد. این سبک زندگی، چهره‌ای کاملاً متفاوت از یک رهبر مذهبی را نشان می‌داد و باعث شد بسیاری از کاتولیک‌های سنتی با او مخالفت کنند.

۹- تلاش برای گسترش قدرت کلیسا در سراسر ایتالیا

پاپ الکساندر ششم نه‌تنها یک رهبر مذهبی بلکه یک سیاستمدار نظامی بود که برای افزایش قدرت کلیسا در ایتالیا تلاش زیادی کرد. او از نفوذ پاپی برای تقویت کنترل واتیکان بر ایالت‌های پاپی (Papal States) و مناطق اطراف آن استفاده کرد. یکی از اقدامات مهم او، حمایت از سزار بورجیا در لشکرکشی‌هایش برای تصرف مناطق مختلف ایتالیا بود. سزار، با حمایت مالی و نظامی پدرش، موفق شد شهرهایی مانند فورلی (Forlì) و ایمولا (Imola) را به کنترل خاندان بورجیا درآورد. این سیاست‌های نظامی، پاپ را به یکی از تأثیرگذارترین رهبران ایتالیا تبدیل کرد، اما در عین حال، او را با دشمنان زیادی مواجه ساخت. خاندان‌های محلی مانند اورسینی (Orsini) و کولونا (Colonna) بارها علیه او شورش کردند و تلاش کردند کنترل مناطق خود را حفظ کنند. پاپ الکساندر ششم از سیاست‌های سختگیرانه‌ای برای سرکوب مخالفان استفاده کرد، اما مرگ او باعث شد که بسیاری از این مناطق دوباره از کنترل واتیکان خارج شوند. نفوذ او در امور سیاسی ایتالیا، تا سال‌ها بعد نیز بر سیاست‌های پاپ‌های بعدی تأثیر گذاشت.

۱۰- نفوذ در هنر و معماری؛ ساختن یک واتیکان باشکوه‌تر

با وجود تمام اتهاماتی که به او وارد شده، پاپ الکساندر ششم نقش مهمی در حمایت از هنر و معماری ایفا کرد. او بودجه‌های زیادی را به ساخت و بازسازی کلیساها، قصرهای پاپی و اماکن مقدس اختصاص داد. یکی از پروژه‌های مهم او، بازسازی بخش‌هایی از واتیکان و کلیسای سن پیترو (St. Peter’s Basilica) بود که بعدها پاپ‌های دیگر تکمیلش کردند. همچنین، او حامی بسیاری از هنرمندان عصر رنسانس از جمله برناردو پینتوریکیو (Bernardino Pinturicchio) بود که نقاشی‌های زیبایی را برای آپارتمان‌های بورجیا در واتیکان خلق کرد. این آپارتمان‌ها هنوز هم یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های هنری واتیکان محسوب می‌شوند. پاپ الکساندر ششم همچنین از افزایش نفوذ و گسترش استفاده از هنر مذهبی برای جذب بیشتر مردم به کلیسا حمایت کرد. بسیاری از نقاشی‌ها و معماری‌های دوران او، سبک هنری دوره رنسانس را در واتیکان نهادینه کرد. برخی معتقدند که او از هنر به عنوان ابزاری برای نمایش شکوه و قدرت واتیکان استفاده می‌کرد. امروزه، آثار هنری مربوط به دوران او در موزه‌های مختلف جهان به عنوان بخشی از تاریخ هنری و مذهبی شناخته می‌شوند.

۱۱- زندگی خصوصی پر از شایعات و روابط عاشقانه پاپ الکساندر ششم

پاپ الکساندر ششم برخلاف انتظار از یک رهبر مذهبی، زندگی خصوصی بسیار پرحاشیه‌ای داشت. قبل از رسیدن به مقام پاپی، او وارد چندین رابطه عاشقانه شد و از این روابط فرزندانی به دنیا آمدند. یکی از مشهورترین معشوقه‌های او، وانوتزا کاتانی (Vannozza dei Cattanei) بود که مادر چهار فرزندش از جمله سزار و لوکرزیا بورجیا بود. پس از رسیدن به مقام پاپی، او همچنان روابط عاشقانه خود را ادامه داد و با جولیا فارنیزه (Giulia Farnese)، که به «عروسک پاپ» معروف شد، وارد رابطه شد. بسیاری از معاصران او، این رفتار را ناپسند می‌دانستند، اما به دلیل قدرت او، کسی جرأت نداشت به‌صورت علنی مخالفت کند. شایعاتی نیز درباره روابط او با چندین بانوی اشرافی در ایتالیا وجود دارد که هرگز تأیید نشدند. برخی مورخان بر این باورند که او از نفوذش برای گمراه کردن کلیسا و حفظ روابطش استفاده می‌کرد. این زندگی پرحاشیه باعث شد که دشمنان او، لقب‌هایی مانند «بی‌بندوبارترین پاپ» را به او بدهند. حتی برخی گزارش‌ها ادعا می‌کنند که او در داخل واتیکان، جلسات خصوصی مجللی را با حضور زنان زیبارو ترتیب می‌داد. زندگی شخصی پاپ الکساندر ششم نشان‌دهنده تفاوت آشکار میان جایگاه مذهبی او و رفتارهای شخصی‌اش بود.

۱۲- نفوذ بی‌سابقه فرزندان نامشروعش در سیاست اروپا

پاپ الکساندر ششم از معدود پاپ‌هایی بود که فرزندان نامشروع خود را نه‌تنها پنهان نکرد، بلکه آنان را به مقام‌های بالای مذهبی و نظامی رساند. مشهورترین فرزندان او، سزار بورجیا و لوکرزیا بورجیا، در تاریخ به عنوان چهره‌های کلیدی شناخته می‌شوند. سزار که ابتدا کاردینال (Cardinal) شد، بعدها این مقام را رها کرد تا به یک فرمانده نظامی قدرتمند تبدیل شود. پاپ برای تقویت قدرت پسرش، سرزمین‌های زیادی را در ایتالیا به او واگذار کرد. لوکرزیا نیز با ازدواج‌های سیاسی متعدد، به یک ابزار استراتژیک برای خاندان بورجیا تبدیل شد. بسیاری از دشمنان پاپ، نفوذ بیش از حد فرزندان او را دلیلی برای فساد کلیسای کاتولیک در آن دوران می‌دانستند. منتقدان معتقد بودند که الکساندر ششم از کلیسا برای منافع خانوادگی خود سوءاستفاده می‌کرد. روابط سیاسی فرزندان او باعث شد که خاندان بورجیا در سیاست اروپا بسیار قدرتمند شود. اما پس از مرگ پاپ، نفوذ آنان به شدت کاهش یافت و دشمنانشان به سرعت برای سقوط آن‌ها اقدام کردند. قدرت فرزندان پاپ الکساندر ششم، نشان‌دهنده یکی از بزرگ‌ترین نمونه‌های موروثی شدن قدرت در تاریخ کلیسا بود.

۱۳- شایعات درباره روابط غیراخلاقی میان پاپ و دخترش لوکرزیا بورجیا

یکی از تاریک‌ترین و بحث‌برانگیزترین شایعات درباره پاپ الکساندر ششم، ادعای روابط غیراخلاقی او با دخترش لوکرزیا بود. بسیاری از مخالفان خاندان بورجیا، این شایعات را منتشر کردند تا فساد آن‌ها را بیشتر نشان دهند. برخی از منابع تاریخی ادعا می‌کنند که پاپ علاقه‌ای غیرعادی به لوکرزیا داشت و برای او ضیافت‌های خصوصی ویژه‌ای برگزار می‌کرد. این شایعات با توجه به اینکه لوکرزیا بارها با دستور پدرش ازدواج کرد و سپس طلاق گرفت، قوت بیشتری گرفت. گفته می‌شود که نخستین شوهر او، جووانی اسفورزا (Giovanni Sforza)، زمانی که مجبور به طلاق شد، ادعا کرد که دلیل این طلاق، علاقه پاپ به دخترش بوده است. هرچند هیچ سند قطعی‌ای برای اثبات این ادعاها وجود ندارد، اما مخالفان خاندان بورجیا این روایت را بارها مطرح کردند. درباریان واتیکان در آن دوران پر از توطئه و شایعه بود و این ماجرا نیز می‌توانست بخشی از جنگ تبلیغاتی علیه پاپ باشد. برخی مورخان نیز معتقدند که لوکرزیا قربانی سیاست‌های پدرش بود و خودش نقشی در این اتفاقات نداشت. اگرچه هیچ مدرکی برای اثبات این شایعات وجود ندارد، اما این اتهامات همچنان یکی از جنجالی‌ترین نکات در مورد پاپ الکساندر ششم و خاندان بورجیا باقی مانده است.

۱۴- نقش جولیا فارنیزه در دربار پاپ و قدرت او در واتیکان

یکی از چهره‌های تأثیرگذار در زندگی خصوصی پاپ الکساندر ششم، جولیا فارنیزه بود که به عنوان معشوقه رسمی او شناخته می‌شد. او از خاندان بانفوذ فارنیزه (Farnese) بود و به واسطه این رابطه، خانواده‌اش به موقعیت‌های سیاسی بالایی دست یافتند. جولیا فارنیزه در بسیاری از تصمیمات پاپ تأثیر داشت و حتی برخی از احکام واتیکان را او امضا می‌کرد. او در واتیکان به نام «عروسک پاپ» معروف شد، زیرا گفته می‌شد که پاپ از زیبایی او بسیار شیفته بود. قدرت او به حدی رسید که توانست بر انتصاب برخی از کاردینال‌ها و مقام‌های کلیسایی تأثیر بگذارد. برخی منابع ادعا می‌کنند که او حتی در سیاست خارجی پاپ نقش داشته و در برخی مذاکرات محرمانه میان خاندان‌های اشرافی مشارکت کرده است. دشمنان خاندان بورجیا از این رابطه برای بدنام کردن پاپ استفاده کردند و او را به بی‌بندوباری متهم کردند. با این حال، جولیا پس از مرگ پاپ به زندگی آرام‌تری روی آورد و از سیاست کناره‌گیری کرد. خاندان فارنیزه اما همچنان قدرت خود را حفظ کرد و بعدها یکی از اعضای این خانواده، پاپ پل سوم (Pope Paul III) شد. این رابطه، یکی از نمونه‌های بارز نفوذ زنان در سیاست کلیسایی قرون وسطی محسوب می‌شود.

15- شایعات درباره رابطه نامشروع میان لوکرزیا بورجیا و برادرش سزار بورجیا؛ حقیقت یا افسانه؟

یکی از تاریک‌ترین و بحث‌برانگیزترین شایعات درباره خاندان بورجیا، ادعای رابطه غیر اخلاقی میان لوکرزیا بورجیا و برادرش سزار بورجیا بود. برخی از مورخان و منابع تاریخی مدعی‌اند که سزار، علاوه بر حمایت بی‌چون‌وچرا از خواهرش، علاقه‌ای وسواس‌گونه نسبت به او داشت. این شایعات به دلیل نفوذ بیش از حد سزار در زندگی خصوصی لوکرزیا و کنترل شدید او بر ازدواج‌هایش، تقویت شد. برخی منابع اشاره دارند که او اجازه نمی‌داد لوکرزیا به طور مستقل تصمیم بگیرد و حتی شوهرانش را خود انتخاب یا از سر راه برمی‌داشت. اولین شوهر لوکرزیا، جووانی اسفورزا (Giovanni Sforza)، هنگام طلاق ادعا کرد که دلیل جدایی‌اش، رابطه میان لوکرزیا و پدرش یا برادرش بوده است. با این حال، بسیاری از مورخان معتقدند که این ادعاها بیشتر به دلایل سیاسی مطرح شده و شواهد محکمی برای اثبات آن وجود ندارد. برخی نامه‌های تاریخی نشان می‌دهند که سزار رفتار حمایت‌گرایانه‌ای نسبت به لوکرزیا داشت، اما این به معنای وجود رابطه غیر اخلاقی نیست. درباریان رقیب مانند خاندان اورسینی و مدیچی نیز برای لکه‌دار کردن نام خاندان بورجیا، این شایعات را منتشر کردند. پس از ازدواج سوم لوکرزیا، این شایعات فروکش کرد و او تا پایان عمرش به عنوان یک زن محترم در دربار فرارا (Ferrara) زندگی کرد. در نهایت، هیچ مدرک قطعی برای اثبات این شایعات وجود ندارد و بیشتر آن‌ها بخشی از تبلیغات علیه خاندان بورجیا بوده است.

16- اقتباس‌های سینمایی، تلویزیونی و ادبی از زندگی پاپ الکساندر ششم و خاندان بورجیا

زندگی پرماجرای پاپ الکساندر ششم و خاندان بورجیا الهام‌بخش بسیاری از فیلم‌ها، سریال‌ها، کتاب‌ها و نمایش‌های تاریخی بوده است. یکی از معروف‌ترین اقتباس‌ها، سریال The Borgias (۲۰۱۱-۲۰۱۳) با بازی جرمی آیرونز (Jeremy Irons) در نقش پاپ الکساندر ششم است که به فساد، قدرت‌طلبی و روابط پیچیده خانوادگی او می‌پردازد. همچنین یک سریال اروپایی با نام Borgia (۲۰۱۱-۲۰۱۴) ساخته شد که روایت متفاوتی از همان داستان ارائه داد. این خاندان در سینما نیز الهام‌بخش فیلم‌هایی مانند The Conspiracy of the Borgias (۱۹۵۹) بوده است که روی توطئه‌های سیاسی آن‌ها تمرکز دارد. در ادبیات نیز نویسندگان مشهوری مانند Mario Puzo (نویسنده‌ی «پدرخوانده») رمان The Family را بر اساس داستان خاندان بورجیا نوشتند. ویلیام شکسپیر نیز در برخی آثارش به شکل غیرمستقیم از شخصیت‌های این خاندان الهام گرفته است. در دنیای بازی‌های ویدیویی، سری Assassin’s Creed نیز از سزار بورجیا به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی بازی Assassin’s Creed II و Assassin’s Creed: Brotherhood استفاده کرده است. این اقتباس‌ها نشان‌دهنده جذابیت بی‌پایان داستان خاندان بورجیا برای مخاطبان مدرن است. زندگی آن‌ها چنان پر از خیانت، جاه‌طلبی و رسوایی بود که همچنان الهام‌بخش آثار هنری و تاریخی باقی مانده‌اند. این خانواده، چه در تاریخ و چه در فرهنگ عامه، به عنوان نماد فساد و قدرت‌طلبی بی‌حدوحصر شناخته می‌شوند.

source

توسط salamathyper.ir