سوءاستفاده، در هر شکل و نوعی که باشد، تأثیرات عمیقی بر روح و روان انسانها دارد. از لحاظ روانشناسی، سوءاستفاده میتواند به شکلهای مختلفی مانند سوءاستفاده مالی (financial abuse)، عاطفی (emotional abuse)، و حتی فریبکاریهای روزمره (everyday manipulation) دیده شود. شناخت و مقابله با این انواع سوءاستفادهها میتواند به ما کمک کند تا زندگی سالمتر و روانتر داشته باشیم. در این پست، به بررسی انواع مختلف سوءاستفاده و راههای مقابله با آنها خواهیم پرداخت.
تظاهر به نادانی
تعریف:
تظاهر به نادانی (Feigning Ignorance) زمانی است که افراد مسئولیتهای خود را فراموش میکنند یا ادعای ناآگاهی میکنند تا از تقصیر فرار کنند.
مثال:
فرض کنید همکار شما باید گزارش ماهانه را تهیه کند ولی هر ماه ادعا میکند که فراموش کرده است یا نمیداند چطور این کار را انجام دهد.
راهحل:
برای مقابله با این رفتار، لازم است که اجازه ندهید آنها به بازی احمقانه خود ادامه دهند. رفتار آنها را مشخص کنید و انتظارات خود را به وضوح بیان کنید. مثلاً میتوانید به او بگویید: «این سومین باری است که میگویی فراموش کردهای. لطفاً از این به بعد یادداشتبرداری کن و مطمئن شو که وظایفت را به موقع انجام میدهی.»
سوءاستفاده مالی
تعریف:
در سوءاستفاده مالی (Financial Abuse)، افراد کنترل مالی شما را در دست میگیرند و دسترسی شما به پول را محدود میکنند تا شما را وابسته کنند.
مثال:
یک همسر میتواند کارتهای اعتباری و حسابهای بانکی شریک زندگی خود را مسدود کند و تنها به او مقدار کمی پول نقد برای خرجهای روزمره بدهد.
راهحل:
برای مقابله با این نوع سوءاستفاده، درخواست کمک کنید و به استقلال مالی برسید تا از بهرهکشی مالی جلوگیری کنید. میتوانید با مشاور مالی یا وکیل مشورت کنید و راههای کسب درآمد مستقل را پیدا کنید.
بازی کردن نقش قربانی
تعریف:
افراد، نقش قربانی را بازی میکنند. بدشانسی خود را یادآور میشوند و از کمکهایی که قبلا به شما کردهاند که مهرهایی که قبل به شما ورزیدهاند، به طوری که شما حس میکنید هر بار باید دوست خود را از یک تنگنا بیرون بیاورید. هر چند خودتان توان کمی داشته باشید.
مثال:
دوست شما همیشه درباره مشکلاتش صحبت میکند و انتظار دارد که شما همیشه به او کمک کنید، حتی اگر خودتان در وضعیت سختی باشید.
راهحل:
با نشان دادن همدلی به وضعیت آنها کمک کنید، اما به یاد داشته باشید که مجبور نیستید هر بار کمک کنید. مثلاً میتوانید بگویید: «من درکت میکنم و میخواهم کمکت کنم، اما الان خودم هم مشکل دارم و نمیتوانم همیشه در دسترست باشم.»
سوءاستفاده از احساس گناه
تعریف:
افراد شما را به یاد اشتباهات گذشته میاندازند تا احساس بدهکاری و تعهد به کمک به آنها کنید.
مثال:
همکارتان به شما یادآوری میکند که قبلاً در پروژهای به شما کمک کرده و حتی روی اشتباه شما سپرپوش گذاشته و حالا انتظار دارد که شما به او کمک کنید، حتی اگر توانایی انجام آن را نداشته باشید.
راهحل:
کمکهای گذشته آنها را تصدیق کنید، محکم باشید و از گفتن «نه» نترسید. مثلاً میتوانید بگویید: «من قدردان کمک قبلیات هستم، اما الان نمیتوانم به تو کمک کنم.»
بمباران عشق
تعریف:
افراد در اوایل رابطه با محبت و تعاریف زیاد شما را تحت تأثیر قرار میدهند تا شما را به دست آورند.
مثال:
شریکی که در اوایل رابطه شما را با هدایای گرانبها و تعاریف فراوان پر میکند تا به سرعت اعتماد شما را جلب کند.
راهحل:
برای مقابله با این رفتار، امور را آهسته پیش ببرید، به اعمال بیشتر از کلمات اعتماد کنید و ببینید که آیا احساسات آنها به طور طبیعی رشد میکند. مثلاً میتوانید بگویید: «من دوست دارم که به تدریج یکدیگر را بهتر بشناسیم و ببینیم که احساساتمان چطور پیش میرود.»
طنز منفی
تعریف:
افراد با استفاده از طعنه (Sarcasm) و شوخیهای پوشیده (Disguised Jokes) شما را نقد میکنند و احساس بدی در شما ایجاد میکنند.
مثال:
دوستی که همیشه با طعنه به شما میگوید که چقدر در کارهایتان ناشی هستید یا اشتباهاتتان را به شوخی میگیرد.
راهحل:
طعنه آنها را نادیده بگیرید، با اعتماد به نفس باشید و لبخند بزنید و با تغییر موضوع آنها را منحرف کنید. مثلاً میتوانید بگویید: «میدانم که این را به شوخی گفتی، اما من این کار را جدی گرفتم و به بهبودش کار خواهم کرد.»
فریب دادن با حرافی و تحریک کردن به سخن گفتن ناپخته توسط شما
تعریف:
افراد شما را به صحبت اول تشویق میکنند تا نقاط ضعف شما را پیدا کرده و قوتهای شما را ارزیابی کنند.
مثال:
همکارتان شما را وادار میکند تا در جلسات اول صحبت کنید تا از این طریق بتواند نقاط ضعف شما را شناسایی کند و از آنها بهرهبرداری کند.
راهحل:
کم صحبت کنید، اطلاعات زیادی فاش نکنید و با پرسیدن سوالات به درک دیدگاه طرف مقابل بپردازید. مثلاً میتوانید بگویید: «نظر شما در این باره چیست؟»
بلند کردن صدا
تعریف:
افراد با بلند کردن صدا (Raising Voice) سعی میکنند قدرت خود را نشان دهند. این نوع فریبکاری میتواند شما را ترسانده و به انجام خواستههای آنها وادار کند.
مثال:
مدیری که در جلسات با صدای بلند و پرخاشگرانه صحبت میکند تا کارمندان را تحت فشار قرار دهد و نظرات خود را تحمیل کند.
راهحل:
آرام بمانید و نقطه نظر خود را به وضوح بیان کنید. مثلاً میتوانید بگویید: «نیازی به بلند کردن صدا نیست، ما میتوانیم به آرامی درباره این موضوع صحبت کنیم.»
فریب به اصطلاح چراغ گاز
تعریف:
در این نوع فریبکاری (Gaslighting)، افراد شما را دچار شک در مورد واقعیت، حافظه یا ادراک خود میکنند. آنها وقایعی را که اتفاق افتادهاند، انکار کرده و ادعا میکنند که اتفاقات دیگری رخ داده است.
مثال:
شریکی که میگوید شما چیزی را اشتباه به یاد میآورید یا اصلاً اتفاق نیفتاده ، حتی اگر شما مطمئن باشید که درست به خاطر میآورید.
راهحل:
به خودتان اجازه دهید که مکالمه را فوراً ترک کنید. به خودتان اعتماد کنید و آرام بمانید. مثلاً میتوانید بگویید: «من نیاز دارم که کمی فکر کنم و بعداً درباره این موضوع صحبت کنیم.»
مثال در فیلم:
فیلم «گسلایت» (Gaslight) یکی از مشهورترین مثالهای استفاده از این تکنیک است. در این فیلم، شوهر سعی میکند همسرش را متقاعد کند که دیوانه شده است تا به ارث او دست پیدا کند.
فیلم داستان یک زن جوان به نام پائولا (با بازی اینگرید برگمن) را روایت میکند که پس از مرگ عمهاش، به خانهای در لندن نقل مکان میکند. او با مردی به نام گریگوری (با بازی چارلز بویر) ازدواج میکند. به مرور زمان، گریگوری شروع به اعمال رفتارهای مرموز و فریبندهای میکند که باعث میشود پائولا به واقعیت و حافظه خود شک کند.
یکی از تکنیکهای مورد استفاده توسط گریگوری، بازی با چراغهای گاز (gas lights) است. او چراغها را کمنور و پرنور میکند و سپس ادعا میکند که این تغییرات در روشنایی اتفاق نیفتادهاند، تا پائولا به سلامت روانی خود شک کند. این رفتارها، به همراه دیگر فریبکاریها و دروغهای گریگوری، باعث میشود که پائولا احساس کند که در حال دیوانه شدن است.
شناخت انواع مختلف سوءاستفاده و فریبکاری میتواند به ما کمک کند تا بهتر از خودمان محافظت کنیم و در روابطمان موفقتر باشیم. با آگاهی از این روشها و پیادهسازی راهکارهای مناسب، میتوانیم از بهرهکشی و سوءاستفاده جلوگیری کنیم و زندگی بهتری را تجربه کنیم.
source