عنوان چالش آبانماه طاقچه این بود: کتابی که کنترل زندگی را به دست خودت میدهد 🙂
من برای چالش این ماه میخوام در مورد کتابی صحبت کنم که به موضوع حساس تصمیمگیری میپردازه، کتاب تفکر سریع و کند اثر دنیل کانمن.
آقای کانمن، یکی از برندگان جایزهٔ نوبل اقتصاد تو سال ۲۰۰۲، تو این کتاب سعی داره عوامل مختلف تأثیرگذار رو فرآیند تصمیمگیری رو با یه زبون ساده شرح بده.
تصمیمگیری یکی از مهمترین ابعاد زندگی روزمرهٔ ماست.
ما تو هر لحظه با تصمیمات ریز و درشتی مواجه میشیم که بعضیاشون میتونه زندگیمون رو برای همیشه تغییر بدن. برای همین، درک طبیعت آدمها موقع تصمیمگیری میتونه کمک کنه بیشتر از قبل کنترل زندگیمون رو به دست بگیریم 🙂 اینکه بدونیم کجاها بیشتر احتمال داره اشتباه کنیم لااقل باعث میشه کمتر از قبل اینقدر به خودمون مطمئن باشیم 😄
البته ما معمولا خطاهای دیگران رو خیلی راحتتر از خطاهای خودمون تشخیص میدیم:
«از آنجایی که شناسایی و برچسبگذاری اشتباهات دیگران بسیار آسانتر و لذتبخشتر از تشخیص اشتباهات خودمان است. زیر سؤال بردن آنچه باور داریم و میخواهیم، کار سختی است که در مواقع ضروری سختتر هم میشود.»
بنابراین برای اینکه بتونیم از این یافتهها تو زندگی روزمرهمون استفاده کنیم باید توجه و تمرین زیادی داشته باشیم…
این کتاب میتونه شروع خوبی برای این توجه و تمرین باشه 🙂
تو بخش اول کتاب، آقای کانمن بازیگرای اصلی صحنهٔ تصمیمگیری انسانها رو معرفی میکنه، سیستم ۱ و سیستم ۲! طبق تعریف کتاب:
«سیستم ۱ به طور خودکار و بسیار سریع عمل میکند، تلاش زیادی نمیطلبد، یا در مواردی بینیاز به هر گونه تلاشی است و هیچگونه حس کنترل ارادی بر آن نداریم.
سیستم ۲ توجه را به فعالیتهای ذهنی پرتلاشی که لازم دارد، نظیر محاسبات پیچیده، معطوف میکند.»
تو این بخش، موقعیتهای مختلفی که به خاطر نوع عملکرد سیستم ۱ میتونن به تصمیمگیری و قضاوت اشتباه منجر بشن بررسی میشه.
بخش دوم به مبحث جالب روشهای اکتشافی و سوگیریها اختصاص داده شده، اینجا در مورد مواردی مثل سوگیری تأیید، سوگیری در دسترس بودن، قانون «هر چه هست همان است که میبینی» بحث شده.
تو بخش سوم در مورد اعتماد زیاده از حد آدما به دانستههاشون میخونیم 🙂
بخش چهارم یه مقدار ریاضیاتی میشه و برای بهتر فهمیدنش خوبه یه مداد و یه برگه کاغذ کنار دستتون داشته باشید! تو این بخش نظریات مختلفی که تو علم اقتصاد در مورد تصمیمگیری آدمها مطرح شده بررسی شدن.
و در نهایت، بخش پنجم به پژوهشهایی در رابطه با تفاوت دو «خود» در انسانها اختصاص داده شده.
برای من مباحث مطرحشده تو این کتاب واقعا جالب بود. البته با توجه به رشتهم با یه سری از این موارد قبلا برخورد داشتم ولی بازم این کتاب مطالب جدیدی داشت که برام جذاب و تفکربرانگیز بود.
البته توجه کنید که مثل همهٔ یافتههای علمی به همهٔ مباحث این کتاب هم باید با دید نقادانه نگاه کرد. یعنی بالاخره حرفهای کانمن هم وحی منزل نیست 🙂 مثلا تو بخشهایی از این کتاب مطالعاتی در مورد آمادهسازی (Priming) آورده شده که گویا یه سریاشون تکرارپذیر نبودن.
ولی با وجود اینها به نظرم اصل حرف قابل تأمله 🙂
متن و صوت ترجمهٔ این کتاب هم در برنامهٔ طاقچه در دسترسه 🙂
source