وقتی لوسیای پانزده ساله پس از یک عفونت شدید ویروسی در زمستان گذشته از بیمارستان مرخص شد همه چیز به نظر رو به بهبود بود. او اهل لیسبون بود و در خانهای کنار سواحل آرام آتلانتیک زندگی میکرد. پیش از بیماری روزهایش را با دوچرخهسواری، کلاس گیتار و وقت گذراندن با دوستانش پر میکرد. پزشکان تشخیص داده بودند که او یک ویروس فصلی شایع را پشت سر گذاشته و حالا فقط به چند روز استراحت نیاز دارد. مادرش خوراکیهای سبک برایش آماده میکرد و پدرش هر چند ساعت وضعیت تنفس و حرارت بدنش را بررسی میکرد.
اما یک هفته پس از بازگشت به خانه تغییر عجیبی آغاز شد. در ابتدا لوسیا فقط احساس میکرد اشتهایش بازگشته است. خانوادهاش تصور کردند این بخشی طبیعی از روند بهبود است. اما خیلی زود موضوع از کنترل خارج شد. او در وعدههای معمول خانواده سیر نمیشد. نیمه شب از خواب بیدار میشد و به سراغ یخچال میرفت. در مدرسه تمرکزش را از دست میداد چون دائماً به غذا فکر میکرد. ظرف چند هفته وزنش به سرعت افزایش یافت و احساس خستگی و نوسانات خلقی به علائمش اضافه شد.
پس از چند مراجعه به پزشک عمومی، خانواده تصمیم گرفتند او را نزد متخصص غدد کودک ببرند. پزشک جدید در حین گرفتن شرح حال از خانواده و بررسی دقیق نمودار رشد، به امکان وجود یک وضعیت نادر اشاره کرد. او توضیح داد که برخی نوجوانان پس از عفونتهای ویروسی دچار اختلال در مرکز اشتها در هیپوتالاموس میشوند. این پدیده که به آن «Post Viral Hyperphagia Syndrome» گفته میشود در سالهای اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است چون ممکن است پس از بیماریهای ویروسی که تب طولانی، التهاب سیستمیک یا درگیری شدید دستگاه ایمنی ایجاد میکنند رخ دهد.
گفتوگو بین پزشک و خانواده طولانی شد. متخصص غدد درباره آزمایش خون، بررسی هورمونهای مرتبط با اشتها مانند لپتین و گرلین، ارزیابی عملکرد تیروئید و حتی بررسیهای تصویربرداری در صورت نیاز صحبت کرد. او توضیح داد که این اختلال نه ساده است و نه معمولی و نیازمند مدیریت دقیق سبک زندگی، درمان تغذیهای و گاهی مداخله دارویی است.
لوسیا احساس میکرد چیزی در بدنش تغییر کرده ولی نمیتوانست دلیلش را بفهمد. آنچه برایش ترسناکتر بود این بود که کنترل اشتهایش سختتر میشد و این وضعیت بر روابطش، تمرینهای موسیقی و حتی اعتماد به نفس او اثر گذاشته بود. خانواده در مسیر خانه به گفتههای پزشک فکر میکردند و تلاش داشتند این پدیده ناشناخته را درک کنند. چرا یک ویروس میتواند چنین تغییر شدیدی در رفتارهای خوردن ایجاد کند؟ چرا نوجوانان بیشتر در معرض آن هستند؟ و مهمتر از همه این که آیا این وضعیت درمان دارد؟
تاریخچهای جذاب از یک اختلال فراموششده
اگرچه عنوان «Post Viral Hyperphagia Syndrome» در دهههای اخیر وارد ادبیات علمی شده اما ریشههای این پدیده به نوشتههای پزشکی قرن نوزدهم بازمیگردد. در برخی متون بالینی قدیمی پزشکان علایمی را توصیف کرده بودند که بیماران پس از تبهای شدید نشان میدادند. در دستنوشتههای پزشک ایتالیایی جیووانی فابر یادداشتهایی درباره نوجوانانی دیده میشود که پس از ابتلای طولانی به تب تیفوئید دچار «اشتهای بیمهار» شده بودند. آن زمان علت شناختهشدهای برای این رفتار وجود نداشت و معمولاً آن را به «ضعف ناشی از بیماری» نسبت میدادند.
در آغاز قرن بیستم و با شیوع آنفلوانزای اسپانیایی برخی گزارشها نشان میدهد کودکان و نوجوانانی که از تب طولانی رها میشدند دچار اختلالاتی در خواب، خلق و اشتها میشدند. آن زمان هنوز مفاهیمی مانند التهاب عصبی یا درگیری مسیرهای هورمونی مطرح نبود اما پزشکان متوجه شده بودند که تغییرات اشتها پس از یک بیماری ویروسی پدیدهای واقعی است.
در دهه ۱۹۶۰ با پیشرفت علوم اعصاب، ساختار هیپوتالاموس و نقش آن در کنترل گرسنگی و سیری بهتر شناخته شد. مطالعات حیوانی نشان دادند که التهاب پس از عفونت میتواند مسیرهای عصبی در این بخش را تحت تأثیر قرار دهد. نخستین توصیف دقیق از یک وضعیت مشابه در انسان به دهه ۱۹۸۰ بازمیگردد. گزارش موردی نوجوانی که پس از ابتلای شدید به مونونوکلئوز عفونی به مدت چند ماه دچار پرخوری غیرقابل کنترل شده بود توجه پژوهشگران را جلب کرد.
در دهههای اخیر با گسترش تحقیقات درباره عفونتهای ویروسی نوظهور مانند SARS، MERS و سپس SARS-CoV-2، پدیدههای پسازایمانی در بدن کودکان و نوجوانان بیشتر بررسی شد. محققان متوجه شدند که برخی افراد پس از عفونتهای شدید دچار التهاب پایدار در محور هیپوتالاموس غده هیپوفیز غده فوق کلیوی میشوند. این محور نقش مهمی در تنظیم هورمونهای اشتها دارد.
پژوهشهای جدید تلاش کردهاند رابطه احتمالی بین التهاب پس از ویروس، اختلال تنظیم لپتین و گرلین و تغییر مسیرهای پاداش در مغز را توضیح دهند. اگرچه هنوز راه زیادی برای درک کامل این وضعیت باقی مانده اما متخصصان امروزی آن را یک سندروم واقعی و نیازمند بررسی دقیق میدانند.
توضیح ساده آناتومی و فیزیولوژی
سیستم کنترل اشتها شامل چند ناحیه مهم است. مرکز اصلی آن در هیپوتالاموس قرار دارد. هیپوتالاموس بخشی کوچک اما بسیار پرقدرت در مغز است که پیامهای هورمونی، عصبی و متابولیک را دریافت میکند و بر اساس آنها احساس گرسنگی یا سیری را ایجاد میکند.
دو هورمون مهم در این مکانیسم شامل لپتین (Leptin) و گرلین (Ghrelin) هستند. لپتین که از بافت چربی ترشح میشود به هیپوتالاموس میگوید بدن انرژی کافی دارد و باید احساس سیری ایجاد شود. گرلین که از معده ترشح میشود پیام گرسنگی را به مغز ارسال میکند. هر گونه اختلال در مسیر تولید یا دریافت این هورمونها میتواند باعث ایجاد پرخوری یا کاهش اشتها شود.
ویروسها میتوانند از طریق چند مکانیسم این مسیر را تحت تأثیر قرار دهند. یکی از مکانیسمها التهاب عصبی (Neuroinflammation) است. التهاب گسترده ناشی از عفونت در برخی افراد ممکن است به بافتهای مغزی آسیب خفیف اما قابل توجه بزند. این آسیب به ویژه در نوجوانانی که مغزشان هنوز در حال رشد است بیشتر رخ میدهد.
علاوه بر این، برخی ویروسها ممکن است باعث اختلال در ترشح هورمونهای تیروئید، انسولین یا کورتیزول شوند که هر یک در کنترل اشتها نقش دارند. بنابراین سندروم اشتهای سیریناپذیر پس از ویروس نتیجه یک تغییر چندلایه در سیستمهای عصبی و هورمونی است.
اهمیت بیماری
Post Viral Hyperphagia Syndrome یک مشکل ساده مربوط به پرخوری نیست. این وضعیت میتواند به سرعت باعث افزایش وزن، نوسان خلق، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس در نوجوانان شود. مهمتر اینکه پرخوری طولانی مدت خطر چاقی، مقاومت به انسولین و اختلالات متابولیک را افزایش میدهد.
این اختلال در زمان حساسی از رشد نوجوان رخ میدهد. دورهای که هویت فردی، تصویر ذهنی از بدن و سلامت روان اهمیت زیادی دارد. اگر درمان نشود ممکن است اثرات طولانی مدت روی سلامت جسمی و روحی فرد داشته باشد. خانوادهها معمولاً نمیدانند که این تغییر ناگهانی بعد از یک بیماری ویروسی میتواند ناشی از یک اختلال واقعی باشد.
از نظر پزشکان اهمیت موضوع در این است که قابل تشخیص و تا حدی قابل درمان است. با مداخله بهموقع میتوان جلوی افزایش وزن شدید و مشکلات روانی بعدی را گرفت. اما نادیده گرفتن علائم ممکن است وضعیت را پیچیدهتر کند.
این سندروم بیشتر در نوجوانان دیده میشود. دلیل احتمالی آن حساسیت بیشتر مغز نوجوان به التهاب سیستمیک و تغییرات هورمونی است. برخی مطالعات نشان میدهد این وضعیت ممکن است کمی در دختران بیشتر دیده شود اما شواهد قطعی وجود ندارد.
از نظر جغرافیایی در مناطقی که ویروسهای فصلی شدید یا عفونتهای ویروسی گسترده شایع هستند موارد بیشتری گزارش میشود. پس از پاندمی COVID موارد بیشتری از این اختلال در کلینیکهای غدد کودکان مشاهده شد.
این وضعیت نادر است اما نادر بودن به معنای عدم اهمیت نیست. بسیاری از موارد احتمالا تشخیص داده نمیشوند چون خانوادهها فکر میکنند پرخوری بخشی طبیعی از بهبود بیماری است یا آن را ناشی از رشد نوجوان میدانند.
عامل بیماری
Post Viral Hyperphagia Syndrome یک وضعیت تکعاملی نیست. مجموعهای از عوامل درگیر میشود که پس از یک عفونت ویروسی شدید مسیرهای اشتها را مختل میکنند. نخستین عامل التهاب گسترده بدن است که به آن التهاب سیستمیک (Systemic Inflammation) گفته میشود. وقتی ویروسها وارد بدن میشوند سیستم ایمنی برای مقابله با آنها مواد التهابی ترشح میکند. این مواد اگر مدت طولانی در بدن باقی بمانند میتوانند به بافتهای حساس مانند هیپوتالاموس فشار وارد کنند.
عامل دوم التهاب عصبی (Neuroinflammation) است. برخی ویروسها حتی اگر وارد مغز نشوند میتوانند از طریق مولکولهای التهابی سد خونی مغز را تحت تأثیر قرار دهند. این سد وظیفه محافظت از مغز را دارد اما التهاب شدید میتواند نفوذپذیری آن را تغییر دهد. نتیجه آن اختلال در عملکرد نورونهایی است که باید پیام سیری و گرسنگی را تنظیم کنند.
عامل سوم اختلال هورمونی است. برخی نوجوانان پس از عفونت دچار تغییر در ترشح هورمونهای تیروئید، کورتیزول و انسولین میشوند. هورمونهای تیروئید اگر کم شوند متابولیسم بدن کند میشود. کورتیزول اگر افزایش یابد میتواند اشتها را بالا ببرد و انسولین اگر عملکردش تغییر کند مسیر پاداش غذایی فعالتر میشود. مجموعه این تغییرات باعث میشود نوجوان احساس کند نیاز به خوردن دارد حتی اگر بدنش انرژی کافی داشته باشد.
عامل دیگر تغییر در هورمونهای اشتهاست. لپتین (Leptin) پیام سیری ایجاد میکند اما التهاب میتواند باعث مقاومت به لپتین شود. یعنی مغز پیام سیری را دریافت نمیکند. گرلین (Ghrelin) پیام گرسنگی ایجاد میکند و در برخی افراد پس از بیماری افزایش مییابد. این عدم هماهنگی بین لپتین و گرلین مسیر اشتها را دچار آشفتگی میکند.
نهایتاً زمینه ژنتیکی نیز نقش دارد. برخی نوجوانان ممکن است حساسیت بیشتری به التهاب یا تغییرات هورمونی داشته باشند. اگر در خانواده سابقه چاقی نوجوانی، اختلالات تغذیه یا مشکلات هورمونی وجود داشته باشد احتمال بروز این سندروم کمی افزایش مییابد.
پاتولوژی
وقتی یک ویروس التهاب سیستمیک ایجاد میکند اولین تغییر در سلولهای ایمنی و مواد شیمیایی التهابی رخ میدهد. این مواد از طریق جریان خون به مناطق مختلف میرسند. هیپوتالاموس به دلیل نقش حیاتی خود در تنظیم اشتها و متابولیسم نسبت به این مواد بسیار حساس است. التهاب باعث میشود نورونهای کنترل اشتها دچار اختلال شوند.
این اختلال ممکن است مسیرهای «سیری» را تضعیف کند. یعنی نورونهایی که قرار بود پیام توقف خوردن را ارسال کنند عملکرد صحیح ندارند. در مقابل مسیرهای «گرسنگی» بیشفعال میشوند. علاوه بر این التهاب ممکن است باعث تغییرات جزئی در گیرندههای لپتین و گرلین شود. این تغییرات باعث میشود نوجوان حتی پس از خوردن مقدار زیاد غذا احساس سیری نکند.
برخی پژوهشها نشان دادهاند که التهاب پس از ویروس میتواند مسیرهای پاداش مغز را نیز تحریک کند. یعنی خوردن غذا برای فرد نوعی آرامش موقت ایجاد میکند. به همین دلیل نوجوان تمایل دارد حتی بدون گرسنگی واقعی غذا بخورد. اگر این چرخه ادامه یابد بدن به سرعت دچار افزایش وزن میشود.
علائم و نشانهها
۱. علائم اولیه
نخستین نشانه افزایش اشتهای غیرعادی است. نوجوان در بازههای کوتاه احساس گرسنگی میکند. حجم وعدههای غذایی افزایش مییابد. فرد به سراغ غذاهایی میرود که انرژی زیادی دارند مثل شیرینیها و فست فود. در کنار آن خستگی، کاهش تمرکز و احساس تمایل شدید به خوردن میان وعدهها ظاهر میشود.
۲. نشانههای هشدار دهنده
وقتی اشتها از کنترل خارج شود رفتارهای غیرمعمول شکل میگیرد. بیدار شدن در نیمه شب برای خوردن، پنهانی خوردن، استرس هنگام نبودن غذا و افزایش وزن سریع از نشانههای هشدار است. برخی نوجوانان میگویند بعد از خوردن هم احساس میکنند هنوز گرسنهاند.
۳. علائم در مرحله پیشرفته
در مراحل پیشرفته مشکلات بیشتری ظاهر میشود. افزایش وزن محسوس، خستگی مزمن، نوسانات خلق، اضطراب و احساس شرم در گفتن مشکل به دیگران. نوجوان ممکن است دچار سردرد، نوسان قند خون و مشکلات خواب شود.
۴. نشانههای خطر یا رد فلگز (Red Flags)
اگر علائم زیر دیده شود نیاز به ارزیابی فوری وجود دارد
کاهش سطح هوشیاری
افزایش وزن بسیار سریع
نوسان شدید خلق
پرخوری تا حد ایجاد تهوع یا استفراغ
تشنگی یا ادرار زیاد که میتواند نشانه مشکلات متابولیک باشد
نحوه تشخیص بیماری
تشخیص Post Viral Hyperphagia Syndrome نیازمند دقت و بررسی چند مرحلهای است. پزشک ابتدا با گرفتن شرح حال کامل شروع میکند. پرسشهایی درباره زمان شروع علائم، نوع عفونت، درمانهای قبلی، میزان غذا خوردن، نوسانات وزن و تغییرات خلقی مطرح میشود. پزشک سپس معاینه بالینی انجام میدهد. اندازهگیری BMI، بررسی نشانههای کمبود تغذیه یا اضافه تغذیه، معاینه تیروئید و تستهای علائم عصبی از مراحل اولیه هستند.
تستهای خونی
یکی از مهمترین مراحل ارزیابی آزمایش خون است. پزشک هورمونهای تیروئید، انسولین، قند خون، لپتین (Leptin) و گرلین (Ghrelin) را بررسی میکند. آزمایش التهاب مانند CRP و ESR نیز انجام میشود. هدف بررسی این است که آیا اختلال هورمونی یا التهاب پایدار در بدن وجود دارد یا نه.
تستهای مولکولی
در موارد خاص تستهایی برای ارزیابی ژنهای مرتبط با متابولیسم یا حساسیت به لپتین انجام میشود. این تستها همیشه ضروری نیستند اما در موارد پیچیده کمک کننده هستند.
تصویربرداری
اگر پزشک به اختلال در عملکرد هیپوتالاموس شک داشته باشد MRI مغز درخواست میکند. MRI میتواند نشانههای التهاب یا اختلال ساختاری را مشخص کند. در اغلب موارد MRI طبیعی است اما اگر التهاب عصبی رخ داده باشد ممکن است تغییرات خفیفی نشان دهد.
تستهای عملکردی
برخی نوجوانان دچار اختلال در محور هیپوتالاموس غده هیپوفیز غده فوق کلیوی میشوند. تستهای هورمونی پویا برای ارزیابی این محور انجام میشود.
جمعبندی نهایی پزشک
پزشک تمام دادهها را کنار هم میگذارد. اگر افزایش اشتها پس از یک عفونت ویروسی شدید رخ داده باشد، اگر هورمونهای اشتها یا تیروئید دچار اختلال باشند و اگر سایر بیماریها رد شده باشند احتمال سندروم اشتهای سیریناپذیر بسیار بالا خواهد بود.
تشخیصهای افتراقی
پزشک باید بیماریهای دیگری را که علائم مشابه دارند بررسی کند
هیپرتیروئیدی
دیابت نوجوانی
اختلالات خلقی مانند افسردگی آتیپیک
اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder)
اختلالات هیپوتالاموس ناشی از تومور یا ضربه
داروهایی که اشتها را زیاد میکنند مانند کورتیکواستروئیدها
چه زمانی باید به اورژانس مراجعه کرد
در شرایط معمول این بیماری اورژانسی نیست اما برخی علائم نیاز به رسیدگی فوری دارند
استفراغ مکرر پس از پرخوری
کاهش سطح هوشیاری
تشنگی شدید و ادرار زیاد همراه با ضعف که میتواند نشانه دیابت باشد
درد شدید شکم
افزایش وزن ناگهانی همراه با تورم اندامها
درمان بیماری
درمان Post Viral Hyperphagia Syndrome چندلایه است زیرا این اختلال تنها یک مشکل رفتاری یا تغذیهای ساده نیست. هدف درمان بازگرداندن تعادل بین هورمونهای اشتها، کاهش التهاب پایدار، اصلاح مسیرهای پاداش مغز و کمک به نوجوان در مدیریت رفتارهای خوردن است. درمانها بسته به شدت بیماری و شرایط بیمار انتخاب میشوند.
۱. داروهای استاندارد
پزشکان معمولاً با درمانهای هدفمند برای کنترل عوامل زیربنایی شروع میکنند. اگر التهاب پایدار باشد از داروهای ضدالتهاب سبک زیر نظر متخصص استفاده میشود. در برخی افراد که لپتین یا گرلین اختلال شدید دارند داروهای تنظیمکننده اشتها تجویز میشود.
داروهای متداول شامل موارد زیر هستند
مهارکنندههای بازجذب سروتونین که در کنترل رفتارهای تکانشی خوراکی کمک میکنند
داروهای تنظیمکننده قند خون مثل متفورمین در افراد با مقاومت به انسولین
داروهای اصلاحکننده عملکرد تیروئید اگر اختلال دیده شود
داروهای بلوککننده مسیر پاداش غذایی در موارد شدید و زیر نظر فوق تخصص غدد
عوارض این داروها ممکن است شامل تهوع، تغییرات خلق، خشکی دهان یا کاهش انرژی باشد اما اغلب با تنظیم دوز قابل کنترل است.
۲. درمان تغذیهای
بخش مهم درمان اصلاح الگوی غذایی است. متخصص تغذیه برنامهای برای نوجوان طراحی میکند که شامل وعدههای منظم، پروتئین کافی، فیبر و چربیهای سالم است. هدف ایجاد حس سیری پایدار و جلوگیری از نوسان قند خون است. مصرف کربوهیدراتهای ساده محدود میشود تا چرخه گرسنگی سریع کاهش یابد.
در برخی نوجوانان از تکنیکهای خوردن آگاهانه برای کنترل رفتارهای پرخوری استفاده میشود. این تکنیکها کمک میکنند فرد بین گرسنگی واقعی و گرسنگی احساسی تفاوت قائل شود.
۳. مداخلات رفتاری
اختلالات اشتها پس از بیماری ویروسی اغلب با اضطراب، استرس یا نوسان خلق همراه است. رواندرمانی شناختی رفتاری برای کاهش فشار روانی و کنترل عادات غذایی استفاده میشود. نوجوان یاد میگیرد چگونه نشانههای آغاز پرخوری را تشخیص دهد و رفتار جایگزین انتخاب کند. گاهی خانواده نیز در جلسات شرکت میکنند تا رفتارهای حمایتی صحیح را بیاموزند.
۴. درمان دارویی پیشرفته
در موارد شدید از داروهای جدیدتر مثل آگونیستهای گیرنده GLP 1 استفاده میشود. این داروها احساس سیری را افزایش میدهند و سرعت تخلیه معده را کاهش میدهند. همچنین روی مسیر پاداش مغز اثر میگذارند و میل به خوردن را تعدیل میکنند. این داروها باید با دقت و زیر نظر متخصص استفاده شوند چون ممکن است عوارضی مثل تهوع، اسهال یا درد شکم ایجاد کنند.
اگر MRI نشان دهد التهاب عصبی وجود دارد ممکن است دوره کوتاهی از داروهای ضدالتهاب عصبی یا درمانهای هدفمند ایمنی تجویز شود. این درمانها فقط در مراکز تخصصی انجام میشود.
۵. درمانهای در دست مطالعه
پژوهشگران در حال بررسی درمانهای جدید شامل
تنظیم ژنتیکی مسیرهای لپتین
داروهای کاهشدهنده التهاب عصبی
مداخلههای نورومدولاسیون غیرتهاجمی
تحریک عصب واگ برای کنترل اشتها
این درمانها هنوز در مرحله بررسی هستند اما امیدهایی برای آینده ایجاد کردهاند.
میزان موفقیت درمان و عوارض
درمانهای فعلی در بسیاری از نوجوانان موفقیت قابل توجهی دارند. اگر بیماری زود تشخیص داده شود نوجوان معمولاً طی چند ماه به تعادل اشتها بازمیگردد. ترکیب درمان دارویی و تغذیهای بهترین نتیجه را دارد. بیماران کم سن و سال که قبل از افزایش وزن شدید تحت درمان قرار میگیرند پاسخ بهتری نشان میدهند.
با این حال برخی موارد مقاومتر هستند. اگر التهاب عصبی شدید باشد ممکن است درمان طولانی شود. نوجوانانی که اختلالات خلقی شدید دارند نیز دیرتر بهبود مییابند. عوارض درمان معمولاً خفیف است و شامل تهوع، سردرد، تغییرات خلقی یا احساس خستگی است. این عوارض با تنظیم دارو و انتخاب روش درمانی مناسب قابل کنترل هستند.
احتیاطهای بعد از درمان شامل
مراقبت از رژیم غذایی
محدود کردن مصرف شکر
اجتناب از پرخوری احساسی
پیگیری منظم با پزشک
ثبات در برنامه خواب و ورزش
هرگونه بازگشت اشتهای غیرقابل کنترل باید جدی گرفته شود و به پزشک گزارش شود.
آموزش بیمار و همراهان
آگاهی خانواده اولین قدم در کنترل این بیماری است. والدین باید بدانند نوجوانی که اشتهای غیرطبیعی دارد دچار ضعف اراده یا بینظمی نیست. او در حال مقابله با یک تغییر واقعی در بدن است و نیاز به همراهی دارد.
۱. رژیم غذایی مناسب
غذاهای پرپروتئین، غلات کامل، میوهها و سبزیجات پایه رژیم هستند. میان وعدههای با قند بالا باید محدود شوند. نوشیدنیهای شیرین و تنقلات پرکالری اشتها را تحریک میکنند و چرخه گرسنگی مداوم ایجاد میکنند.
۲. فعالیت بدنی
ورزش منظم اشتها را متعادل میکند و خلق را بهبود میدهد. پیادهروی روزانه یا ورزشهای هوازی سبک برای نوجوانان مناسب است. فعالیت بدنی علاوه بر مصرف انرژی به کاهش التهاب کمک میکند.
۳. عادات روزمره
خواب کافی مسیرهای هورمونی را تنظیم میکند. کمخوابی باعث افزایش گرلین و کاهش لپتین میشود. کاهش زمان استفاده از موبایل و بازیهای آنلاین در شب جریان خواب را بهبود میدهد.
۴. درمان خانگی
استفاده از نوشیدنیهای بدون شکر، آب کافی، وعدههای منظم و پرهیز از گرسنگی طولانی از اصول مهم است. خانواده باید از تنبیه یا سرزنش نوجوان خودداری کنند. رفتار حمایتی شفاف بهترین نتیجه را دارد.
کنار آمدن با بیماری و درمانهای حمایتی روانی
نوجوانی دوره حساسی است و تغییرات بدن میتواند اضطراب ایجاد کند. در این سندروم فرد ممکن است احساس شرم یا ناامیدی کند. رواندرمانی، گروههای حمایتی یا جلسات مشاوره خانوادگی کمک میکنند نوجوان بفهمد تنها نیست و این وضعیت قابل مدیریت است.
مدیتیشن، تمرینات تنفس عمیق و برنامهریزی روزانه برای وعدهها از روشهای مفید هستند. آموزش مهارتهای کنترل استرس نیز به تعادل اشتها کمک میکند.
پروگنوز
پیشآگهی این بیماری معمولاً خوب است. بیشتر نوجوانان طی چند ماه تا یک سال بهبود مییابند. اگر علائم زود تشخیص داده شود احتمال کنترل کامل بیماری بسیار بالا است. مواردی که درمان دیر آغاز شود یا التهاب عصبی شدید باشد ممکن است طولانیتر شوند اما حتی در این موارد هم با درمان مناسب وضعیت قابل مدیریت است.
خلاصه
Post Viral Hyperphagia Syndrome نشان میدهد که یک عفونت ویروسی میتواند فراتر از تب و ضعف، مسیرهای اشتها و هورمونهای تنظیمکننده گرسنگی را دچار اختلال کند. این وضعیت بیشتر در نوجوانان دیده میشود چون مغز و سیستم هورمونی آنها هنوز در حال شکلگیری است و التهاب میتواند اثر عمیقتری بر هیپوتالاموس بگذارد. اگر این اختلال زود تشخیص داده شود درمان تغذیهای، دارویی و رفتاری میتواند اشتها را به تعادل برساند و از افزایش وزن شدید جلوگیری کند. نوجوان و خانواده باید بدانند که این مشکل ضعف اراده نیست بلکه تغییر بیولوژیک واقعی در بدن است. پایش مستمر وزن، خلق، الگوی خواب و رفتارهای خوردن اهمیت زیادی دارد. با وجود پیچیدگی بیماری، بیشتر مبتلایان با ترکیب درمانی مناسب بهبود کامل پیدا میکنند. درمان زودهنگام میتواند مسیر بهبودی را کوتاهتر کند و از پیامدهای طولانیمدت جلوگیری کند. نوجوانانی که حمایت خانواده و برنامه درمانی منظم دریافت میکنند معمولاً به زندگی عادی بازمیگردند.
❓ پرسشهای رایج
آیا این سندروم همان پرخوری عصبی است؟
خیر. این وضعیت پس از یک عفونت ویروسی شدید ایجاد میشود و مکانیسم آن با پرخوری عصبی متفاوت است. در این سندروم مرکز اشتها در مغز دچار اختلال میشود. رفتارهای خوردن بیشتر تحت تأثیر تغییرات هورمونی و التهابی هستند.
آیا این بیماری خطرناک است؟
به طور مستقیم خطر جانی ندارد اما میتواند باعث افزایش وزن شدید شود. مشکلات متابولیک، اضطراب و اختلالات خواب ممکن است ایجاد شود. درمان سریع از بروز مشکلات طولانیمدت جلوگیری میکند.
آیا این سندروم خودبهخود خوب میشود؟
در برخی نوجوانان علائم به مرور کاهش مییابد اما این روند طولانی است. درمان تغذیهای و رفتاری به سرعت بخشیدن به بهبود کمک میکند. در موارد شدید نیاز به دارو وجود دارد.
آیا این بیماری با رژیم سخت درمان میشود؟
رژیم سخت توصیه نمیشود چون میتواند پرخوری را تشدید کند. وعدههای منظم، پروتئین کافی و محدودسازی قند بهترین نتیجه را ایجاد میکنند. برنامه غذایی باید واقعبینانه و قابل اجرا باشد.
آیا عفونتهای ویروسی خفیف هم میتوانند این مشکل را ایجاد کنند؟
معمولاً خیر. این سندروم بیشتر پس از عفونتهای شدید و طولانی دیده میشود. التهاب گسترده یا تبهای طولانی ریسک بیشتری دارند. اما در برخی افراد حساسیت ژنتیکی باعث میشود حتی ویروس متوسط نیز مؤثر باشد.
آیا این بیماری قابل پیشگیری است؟
پیشگیری کامل ممکن نیست اما کنترل التهاب پس از بیماری کمککننده است. تغذیه مناسب، خواب کافی و درمان سریع تب طولانی اهمیت دارد. پیگیری وضعیت اشتها پس از دوره نقاهت بهترین راه برای شناسایی تغییرات اولیه است.
source