نویسندهٔ این سطور در نوجوانی هر بار که قرار بود آزمون دوی ۵۴۰ متری مدرسه را بدهد، حس میکرد جهان علیه او متحد شده است. نفستنگی، دلدرد، و سنگینی پاها او را زودتر از پایان مسیر به تسلیم وا میداشت. در آن روزها، تصور اینکه روزی از ته دل عاشق دویدن شود، بیشتر شبیه رؤیایی بود کودکانه. اما بعدا نهتنها 10 هزار متر و فراتر را دوید بلکه چند بار هم فراتر از 20 هزار متر دوییده، آن با وجود همه مشغلهها! حالا دویدن برایم تنها یک فعالیت بدنی اجباری نیست؛ بلکه مدیتیشن، نظم ذهن، و تجربهای از حضور در لحظه است.
رسیدن به نقطهای که بتوانید ده هزار متر را بدوید، ممکن است غیرممکن به نظر برسد، اما واقعیت این است که با برنامهریزی درست و آگاهی از مسیر، این هدف کاملاً در دسترس است. اگر بدانیم چطور از یک نقطهی صفر – کسی که بعد از دوی ۱۰۰ متری به زحمت میافتد – به نقطهی اوج برسیم، تحول ممکن میشود. در همین مسیر است که بسیاری از افراد میآموزند چگونه از درون خود عبور کنند.
دویدن دههزار متری فقط یک هدف ورزشی نیست، بلکه نماد عبور از ناتوانی و ورود به دنیای خودباوری است. برای کسانی که سالها با اضافهوزن، زندگی کمتحرک یا بیماریهای زمینهای دستوپنجه نرم کردهاند، این هدف بیشتر شبیه صعود به قله دماوند است تا یک تمرین روزمره. با این حال، شروع از نقطه صفر و رسیدن به نقطه اوج بهشرط رعایت اصول، نهتنها ممکن بلکه لذتبخش است. نکته مهم اینجاست که نباید عجله کرد و باید مسیر را با احترام به بدن و محدودیتهایش طی کرد. حتی کسانی که در ابتدای راه با مشکلاتی نظیر تنگی نفس، دردهای عضلانی یا خستگی مفرط روبهرو میشوند، با تداوم و روش اصولی میتوانند بر آنها غلبه کنند. در این میان، شناخت اصول تمرین، تغذیه، وضعیت سلامت، و مراحل روانی تغییر، نقشی اساسی دارد. با همراهی این مقاله، گامبهگام با واقعیت روبهرو میشویم و میآموزیم که چگونه از کسی که بعد از ۱۰۰ متر دویدن به نفَسنفَس میافتد به یک دونده دههزار متری تبدیل شویم.
۱- دشواری شروع ورزش برای کسانی که سابقهای ندارند
اکثر افرادی که مدت زیادی از ورزش فاصله گرفتهاند یا هرگز با آن آشتی نداشتهاند، در شروع کار با دیواری نامرئی روبهرو میشوند. بدنشان در مقابل تغییر مقاومت میکند، ماهیچهها ضعیفاند و سیستم قلبی-تنفسی آمادگی کافی ندارد. تجربهی نفسنفسزدن شدید (shortness of breath)، درد عضلات و احساس ناتوانی میتواند مانع بزرگی باشد. اما همهٔ اینها طبیعی است و دلیل بر بیلیاقتی یا کماستعدادی نیست. ذهن نیز با پیامهایی مانند «تو نمیتونی» یا «این کار برای تو نیست» مقابله میکند. آنچه اهمیت دارد، شناخت این مقاومتهای ابتدایی و عبور از آنها با صبوری است. مهمترین نکته، شروع آرام و تدریجی است تا بدن زمان لازم برای تطابق را داشته باشد. باید بپذیریم که بدنِ نشسته و بیتحرک، نیاز به آموزش دوباره دارد. در این مرحله، حمایت محیطی، مربی یا همراه میتواند به شکل چشمگیری انگیزهبخش باشد. شروع دشوار است، اما عبور از این مرحله نخست، مسیر را هموارتر میکند.
۲- تأثیر اضافهوزن بر توانایی دویدن و طراحی تمرین
برای کسانی که با اضافهوزن (overweight) مواجهاند، فشار وارده بر مفاصل و عضلات هنگام دویدن چند برابر افراد با وزن نرمال است. این فشار میتواند باعث درد زانو، گرفتگی عضلات ساق پا یا حتی آسیبدیدگی شود. همین مسئله باعث میشود این افراد از ابتدا حس کنند «نمیتوانند» یا «دویدن برایشان ساخته نشده است». اما واقعیت این است که اضافهوزن نباید مانعی دائمی باشد، بلکه باید در طراحی برنامه تمرینی به آن توجه شود. شروع با پیادهروی تند، دویدن آرام (jogging)، تمرینهای بدون فشار مانند شنا یا دوچرخه ثابت، همگی گزینههای مناسبی برای این دسته از افراد هستند. در کنار ورزش، توجه به رژیم غذایی و دریافت کالری کنترلشده نیز نقش کلیدی دارد. کاهش تدریجی وزن باعث افزایش اعتمادبهنفس و کاهش فشار مکانیکی روی بدن میشود. نباید فراموش کرد که بدن به مرور خود را با شرایط جدید وفق میدهد. پس اگر امروز سخت است، نشانهای از فردای بهتر است. کلید ماجرا، پیوستگی و نه شدت است.
۳- اهمیت بررسی وضعیت سلامت قبل از شروع تمرینهای استقامتی
پیش از آغاز هر برنامه تمرینی فشرده، بهویژه برای کسانی که پیشزمینهای از بیماریهای قلبی، ریوی یا سوختوساز دارند، مشورت با پزشک امری حیاتی است. بسیاری از افراد، بدون بررسی دقیق وارد تمرینهای سنگین میشوند و با ریسکهایی چون حمله قلبی، افت قند خون یا تنگی نفس شدید روبهرو میگردند. پزشک میتواند با بررسی فشار خون، تست قلب، قند و چربی خون، و وضعیت تنفسی مسیر ایمنتری برای تمرین پیشنهاد دهد. گاهی لازم است آزمایشهای تخصصیتری انجام شود یا ابتدا با تمرینات تنفسی و عضلانی سبکتری شروع شود. بدن انسان، بهویژه اگر سالها بیتحرک بوده باشد، به مراقبت بیشتری نیاز دارد. آگاهی از وضعیت بدن، نهتنها باعث پیشگیری از آسیب میشود، بلکه اعتمادبهنفس فرد را در مسیر تمرین افزایش میدهد. فراموش نکنیم که احتیاط، نشانه ضعف نیست بلکه نوعی بلوغ ورزشی است. بهتر است با آگاهی کامل به سمت هدف حرکت کنیم تا از ورزش، ابزار سلامت بسازیم نه تهدیدی برای آن.
۴- فواید روانی و جسمی دویدنهای طولانیمدت
دویدنهای استقامتی، مثل دوهای دههزار متری، تنها برای تقویت عضلات یا افزایش استقامت قلبی نیستند. این نوع تمرینها باعث ترشح اندورفین (endorphins) میشوند که بهعنوان «هورمون شادی» شناخته میشوند و احساس رضایت، آرامش و تمرکز را افزایش میدهند. کسانی که دویدن را بهعنوان یک عادت روزانه یا هفتگی در برنامه خود دارند، از نظر روحی شادتر و منظمتر هستند. در سطح جسمی، این تمرینها به بهبود عملکرد قلب، تنظیم قند خون، کاهش چربی، و افزایش چگالی استخوان کمک میکنند. همچنین، سوختوساز بدن افزایش مییابد و خواب بهتر میشود. بسیاری از دوندهها دویدن را نوعی مراقبه فعال یا «مدیتیشن در حرکت» میدانند. این موضوع در کتابهایی چون «Born to Run» نیز با داستانهای واقعی و الهامبخش مطرح شده است. بدن و ذهن در طول این تمرینات در هماهنگی کامل عمل میکنند. دویدن تبدیل به فرصتی برای تخلیه استرس، یافتن نظم درونی و تقویت عزتنفس میشود. پس تمرین جسم، در عین حال تمرین ذهن نیز هست.
۵- مسیر اصولی پیشرفت از ۱۰۰ متر به دههزار متر
کسی که امروز از ۱۰۰ متر بیشتر نمیتواند بدود، میتواند در عرض چند ماه به دویدن ۱۰ کیلومتر برسد، اگر مسیر را هوشمندانه طی کند. برنامههایی چون Couch to 5K (C25K) یا «از مبل تا پنج کیلومتر» شهرت جهانی یافتهاند چون با اصل تدریج و تناوب کار میکنند. یعنی دویدنهای کوتاه با پیادهروی ترکیب میشوند و بهتدریج زمان دویدن افزایش مییابد. برای مثال، هفته اول میتواند شامل ۳۰ ثانیه دویدن و ۹۰ ثانیه پیادهروی، به مدت ۲۰ دقیقه باشد. در هفتههای بعدی این نسبت بهمرور تغییر میکند تا بدن قدرت و ظرفیت لازم را پیدا کند. استراحت کافی، تغذیه متعادل، و خواب مناسب نقش مکمل دارند. این فرایند ممکن است برای افراد مختلف ۸ تا ۲۰ هفته طول بکشد، بسته به سن، وزن، سابقه بیماری، و اراده فرد. گامهای کوچک اما پیوسته، کلید دستیابی به موفقیت بزرگ هستند. بنابراین، نه هدف را فراموش کنید، نه روند رسیدن به آن را.
+ جدول تمرینی گامبهگام برای رسیدن به دویدن دههزار متر
این جدول با درنظر گرفتن افرادی طراحی شده که یا هیچ سابقه دویدن ندارن یا بسیار محدود بوده، و هدفش این است که طی ۱۲ هفته بهصورت منطقی و امن، توانایی بدن برای دویدن ۱۰ کیلومتر کامل تقویت شود.
ساختار جدول شامل چهار روز تمرین در هفتهست، که بهصورت زیر تقسیم میشود:
روز ۱: تمرین ترکیبی دویدن و پیادهروی
روز ۲: استراحت یا ورزش سبک (دوچرخه ثابت، یوگا، شنا)
روز ۳: تمرین طولانیتر با شدت کم
روز ۴: تمرین با افزایش تدریجی شدت (برای استقامت و آمادگی بدنی)
نکته: اگه کسی اضافهوزن داره یا مشکل خاصی در مفاصل یا تنگی نفس دارد، بهتر است قبل از رفتن به برنامه هفته بعد، برنامه هفته پیشین را یک هفته دیگر تکرار کند و حتی بیشتر.
هفته | روز ۱ | روز ۲ | روز ۳ | روز ۴ |
---|---|---|---|---|
۱ | ۳۰ ثانیه دو + ۹۰ ثانیه پیادهروی ×۶ | استراحت / پیادهروی ۳۰ دقیقه | ۴۰ ثانیه دو + ۸۰ ثانیه پیادهروی ×۶ | ۵۰ ثانیه دو + ۷۰ ثانیه پیادهروی ×۶ |
۲ | ۱ دقیقه دو + ۹۰ ثانیه پیادهروی ×۷ | استراحت / شنا | ۱ دقیقه دو + ۱ دقیقه پیادهروی ×۸ | ۹۰ ثانیه دو + ۹۰ ثانیه پیادهروی ×۶ |
۳ | ۲ دقیقه دو + ۱ دقیقه پیادهروی ×۶ | دوچرخه ثابت ۲۰ دقیقه | ۳ دقیقه دو + ۹۰ ثانیه پیادهروی ×۵ | ۴ دقیقه دو + ۲ دقیقه پیادهروی ×۴ |
۴ | ۵ دقیقه دو + ۲ دقیقه پیادهروی ×۳ | استراحت / کشش | ۸ دقیقه دو + ۳ دقیقه پیادهروی ×۲ | ۱۰ دقیقه دو + ۲ دقیقه پیادهروی ×۲ |
۵ | ۱۰ دقیقه دو + ۲ دقیقه پیادهروی ×۲ | پیادهروی ۴۰ دقیقه | ۱۵ دقیقه دو + ۲ دقیقه پیادهروی ×۲ | ۲۰ دقیقه دو مداوم |
۶ | ۲۵ دقیقه دو مداوم | یوگا یا شنا ملایم | ۳۰ دقیقه دو مداوم | ۳۵ دقیقه دو مداوم |
۷ | ۳۵ دقیقه دو مداوم | پیادهروی یا پیلاتس سبک | ۴۰ دقیقه دو مداوم | ۴۵ دقیقه دو مداوم |
۸ | ۴۵ دقیقه دو مداوم | تمرین کششی عمیق | ۵۰ دقیقه دو مداوم | ۵۵ دقیقه دو مداوم |
۹ | ۵۵ دقیقه دو مداوم | استراحت کامل | ۶۰ دقیقه دو مداوم | ۶۵ دقیقه دو مداوم |
۱۰ | ۶۵ دقیقه دو مداوم | دوچرخه ثابت ۳۰ دقیقه | ۷۰ دقیقه دو مداوم | ۷۵ دقیقه دو مداوم |
۱۱ | ۷۵ دقیقه دو مداوم | استراحت روانی / جسمی | ۸۰ دقیقه دو مداوم | ۹۰ دقیقه دو مداوم |
۱۲ | آزمون نهایی: ۱۰ کیلومتر مداوم | استراحت یا پیادهروی آزاد | مرور و تحلیل عملکرد | تمرین آزاد یا تفریحی |
مدت زمان تخمینی رسیدن به هدف دههزار متر براساس شرایط بدنی
شرایط بدنی فرد | مدت تقریبی رسیدن به هدف | توضیح تکمیلی |
---|---|---|
وزن نرمال، سن زیر ۳۰ سال | ۸ تا ۱۰ هفته | در صورت نداشتن بیماری زمینهای |
وزن بالا، بدون بیماری مزمن | ۱۰ تا ۱۴ هفته | نیاز به تکرار بعضی هفتهها |
سن بالای ۴۵ سال، تحرک کم | ۱۲ تا ۱۶ هفته | تمرکز بیشتر بر استراحت و ریکاوری |
سابقه مشکلات تنفسی یا قلبی | بیش از ۱۶ هفته | با مشاوره پزشکی و برنامه اختصاصی |
افراد فعال با تمرینات قبلی | ۶ تا ۸ هفته | قابل فشردهسازی هفتهها با احتیاط |
۶- نقش انگیزههای درونی در استمرار دویدن طولانیمدت
برای تبدیلشدن به یک دوندهٔ دههزار متری، انگیزههای درونی (intrinsic motivation) نقشی بنیادی دارند. اگر کسی صرفاً برای کاهش وزن یا جلب نظر دیگران ورزش را شروع کند، احتمال رها کردن برنامه در برابر سختیها بالاست. اما زمانی که فرد دویدن را بهعنوان راهی برای تجربهٔ بهتر زندگی، پاکسازی ذهن یا ایجاد نظم درونی بپذیرد، پایداریاش چند برابر میشود. انگیزههای درونی مانند «دویدن برای رهایی از اضطراب» یا «فرصتی برای خلوت با خود» از جنس پایدار و عمیقاند. این نوع انگیزه حتی در روزهایی که خستگی یا دلسردی سراغ انسان میآید، به یاریاش میرسد. افراد زیادی از دویدن بهعنوان زمانی برای فکر کردن، ایدهپردازی یا حتی حل مشکلات ذهنیشان استفاده میکنند. تأثیر این نوع انگیزهها در تحقیقات روانشناسی مثبتنگر نیز اثبات شده است. در این مسیر، بهتر است فرد به جای تمرکز بر نتایج بیرونی، لذت مسیر را کشف کند. یافتن معنا در حرکت، همان چیزیست که دوندهها را از جا میکَند.
۷- تفاوت فیزیولوژیک دویدن در مسافتهای کوتاه و طولانی
دویدنهای طولانی، مانند دههزار متر، کاملاً متفاوت از دوهای سرعت یا کوتاهمدت هستند و سیستمهای بدن را به شیوهای خاص بهکار میگیرند. در دوهای سرعت، سیستم فسفوکراتین (phosphocreatine system) فعال میشود که انفجاری و کوتاهمدت است. اما در دوهای استقامتی، بدن بهتدریج به سراغ سیستم هوازی (aerobic system) میرود که وابسته به مصرف اکسیژن و سوختوساز مداوم است. این تفاوت فیزیولوژیکی مستلزم نوع متفاوتی از تمرین، تنفس، تغذیه و ذهنیت است. بدن باید یاد بگیرد که انرژی را ذخیره کند و آهسته مصرف کند، نه سریع و یکباره. از این رو، تمرینهای استقامتی بیشتر به افزایش ظرفیت ریه، بهبود کارایی قلب و مصرف چربی بهجای قند وابستهاند. شناخت این تفاوت، به ما کمک میکند که توقعات خود را بهتر مدیریت کنیم. کسی که تمرینات سرعت انجام داده، لزوماً دونده دههزار متری خوبی نیست. دویدن طولانی هنر حفظ ریتم و تقسیم انرژیست، نه سرعت انفجاری.
۸- قدرت ذهن در غلبه بر خستگی بدنی هنگام دویدن
یکی از عجیبترین تجربههای دوندههای استقامتی، احساس بازگشت نیرو در میانهٔ خستگیست. این پدیده بهنام «دومین نفس» (second wind) شناخته میشود و ریشهای روانجسمی دارد. گاهی بدن دیگر نیرویی ندارد اما ذهن به شکلی حیرتانگیز فعال میشود و فرمان ادامه را صادر میکند. تحقیقات نشان دادهاند که مغز، هنگام خستگی شدید، مواد شیمیایی ضد درد ترشح میکند و باعث ایجاد حس سبکی یا حتی سرخوشی میشود. کسانی که ذهن خود را برای دویدن طولانی تربیت کردهاند، میتوانند از این مرحله عبور کنند و انرژی تازهای پیدا کنند. همین عامل باعث شده که دویدن را با مراقبه (meditation) یا حتی «تجربه معنوی» مقایسه کنند. ذهن آماده میتواند به بدن فرمان دهد که خستگی را تحمل کند یا از آن عبور کند. تکنیکهایی مانند تنفس کنترلشده، تکرار جملههای انگیزشی یا تجسم مسیر موفق، همه به تقویت این توانایی کمک میکنند. در دوهای طولانی، ذهن قویتر از عضلات عمل میکند.
۹- نقش تغذیه و آبرسانی در عملکرد دوندههای استقامتی
هر دونده دههزار متری بهزودی میآموزد که بدون تغذیه و آبرسانی مناسب، حتی تمرینهای سبک هم به شکنجه تبدیل میشوند. بدن در طول فعالیت استقامتی نیاز به تأمین مستمر انرژی و آب دارد تا دچار افت قند خون (hypoglycemia) یا کم آبی بدن یا دهیدراتاسیون (dehydration) نشود. وعدهای که پیش از دویدن مصرف میشود، باید سرشار از کربوهیدراتهای پیچیده باشد تا انرژی پایداری فراهم کند. خوردن غذاهای سنگین یا چرب پیش از دویدن، باعث تهوع یا دلدرد خواهد شد. مصرف آب باید در فواصل منظم انجام شود، نه فقط در هنگام احساس تشنگی. در طول دوهای طولانیتر، استفاده از میانوعدههای سبک مانند موز، خرما یا ژلهای انرژیزا میتواند مفید باشد. الکترولیتها (مانند سدیم و پتاسیم) نیز باید جایگزین شوند تا از گرفتگی عضلات جلوگیری شود. تغذیه و آبرسانی، چیزی نیست که فقط روز مسابقه اهمیت داشته باشد، بلکه بخشی از استراتژی روزمره تمرین است. بدون توجه به این اصل، احتمال آسیب و ناکامی بالا میرود.
۱۰- اثر تدریجی و پنهان تمرینهای منظم استقامتی بر زندگی روزمره
تمرینهای منظم دویدن، بهویژه از نوع استقامتی، تأثیراتی پنهان و تدریجی بر جنبههای مختلف زندگی دارند. افرادی که بهطور مستمر ورزش میکنند، عادتهای خواب منظمتری پیدا میکنند و خواب عمیقتری تجربه میکنند. همچنین، میزان تمرکز، انرژی روزانه و تحمل استرس (stress resilience) در آنها بهشکل چشمگیری افزایش مییابد. خلقوخو پایدارتر میشود و فرد کمتر دچار نوسانات شدید احساسی میگردد. روابط بینفردی نیز میتوانند تحت تأثیر مثبت این تحول قرار گیرند، چون فرد آرامتر و خویشتندارتر میشود. عادت به هدفگذاری، پیگیری مستمر و دیدن پیشرفت ملموس، بهتدریج به سایر حوزههای زندگی نیز سرایت میکند. حتی بهرهوری در کار و انگیزههای شغلی نیز افزایش مییابد. به بیان سادهتر، ورزش استقامتی فقط به جسم شکل نمیدهد، بلکه شخصیت را نیز بازسازی میکند. اگر دویدن دههزار متری را تمرینی برای زندگی ببینیم، آنگاه هر قدممان معنای تازهای خواهد داشت.
11- تأثیر تمرینات متقاطع بر پیشرفت در دویدنهای طولانی
تمرینهای متقاطع یا همان تمرینات مکمل (cross-training) شامل فعالیتهایی هستند که غیر از دویدناند اما به بهبود عملکرد دونده کمک میکنند. ورزشهایی مانند دوچرخهسواری، شنا، پیلاتس یا تمرینات مقاومتی باعث تقویت عضلات کمکار و جلوگیری از آسیب میشوند. یکی از مزایای تمرینات متقاطع، جلوگیری از یکنواختی و خستگی ذهنی ناشی از تمرین تکراری است. این تمرینها همچنین به بهبود هماهنگی عضلات، افزایش انعطافپذیری و حفظ توازن عضلانی کمک میکنند. برای مثال، شنا باعث تقویت عضلات پشت و کاهش فشار از مفاصل تحتانی میشود. دوچرخهسواری ظرفیت هوازی را بدون ضربه به زانو افزایش میدهد. این تمرینات در روزهایی که فرد نیاز به استراحت نسبی دارد نیز مفیدند و بدن را فعال نگه میدارند. بنابراین، کسی که میخواهد به دونده دههزار متری تبدیل شود، باید تمرینات متقاطع را بخشی از برنامهاش کند. ترکیب هوشمندانه دویدن و فعالیتهای مکمل، رمز پایداری و پیشرفت است.
12- تنظیم تنفس برای کنترل استقامت در دوهای طولانی
تنفس در دویدنهای استقامتی نباید به شکل سطحی و ناهماهنگ باشد. بسیاری از مبتدیان با تنفس تند و کمعمق (shallow breathing) دچار تنگی نفس زودهنگام میشوند. بهترین شیوه، تنفس از بینی و دهان بهصورت ترکیبی است که اجازه ورود حداکثری اکسیژن را میدهد. الگوی تنفسی ۲-۲ یا ۳-۲ (دو قدم دم، دو قدم بازدم یا سه قدم دم، دو قدم بازدم) یکی از رایجترین روشها برای تنظیم تنفس است. با تمرین این الگوها، بدن به شکل مؤثرتری اکسیژن جذب کرده و دیاکسید کربن دفع میکند. تنفس عمیق شکمی نیز باعث آرامش ذهن و کنترل ریتم دویدن میشود. در مسیرهای طولانی، تنظیم تنفس به حفظ انرژی و کاهش خستگی کمک میکند. یادگیری کنترل تنفس، درست مانند یادگیری ریتم قدمها، بخشی از تکنیک دویدن است. کسی که بتواند تنفسش را مدیریت کند، مسیر را آسانتر طی خواهد کرد.
13- تأثیر موسیقی در افزایش انگیزه و تحمل در دویدنهای طولانی
استفاده از موسیقی در حین دویدن، یکی از رایجترین و مؤثرترین روشها برای افزایش انگیزه و تحمل است. تحقیقات نشان دادهاند که موسیقی با ضربآهنگ منظم (rhythmic music) باعث افزایش هماهنگی بین قدمها و تنفس میشود. آهنگهای پرانرژی میتوانند احساس خستگی را کاهش داده و فرد را در حالت ذهنی مثبت نگه دارند. در برخی موارد، دوندهها با کمک موسیقی میتوانند تا ۱۵ درصد بیشتر از ظرفیت معمول بدوند. همچنین، گوش دادن به موسیقی باعث ترشح دوپامین (dopamine) میشود که احساس لذت و سرخوشی را افزایش میدهد. پلیلیستهای شخصیسازیشده با ضربآهنگ مناسب برای هر مرحله از تمرین بسیار کاربردی هستند. البته در محیطهای شلوغ یا هنگام دویدن در خیابان، استفاده از هندزفری باید با احتیاط انجام شود. برخی اپلیکیشنهای تمرینی نیز با هماهنگسازی سرعت دویدن و موسیقی به فرد در حفظ ریتم کمک میکنند. موسیقی، مانند یک مربی نامرئی، میتواند شما را در مسیر دویدن همراهی کند.
14- اهمیت کشش و گرمکردن برای جلوگیری از آسیب در دویدن
گرمکردن مناسب پیش از شروع دویدن، بخش حیاتی هر برنامه تمرینی حرفهای است. این کار باعث افزایش دمای عضلات، گشادشدن رگها و آمادهسازی سیستم قلبی-تنفسی میشود. تمرینهای کشش پویا (dynamic stretching) مانند لانج، اسکات یا حرکات دست و زانو برای شروع بسیار مفیدند. این حرکات از بروز آسیبهای عضلانی (muscle strain) یا کشیدگی تاندونها جلوگیری میکنند. همچنین گرمکردن، روانسازی حرکت مفاصل را فراهم کرده و احتمال گرفتگی عضلات را کاهش میدهد. بعد از پایان دویدن نیز، کشش ایستا (static stretching) باید انجام شود تا عضلات به حالت اولیه برگردند. این کششها باعث کاهش دردهای عضلانی تأخیری (DOMS) میشوند. گرمکردن، فقط یک مقدمه برای تمرین نیست؛ بخشی از خود تمرین است. بیتوجهی به آن، میتواند هفتهها فرد را از ادامه راه بازدارد.
source