در حدود ۴۰ هزار سال پیش، زمین درگیر یک رویداد عجیب شد. میدان مغناطیسی آن، که همچون سپری نامرئی در برابر تابشهای خطرناک کیهانی عمل میکند، ناگهان بهشدت ضعیف شد. پژوهشگران این پدیده را «رویداد لَشامپ» (Laschamps Excursion) نامگذاری کردهاند؛ دورهای حدود ۳۰۰ ساله که در آن سپر مغناطیسی زمین تقریباً ۹۰ درصد قدرت خودش را از دست داد.
این یعنی دیگر خبری از آن محافظ طبیعی نبود که ما را از اشعههای فرابنفش (UV) خورشید و ذرات پرانرژی فضا محافظت کند. نتیجه؟ لایهی اُزون (Ozone Layer) سوراخ شد و تابشهای مضر با تمام قدرت به سطح زمین رسیدند. پژوهشها نشان میدهد که همین رویداد ممکن است یکی از دلایل انقراض نئاندرتالها (Neanderthals) بوده باشد، در حالی که انسانهای خردمند (Homo sapiens) توانستند زنده بمانند و راهشان را به آینده باز کنند.
وقتی تابش فرابنفش تبدیل به دشمن خاموش شد
در این دورهی بحرانی، قرار گرفتن در معرض نور خورشید دیگر فقط به معنی آفتابسوختگی نبود. اشعهی فرابنفش شدید میتوانست باعث بروز سرطان پوست شود، سیستم ایمنی بدن را بههم بریزد، و از همه خطرناکتر، منجر به کمبود «فولات» (Folate) شود؛ مادهای حیاتی برای سلامت جنین و پیشگیری از نقصهای مادرزادی.
اما چرا نئاندرتالها که هزاران سال پیش از انسانهای تازهوارد در اروپا ساکن بودند، نتوانستند از پس این خطر برآیند؟ پاسخ ممکن است به یک تفاوت کلیدی در رفتار و خلاقیت انسانهای خردمند برگردد: اختراع لباس دوختهشده و استفاده از رنگ طبیعی اخرا (Ochre) بهعنوان ضدآفتاب.

وقتی مد و بهداشت، باعث بقا شدند
پژوهش مشترک بین گروههای مهندسی و انسانشناسی از دانشگاه میشیگان و همکارانی از کشورهای فنلاند، بریتانیا و آلمان، نشان میدهد که در همان دوران اوج رویداد لشامپ، ردپای تغییرات جالبی در سبک زندگی انسانهای اولیه دیده میشود. آنها شروع کردند به دوخت لباسهایی که متناسب با بدنشان باشد. این یعنی پوششی کاملتر برای پوست، و در نتیجه، محافظت بیشتر در برابر اشعهی خورشید.
در کنار آن، استفادهی گسترده از خاک سرخ اخرا برای نقاشی درون غارها و حتی تزئین بدن، نهفقط جنبهی زیباییشناسی داشته، بلکه بهطور ناخواسته بهعنوان یک لایهی محافظ در برابر تابش فرابنفش عمل کرده است. در برخی فرهنگها، اخرا هنوز هم به همین منظور استفاده میشود. این رنگ طبیعی سرشار از اکسید آهن، اشعهی خورشید را بازمیتاباند و پوست را از آسیب حفظ میکند.
غارها، پناهگاههایی برای بقا
پژوهشگران با مدلسازی اثرات ضعیفشدن میدان مغناطیسی، به این نتیجه رسیدند که بسیاری از مناطقی که بیشترین تابش کیهانی را دریافت میکردند، همانجاهایی بودند که انسانهای اولیه بیشتر در آنها ساکن شده بودند. بهعبارتی دیگر، آنها بهطور غریزی یا تجربی متوجه خطر شده بودند و پناه بردن به غارها را انتخاب کردند.
در آن زمان، غارها نهفقط سرپناه، بلکه پناهگاههایی امن در برابر خورشید کشنده بودند. و درست در همین نقاط است که افزایش استفاده از اخرا و تغییرات فرهنگی و هنری مشهود است. این همزمانی، فرضیهی دانشمندان را تقویت میکند: انسانهای خردمند برای زندهماندن، سازگار شدند؛ نئاندرتالها شاید نه.
چرا نئاندرتالها جا ماندند؟
نئاندرتالها هم لباس داشتند، اما احتمالاً نیاز زیادی به پوشاندن تمام بدن نداشتند. آنها نسلها در هوای سرد اروپا زیسته بودند و شاید گرما و آفتاب را چندان جدی نمیگرفتند. اما انسانهای تازهوارد از آفریقا، به زندگی در برابر خورشید سوزان عادت داشتند؛ پس طبیعی بود که بهطور پیشفرض، از پوشش کاملتری استفاده کنند.
یکی از یافتههای جالب پژوهش این است که ابزارهایی مانند سوزن و درفش (Awl) که برای دوختن لباس استفاده میشود، در محل زندگی انسانهای اولیه پیدا شده، اما در سکونتگاههای نئاندرتالها یافت نشده است. شاید همین تفاوت کوچک، جان میلیونها نفر را در طول تاریخ نجات داده باشد.
آیندهای پر از درس از گذشتهای فراموششده
شاید هنوز نتوانیم بهطور قطعی بگوییم که چه چیزی باعث نابودی نئاندرتالها شد، اما این پژوهش، نگاه ما را تغییر میدهد. دیگر فقط جنگ و رقابت برای غذا نیست؛ گاهی یک خلاقیت ساده یا تصمیم ناآگاهانه برای زیبایی، میتواند حکم بقا یا نابودی را صادر کند.
نویسندگان مقاله هشدار میدهند که اگر اتفاقی مشابه در آینده بیفتد و میدان مغناطیسی زمین دوباره ضعیف شود، نهتنها پوست ما، بلکه تمام زیرساختهای ارتباطی، ماهوارهای و الکترونیکیمان هم در معرض نابودی خواهد بود. پس شاید مهم باشد که نتایج چنین پژوهشهایی را برای نسلهای آینده بهدرستی حفظ کنیم؛ شاید روزی همین اطلاعات بهظاهر بیاهمیت، تفاوت بین ادامهی بقا و نابودی باشد.
منبع: Science Advances
source